دیدارنیوز ـ
اسفندیار عبداللهی: سید ابراهیم رییسی گرچه تمام عمر سیاسی خود را در بالاترین سطح نظام جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف قضایی، مشغول به کار بوده، ولی چهره سیاسی او را بیشتر بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ میشناسیم. آنجا که با تمام قدرت وارد رقابت با حسن روحانی شد و توانست محمدباقر قالیباف را راضی کند از عرصه رقابت به نفع او کنار بکشد. هر چند او در نهایت بازنده آن انتخابات شد ولی حدود ۱۶ میلیون رای گرفت و شاید به پشتوانه همین رای خود را مستحق تکیه زدن بر بالاترین صندلی ساختمان پاستور میداند.
رئیسی، رئیس قوه قضائیه ایران و نایبرئیس اول مجلس خبرگان رهبری است. او در محله نوغان مشهد متولد شد. در مشهد و قم دروس حوزوی را گذراند، در ۲۰ سالگی به عنوان دادستان کرج کار در نهاد قضایی را آغاز کرد، جانشین دادستان تهران شد. در سال ۱۳۶۸، با حکم مرحوم آیتالله محمد یزدی رئیس وقت قوه قضائیه، به عنوان دادستان تهران منصوب و در سال ۱۳۷۳، رئیس سازمان بازرسی کل کشور شد، از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳، معاون اول قوه قضائیه و در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ دادستان کل کشور بود و در اسفند ۱۳۹۴، با حکم رهبری به تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد. ابراهیم رییسی از سال ۱۳۷۶ عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است. همچنین در ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ با حکم مقام معظم رهبری به مدت ۵ سال به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
شال و کلاه رییسی برای ۱۴۰۰
طی این سالها از زمانی که تولیت آستان قدس رضوی را عهدهدار بود تا الان که رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی است، همواره از میان اظهاراتش رنگ و بوی انتخاباتی دیده میشود و در پیج اینستاگرامی خود که به ظاهر توسط تیم انتخاباتی سال ۹۶ او اداره میشود، بخشهایی از سخنرانیهای سال ۹۶ و مناظرات آن مقطع را منتشر میکند. به نظر میرسد سیدابراهیم رییسی مانند محمدباقر قالیباف میرود که بار دیگر برای پاستور شال و کلاه کند. رقیب و هم پیمان او یعنی محمدباقر قالیباف هم برای این سمت دورخیز کرده است و با وجودی که سخن از کاندیدای جوان و انقلابی و شاید نظامی هم در میان است، ولی شکی نیست که این دو به راحتی از میدان به در نمیروند. این درست است که شاکله و راس جریان اصولگرا، بخشی از طرفداران احمدینژاد و حتی نهاد قدرت در سال ۹۶ تمام قد پشت ابراهیم رییسی بودند، اما با مطالعه شرایط کنونی کشور میتوان این برداشت را هم در نظر گرفت که تکرار آن حمایت و آن شرایط، در این مقطع دور از ذهن است. عدم حمایت یکپارچه نهاد قدرت از ابراهیم رییسی دلایلی زیادی دارد، که بخشی از آن را میتوان بیان کرد و ورود به بخش دیگر مقداری سخت است!
یکی از نزدیکان محمود احمدینژاد که نخواست از او اسمی برده شود، معتقد است اگر ابراهیم رییسی جایگاه قوه قضاییه را رها کند و دل به پاستور ببندد، یک سوم رایهای سال ۹۶ را هم نخواهد داشت، او البته اضافه میکند، شرایط سال ۱۴۰۰ با ۱۳۹۶ متفاوت است و، چون اتفاقات مهمی در سالهای بعد از ۱۴۰۰ ممکن است حادث شود، خیلیها! به ابراهیم رییسی اعتماد نخواهند کرد. از فحوای کلام بسیاری از انقلابیهای جوان میتوان فهمید، ابراهیم رییسی نمیتواند گزینه ایدهآل پایداریها، احمدینژادیها، جوانان انقلابی و بدنه سیاسی سپاه پاسداران انقلابی اسلامی باشد. اگر نقشه سیاسی گروههای موسوم به اصولگرایی را تجسم و ترسیم کنیم متوجه میشویم که سنتیهای اصولگرا و احزابی مانند موتلفه، جامعه اسلامی مهندسین و جامعه روحانیت مبارز حداقل تا اینجای کار نشانهای از حمایت از کسی را بروز ندادهاند و به نظر میرسد نگاهشان به جاهای خاصی است و حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که از حیث خاستگاه و نگرش ابراهیم رییسی را گزینه مناسبی بدانند، حمایت آنها از او رای قابل توجهی را به همراه نخواهد داشت.
