فرزانه قبادی
دیدارنیوز ـ از ساباط سهطبقهای که در قلب بافت تاریخی و انتهای دالانی باریک قرار دارد، تنها تلی از خاک به جا مانده که حاصل ریزش سقف میانی بناست و باقیمانده مقرنس و ستونها و درگاهی نشان از شاخص بودن بنایی دارد که حالا نیمه مخروبه است. صدای فندک در ایوان شمالی گره میخورد به سایه خمیده مردی که گویا شبهایش را اینجا به صبح میرساند؛ جایی امن و آرام که هیچکس به آن سر نمیزند. این تصویر در بافت تاریخی بسیاری از شهرهای ایران مشترک است. بنایی شاخص که تخریب شده و حالا برچسب بافت فرسوده بر پیشانیاش نشسته و همه چشم به راهند تا کاملا تخریب شود و بتوانند با خیال راحت پاساژ، خیابان، پارکینگ، هتل و... را جایگزین آن کنند. اینجا بافت تاریخی سمنان است؛ مجموعهای که در دل خود گنجینههای ارزشمندی را پنهان کرده؛ از مسجد شاه تا خانه تدین و از مسجد جامع تا خانه کلانتر و دروازه ارگ. هر چند به دلیل پیوسته نبودن این مجموعه شاید لقب «بافت تاریخی» آنطور که باید و شاید همنشین این مجموعه نشود، اما سمنان صاحب مجموعهای شاخص در محدوده تاریخی خود است که بناهای ارزشمندی از دوره سلجوقی و قاجار به زیبایی در آن خودنمایی میکند. لجبازیهای مسوولان شهری در دورههای مختلف ردپایی پررنگ از خود به جا گذاشته است؛ ردپایی که هیچکس نمیداند چه زمانی پاک میشود. یکی از این موارد پروژهای به نام کومش سبز بود که از زیرمجموعههای طرح جامع ١٨ هکتاری پیرامون امامزاده یحیی محسوب میشد و شهردار سابق در آخرین روزهای مدیریتش کلنگ آن را به زمین زد. در طرح جامع ساماندهی محدوده ١٨ هکتاری پیرامون امامزاده یحیی حدود ١٠ هکتار از بافت تاریخی ٤٢ هکتاری سمنان برای همیشه تخریب شد و حالا پشت دیوار راسته بازار و مسجد شاه، میشود رد بولدوزرها را در باقیمانده بادگیرها و دیوارها و آب انبارهایی دید که مجال نفس کشیدن به آنها داده نشد. «حمیدرضا دوستمحمدی»، سرپرست اداره میراث فرهنگی شهر سمنان در رابطه با رفتاری که در بافتهای تاریخی شاهد آن هستیم، میگوید: «هر اقدامی که میخواهیم در بافت تاریخی انجام دهیم، پیش از آن باید ١٠٠ ساعت فکر کنیم و یک ساعت حرکت، در صورتی که در حال حاضر روال این است که ١٠٠ ساعت حرکت میکنیم و یک ساعت به این فکر میکنیم که آیا کاری که انجام شده درست است یا خیر» بافت تاریخی در شهرهای مختلف جولانگاه لودرها شدهاند و هر کس به بهانهای تیشه به دست گرفته تا ریشه تاریخ را در شهرهای در حال توسعه بخشکاند.»
