دیدارنیوز - متن کامل مصاحبه با مهران عبدالله پور وکیل حمید بقایی و صادق زیباکلام را در زیر میخوانید:
از قبول نداشتن ۴ میلیون یورو تا آزادی تا پایان سال
ما چند وقت پیش مصاحبهای با شما دربارهی آقای بقایی داشتیم.میخواستیم که دوباره جزئیات آن را بپرسیم. و ماجرای آن را به روز کنیم. در مصاحبهای که با شما داشتیم، صحبت از پولها، ارزها و سکهها بود که البته شما گفتید حکم برائت از به سکهها را گرفتید. اما دربارهی ۴ میلیون یورو شما گفتید حتی یک یورو آن را قبول ندارید، میخواستم بپرسم سند و مدرک شما بابت ۴ میلیون یورو چیست که شما قبول این اتهام را قبول ندارید؟
سند و مدرک من، متن حکم دادگاه تجدیدنظر است. اتهام آقای بقایی در خصوص این موضوع اختلاس عنوان شده در حالیکه اختلاس به این معنی ست که «پول دولتی را که متعلق به دولت است را به نفع خود یا یکی از آدمهای خود برداشت و تصرف کرده است».لذادر چنین اتهامی آن پول باید منشاء دولتی داشته باشد. اگر به فرض قبول کنیم که همهی این سناریوها در خصوص این اتهام واقعیت داشته باشد، بحثمان این است که هیچکس پولی به آقای بقایی نداده که شما الان مدعی هستید ۴ میلیون یورو را باید پس بدهد.
تا مرحله بدوی دادگاه و در حکم صادره از آن عنوان شده بود که آقای سردار سلیمانی این مبلغ را در چمدانی به آقای بقایی داده است، در حالیکه چنین اتفاقی نیافتاده و هیچ سند و مدرکی هم جهت اثبات این موضوع وجود ندارد. اساسا منطقی هم پشت آن نیست. چرا باید سردار سلیمانی در روز آخر دولت دوازدهم که دیگر کار دولت خاتمه یافته، بیاید ۴ میلیون یورو را جهت انجام یک کار دولتی به مهندس بقایی بدهد؟!!
این در حالیستکه در حکم دادگاه تجدیدنظر، موضوع بگونه دیگری عنوان شده و گفته شده که خیر ، این ۴ میلیون یورو را آقای سلیمانی به آقای احمدینژاد داده و آقای بقایی بعداٌ این وجه از آقای احمدینژاد اختلاس کرده است!!. سوال من این است: اگر همین استدلال دادگاه را بپذیریم که سردار سلیمانی چنین وجهی به آقای احمدی نژاد داده است، اگر بر فرض محال آقای بقایی مرتکب چنین عملی می شد ، دیگر اختلاس محسوب نمیشود که.
پس پول به آقای احمدی نژاد داده شده بود و آقای احمدی نژاد به آقای بقایی دادند؟
خیر بنده عرض نکردم آقای احمدی نژاد این وجه را به آقای بقائی داده اند ، عرض بنده این است که حتی اگر همین استدلال دادگاه تجدیدنظر را بپذیریم قانوناٌ دیگر نمی تواند اساسا جرم اختلاس در مورد آقای بقائی محقق شود من به اینها کاری ندارم. من در مورد آقای بقایی صحبت میکنم. من میگویم در حکم دادگاه چنین چیزی بوده است.
حکم دادگاه را میشود برای ما بفرستید؟
۱۰۰ صفحه است.
همان نکتهای که به آن اشاره شده را بفرستید.
