حرفهای تند علیرضا منصوریان علیه مالک تراکتور
سرمربی سابق تراکتور با حضور در برنامه فوتبال برتر، به شدت از زنوزی مالک تراکتور انتقاد کرد.
دیدارنیوز - علیرضا منصوریان با حضور در برنامه فوتبال برتر صحبتهای زیادی را مطرح کرد که گزیده آن را در زیر میخوانیم.
تشکر بابت پخش فینال لیگ قهرمانان آسیا
از شبکه سه تشکر میکنم که بازی فینال را پخش کردند. ما تحت تحریم هستیم و حتی AFC نیز این شانس را به ما نمیداد که بازی را پخش زنده داشته باشیم. به مجموعه شبکه سوم خسته نباشید میگویم که برنامه جالبی با آقای علی پروین بود. افتخار این را داشتم که در تمام دوران فوتبالم شماره ۷ ایشان را پوشیدم. زمانی که آقای پروین گفتند حالم بد شده است، من میدانستم که حالشان بد شده است. در فینال جام در جام آسیا نیز پس از گلزنی پرسپولیس همین ری اکشن را داشتند. من خودم را در کنار زمین خالی میکنم، ولی واکنش آقای پروین همینگونه است.
موضع استقلالیها پس از شکست پرسپولیس
من با کریم باقری، یحیی گل محمدی، افشین پیروانی و حمید مطهری رفت و آمد خانوادگی داریم. همسران ما با یکدیگر دوست صمیمی هستند. خانم هایمان نیز همچون خودمان یک گروه نود و هشتی دارند. زحمت کشیدند و تا فینال توانستند بیایند. ابراهیم شکوری در صحبتهای امشب کری خواند که این مسئله را باید برای مجموعه هواداری بگذاریم. کسانی که حوالی دو تیم و فوتبال ملی میچرخند، آدم خواص محسوب میشوند. باید با حفظ حرمت، هواداران باید کری بخوانند. به نظر من کار کری خواندن صحیح نیست. من یک استقلالی خیلی تند و فرزند مکتب استقلال هستم، ولی پرسپولیس برای ما فقط رقیب است و همیشه یار و رفیق ما هستند چرا که تمام دوره بازیگری من با پرسپولیسیها بوده است. این حوزه کری خواندن در شرایط سخت برای بچههای ۱۰ تا ۱۶ ساله است. نباید بزرگان ما وارد معرکه فضای مجازی شوند. ما در فینالهایی شرکت کردیم که هم بردیم و هم شکست خوردیم و دوست نداشتیم رقیبمان، ما را به تمسخر بگیرد.
در سالهای گذشته ما با پاختاکور بازی داشتیم و ۴ بر یک باختیم و پرسپولیس نیز ۳ بر صفر به ایلیمای ازبکستان باخت. برای نخستین بار دو تیم دست دوستی و همبستگی به هم دادند. ابتدا پرسپولیس ۵ گل به ایلیما زد که نصف جایگاه را استقلالیها پر کردند و پرسپولیس را تشویق کردند. در بازی با پاختاکور نیز پرسپولیسیها برای تشویق ما به ورزشگاه آمدند و ما نیز بازی را برنده شدیم.
علت شکست پرسپولیس؟
نزدیک به ۸، ۹ بازیکن پرسپولیس، بازیکن تیمهای من بوده اند که سرآمد آنها سیدجلال حسینی است که لیدر خوبی است. از دید من نبود وحید امیری در تیم پرسپولیس در بازی فینال خیلی تأثیرگذار بود. بعد از او، عیسی آل کثیر بود که عبدی به عنوان جانشین او خیلی خوب عمل کرد. این در حوزه اختیارات من نیست، اما اگر بخواهیم علت باخت را توجیه کنیم، دو دلیل عمده میتوان پیدا کرد. اولین دلیل آن این است که با آمدن ویدیو چک و VAR باید در فوتبال کشورمان باید این تکنولوژی را میداشتیم. چرا که در فوتبال ایران ضربه زدن به بازیکن در درون محوطه جریمه خیلی عادی است و داور نکات ریز را نمیبیند و بچههای ما بی اطلاع بودند از این داستان. حتی خود من نیز در تصاویر تلویزیونی نمیدانستم کدام صحنه خطا بوده است که پس از فریز شدن تصویر دیدم که خطا درست بوده است و باید این تکنولوژی دو سال پیش به ایران میآمد و بازیکنان در لیگ داخلی آزمون و خطا پس میدادند.