رییسجمهور شدن یک اصولگرا در مشارکتی حداقلی
ابتدا نباید فراموش کرد که بعد از انتخابات اسفند ۹۸ مجلس شورای اسلامی، تقریبا مشخص شد که احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده هم با مشارکت چشم گیری از طرف جامعه مواجه نخواهیم بود، دوم اینکه، پیروزی اصولگرایان طی بیست و اندی سال گذشته وابستگی زیادی به کاهش مشارکت داشته است.
به هر حال سیدابراهیم رئیسی بعد از شکست در انتخابات ۱۳۹۶ به عنوان کاندیدای بالقوه ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در محافل سیاسی و رسانههای مطرح بود. حتی بعد از انتصاب او به ریاست قوه قضاییه برخی خبرها حکایت از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم داشت. با این حال برخی نقل قولها که بعدا منتشر شد از انصراف او برای فعالیت دوباره انتخاباتی در ۱۴۰۰ خبر میداد. خبر تایید نشدهای منتشر شد که رئیسی در جلسهای با قالیباف درباره انتخابات ریاست جمهوری مذاکره کرده و از وی خواسته است همانند او از حضور در این عرصه خودداری کند، اما قالیباف با این استدلال که وی منصوب رهبری نیست و برخلاف رئیس قوه قضاییه از این جهت عذری ندارد، توصیه رئیسی را نپذیرفته است.
اخیرا و به دنبال جدیتر شدن حضور قالیباف در انتخابات ۱۴۰۰ خبر دیگری در محافل سیاسی منتشر شده مبنی بر اینکه رئیسی اظهار داشته است چنانچه قالیباف قصد ثبتنام در انتخابات را داشته باشد، او نیز در تصمیم خود تجدید نظر کرده و برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده میشود. پیام این اظهارنظر آن است که در رقابت بین او و قالیباف، اکثریت بزرگ اصولگرایان از او حمایت خواهند کرد و قالیباف باز هم طعم شکست را خواهد چشید. آنچه که از محافل نزدیک به قالیباف شنیده میشود، از تلاش آنها برای جلوگیری از حضور رئیسی و جدی نشدن حضور او خبر میدهد. از نظر نزدیکان قالیباف، حضور رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، میتواند نقطه پایان شانس ریاست جمهوری قالیباف باشد.
با این وجود رییسی به چند دلیل مشخص تنها گزینهای است که از اردوگاه اصولگرایی شانس پیروزی دارد. جز محمود احمدینژاد ـ که البته خود را اصولگرا هم نمیداند ـ سید ابراهیم رییسی تنها نامزد ریاست جمهوری جریان موسوم به اصولگرا یا محافظه کار است و رای قابل توجهی از مردم را در کارنامه انتخاباتی خود دارد، او سید است، صفت یا پسوندی که به شدت برای بخش زیادی از مردم باورمند ایران قابل احترام است، بهخصوص برای لایههای مذهبی تکایا، منابر، حسینیهها و هیاتیها. در کارزار انتخاباتی سال ۹۶ بحث سید بودن او از طرف کمپین انتخاباتیاش بسیار پررنگ شده بود.
مثلا حسن غفوریفرد عضو سابق شورای مرکزی حزب موتلفه معتقد است اگر رییسی کاندیدای ۱۴۰۰ شود، سونامی انتخاباتی ایجاد خواهد کرد. به گفته این سیاستمدار اصولگرا، اعتماد مردم در درجه اول مطرح است یعنی رییس جمهور باید علاوه بر همه امتیازاتی که در اصل ۱۱۵ قانون اساسی بدان اشاره شده، از محبوبیت عمومی و سرمایه اجتماعی برخوردار باشد. غفوریفرد ضمن ابراز نگرانی از آسیب وارده به سرمایه اجتماعی، میگوید: «اصولگرایان هنوز در اینباره که با چه جنس کاندیدایی وارد انتخابات ۱۴۰۰ شوند به نتیجه قطعی نرسیدهاند و در حال بررسی هستند، اما تنها کاندیدایی که میتواند به تنهایی سونامی رأی ایجاد کند سیدابراهیم رئیسی است».