حتی ی در مرحله اعاده دارسی دادیار دادستانی کل کشور صراحتاٌ همین موضوع را در نظریه خود اعلام نمودند که «اگر شما میگویید وجه را به آقای احمدی نژاد داده اند و بعدا آقای بقایی یا هر شخص دیگری که حتی آنرا تصرف هم نماید ، دیگر اختلاس منتفی است و به آقای بقایی ربطی ندارد». ضمن اینکه آقای احمدی نژاد در نامهای هم که به دادگاه نوشتند صراحتا اعلام نمودند اولا مبلغ این نبوده است و ثانیا یک بحثی بین من و آقای سردار سلیمانی بوده است که اگر هم ایشان مبلغی داده اند میتوانند پس بگیرند. یعنی آقای احمدی نژاد همیشه گفته بودند که اصلا به آقای بقایی ارتباطی نداشته است. واقعا هم همین بوده است. صحبت ما این است شما در حکم دادگاه هم که این را قبول کردید و اگر قبول کردید دیگر اختلاس چیست؟ پول که دولتی نبوده است.
الان آقای بقایی بخاطر این پول در زندان هستند؟
آقای بقایی روی هم ۸ اتهام دارند.
اتهام اصلی که الان بخاطر آن در زنداناند چیست؟
در خصوص هر یک از اتهامات به حبس های طویل المدت از ۱۱ تا ۱۵ سال محکوم شده اند.در خصوص همین اتهام موسوم به اختلاس ۴ میلیون یورو ، ۱۵ سال حبس گرفتند. یا مثلا دانشگاه ایرانیان، درحالیکه در خصوص دانشگاه ایرانیان هم در حال ایشان به اختلاس محکوم شده اند که اولاٌ کمکی که دولت به دانشگاه ایرانیان تصویب کرد، قانونی بود و ثانیا علیرغم قانونی بودن این کمک ظرف یکماه بدون اینکه ریالی از آن هزینه شود به خزانه دولت مسترد شده بود.
چه مقدار بود؟
۱۶ میلیارد تومان. مصوبه هیئت دولت بود که آن هم قانون است. کمااینکه در همان مصوبه، کمکی که به دانشگاه ایرانیان شد، به چندین موسسه و سازمان دیگر هم کمک شده بود. از جمله انجمن بیماران آلزایمری که ظاهرا هیئت امنا و رئیس آن دختر آقای هاشمی است. اما به هیچ کدام از این مصوبات ایرادی نگرفتند و فقط به دانشگاه ایرانیان ایراد گرفتند. آقای دکتر احمدینژاد هم همانزمان علیرغم اینکه تمام امور قانونی بوده ولی پول را به حساب خزانه دولت مسترد نمودند. اصلا یک ریال هم برداشت نشد. فقط ۱۵ روز در یک حسابی بود، که آن هم حسابی بوده که اصلا کسی نمیتوانسته برداشت کند.
چه حسابی بود؟
حساب دانشگاه ایرانیان. به حساب این دانشگاه بود ولی چون هنوز موارد ثبتی در اداره ثبت شرکت ها آگهی نشده بود و تا یک ماه طول میکشید، تا دارندگان حق امضا در اداره ثبت شرکتها تایید میشد. و تا انتشار این آگهی ثبتی اساسا قابل برداشت هم نبود. کلا حدود حداکثر ۳۰ روز آن پول در این حساب بود و بعدا به حساب خزانه مسترد می گردد . با این حال آقای بقایی به اتهام اختلاس این وجه ، ۱۱ سال محکوم شدند در صورتی که هم پول قانونی بود و هم اینکه تماما مسترد شده بود
مهمترین اتهام، بحث سکهها بود که میگفتند ایشان سکهها را میگرفتند و به هرکس که میخواستند میدادند. یعنی سکهها را اختلاس کردند. که حکم برائت آن را گرفتیم. مابقی اتهامات واقعا بنیان حقوقی ندارد.
میتوانید حکم برائت این ۲ هزار سکه را برای ما ارسال کنید؟
حکمی برائتی که در اینخصوص صادر شده از محاکم دیوان محاسبات صادر گردیده. دیوان محاسبات، مرجع تخصصی رسیدگی به عملکر مالی دولت است. ما از همان ابتدا هم بحثمان این بود؛ وقتی که دیوان محاسبات که مسئول نظارت بر امور و عملکرد مالی دولت است، وقتی که هیچ جرم و حتی تخلفی احراز نکرده، چگونه میتوانیم بگوییم جرم است؟ بقیه اتهامات هم از امو.ر تخصصی و در صلاحیت دیوان محاسبات می باشد . عرضمان این بود که دیوان محاسبات ، با استفاده از کارشناسان متخصص قبلا به این اتهامات رسیدگی کرده و اعلام کردند تخلفی ارتکاب نیافته ، شما چگونه میگویید اختلاس بوده است؟ اصلا پس دیوان محاسبات برای چه آنجا نشسته است؟
یکی از دلائل ما در مرحله اعاده دادرسی همین حکم برائت صادره از دیوان محاسبات است که فعلا البته نتیجه ای حاصل نشده است .
