دیدارنیوز – رسول شکوهی: هنوز به صورت مشخص معلوم نیست که این واژه از چه زمانی و با چه تاریخچهای وارد زبان فارسی شده است، ولی «سوتی دادن» عبارتی است که در روزمره به شدت استفاده میشود و حتی در بسیاری از گزارشهای ورزشی هم از گزارشگر میشنویم که فلان بازیکن سوتی بدی داد. به همین خاطر که مشخص نیست این عبارت چگونه وارد زبان عامیانه شده نمیتوان در فرهنگ لغات معتبر و شناخته شده آن را پیدا کرد، اما معنای آن در جامعه ضایع کردن، خراب کردن، انجام دادن کاری بر خلاف قاعده معقول است. اگر یک جست و جوی ساده درباره این واژه بکنید اولین پیشنهاد «سوتیهای کلاس آنلاین» است.
با شیوع ویروس کرونا در کشور و تغییر وضعیت تعلیم و تربیت، کلاسهای آنلاین و آموزش مجازی دستور کار اصلی وزارت آموزش و
اگر یک جست و جوی ساده درباره واژه سوتی بکنید اولین پیشنهاد «سوتیهای کلاس آنلاین» است.
پرورش قرار گرفت. آموزش و پرورش در مدارس دولتی با شبکه شاد و در مدارس غیردولتی با ابزارهای متنوع این فرآیند را دنبال کردند و میکنند. در این فرآیند شبکههای اجتماعی پر شد از فیلمها و تصاویری که در آن معلمان و دانش آموزان و اعضای خانواده آنها مرتکب اشتباهی که عمدتا خنده دار هم هست میشوند و این تصاویر دست به دست در جامعه میچرخد.
«سوتیهای کلاس آنلاین» سوژه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی شد و واکنشهای مختلفی نیز از سوی صاحب نظران تعلیم و تربیت داشت. آنها به این نکته تاکید داشتند که انتشار این عکس و فیلمها فارغ از آنکه نقض حریم شخصی افراد محسوب میشود تاثیرات روانی مختلفی نیز روی دانش آموزان خواهد گذاشت و برای وضعیت شغلی معلمان آنها نیز میتواند خطرساز باشد. آنها این توصیه را داشتند که از انتشار و بازنشر این مطالب خودداری کنند و برای مراقبت از سلامت روان دانش آموزان باید پلیس فتا به این مساله ورود کند.
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی و صفحاتی که با محوریت همین سوژه، یعنی سوتیهای کلاس آنلاین ساخته شدهاند به این نکته اشاره میکنند که به دنبال تمسخر یا ایجاد فشار روانی برای افراد نیستند و این فیلمها جنبه شوخی و خنده و سرگرمی و فان (Fun) دارد و نباید این پدیده را جدی و پیچیده دید. البته وقتی با کودکان و نوجوانان سر و کار داریم نباید به بهانه اینکه شوخی است و
وقتی با کودکان و نوجوانان سر و کار داریم نباید به بهانه اینکه شوخی است و مسخره نیست این کار غلط را ادامه دهیم
مسخره نیست این کار غلط را ادامه دهیم، ولی وقتی این فیلمها دست به دست میچرخد و بسیاری از صفحات یوتیوب برنامههای ری اکشن (Reaction به برنامههایی گفته میشود که در آن فردی جلوی دوربین مینشیند و فیلم یا موسیقی پخش میشود و آن فرد نسبت به آن واکنشهای خاص خود را دارد و نظراتی میدهد) برای آنها میسازند باید بپذیریم که کار از کار گذشته و تنها کاری که میتوان کرد جلوی ادامه این اقدامات را گرفت.
البته این فیلمها و تصاویر جنبههای دیگری نیز دارند و میتوان از دل آنها یافتههای بسیار مهمی برای نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور بیرون کشید. از عدم آشنایی خانوادهها و معلمان با تکنولوژی و ابزارهای جدید رسانهای تا خلاقیت معلمان و فشاری که از جانب خانواده و معلم به دانش آموزان وارد میشود.
دانش آموزان تحت فشارند، فشار را بیشتر نکنیم
در رابطه با دانش آموزان باید گفت که سردرگمی و عدم آموزش کامل و کم اثر بودن آموزش آنلاین و مجازی کاملا در این فیلمها مشهود است. حتی دانش آموزانی که میخواهند کاری کنند یا به قول معروف خودی نشان بدهند هم از این قاعده مستثنی نیستند. دانش آموزی بعد از شکست در انجام آزمایش یا عدم توانایی در حفظ کردن شعری یا اشتباه خواندن یک شعر یا متن دچار سرخوردگی میشود و به خود اهانت میکند یا به سر خود میزند.