طرحهای بلاتکلیف زیر دست میراثفرهنگی
البته در این میان میراث فرهنگی که متولی اصلی حفاظت از بافتهای تاریخی شهرهاست هم به شکلهای مختلف در گسترش این تخریبها تاثیرگذار است، در بعضی شهرها با سکوت در برابر نهادهای مختلف و گاهی با کوتاهی در رسیدگی به طرحهایی که از شهرهای مختلف میرسد. دوستمحمدی در این رابطه میگوید: «یکسری اختیارات از سازمان مرکزی به ادارات کل در شهرستانها تفویض نمیشود، در عین حال مسوولان مرکز هم نمیتوانند در چارچوب وظایف سازمانی خود یک موضوع را به نتیجه برسانند. بعضی طرحها در سازمان مرکزی مسکوت میماند یا آنقدر با تاخیر پاسخ داده میشود که کلا مدیریت شهرستان تغییر میکند و کسی با یک رویکرد متفاوت راس کار قرار میگیرد. بطور مثال طرح عباسی با رویکرد دخل وتصرفات حداقلی در بافت تاریخی و بازگشت بافت به حالت اولیه، به تهران ارسال شده است، اما هنوز تکلیف آن روشن نشده است، طرحهای شهرستان معمولا در تهران تعیین تکلیف نمیشوند. شهرداری هم وقتی میبیند که میراث فرهنگی تکلیف طرح را روشن نمیکند یا رویکرد مشخصی را تعیین نمیکند یا سیاستگذاری در بافت تاریخی ندارد کار خود را انجام میدهد. هر چند خوشبختانه شهردار جدید سمنان وقتی پاسخی از مرکز در مورد طرح عباسی نرسید، گفت: ما باز هم صبر میکنیم. با رویکردی که شهردار جدید به موضوع میراث فرهنگی دارد میتوانیم بگوییم بعد از این شاهد تخریبهای جدید در بافت نخو اهیم بود. سعی بر این است که بدنهها را بازسازی و صبر کنیم تا ملک تعیین تکلیف شود. شورای شهر هم فرهنگ لودری ندارد و این تفکر را دارد که اگر بنایی ٧٠ درصد هم تخریب شده باشد، میتوان آن را نجات داد. مشکل دیگر در بافت تاریخی سمنان این است که در یک مقطعی دلالها بعضی خانهها را در مجموعه بافت خریداری کردند و حالا هم به حال خود رهایشان کردهاند تا به مرور تخریب شوند تا بتوانند بنای جدیدی به جای آن بسازند.»
دیدگاههای کالبدی به بناهای تاریخی نداشته باشیم
در سالهای اخیر طرحهای توسعهای که سازمان اوقاف برای توسعه امامزادهها و زیارتگاههایی که عمدتا در بافت تاریخی هم قرار دارند، اجرا میکند، یکی از عوامل اصلی تخریب بافتهای تاریخی است. در سمنان هم طرح توسعه امامزادهیحیی در سالهای اخیر بهانه تخریب بناهای بسیاری شده است. دوستمحمدی در رابطه با اجرای این طرح در محدوده تاریخی شهر سمنان میگوید: «کلیات طرح توسعه امامزادهیحیی تصویب شده است. اما هنوز تاییدیه میراث فرهنگی را ندارد. در یک دورهای یکسری افراد آمدند و با تحکم این طرحها را پیش بردند. طراحان این طرح حالا به این نتیجه رسیدهاند که میشد طرح را به شکل بهتری اجرا کرد. در یک دورهای همهچیز دیکتاتوری بود، طرحی را به میراث میدادند و میگفتند باید همه کارشناسان آن را تایید و امضا کنند. در موارد بسیاری که ما حاضر نشدیم طرحها را تایید کنیم، آسیبهایی دیدیم که نمیشود گفت. در یک دورهای میگفتند کارشناسی در این موارد معنا و جایگاهی ندارد، ما تصمیم میگیریم اینجا را با لودر خراب کنیم و یک چیز دیگری به جای آن بسازیم.
اما ما که کارشناس این حوزه هستیم میگوییم اگر هم به جای یک بنای تاریخی قرار است بنای جدیدی ساخته شود باید بُعد زمان در آن لحاظ شود. باید به این نکته دقت شود که آیا بنا همگون با بافت تاریخی هست؟ آیا فعالیتهایی که در آن شکل میگیرد فعالیت زنده بافت تاریخی محسوب میشود یا باید سر هر گذر یک آدمی بگذاریم که از آن مراقبت کند. در سالهای گذشته عدهای با دیدگاه احیای بافت تاریخی آمدند، اما در عمل باعث تخریب بیشتر آن شدند، ساختوسازهایی که انجام شده همگون با بافت نیست. شهرداری همهچیز را در کالبد میبیند، قسمت اعظمی از افرادی که در حوزه سازندگی کشور نقش دارند دیدگاههای کالبدی به بناها دارند، در صورتی که معماری بافت تاریخی فلسفههایی دارد. خطوط و فرمهای معماری در این مجموعهها شما را اذیت نمیکند، اما با ساخت بنای جدید به نوعی اغتشاشات بصری را شاهد هستیم.»