الان آقای بقایی در بازداشتاند؟
خیر. ایشان بخاطر همان بیماریها در مرخصی استعلاجی و تحت درماناند.
ایشان از ۹ مرداد هم در بیمارستان اعصاب بستری بودند.
بله ایشان زیاد به بیمارستان میروند. تقریبا هر دو هفته یکبار به بیمارستان میروند. روزی یک مشت قرص مصرف میکنند. با انواع و اقسام بیماریها دست به گریبانند . بیماریهای گوارشی متعدد ، قلبی مغزی کلیه ها چشم … همه اینها طبق مدارک متعدد پزشکی مورد اسیب شدیدی قرارگرفته اند.
مشخص نیست کی به زندان برمیگردند؟
طبق نظریه کمیسیون پزشکی قانونی که بعد از دهها جلسه صادر شده ، بیماریهای ایشان بگونه ایست که باید خارج از زندان تحت معالجه قرار بگیرند و حداقل تا پایان امسال در مرخصی استعلاجی می باشند.
در تصادفی که آقای بقایی داشتند، و در مصاحبهای که با شما داشتیم گفتید خودرو مشکوک به دستکاری بوده این موضوع را پیگیری کردید، قضیه به کجا رسید؟
آقای دکتر طی نامهای به وزیر اطلاعات موارد را اعلام و خواهان بررسی آن شدنه بودن که هنوز پاسخی دریافت دریافت نشده است .
متن نامه چه بوده است؟
ظاهرا متن نامه در فضای رسانه ای منتشر شده بود.
به بحث اولمان بازگردیم؛ در حال حاضر این ۴ میلیون یورو را باید ایشان پرداخت کنند یا نه؟
الان من از چه نظری جواب بدهم؟ حکم صادره که ما ایمان داریم عادلانه نیست چنین صراحتی دارد ولی ما به تنها چیزی که فکر میکنیم اثبات بی گناهی ایشان است. کل زندگی آقای بقایی را هم بفروشیم حتی گوشه ای از این مبلغ را پوشش نخواهد داد .
آقای بقایی الان کجا زندگی میکنند؟ خانه خودشان یا بیمارستان؟
طبیعتا در منزلشان زندگی می کنند ولی به بیمارستان می روند و تحت درماناند.
شکایت از روزنامه شرق به کجا رسید؟
با توجه به اینکه ما صحبتی با مدیر مسئول روزنامه شرق داشته ام موضوع با تفاهم و مصالحه حل شده است .
زیباکلام: اگر دادگاه حمید بقایی علنی باشد بهتر میتوان قضاوت کرد
صادق زیباکلام درباره چرایی پرداخت نکردن ۴ میلیون یورو از طریف حمید بقایی با توجه به داشتن حکم محکومیت میگوید: من هیچ علم و اطلاعی دربارهی پرونده آقای بقایی که آن حکم محکومیت سنگین برای ایشان در چه رابطه ای بوده ندارم. ولی میدانم که پروندهی ایشان نه امنیتی، نه اجتماعی و نه سیاسی بوده است. بلکه ظاهرا آنچه علیه ایشان عنوان شده محکومیت مالی بوده است. مشکل از اینجا به وجود میآید که اگر پروندههای مالی علیه افراد معمولیتر باشد، جای ابهام زیادی وجود ندارد. ولی متاسفانه وقتی اتهامات مالی، سیاسی و اتهامات همکاری با بیگانگان مثل همین مورد اخیر که برای خانم مولاوردی بود، به مخالفین و منتقدین سیاسی نسبت داده میشود، مقداری جای شک و تردید دارد.
