دیدارنیوز ـ آرش راهبر: عصر دیروز وقتی مهلت ثبت نام برای افراد علاقمند به ریاست فدراسیون فوتبال تمام شد شاید بسیاری از فوتبالدوستان منتظر نامنویسی تعداد بیشتری از شیفتگان خدمت در این حوزه بودند، اما نهایتا ۵ نفر به صورت جدی و یک نفر هم با انگیزههای مبهم و سابقهای نامشخص وارد این میدان شدند.
پنج نفر اصلی که عبارتند از علی کریمی، همایون بهاروند، شهابالدین عزیزی خادم، مصطفی آجورلو و کیومرث هاشمی و نفر ششم نیز ستار عبدیپور که در لباس روحانی، غیرمنتظرهترین فرد در میان ثبتنامکنندگان قرار گرفت. پنج رقیب اصلی با همراهی نواب رئیس پیشنهادی خود وارد ساختمان فدراسیون شدند و تنها ستار عبدیپور بود که نایب خود را معرفی نکرد.
این البته نخستین گام برای رسیدن به کرسی ریاست فدراسیون بود و رقبا وارد هزارتویی از اتفاقات و اقدامات شدند که تنها به یک نفر اجازه میدهد که خود را به صدارت فدراسیون برساند. کاندیداها طبق قانون باید در نخستین مرحله صلاحیت حضور در انتخابات را دریافت کنند و بعد ماجراهای مربوط به ارائه برنامه یا رقابتهای انتخاباتی ادامه خواهد یافت. هر نامزدی که موفق به احراز صلاحیت شود باید حداقل از ۵ نفر از اعضای مجمع امضا بگیرد و به این ترتیب به حضور خود در انتخابات رسمیت ببخشد.
اما مجمع جدید فدراسیون فوتبال هم با تغییراتی که در اساسنامه پیش آمده، دچار تغییر در تعداد افراد شده است. بر اساس مندرجات اساسنامه جدید، افراد دارای حق رای در مجمع فدراسیون فوتبال به این شرح هستند:
- روسای هیات فوتبال استانها: ۳۲ نفر
- مدیران عامل باشگاههای لیگ برتری: ۱۶ نفر
- مدیران عامل لیگ برتر فوتبال ساحلی: ۲ نفر
- مدیران عامل باشگاههای لیگ یک: ۸ نفر
- مدیران عامل تیمهای لیگ برتر فوتسال: ۳ نفر
- مدیران عامل تیمهای لیگ دو:۴ نفر
- مدیران عامل لیگ برتر فوتبال بانوان: ۲ نفر
- مدیران عامل لیگ برتر فوتسال بانوان: ۲ نفر
- مدیرعامل لیگ برتر فوتبال ساحلی بانوان: ۱ نفر
- انجمن فوتبال دانشآموزی: ۱ نفر
- انجمن فوتبال دانشگاهی: ۱ نفر
- هیات فوتبال نیروهای مسلح: ۱ نفر
- هیات فوتبال ورزشهای کارگری:۱ نفر
- مربیان و کاپیتانهای تیمهای ملی: ۱۰ نفر
- رئیس اتحادیه فوتبال: ۱ نفر
- داور فوتبال آقایان/ بانوان: ۲ نفر
به این ترتیب این افراد که در مجموع به ۸۷ نفر میرسند تعیینکننده نهایی برای انتخاب رئیس آینده فدراسیون خواهند بود. جالب است که در این فهرست ردپایی از عموم مردم یا هواداران و یا رسانهها وجود ندارد و اساسا یک فهرست تخصصی است؛ بنابراین همه مباحثاتی که در افکار عمومی و رسانهها به خاطر انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال به عنوان مردمیترین ورزش صورت میگیرد صرفا یک ماجرای بیرونی است و مردم به صورت مستقیم هیچ حق رای و انتخابی ندارند!
به این ترتیب اگرچه حضور علی کریمی در میان نامزدهای ریاست فدراسیون با موجی از حمایتهای مردمی همراه شد، اما این حمایتها تاثیری بر انتخاب او نخواهد داشت و کریمی به همراه مهدویکیا باید اکثریت آرا در مجمع را کسب کنند، مجمعی که همچنان پر از اعضای متصل یا متکی به دولت و حکومت است، چون فوتبال همچنان از نهادهای دولتی ارتزاق میکند.
با این محاسبه، میتوان تا حدی پیشبینی کرد که کف آرای هر یک از نامزدها چقدر است. به طور مثال همایون (حیدر) بهاروند که همین حالا سرپرست اداره فدراسیون محسوب میشود و در ظاهر اقبال عمومی را نیز به دلیل خطاها و تخلفات دوره اخیر فدراسیون، همراه خود نمیبیند میتواند روی رأی هیاتهای استانی که نزدیک به نیمی از آرا هستند حساب کند و در عین حال از کاسه باشگاهها نیز میتواند چند مُشتی برای خود بردارد!
مصطفی آجورلو نیز به هر حال تعلقاتی به افراد سیاسی و نظامی در ردههای بالای مملکت دارد و میتوان انتظار کف رأی قابل ملاحظهای برای او داشت. البته اگر محمدباقر قالیباف همچنان از او حمایت کند.
شهابالدین عزیزی خادم نیز به عنوان یک مدیر صنعتی احتمالا بخشی از آرای مجمع را، خصوصا آنهایی که از حوزه صنعت در فوتبال ایران کرسی دارند، خواهد داشت. به هر حال تعداد آرای تیمها یا مدیران صنعتی در فوتبال کم نیستند.
کیومرث هاشمی هم اگرچه به تجربه حضور سالیان دراز خود در مدیریت ورزش، کمیته المپیک و وزارتخانه متکی است، اما به نظر میآید چندان شانسی برای به دست آوردن آرای زیاد نداشته باشد، مگر آنکه نواب رئیس پیشنهادیاش یعنی غلامرضا بهروان و علیرضا رحیمی به عنوان افراد ذینفوذ در فوتبال در جلب آرای مجمع معجزه کنند.
اما علی کریمی به عنوان محبوبترین نامزد حاضر در رقابت انتخاباتی فدراسیون فوتبال، به نظر کار بسیار سختی در کسب آرای حداکثری در مجمع داشته باشد. تعداد اعضای مستقل مجمع بسیار کم است و فاصله آن با نقطه «پنجاه + یک» آرا معنیدار. ضمن آنکه علی کریمی گرچه در زمین فوتبال مهارت بسیاری در برداشتن یار مقابل داشته، اما به نظر میآید قواعد رایج در میز بازی انتخابات را نمیداند و احتمالا از شنیدن ماجراهای آن حیرتزده خواهد شد.
در عین حال علی کریمی به مثابه یک غافلگیری یا «هوای تازه» در مدیریت فوتبال ایران است و شاید این موضوع باعث شود برخی از افراد در روز موعود یعنی ۱۰ اسفند، زیر توافقاتشان در پشت پرده بزنند و به شماره ۸ محبوب رأی دهند، کاری که برخی از کاندیداهای بالقوه مثل سعید آذری و حبیب کاشانی کردند و در حمایت از علی کریمی اصلا وارد معرکه انتخابات نشدند.