حال نزار بازار
بازارها حکم ستونفقرات شهرها دارند، مراکز مهمی که نهتنها در معماری شهری که در رفتارهای شهروندی هم نقش بسزایی دارند. در بافتهای تاریخی، اما پاساژها جایگزین بازارهای سنتی میشوند و بازاریان به جای حفظ سنتهای بازار تسلیم فرهنگ تزریقی میشوند که نه هویتی دارد و نه اصالتی و فرهنگی در دل خود پنهان کرده است. بازار تاریخی سمنان در دل بافت تاریخی این شهر قرار دارد، اما ترکهای عمیقی که بر طاقهای بلندش نشسته این روزها چشمهای نگران کارشناسان میراث فرهنگی را به خود جلب کرده است، دوستمحمدی در رابطه با وضعیت بازار سمنان میگوید: «بازار سمنان هیات امنا ندارد و ما نمیدانیم طرف حسابمان کیست.
کسبه به بازاری که متعلق به خودشان است هم رسیدگی نمیکنند. در سالهای اخیر خانههای بسیاری بهتدریج در دل بازار تخریب شدهاند یا در حال تخریب هستند. از سوی دیگر اداره آبوفاضلاب در یک دورهای به واحدهای بازار قبل از اینکه از میراث استعلام کنند، انشعاب آب را واگذارکرده، اما انشعاب فاضلاب واگذار نکرده است، فاضلاب واحدهای موجود در بازار وارد کانالی میشود که زیر بازار است، در بعضی نقاط این کانال از بین رفته و آب زیر پی بناها میزند و باعث نشست در بعضی قسمتهای بازار شده است، یک سالی هست که اداره آب و فاضلاب مذاکره میکنیم و با فرمانداری که تکلیف کند برای اداره آب و فاضلاب که این فاضلاب را جدا کنند، اگر این اتفاق نیفتاد، پیشبینی میکنیم تا ١٠ سال آینده نیمی از بازار از بین برود و نشست کند، در حال حاضر هم تمام سقفها ترک خورده است.»
معضلی به نام خودرو
تصویر تکراری در تمام بافتهای تاریخی شهرهای ایران، پارکینگهایی است که دیوارههایشان بقایای بناهای قاجاری و صفوی است. پارکینگسازی در بافت تاریخی راحتترین راه برای حل مشکلات ساکنان این محدوده است. راهکارهای بسیار منطقی و اصولی دیگری برای ایجاد زمینههای رفاه ساکنان بافتهای تاریخی وجود دارد، اما سهلترین راه، تخریب یک بنای بلاتکلیف و تبدیل آن به پارکینگ خودروهای ساکنان بافت است. همان اتفاقی که در شیراز و سمنان و یزد و مشهد و بسیاری شهرهای دیگر در حال وقوع است.
شهرداریها و متولیان حفاظت از هویتهای شهری و در راس آنها میراث فرهنگی رفتار خوبی با بافتهای تاریخی شهرها ندارند و به گونهای آنها را به حال خود رها کردهاند که روزی تبدیل به همان «بافت فرسوده»ای شوند که بشود با پرچم نیمهافراشته توسعه، در آن طرحهای تفصیلی و تخریبی و زیباسازی را اجرایی کرد. شاید تنها توصیفی که درباره رفتارهایی که با بافت تاریخی شهرهای مختلف به ذهن میرسد این باشد: «هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که ما به زندگی نشستهایم.»
هر اقدامی که میخواهیم در بافت تاریخی انجام دهیم، پیش از آن باید ١٠٠ ساعت فکر کنیم و یک ساعت حرکت، در صورتی که در حال حاضر روال این است که ١٠٠ ساعت حرکت میکنیم و یک ساعت به این فکر میکنیم که آیا کاری که انجام شده درست است یا خیر.
بعضی طرحها در سازمان مرکزی مسکوت میماند یا آنقدر با تاخیر پاسخ داده میشود که کلا مدیریت شهرستان تغییر میکند و کسی با یک رویکرد متفاوت راس کار قرار میگیرد.
عدهای با دیدگاه احیای بافت تاریخی آمدند، اما در عمل باعث تخریب بیشتر آن شدند، ساختوسازهایی که انجام شده همگون با بافت نیست. شهرداری همهچیز را در کالبد میبیند، قسمت اعظمی از افرادی که در حوزه سازندگی کشور نقش دارند دیدگاههای کالبدی به بناها دارند.
در سالهای اخیر خانههای بسیاری بهتدریج در دل بازار تخریب شدهاند یا در حال تخریب هستند. پیشبینی میکنیم تا ١٠ سال آینده نیمی از بازار از بین برود و نشست کند، در حال حاضر هم تمام سقفها ترک خورده است.
منبع: روزنامه اعتماد/۱۰ اردیبهشت ۹۷