مسئله دومی که پرسپولیس در ۲۰ دقیقه اول ضرر کرد، بزرگ جلوه دادن حریف بود. خودمان جوی را داخل کشور آماده میکنیم که اگر باختیم، بهانه داشته باشیم. انقدر از تیم اولسان گفتیم که بچههای ما سر در گم بودند و بعد از ۲۰ دقیقه فهمیدند میتوان بازی را برد. به نظر من اولسان از النصر، الهلال و السد قویتر نبود. آنها توپ را که از دست میدادند، به نیمه خودشان پناه میبردند. اگر نیمه اول با نتیجه یک بر صفر تمام میشد، طبیعتا یحیی با پلن بی بازی میکرد.
دلایل باخت پرسپولیس در فینال از نگاه منصوریان
من اولین بار مهدی شیری را به تیم ملی امید دعوت کردم و او را به نفت تهران بردم حتی کمال کامیابی نیا به من گفت شیری عجب بازیکنی است. من سمتی در باشگاه پرسپولیس ندارم، ولی نباید خودزنی بکنیم. اکنون بعضی از هواداران پرسپولیس عکسهای شیری را با متنهای ناراحت کننده میگذراند و هواداران استقلال نیز مته به خشخاش میگذراند. از هواداران استقلال و پرسپولیس خواهش میکنم رعایت کنند.
خواهش منصوریان از هواداران؛ حمایت از شیری و نوراللهی
زمانی که پرسپولیس با یک کادر ایرانی به فینال لیگ قهرمانان آسیا رفت، به خودم افتخار کردم. من همیشه به یحیی گفته ام که از داخل ایران، یک نفر باید سقف مربیگری فوتبال ایران را بشکند. توانایی مربیهای ایرانی خیلی بالاست. به مربیهای ایرانی اطمینان کنیم. به گل محمدی این اطمینان شد و تیم را به فینال لیگ قهرمانان آسیا برد. من ضد مربی خارجی نیستم. حرف من این است یک مربی خارجی باید به فوتبال ایران بیاید که باید چیزی را به فوتبال ما اضافه کند.
دوران مربیگری
علت اینکه اینجا هستم دوست داشتم صحبت هایم پیرامون فوتبال ملی و استقلال و پرسپولیس باشد. اولین بار است که پس از جدایی از تیمی به یک برنامه تلویزیونی میآیم. من شروع مربیگریم را مدیون کاظم اولیایی هستم که من را به تیم پاس همدان برد. ما در هفته هفتم در رده دهم جدول بودیم که به آقای اولیایی گفتم شرایط من برای مربیگری خوب نیست و من برای مربیگری کم دارم. اجازه بدهید من دستیار بشوم. من دستیار آقای قطبی در تیم ملی ایران شدم و حتی یک بازی دوستانه در برابر روسیه مربی بودم. در تیم ملی نیز دستیار چهارم آقای کی روش بودم.
من سال دومی که در استقلال بودم، فهمیدم نمیتوانم به این تیم کمک کنم و به ذوب آهن رفتم. من ذوب آهن را رده چهاردهم تحویل گرفتم و ششم تحویل دادم. نتایج ما در سال بعد قابل قبول نبود و با احترام از ذوب آهن جدا شدم و روزهای خوبم را در اصفهان فراموش نمیکنم. من به مسئولین ذوب آهن اجازه دادم با سایر مربیان مذاکره کنم. من به مدیر کارخانه ذوب آهن گفتم حق من ۲ میلیارد نیست و یک میلیارد به من بدهید.
مذاکره با تراکتور
من به دعوت مالک تراکتور و با شخص سومی که دوست مالک و رابط بین ما بود به باشگاه تراکتور دعوت شدم. طبیعی بود که بین من و علی دایی، اولویت با آقای دایی بود که ایشان قبل از من کاندید مربیگری تراکتور بود. من فقط بخاطر حضور در جام باشگاههای آسیا به تراکتور رفتم، چون من یک بدهکاری در لیگ قهرمانان آسیا دارم و باید این بدهکاری را تلافی کنم.
به پیشنهاد آقای زنوزی به آنجا رفتیم و مذاکره کردیم. از آنها دو کار خواستم یکی اینکه هیچ کس بدون اجازه من حق ورود به رختکن ندارد. دوم اینکه اجازه نمیدهم کسی در ترکیب تیم من دخالت کند. مالک تراکتور همان اول گفت اگر نتیجه نگیری تو را برکنار میکنم. من از ایشان خواستم پول قرارداد بازیکنان تیم و کادرفنی را به میزان ۳۰ درصد پرداخت بکند و بازیکنان مدنظر را جذب کند و حتی میتواند در هفته سوم من را برکنار کند. ایشان تا قبل از بازی هفته پنجم با فولاد هیچ پرداختی به کادرفنی و پزشکی نداشتند و ۳ درصد از قرارداد را پرداخت کردند که حالت پرتاب یک بمب میان تیم بود. ۷ درصد از قرارداد بازیکنان پرداخت شد.
