دیدارنیوز ـ سمیرا سرچمی: مردم جنوب کرمان این روزها برای نجات شاهرگ حیاتیشان دست به هر کاری زدهاند. از ایجاد کمپین چند هزار امضایی گرفته تا شعرسراییِ شاعران جنوب در ستایش هلیلرود یعنی تنها رودی که مایه حیات و ممات این منطقه است. سالهاست زنان روستایی جنوب استان کرمان برای تامین آب موردنیاز خانهشان تُنگی بر سر گذاشتهاند و راهی سرچشمه آب میشدند. گرمای سوزان جنوب کرمان بیش از هر جایی آب میطلبد، اما به اعتقاد معترضان عدهای برایش دندان تیز کردهاند. محتوای بنرهایی که در دست معترضان هست این است: «انتقال آب هلیل رود یعنی نابودی هفت هزار سال تمدن.» که اشاره دارد به جیرفت یکی از شهرهایی جنوبی استان کرمان که به هند ایران شهره است و تمدن چند هزار ساله دارد و فعالان محیط زیست نیز معتقدند این اتفاق در درازمدت باعث گسترش ریزگردها و گسترش خشکسالی میشود.
اما دلیل این اعتراضات چیست و ماجرا از چه قرار است؟ آب هلیل رود قرار هست برای مصارف صنعتی و تامین آب شرب به مرکز استان یعنی کرمان منتقل شود.
واحدی روزنامهنگار و فعال اجتماعی کمی به عقب برمیگردد و میگوید «ماجرا از کجا شروع شده. سد جیرفت در دهه پنجاه به عنوان یک سد چند منظوره برق ـ آبی بر روی سد هلیل و در منطقهای بنام تنگ نراب شروع شد و پس از انقلاب ادامه یافت تا این که در سال ۱۳۷۰ تکمیل و به بهرهداری رسید. برای سد جیرفت به میزان ۱۴ هزار هکتار اراضی زراعی در پایین دست تعریف شده و حقابه زیست محیطی برای مسیر و نهایتا تالاب جازموریان. سد جیرفت در بیست و نه سال گذشته دست کم یک بار در زمان شروع بهره برداری با بارانهای بیسابقه سال ۷۱ شهر جیرفت را نجات داده. با وجود کمبود باران و خشکسالی بیش از یک دهه به هر حال با مدیریت حداقلی آب کشاورزی که تنها مزیت اقتصادی جنوب کرمان است، زنده نگه داشته شد تا جایی که سالیانه قریب ۵ میلیون تن انواع محصولات کشاورزی در این منطقه تولید میشود.»
به گفته واحدی مشکل بیشتر از جایی شروع شد که حدود ۲۰ سد و بند آبخیزداری در حوضه آبخیز هلیل رود عمدتا در شهرستانهای رابر و بافت احداث شد که مهمترینشان سد بافت و سد شهیدان امیرتیموری در رابر بودند؛ که عملا آبی در حوضه آبخیز هلیل نبود که بخواهد به سد جیرفت برسد و این یعنی نابودی جنوب استان که پیش از این نیز یک میلیون و دویست هزار هکتار بیابان داشته و سیصد هزار هکتار آن قابلیت تولید ریزگرد داشتهاند و سطح آبهای زیر زمینی آن طی دو دهه قبل دست کم پنجاه متر پایین رفته است.
سد شهیدان امیر تیموری در سال ۸۶ به عنوان پروژه اقتصاد مقاومتی در قالب مهر ماندگار با پیمانکاری قرارگاه خاتم شروع شده و بیش از ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته. روستاهای زیادی در جیرفت فاقد آب آشامیدنی بهداشتی هستند و همان تعداد روستا هم که تا کنون از طریق حفر چاه توسط آبفا آبرسانی میشدند با انتقال آب هلیل رود به کرمان، سطح آب چاههای موجود پایین رفته و شور میشود که دوباره باید زنان روستایی از کیلومترها فاصله با دبههای آب روی سرشان آب آشامیدنی خانوارشان را بیاورند.
منتقدان و معترضان به این انتقال آب ملتمسانه میگویند: «به خاطر مادران رنجکشیده جنوب هم شده دست از سر تهماندههای آب هلیل بردارید.».