نکتهای دیگر که در رابطه با دانش آموزان باید به آن اشاره کرد شور و بازیگوشیهای کودکانه است که حتی در این نوع از آموزش هم
در رابطه با دانش آموزان باید گفت که سردرگمی و عدم آموزش کامل و کم اثر بودن آموزش آنلاین و مجازی کاملا در این فیلمها مشهود است
خود را نشان میدهد. در مواردی دانش آموزان متن یک آهنگ رپ ترکی که به «هارمانم» معروف است را در گروه کلاس خود مینویسند و معلم هم نمیفهمد که دانش آموزان چه میگوید و با این شیوه معلم را تا حدی اذیت میکنند. همان کاری که شاید به شیوهای دیگر در کلاسهای حضوری انجام بدهند. این مورد یکی از ویژگیهای دوران کودکی و نوجوانی است و بهتر است معلمان سخت گیری کمتری داشته باشند.
فشار روی دانش آموزان به شدت بالا است و آنها از لحاظ جامعه پذیری و یادگیری مهارتهای اجتماعی در یک سال اخیر عقب ماندهاند. حضور در مدرسه میتواند دانش آموز را از این جهات کمک کند که در این دوره در خانه ماندن، نسبت به این پدیده غفلت صورت گرفت و برنامه مشخصی دیده نشد. همچنین سلامت فیزیکی و افزایش وزن دانش آموزان نیز یکی دیگر از دغدغههای آموزش
فشار روی دانش آموزان به شدت بالا است و آنها از لحاظ جامعه پذیری و یادگیری مهارتهای اجتماعی در یک سال اخیر عقب ماندهاند
و پرورش محسوب میشود. سلامت روانی دانش آموزان نیز به شدت در خطر است و با انتشار این ویدئوها نیز تشدید میشود و ضربه مهلکی به اعتماد به نفس دانش آموزان میزند. برای این سه مورد باید فکری جدی در دوران پسا کرونا داشته باشیم تا جبران این دوره شود.
همه بار روی دوش معلمان است
معلمان بیشترین فشار را در دوره آموزش مجازی تحمل میکنند. شاید در ظاهر به نظر برسد که معلمی در خانه و از طریق گوشی همراه یا تبلت و لپتاپ در مقایسه با حضور کلاسی راحتتر باشد، ولی باید به صراحت گفت که بخش اصلی فشار آموزش مجازی و آنلاین روی دوش معلمان است. علت هم این است که با سرعت پایین اینترنت و ظرفیتهای پایین شبکه شاد و مشکلاتی که دارد روبرو هستند و هیچ کنترلی هم روی دانش آموزان ندارند. حتی وقتی یادگیری دانش آموزان به صورت طبیعی در آموزش مجازی کامل نمیشود همه اتهامات متوجه معلمان است.
معلمان البته باز هم روحیه معلمی خود را حفظ میکنند و اکثریت آنها تلاش میکنند با کمترین مشکل فرآیند آموزشی را ادامه بدهند. خلاقیتهای زیادی نیز در این فرآیند به وجود میآید. در همین کلیپهای فضای مجازی میبینیم که معلمی برای درس عربی و یاد دادن مفهومی خاص از شعر و آهنگ استفاده میکند. البته فشار و سختی کار را هم میتوان در این سوتیهای کلاس آنلاین دید. معلمی
باید به صراحت گفت که بخش اصلی فشار آموزش مجازی و آنلاین روی دوش معلمان است
که از عدم همراهی دانش آموزان و پایین بودن سرعت اینترنت و سختی کار به ستوه آمده و اهانت میکند و فریاد میکشد و با عصبانیت زیاد با دانش آموزان خود صحبت میکند. معلمان باید بدانند که شرایط سخت آنها قابل درک است، ولی همانطور که تنبیه بدنی و تحقیر دانش آموز در کلاس حضوری به هیچ وجه قابل قبول نیست، اهانت و سرزنش کردن و فریاد زدن در کلاس آنلاین نیز توجیهی ندارد.
دیگر مشکل جدی که در این سلسله ویدئوها باید درباره معلمان به آن اشاره کرد عدم آشنایی با تکنولوژیهای جدید و گوشی همراه است. به کرات در این ویدئوها میبینیم که معلم به اشتباه مطلبی را در گروه کلاسی ارسال کرده یا مشغول ضبط صدا بوده و اتفاقی که نباید رخ داده و او به این خاطر که آگاهی لازم برای استفاده از گوشی یا آن برنامه خاص نداشته، صدا یا فیلم ارسال شده و دیگر کار از کار گذشته. معلمان باید بدانند وقتی با نسلی طرف هستند که تسلط ویژهای در استفاده از گوشی همراه و ابزارهای تکنولوژیک دارند نمیتوانند از غافله عقب بمانند و اگر خود را به روز نکنند اسیر بازیگوشیهای کودکان و نوجوانان میشوند و دیگر رشته کار از دست شان در خواهد رفت.
