عکس آرشیوی است
دیدارنیوز ـ حامد سیاسی راد: طی سه سال گذشته، تمام اعضای گروه ۱+۵ به جز آمریکا با تعلیق برجام و اعمال فشارهای حداکثری بر ایران مخالفت کلامی کردند، اما به نظر میرسد که تنها دو کشور روسیه و چین که خود نیز در عرصه بینالملل رو در روی ایالات متحده قرار دارند، تنها کشورهایی بودند که کمی حاضر به همراهی با ایران شدند. هرچند در بسیاری از موارد همین دو کشور نیز نتوانستند یا نخواستند که به یاری ایران محصور بیایند. بسیاری از کارشناسان نپیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی موسوم به افایتیاف را یکی از دلایلی میدانند که دست چین و روسیه برای یارا رساندن به ایران کوتاه مانده است، اما به هر حال، جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر از هیچ اقدامی برای پیوندهای سیاسی و اقتصادی با این دو قدرت کمونیستی سابق دریغ نکرده است. مطرح شدن بحث برنامه همکاریهای ۲۵ ساله اقتصادی بین ایران و چین یک نمونه از این اقدامات بود.
روسیه در مقام شریک راهبردی
در رابطه با روسیه، اما شرایط متفاوت است. به نظر میرسد که ارتباط تنگاتنگ جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه طی سالهای اخیر از سطح پیوندهای اقتصادی و نیز همکاری و همراهیهای بینالمللی فراتر رفته و شاهد تأثیرگذاری این همسایه پهناور دریایی و شمالی کشورمان در امور مربوط به سیاست داخلی ایران هستیم. از همین رو و در حالی که تنها حدود چهار ماه تا انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ باقی مانده است، میتوان سفر مقامات ایرانی به کشور روسیه را فراتر از آنچه در عرصه بینالملل عرف است تحلیل کرد، به خصوص اگر اسم مقام مسافر به روسیه به عنوان کاندیداهای بالقوه انتخابات پیش رو مطرح باشد و فراتر از آن، شاهد باشیم که این سفر با اصرار و ابرام بیسابقهای در سطح رسانهای از طرف مقام مسافر رخ میدهد و البته که نتیجه آن به یک جدال بیسابقه در فضای سیاسی کشور بدل میشود، جدالی که آبروی مقام مسافر را تحت تأثیر قرار میدهد و فراتر از آن، آبروی ملی ایران را خدشه دار میکند.
ظریف مسافر مسکو
هفته گذشته، محمدجواد ظریف به مسکو سفر کرد. او طی این هفت سالی که در هیئت وزیر امور خارجه ایران قرار دارد، بیش از سی بار به روسیه سفر کرده است، اما این سفر اخیر به دلایلی حائز اهمیت ویژه بود. اول اینکه این اولین حضور ظریف در مسکو بعد از روی کار آمدن دولت جو بایدن در آمریکا بود و بحث بازگشت آمریکا به برجام و از سرگیری مذاکرات برای رسیدن به توافقات جدید جدیتر از هر زمان دیگری مطرح. ظریف در حال حاضر کارگزار اصلی سیاستخارجه جمهوری اسلامی ایران است و برجام برای او عین حیثیت. دلیل
ظریف به مسکو رفت و آنطور که در رسانهها آمده است، با ولادمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه هم به شکل تلفنی گفتوگوی مفصلی داشته است.
دوم، نزدیکی به انتخابات ۱۴۰۰ است و وجود گمانهها و شایعات پیرامون کاندیداتوری جواد ظریف. ظریف به مسکو رفت و در رابطه با تمدید سند همکاری مشترک بین ایران و روسیه با وزیر امور خارجه این کشور صحبت کرد و بدون سر و صدا با چند مقام روسیه دیدار کرد و آنطور که در رسانهها آمده است، با ولادمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه هم به شکل تلفنی گفتوگوی مفصلی داشته است. نکته سوم نیز وضعیت داخلی روسیه است. حکومت روسیه با موج بیسابقه اعتراضات عمومی روبرو است و معترضین پرشمار در دمای بسیار بسیار پایین در خیابانها حضور دارند.