نقل و انتقالات تراکتور
ما قصد جذب ابراهیمی از گل گهر و شاهین طاهرخانی از استقلال را داشتیم. ولی مالک تراکتور و آقای علیپور به اختلاف خوردند. مالک تراکتور به ما قول داد که قوچان نژاد و پیمان بابایی را به تراکتور میآورند. من از بابایی پرسیدم که چرا به تراکتور نمیآید؟ که گفت مدیران تراکتور گفته اند باید قرارداد ۵ ساله ببندد.
من با اشکان دژاگه، احسان حاج صفی و مسعود شجاعی کار نکرده بودم، ولی آنها خیلی بازیکنان مودب و حرف گوش کنی بودند. من هیچ گاه رختکنی به آرامی رختکن تراکتور نداشته ام. ما ۷ مهر تیم را تحویل گرفتیم و تا پایان بدنسازی من ۳ کاپیتان اصلی تیم را نداشتم. بعد از اینکه تمریناتمان را شروع کردیم، فولاد و گل گهر ۳ بازی دوستانه انجام داده بودند.
بازیکنانمان طلب داشتند و به سر تمرین نمیآمدند. کسانی که آمدند، به خواهش من بود. در آخر بدنسازی خریدهای جدید و ۳ بازیکن بزرگ تیم را داشتیم. من ۳ بار مالک تراکتور را از نزدیک دیدم و ۲ بار نیز تلفنی صحبت کردیم.
من تیم هایم را دو پسته میبندم. یک بازیکن اصلی و بزرگ با یک ذخیره جوان برای هر پست به خدمت میگیرم. نحوه جذب عباس زاده اینگونه شد که من ۲۰۰ میلیون از قراردادم را به عباس زاده دادم که او را هر طوری شده به تراکتور بیاورم.
بعد از اخراج من، آقای علیپور با من تماس گرفت و گفت ۱۰ روز قبل از شروع لیگ برتر مالک تراکتور از من خواسته بود که تو را اخراج کنم. طبق چیزی که آقای علیپور گفت، مالک تراکتور گفته است من این را نمیخواهم و آب من با این سرمربی توی یک جوب نمیرود. اگر من را نمیخواستند، باید این را به من میگفتند نه اینکه با من قرارداد ۳ ساله ببندند. نمیتوان در دوره مربیگری بیشتر از دوران بازیگری کاشت.
در بازی اول که هوای تبریز برفی و بارانی بود که در بازی با نفت مسجدسلیمان دو پنالتی ما سوخت. در بازی با فولاد در هفته پنجم هیچ موقعیت گلی نداشت، ولی ما یک موقعیت طلایی داشتیم که به اشتباه آفساید محمد عباس زاده گرفته شد و محسن فروزان پای حمزاوی را زد که میتوانست کارت قرمز بگیرد.
اگر این امتیازات را کسب میکردیم، با صدر جدول ۲ امتیاز اختلاف داشتیم که حتی اگر این نتایج را کسب میکردیم باز هم من را برکنار میکردند. آقای نصیرزاده بعد از بازی با سپاهان به من گفت مالک از نتایج تیم راضی نیست و از من خواسته است ۳ بازی بعد را حتما ببریم. من گفتم به مالک سلام برسانید، قبل از اینکه به فکر نتایج باشید، بدهکاریتان را به کادرفنی، کادرپزشکی، تدارکات و... را بپردازید.
روند جدایی از تراکتور
بعد از بازی با فولاد، آقای نصیرزاده که خبرها را میبرد و میرساند، به من گفت قبل از اینکه به فرودگاه بروید، به معاونت ورزشی بروید. ایشان گفتند آقای زنوزی به یک سری جابجاییها تصمیم گرفته است. من گفتم پیغام من را به آقای زنوزی برسانید و بگوئید دو هفته صبور باشید، چون ۲ بازی آسان داریم و میتوانیم به صدر جدول برسیم. من با ایشان کنفرانس تلفنی برگزار میکنم. حتی به آقای نصیرزاده گفتم شما دارید روی اعصاب من میروید. ایشان با من روبوسی کرد و من زمانی که سوار هواپیما شدم و به تهران سفر کردم، از طریق باجناقم فهمیدم برکنار شده ام.
توضیح منصوریان در مورد اخراج از تراکتور
من به دو دلیل خیلی ناراحت شدم. چرا که به من خیلی توهین کردند. آنها باید قبل از رفتن من از تبریز یا رسیدن من به تهران این کار را انجام میدادند. من از مالک تراکتور خواستم اجازه بدهد این دو بازی را ببرم. پول نیز برای من اصلا مهم نبود. کمترین توقع من این بود که مالکی که من را آورده به من بگوید که قصد دارند من را برکنار کنند. من از آن مربیانی نیستم که به توهینی که به من شده است، راحت بگذرم. چرا که این توهین به فوتبال ایران بود. اینکه مالک میگوید من پول دارم و میتوانم مربی را برکنار کنم.