دیدارنیوز ـ یک روز را برای تهیه گزارش و عکس از خسارات به جای مانده طوفان شن در جازموریان از توابع شهرستان رودبار جنوب گذاشتم. این یک روز متفاوت از همه روزهای سال بود چراکه وقتی وارد منطقه جازموریان شدم دیگر از آن همه کار و تلاش و مزارع و یا به قول بومیها صحراکاریها خبری نبود.
همه دار و ندارشان را طوفان شن در خود دفن کرده بود و به طوری بوتههای نیمه جان خیار، هندوانه و گوجه از میان شنهای روان در حال جان دادن بود که انگار اولین باران زمستانی از جنس شن و ماسه بوده است.
کشاورزان و صاحبان مزارع کمابیش در حال تلاش دوباره برای نجات دسترنج شان بودند که در میانه راه به کاروان نماینده شهرستانهای رودبار، قلعه گنج، فاریاب، کهنوج و منوجان برخوردیم و همراهشان شدیم.
وقتی مردم متوجه خودروهای دولتی شدند با نامههایی که نوشته بودند به سمت آنها آمدند و هر کدام از مشکلاتشان میگفتند وهمه قرض و بدهکاری بدون درآمد را فریاد میزدند و از نماینده شان میخواستند یاریگرشان باشد.
اهالی روستای سردشت چاه حسن که با خسارت طوفان شن دست و پنجه نرم میکنند زندگی شان کپری است و بدون آب و برق و با حداقلها زندگی میکنند.
"فرامرزی" از اهالی روستای سردشت خطاب منصور شکرالهی نماینده ۵ شهرستان جنوب استان کرمان در مجلس گفت: سیل فروردین آمد هیچ کمکی نکردند و خسارت طوفان هم چند روز دیگر فراموش میشود. جوانان باید چکار بکنند؟ به حال مردم فکری بکنید وگرنه تعدادی از درماندگی به کارهایی دست میزنند که مسئولان بانی آنها هستند.
و، اما دست و پا زدن یک مادر برای بیان مشکلات فرزندان معلولش بسیارسخت بود و این مادر التماس میکرد که برای این بچهها کاری بکنید که حتی زندگی کپری شان هم ویران شده است.
رضا ۱۰ سال سن دارد و روی شنهای روان دراز کشیده بود و فقط به اطرافیانش نگاه میکرد. او رضا معصوم و کم توقع بود و فقط به یک لبخندی راضی شده بود و دستان تکیده اش را به سمت ما تکان میداد.
"دوست خاتون" از زنان روستای سردشت چاه حسن از نبود سرویس بهداشتی و حمام خیلی گله داشت و گفت: اطراف ما را نگاه کنید همه اش شن و ماسه است و هیچ سرویس بهداشتی نداریم. ما زن هستیم ما را درک کنید و از خیرین بخواهید برای ما کاری انجام بدهند.
دوست خاتون برای اینکه درد دلش تمام نشده بود سوار خودروی ما شد و گفت میخواهم حرف بزنم و سر جاده آسفالت پیاده میشوم.
وی با بغض دردل میکرد و ادامه داد: یکی از اهالی روستا فقط دو تا گوساله داشته که به سرقت رفته اند و ۱۵ گوسفند که دارایی یک خانواده بودند را هم شبانه به سرقت برده اند و من امروز یک هزارتومانی ندارم، چون هر چه داشتیم خرج کشاورزی کردیم و فقط همین کپرهای ویران شده را داریم و بس.
یکی از کشاورزان روستای تکل حسن نیز از ما خواست به مزرعه اش سری بزنیم. واقعا باورکردنی نبود، انگار این اراضی کشت نشده اند و همه پلاستیکهایی که روی محصولات شان کشیده بودند پاره پاره شده بود.
هیچ چیز پیدا نبود انگار از آسمان شن باریده بود. در طول مسیر دیده میشد کشاورزان با همه خسارتها در حال در آوردن بوتههایی هستند که زیر خاک و شن دفن شده اند.
کلا آسمان یک رنگ بود یعنی سراسر منطقه مزارع تخریب شده بودند و بوتههای کشت شده زیر شنهای روان از بین رفته بودند.
در سردشت و نازدشت، کتل حسن، بوئینگ، چاه علی و ... دیگر هیچ ردی از کشاورزی نبود.
اما نکته قابل توجه این بود که در برخی از مزارع دیده میشد خسارت حداقلی است که به گفته اهالی روستای چاه دشت به خاطر جنگل کاریهای بالادست بود و این مزارع جان سالم به در برده بودند و کشاورزان خسارت دیده بر این باورند که اگر طرحهای جنگل کاری ادامه داشته باشد و تحت مراقبت و نظارت بومیها قرار بگیرند ظرف چند سال آینده کمتر شاهد این دست از خسارات ناشی از طوفانهای شن خواهیم بود.