قالیباف، ملاقات با پوتین و پروتکلهای بهداشتی
با برگشت ظریف از مسکو، خبر تقاضای محمدباقر قالیباف، رئیسمجلس شورای اسلامی برای سفر به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین منتشر شد. به نظر میرسد که عرف بینالملل اینگونه است که هر مقام مسئول با مقام همتای خود در کشور دیگر دیدار میکند، اما قالیباف اصرار داشت که رئیسجمهور را ببیند. او حتی از طرف رئیس دومای روسیه به این کشور دعوت شد، اما حاضر نشد به دیدار رئیس مجلس برود و بر تقاضای خود اصرار کرد. سپس شایعهای مطرح شد! برخی رسانهها نوشتند که قالیباف حامل پیام ویژهای از سوی رهبری خطاب به پوتین است. پیامی که به گفته مهدی محمدی، سردبیر سابق خبرگزاری فارس، باید به دست شخص رئیسجمهور روسیه برسد و باید همین حالا هم این اتفاق بیفتد و نمیشود صبر کرد! دفاع مهدی محمدی که پیشتر به عنوان حامی قالیباف شناخته نمیشد هم در نوع خود جالب توجه بود. باری، روسیه، اما حاضر به دادن وقت ملاقات به قالیباف نبود. اگرچه خواست قالیباف با پروتکلهای دیپلماتیک مغایر بود، اما روسها بحث پروتکلهای بهداشتی را هم مطرح کردند و عنوان کردند که قالیباف برای دیدار با پوتین باید دو هفته را در قرنطینه بگذراند. در نهایت خبر آمد که قالیباف پذیرفته است که برای این دیدار دو بار تست کرونا بدهد. کمی بعد، اما خبر رد درخواست قالیباف از سمت دولت روسیه آمد. دور و بریهای قالیباف هم به اعلام کردند که خود قالیباف حاضر نشده است پروتکلهای بهداشتی دولت روسیه را بپذیرد!
نه پوتین به قالیباف و واکنشهای گسترده
واکنشها به اتفاق پیش آمده بسیار گسترده بود. به فاصله چند ساعت #قالیباف به ترند اول توییتر فارسی تبدیل شد. هجمهها به قالیباف و اطرافیانش گسترده بود. در مقابل نیز حامیان قالیباف از هشتگ #معتمدنظام در حمایت از او استفاده کردند. در بین اصلاحطلبان طعنه به این رفتار قالیباف پرشمار بود هرچند بعضی از چهرهها هم سعی کرده بودند با کمترین کنایه این رفتار را نقد کنند. برای مثال عباس عبدی در توییتر خود نوشت: «قصد تحقیر ندارم فقط به دو اشکال قالیباف اشاره میکنم. ۱. بجای این که زندگی و
واکنشها به اتفاق پیش آمده بسیار گسترده بود. به فاصله چند ساعت #قالیباف به ترند اول توییتر فارسی تبدیل شد. هجمهها به قالیباف و اطرافیانش گسترده بود.
فعالیت عادی خود را انجام دهد همه کارهایش معطوف به انتخابات است؛ لذا کارهایش همیشه مصنوعی و خراب میشود. ۲. مشاورانش از خودش خیلی ضعیفترند. مشاور محترم لطفاً آقای رییس را از این توییت بیخبر نگذار.» برخی به وجهه عمومی کشور اشاره کردند و بیان داشتند که آبروی ملی رفته است. مثلاً حسین دهباشی، فعال رسانهای میانهرو نوشت: «غمگینام. غمگین مثل ایرانی بسیار مغروری که از عدلِ مظفّر و صدرِ مشروطیّت تاکنون، حتّی لیاخوف، مجلس میهناش را چنین تحقیر نکرد که این مردک کوتوله روس. غمگینام. غمگین بسانِ مورّخی که هرگز به اعصارِ قاجار و پهلوی و حتّی جمهوری اسلامی نماینده این مملکت در سفرِخارجه را چنین خفیف ندیده بود.» واکنش در بین اصولگراها هم بعضاً تند بود. برای مثال محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرا تمام رفتارهای اخیر قالیباف، از جمله غائله اخیر را انتخاباتی قلمداد کرد و نوشت: «خاک بر سر من که بادمجان دورقاب چینهای رئیس مجلس مملکتم برای عکس او با پوتین، برای مصرف در انتخابات ۱۴۰۰ تاریخ دیدار را به دروغ جعل میکنند. بعد بارها به سفیرروسیه التماس میکنند و وقتی "نه" میشنوند به دروغ میگویند پروتکل روسیه را نپذیرفتیم. چنین ذلت و خفتی در دوره قاجار هم نبوده.» واکنش کاربران توییتر در زیر این توییتها و امثال اینها هم حائز توجه بود. بسیاری از هواداران قالیباف در زیر این توییتهای دیده شده تاریخچهای از وقایع مشابهی که برای رئیسجمهورها و سایر مقامات ایران طی این چهار دهه رخ داده است را بازگو کردند، گویی سیاست خارجه ایران پر بوده از برخوردهای نامناسب با مقامات جمهوری اسلامی!