از همین نویسنده:
نکته دیگر درباره اعضای خانواده معلمان است. آنها هم فشار زیادی را تحمل میکنند و در بسیاری از موارد همراهی آنها را هم شاهد بوده ایم که در تولید محتواها و ضبط فیلمهای آموزشی کمک میکنند. در مواردی هم شاهد این موضوع هستیم که همسر یک معلم یا فرزندش وارد کادر دوربین او میشود و صحنه خنده داری را به وجود میآورد. اعضای خانواده معلمان نیز باید همراهی بیشتری داشته باشند و نسبت به وضعیت این روزها آگاه باشند.
خانوادهها کم آوردهاند
عجز و ناتوانی و بی حوصلگی سه عبارتی است که میتوان برای توصیف وضعیت خانوادهها در این دوره بکار برد. البته بیخیالی هم یکی دیگر از مواردی است که باید به آن اشاره کرد که البته قاعدتا در این فیلمها و تصاویر مشاهده نشد. بخش اعظم خانوادهها در این دوره روش «بیخیال بودن» را در دستور کار گذاشتهاند و همانطور که قبلا تمام بار آموزشی و تربیتی دانش آموزان به دوش معلم و خود دانشآموز بود در این دوره نیز همان روش را دنبال میکنند و موارد متعددی از روایتهای معلمان وجود دارد که خانوادهها از آنها طلبکارند که چرا فرزندشان فلان درس را یاد نگرفته است.
اما این سطور متوجه خانوادههایی است که تا حدی برای دانش آموز خود وقت میگذارند و البته این احتمال وجود دارد که دانش آموز با گوشی همراه مادر یا پدر خود در کلاس مجازی حضور پیدا کند و راهی جز درگیر فرآیند تعلیم و تربیت شدن نداشته باشند. به عنوان
عجز و ناتوانی و بی حوصلگی سه عبارتی است که میتوان برای توصیف وضعیت خانوادهها در این دوره بکار برد. البته بیخیالی هم یکی دیگر از مواردی است که باید به آن اشاره کرد
مثال موارد متعددی وجود دارد که والدین مشغول فیلم برداری است و دانش آموز به این خاطر که درست آموزش ندیده یا مشغول بازیگوشی است یا هر دلیل دیگر جواب دقیقی نمیدهد و مورد حمله فیزیکی و اهانتهای مادر یا پدر قرار میگیرد.
کمال گرایی خانوادهها و توقعات بیجا داشتن از فرزندان خود حتی در این دوره هم قابل مشاهده است. اینکه دانش آموزی نتواند یک آزمایش را کامل انجام دهد یا نتواند یک شعر را از حفظ بخواند یا به صورت کلی نتواند جواب دقیقی بدهد آنچنان اتفاق مهمی نیست که کتک بخورد یا اهانت بشنود. خانوادهها باید بدانند که آموزش مجازی به هیچ وجه جایگزین آموزش حضوری نیست و در بهترین نظامهای آموزشی دنیا نیز نقش مکمل دارد. پس چه لزومی دارد که در این دوره سخت که مشکلات عجیب و غریبی وجود دارد برای یک اشتباه کوچک و بی اهمیت کودک و نوجوان خود را تحت فشار بگذاریم؟
نکته دیگر هم این است که همانطور که برخی معلمان نسبت به تکنولوژی بیگانه هستند برخی خانوادهها شرایطی به مراتب بدتری دارند. در بسیاری از این ویدئوها و فایلهای صوتی میبینیم و میشنویم که «این رو چطوری قطع کنم؟»، «این رو چطوری پاک کنم؟». خانوادهها باید بدانند که اگر بخواهند درگیر مسائل روزمره خود شوند و فضاهای جدیدی که فرزندانشان با آن سر و کار دارند را نشناسند، در ادامه در مسائل تربیتی فرزندان به مشکل خواهند خورد.
نکته آخر درباره خانوادهها هم این است که آنها هم خسته شدهاند و کم آوردهاند. در برخی فایلهای صوتی که خانوادهها برای معلمان فرستادهاند میبینیم که تمایل آنها به بازگشایی مدارس بیشتر از ماندن فرزندان در خانه است. آنها به صراحت میگویند که دیگر کم آوردهاند و اگر میشود فرزند خود را به مدرسه بیاورند. پذیرش این مساله که همه تحت فشار هستیم بسیار مهم است. به همین خاطر اگر خانوادهها و معلمان همراهی متقابل نداشته باشند هم خودشان آسیب میبینند هم دانش آموزان درگیر مشکلاتی میشوند که در ادامه زندگی باید با آنها دست و پنجه نرم کنند.