اما آنچه مردم جنوب کرمان را دلگرم کرده و سعی میکنند با آن برای رسیدن به هدفشان و نجات مایه حیاتشان توسل بجویند کلیپیست که از سردار قاسم سلیمانی دارند. کلیپ حاوی تصاویری از او هست که قاطعانه میگوید: «انتقال آب هلیل رود خیانت است. با این کار نه فقط سد جیرفت که همه جیرفت و جنوب کرمان از بین میرود. با این کار هند کوچک ایران از بین میرود، متاسفانه جیرفتیها متوجه نیستند چه اتفاقی دارد میافتد! مردم باید با کمک نمایندگان مجلس جلوی این کار را بگیرند.»
مهدی براهویی یکی از شاعران جیرفت نیز در نامهای سرگشوده خطاب به استاندار کرمان نوشته است: «جناب آقای دکتر زینیوند، این روزها نوشتههای هلیل رود اوقات شما، نمایندگان محترم شهر کرمان (زاهدی و پورابراهیمی) و مسئولین رده بالای استان را تلخ کرده. ما نمیدانستم دفاع از حق مالکیت خود طبع نازک شما سایر عزیزان را رنجه و روحتان را آزرده میکند، سخنانی که از سر سوز دل و از نای خشکیده مردم جنوب گفته شد.
چه کنیم که به قول حافظ: خون خور و خاموش نشین کان دل نازک/ طاقت فریاد دادخواه ندارد
در همین راستا بنده مهدی برآهویی فرزند جنوب کرمان، کشاورز زادهای ساده و خونگرم، نکاتی را به سمع مبارک میرساند، امید است موجب تشدید رنجش نشود و این بار رسمش باشد...
۱. اولا اشاره فرمودید به لزوم اجرای طرح کارشناسانه و قانونی! به عرض مبارک میرسانم، چه بسا طرحهایی که در شروع یا در حین انجام و حتی در مراحل پایانی آن به دلایل متعدد متوقف و از ادامه آن جلوگیری میشود. اگر طرحهایی، چون سد گتوند به اجرا نمیرسید یقینا بخش عظیمی از زمینهای کشاورزی خوزستان نابود نمیشد. حال آنکه انتقال آب هلیل رود به شمال استان میتواند یکی از همین طرحهای مردود باشد لذا خاطر لطیفتان را با تعطیل نمودن طرح آزرده نفرمایید.
۲. آقای زینیوند، جناب مرعشی استاندار اسبق و از مدیران بنام امروز برای هفت باغ و شهر نو کرمان، انتقال آب از دریا را مدنظر قرار داده، از هر نظر به این موضوع بنگریم دو روش انتقال آب برای یک منطقه هیچ گونه توجیهی ندارد لذا جنابعالی در یک تشریک مساعی با جناب مرعشی طرح ایشان را مقوم و با ایشان همکاری نمایید. انتقال آب از دریا بسیار کار عقلانیتری است و ختم غائله میشود.
۳. آقای زینیوند دیدن هلیل رود پر آب در سنوات گذشته و کم آبی آن در حال حاضر درد و رنجی سنگین در ما جنوبیها ایجاد کرده و دغدغه ما شده، که هلیل رود در مسیر ۴۰۰ کیلومتری خود در مقاطعی از سال به علت دستکاری بیرویه به مقصد خود نمیرسد (جازموریان) و بعضا در مقاطعی نیز کاملا خشکیده است سپاس از شما که میخواهید این دغدغه و رنج را برطرف کنید فقط اگر صلاح میدانید بفرمایید چگونه؟
۴. جناب آقای زینیوند نسل من و بعد از من قرار است در جنوب زندگی کند و برای زندگی به هلیل رود نیازمند است، ظاهرا حضرتعالی میهمان استانداری هستید و چند صباحی میهمان کرمان، مقصد بعدی شما برای بنده و سایر جنوبیها مشخص نیست و مشتاق به دانستن آن هم نیستیم، اما بر این باوریم برای مقصد بعدی خود نیاز به انجام این طرح دارید؛ لذا نه بهواسطه دلایل ذکر شده توسط بنده و سایر حق آبه داران هلیل رود بلکه بر مبنای فرمایش سردار دلها مبنی بر عدم انتقال آب هلیل رود به شمال استان و به جهت جلوگیری از بیاعتنایی به فرمایش ایشان توقف پروژه ضروری و الزامیست.»
حال باید منتظر ماند و دید که تلاش های مردمی برای حفاظت از ابتدایی ترین مسائل زندگی راه به جایی می برد یا نه.