اغراق و ابهام در رابطه با نامه رهبری
اما زاویه دیگر قابل توجه در غائله اخیر، بحث نامه رهبری و ایفای نقش پیک نامه رسان نظام توسط محمدباقر قالیباف بود. اگرچه هیچ مرجع رسمیای وجود پیامی را تأیید نکرد، اما ادعای وجود این پیغام در بسیاری از اظهار نظرها، به خصوص اظهارات نزدیکان قالیباف دیده میشود. برخی وجود این پیغام را نشانه بیاعتماد رهبری به دولت و وزارت امور خارجه دانستند. برخی هم تمام این داستان وجود
سؤال اساسی اینجاست که چنین پیغام مهمی چرا نباید در سطح محرمانه و به دور از جنجال وهای و هوی منتقل شود تا اگر اخلالی در روند ارسال پیش آمد، اینگونه به نظر نرسد که آبروی کشور در سطح بینالمللی رفته است؟
پیغام را یک اغراق رسانهای خواندند. برای مثال، سایت اصولگرای رجا نیوز در مطلبی این رفتار رئیس مجلس و اطرافیان او را مانوری برای کسب اعتبار سیاسی خواند و نوشت: «این اغراقگویی با هشتگ #معتمدنظام به گونهای است که گویا اگر محمدباقر قالیباف رئیس مجلس نبود رهبرانقلاب هیچ فردی را برای انتقال پیام به مسکو نداشته و شخص ایشان از محتوای پیام مهمتر بوده است! […]حتی مشخص نیست چرا وجود پیام مهم رهبرانقلاب که از طریق رئیس مجلس باید به دست رئیس جمهور روسیه برسد از هفتهها قبل در محافل و کانالهای تلگرامی سیاسی و مشکوک و نزدیک به یک جریان خاص سیاسی رسانهای شده است.»
نقش پررنگ روسیه در سیاست داخلی ایران
ارسال پیغام بین رهبران جهان امری متداول است و البته عموماً این اقدام به شکل روشمند صورت میگیرد. در واقع یکی از نقشهای سفارتخانهها تبادل سیاستهای بالادست کشورها بین یکدیگر است و البته وزارت خارجه و دولت نیز در موارد حساس چنین نقشی ایفا میکنند. از سویی، دور از ذهن نیست که مقام یا شخصیتی غیر از مقامات فوقالذکر به عنوان پیغامرسان حکومتها انتخاب شوند، اما سؤال اساسی اینجاست که چنین پیغام مهمی چرا نباید در سطح محرمانه و به دور از جنجال وهای و هوی منتقل شود تا اگر اخلالی
نامزدهای ریاست جمهوری نباید یک نکته مهم را از یاد ببرند. سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری نه در هیچ کجای جهان که در ایران تعیین میشود
در روند ارسال پیش آمد، اینگونه به نظر نرسد که آبروی کشور در سطح بینالمللی رفته است؟ اصولاً هماهنگی این دیدارها باید توسط سفارتخانهها انجام شود و نکته جالب که باز هم ذهن را به معادلات سیاست داخلی ایران گره میزدند اینجاست که سفیر ایران در روسیه، کاظم جلالی است، نماینده سابق مجلس و نیروی نزدیک به علی لاریجانی، یکی دیگر از کاندیداهای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰. به هر تقدیر، نقش روسیه در سیاست ایران بیش از هر کشور دیگری رنگ و لعاب دارد. کافی است روزهای بعد از انتخابات پر حاشیه سال ۱۳۸۸ را به یاد بیاوریم، جایی که وقتی کشور در پرالتهابترین دوران خود بود و تنها سه روز از اعلام نتایج انتخابات گذشته بود، احمدینژاد به مسکو سفر کرد و در دیدار با دیمیتری مدودف، رئیسجمهور وقت روسیه ملاقات کرد.
با این حال به نظر میرسد که نامزدهای ریاست جمهوری نباید یک نکته مهم را از یاد ببرند. سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری نه در هیچ کجای جهان که در ایران تعیین میشود. از راهروهای قدرت و پیچ و خمهای سیاسی گرفته تا صندوقهای رای همه در داخل ایران قرار دارند. این شاید همان نکتهای است که رئیس بلندپرواز مجلس یازدهم باید خوب به خاطر بسپارد.