او میگوید: «میتوان یک حالتی را تصور کرد که ترکیبی از مجموعه قدیمیها و چهرههای جوان مانند رییسی، قالیباف، علی لاریجانی و محسن رضایی، جلیلی، سید عزتالله ضرغامی، حسین دهقان و سعید محمد با معرفی یک کابینه مرکب از بزرگان و جوانان، مدیران گذشته و مدیران جهادی بیایند این ترکیب میتواند هم به سطح مشارکت کمک کند و هم به رای اصولگرایان».
رییسی، رییسجمهور بالقوه اصولگرایان
مورد دیگری که رییسی را از دیگر نامزدهای ۱۴۰۰ اصولگرایان متمایز میکند، عملکرد او در قوه قضاییه است. طی مدتی که او ریاست قوه قضاییه را عهدهدار شده است، تلاش کرد دست به اقدامات و اصلاحاتی بزند که دستگاه خود را از دستگاه آملی لاریجانی متفاوت نشان دهد. رییسی را برخی از این هم بالاتر بردند، به طوری که پس از انتصاب او به عنوان تولیت آستان قدس رضوی توسط مقام معظم رهبری، حدسهای متعددی در مورد آینده سیاسی او و نقش بسیار عالی در آینده در افکار عمومی مطرح بود. گزارهای که در شرایط کنونی حداقل در اذهان عمومی کمتر ایجاد میشود و مسائل دیگری پیرامون آینده نظام سیاسی به گوش میرسد.
رئیسی؛ نامزدی برای اجماع
اگر اردوگاه اصولگرایی را در حال حاضر متشکل از ۴ طیف یعنی: راست سنتی، محافظهکاران سیاسی، مدیریت جهادیها و جبهه پایداری و اصولگرایان رادیکال بدانیم، دست یابی به اجماع برای این ۴ طیف بسیار دشوار به نظر میرسد.
راست سنتی و محافظهکاران سیاسی در سالهای اخیر به شدت تضعیف شده و در حاشیه قرار گرفتهاند. انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آوردگاه دو طیف دیگر یعنی مدیریت جهادیها و جبهه پایداری و اصولگرایان رادیکال خواهد بود. مدیریت جهادیهای البته طیفی بسیار گسترده هستند و بخشی از آنها به جریانات رادیکال راست نزدیکترند و نامزدهای متعددی نیز از میان این طیف در صحنه حاضرند. محمد باقر قالیباف، سعید محمد، پرویز فتاح، علی نیکزاد، محمد دهقان و .... از آن جملهاند. اصولگرایان رادیکال هم نامزدهایی چون سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، امیر حسین قاضیزاده هاشمی و ... در چنته دارد. در این ترکیب گسترده و رنگارنگ احتمال رسیدن به اجماع بسیار کم است. با این حال اگر قصدی برای اجماع وجود داشته باشد ابراهیم رئیسی به دلیل خصوصیات چندگانهای که از او برشمرده شد؛ مهمترین و بهترین فردی است که ممکن است بر غلغله اردوگاه اصولگرایی غلبه کند. او نامزد ایدهآل هیچکدام از این طیفها نیست؛ اما احتمالا فردی است که همه این طیفها در مورد نامزدی او قانع میشوند.
این که اصولگرایان در انتخابات آتی به سمت اجماع حرکت کنند، یا آن که با چند نامزد در صحنه حاضر شوند، بیش از هر چیز به نحوه عملکرد رقیب بستگی دارد. اگر اصلاحطلبان نامزدی با شانس حداقلی را در صحنه داشته باشند احتمالا اصولگرایان به سمت اجماع میروند و ستاره اقبال ابراهیم رئیسی درخشیدن میگیرد. اما اگر اصلاحطلبان نامزد یا نامزدهای قابل قبولی درصحنه نداشته باشند و از پیش بازنده قطعی انتخابات باشند، آن گاه چندین نامزد اصولگرا به صحنه میآیند و رئیسی شانس چندانی نخواهد داشت و باید همچنان در سمت قاضی القضات به فعالیت ادامه دهد و چشم به فرداهای دورتر و جایگاههای دیگری ببندد.