به هر حال آقای بقایی تا وقتی که مورد تایید نظام و در دولت آقای احمدینژاد بود، علیه آنها هیچ چیزی نبود ولی از زمانی که آقای احمدی نژاد منتقد نظام شد، آقای رحیم مشایی و آقای بقایی انتقادات تندتری وارد کردند، یک همچین پروندهای مطرح میشود. من به هیچ وجه نمیخواهم آن مسئله ۴ میلیون یورو را انکار کنم و بگویم آقای بقایی یا قوه قضائیه درست میگوید. منتها میخواهم بگویم نفس پروندههایی از این دست، جای ابهامات و پرسشهای زیادی باقی میگذارد و بهترین راه این است که اولا اینطور دادگاهها اولا باز باشد.
یعنی باز قلابی نباشد که مثلا ۴ نفر از خبرنگاران تسنیم، رجانیوز و کیهان و امثال اینها بروند.یعنی دادگاه باز باشد که همه خبرنگاران مستقل و بیطرف بتوانند بروند. نکتهی خیلی مهم این است که هیئت منصفه باشد که آن هیئت منصفه بگوید براساس عدلهای که توسط دادستان ارائه شده و دفاعهایی که آقای بقایی و وکیلشان کرده اند، آیا ایشان را محکوم میداند یا خیر؟ اینطوری افکار عمومی قشنگتر میتوانند قضاوت کنند. یعنی وقتی دادستان و آقای بقایی توضیح میدهند، آنوقت افکار عمومی بهتر میتوانند قضاوت کنند که حق با کیست.
اینکه ما فرض را بر این بگذاریم که حق با قوه قضائیه است و او به هرکسی هر اتهامی وارد میکند و در جمهوری اسلامی ایران درست است، من این را قبول ندارم. دادگاه باید علنی و هیئت منصفه وجود داشته باشد و در معرض افکار عمومی قرار بگیرد. چون پرونده امنیت، جاسوسی و هستهای هم نیست. قوه قضائیه میگوید ایشان ۴ میلیون بیاورد بدهد و آقای بقایی میگوید که ۴ میلیون یورویی در کار نیست. قوه قضائیه یکسری ادله دارد و آقای بقایی هم همینطور. بیایند ادلهشان را در یک دادگاه علنی و باحضور رسانههای بیطرف و مستقل برگزار کنند. آنوقت وقتی انصاف نیوز از صادق زیباکلام میپرسد که به نظر شما حق با کدام است، صادق زیباکلام قشنگتر و راحتتر میتواند داوری کند.
این استاد دانشگاه علوم سیاسی دربارهی اینکه حمید بقایی به دلیل بیماری بیرون از زندان است اما زندانیهای دیگری بودند که شرایط بدتری نسبت به او داشتند اما در زندان هستند هم گفت:« فرض من بر این است که الان آقای حمید بقایی به واسطه کسالت و مشکلاتی که داشتند بیرون از زنداناند.
ما به جای اینکه بیاییم بگوییم چرا حمید بقایی بیرون از زندان است، انصاف نیوز و صادق زیباکلام باید تمام تلاششان را بکار ببرند و بگویند آن زندانیان دیگری که به مراتب مستحقتر از آقای بقایی هستند که بیرون زندان باشند، آنها چرا باید الان در زندان باشند؟ مثلا الان اعضای کانون نویسندگان چرا باید در زندان باشند؟ مگر چه جرمی مرتکب شدند؟ مگر چه خطر امنیتی وجود دارد که در این وضعیت کرونا حتما باید داخل زندان باشند؟ خانم نسرین ستوده مگر چه جرم امنیتی و چه اتهام سنگینی متوجه او است که حتما باید در زندان باشد؟ این است که من فکر میکنم به جای اینکه بگوییم چرا آقای بقایی بیرون است، بگوییم چرا متهمین و زندانیان سیاسی از آن مواهبی که آقای بقایی استفاده میکند، چرا آن مواهب شامل زندانیان سیاسی نمیشود.