دشت دوکم در بالاست مزاع، دروازه طوفانهای شن است به طوری که هر قسمتی از کشت و کارها اطرافشان جنگل کاری بود در امان مانده بودند.
تعدادی از جوانان بومی برای ادامه طرحهای نهال کاری اعلام آمادگی کردند که با استقبال گرم رییس اداره منابع طبیعی رودبار مواجه شد.
در کنار تمهیدات نهال کاری برای به دام انداختن طوفانهای خسارت زا، ت رویج و توسعه کشاورزی مدرن نیز راه نجات این مردم است.
موسسه ملل که به عنوان معین اقتصادی شهرستان رودبار جنوب معرفی شده که در حال احداث گلخانههای هیدروپونیک است. اما آیا مردم توان احداث چنین سازها هایی را دارند؟
به نظر میرسد صرفا برای موسسه منبع کسب درآمد باشد، زیرا که غیر ازتعداد کمی از کشاورزان بقیه قادر به رفتن به سمت کشاورزی مدرن نیستند.
"منصور شکرالهی" نماینده شهرستانهای رودبار جنوب، فاریاب، کهنوج، قلعه گنج و منوجان در مجلس در حاشیه بازدید از مزارع آسیب دیده از سفر وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان برنامه و بودجه کشور طی روزهای آینده به استان کرمان خبر داد و گفت: انتظار است موسسه ملل به صورت مشارکتی و در راستای ایجاد اشتغال برای جوانان نسبت به ایجاد گلخانههای هیدروپونیک اقدام کند.
وی ایجاد زیرساختهایی از جمله بسته بندی و سورتینگ را در کنار توسعه طرحهای گلخانهای یک موفقیت در امر صادارت دانست.
شکرالهی خطاب به کشاورزان خسارت دیده گفت: من به آینده رودبارخوشبین هستم و این شهرستان آیندهای درخشان دارد.
وی احداث میدان تره بار را نیز از ظرفیتهای مهم در خرید و فروش محصولات کشاورزی شهرستانهای جنوب کرمان عنوان کرد که در شهر رودبار در حال احداث است.
عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی از تکمیل ادامه سیل بند خرم تا جازموریان خبر داد و گفت: برای بهسازی سیل بندهای خاکی بالادست شهر زهکلوت اعتبار موردنیاز نیز باید هر چه سریعتر تخصیص داده شود.
وی بررسی نحوه جبران خسارات سیل فروردین ماه ۱۳۹۹ و طوفان شن و سرمازدگی را از جمله برنامههای سفر وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد.
شکرالهی همچنین از تخصیص ۵۰ میلیارد ریال در حوزه ورزش و جوانان خبرداد و گفت: برای تامین زیرساختهای بهداشتی درخواست راه اندازی مرکز ام آی آر به وزیر بهداشت داده شده که از ضروریات است.
این نماینده مجلس از رایزنی با شرکت ملی صنایع مس ایران برای مشارکت در رفع محرومیتها در شهرستان رودبار نیز سخن گفت و افزود: مسیر ارائه خدمات شرکت ملی صنایع مس ایران به زودی به صورت هدفمند مشخص خواهد شد و شرکتهای اقتصادی باید به مسئولیتهای اجتماعی خود بیشتر توجه کنند.
وی در پاسخ به چرایی حضور دیرهنگامش در مناطق طوفان زده و خسارت دیده گفت: همه جزئیات خسارات را از مدیران شهرستان و سازمان جهاد کشاورزی دریافت کرده ام و در اولین فرصت برای حضور مسئولان کشوری در منطقه تلاش شده که بسیار ضروری بود و یادمان باشد کارها و مشکلات باید در مرکز پیگیری شوند و نه در منطقه.
اگر چه طوفان شن سوم بهمن ماه جاری باعث تخریب مزارع کشاورزی شهرستان رودبار جنوب به خصوص جازموریان و زهکلوت شده و بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان خسارت وارد کرده، اما آخرین ساعات سفر کاری ام به رودبار جنوب در بین بچههای روستای کپری در دامنههای بالادست سردشت سپری شد که دو پسربچه از گالنهای پوسیده برای خودشان اسباب سرگرمی درست کرده بودند و وقتی ما کنارشان توقف کردیدم یک نفرشان که کوچکتر بود پا به دیدون زد و به سرعت از ما دور شد، اما دخترکهای سردشت با لباسهای نیم دار محلی دورمان جمع شدند و با شیرین زبانی درخواست عروسک و توپ میکردند و دم آخر برایمان به نشانه خداحافظی دست تکان میداند و میگفتند یادتان باشد برایمان توپ و عروسک بیاورید و آن فریادهای بچگانه در دل شنهای روان و در عمق خسارات طوفان اخیر همچنان در خاطرم است.