دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: مرد که گریه نمیکنه، مرد باید فنی باشه، مرد باید با پاش درو باز کنه و ... اینها بخش کوچکی از کلیشههای جنسیتی است که مردان در جامعه ایران با آن روبرو هستند. این کلیشههای جنسیتی درباره مردان در کنار حجم بسیار بالایی از کلیشههای جنسیتی که درباره زنان استفاده میشود یکی از مشکلاتی است که مقوله جنسیت در ایران با آن روبرو است.
البته این ماجرا مختص ایران نیست و در بسیاری از نقاط دنیا نیز کلیشههایی از این دست دیده میشود. به همین خاطر است که در تقویمهای بین المللی ۱۹ نوامبر برای روز جهانی مردان در نظر گرفته شده است. ۱۹ نوامبر از سال ۱۹۹۲ روز جهانی مردان نامگذاری شده است. هدف از برگزاری این روز تمرکز بر سلامت مردان، بهبود روابط، ترویج برابری جنسیتی و برجسته ساختن نقش مثبت مرد در جامعه است.
همه میدانیم که زنان در جامعه ایران درگیری بیشتری با کلیشههای جنسیتی دارند، ولی نباید این تصور ایجاد شود که مردان در این حوزه در امان هستند و هیچ کلیشه جنسیتی در حوزه مردان وجود ندارد. کلیشههای جنسیتی (Gender Stereotypes) به مجموعهای از باورهای مشترک فرهنگی درباره رفتار، صفات شخصیتی و سایر ویژگیهای مردان و زنان میگویند که افراد به مرور زمان و در مسیر جامعهپذیر شدن با این باورها خو میگیرند. به مرور زمان کار به جایی میرسد که ذهن جامعه چیزی جز این کلیشهها را برنمیتابد و به محض بروز رفتاری متفاوت با آنچه جامعه برای آن جنسیت تعریف کرده، واکنش منفی نشان میدهد.
مرد که گریه نمیکنه
تقریبا همه پسرها در دوران کودکی و نوجوانی این عبارت را شنیدهاند. آن لحظهای که تنها واکنش طبیعی زندگی نسبت به یک اتفاق ناراحت کننده یا حتی یک زمین خوردن ساده چند قطره اشک بود، ولی واکنشهایی که نسبت به گریه کردن داشتیم این بود که «خجالت بکش مرد که گریه نمیکنه». خشت اول در همین نقطه از تاریخ زندگی ما کج گذاشته شد. به جای آنکه گریه کردن یکی از واکنشهای طبیعی احساسات آدمی معرفی شود یکی از اصلیترین سرکوبها برای مردان شروع شد.
این مساله در سالهای بعدی نیز با ما همراه بود. در لحظات سخت زندگی و در از دست دادنها همواره این ترس با ما همراه بود که نکند کسی اشک ما را ببیند. گریه کردن از همین نقطه برای مردها نشانه ضعف شد. شرایط آنجایی سختتر میشود که وقتی مردی به هر دلیلی در حال گریه کردن است برخی به سراغ او میروند و از او میپرسند چرا مثل دخترها گریه میکنی؟ نمیدانم باید چه اتفاقی بیافتد که آدمها این نکته را درک کنند که گریه کردن یک نوع از بروز احساسات است و آدمها فارغ از جنسیت خود امکان دارد که احساسات خود را اینگونه نشان دهند. همین.
مرد باید آنقدر دستش پر باشه که با پاش درو باز کنه
در سنت ما مرد نان آور خانواده است و او مسئولیت مسائل مالی خانواده را به دوش میکشد. اگر مشکلی در این زمینه پیش بیاید انگشت اتهام به سمت او نشانه میرود و او باید توضیح بدهد که چرا وضعیت اقتصادی خانواده مثل همیشه نیست. شاید در گذشته با توجه به درآمد مردها و پایین بودن تورم و بالا بودن ارزش پول میشد که یک نفر کار کند و باقی افراد با کمترین مشکل زندگی خود را پیش ببرند، اما این روزها دیگر این وضعیت به یک رویا تبدیل شده است.
هر چند که در یکی دو دهه اخیر این ذهنیت تغییر کرده و زنان نیز در کنار مردان هزینههای خانواده را تقبل میکنند و در برخی موارد حتی درآمد بیشتری نسبت به مردان نیز دارند، اما هنوز این مرد است که باید با دست پر به خانه بیاید و نه تنها دستش پر باشد بلکه باید به آنقدر دست پر بیاید که از پاهایش برای باز کردن در استفاده کند.
در شرایطی که زن و شوهر با هم کار میکنند و باز هم از پس مسائل مالی خانواده بر نمیآیند این عبارات چیزی جز فشار مضاعف بر مردان هیچ نتیجهای ندارد. باید بپذیریم که مردان و زنان در کنار هم مسئولیت مالی خانواده را به عهده دارند. این به معنی این نیست که حتما زنان باید کار کنند و درآمد خود را صرف خانواده کنند. هیچ اجباری برای کار کردن زن یا مرد وجود ندارد. صحبت از آن است که فشارها به اندازه کافی زیاد است و بهتر است به افراد به خاطر جنسیتی که دارند فشاری اضافه نکنیم.
بسیاری از پسرها در جلسات خواستگاری با این پرسش مواجه شده اند که «چی داری؟». قاعدتا پسری که در جوانی قصد ازدواج دارد اگر پدرش چیزی به او نداده باشد بعید است که با کار خود چیز خاصی را بدست آورده باشد. حتما در حد و اندازه خود چیزی داشته که اقدام به ازدواج کرده، ولی توقعاتی از این دست که از دل کلیشههای جنسیتی علیه مردان بیرون میآید نه تنها کمکی به ازدواج و حتی آن فرد نمیکند بلکه مشکلات عجیب تری مانند سرخوردگی و دوری از ازدواج و ... نیز به وجود میآورد.
مرد باید فنی باشه
من جزو آن دسته از مردانی هستم که تقریبا هیچ کار فنی بلد نیستم. البته در این یکی دو سال اخیر به ضرورت برخی موارد را به کمک حضرت گوگل یاد گرفته ام، ولی تا قبل از آن تقریبا به جز لامپ عوض کردن هیچ کار فنی دیگری را بلد نبودم. همین مساله تا سالیان طولانی با من بود احساس کمبود میکردم. فکر میکردم، چون علاقه مندیها و رشته دانشگاهی ام در حوزه علوم انسانی بوده و هیچ وقت با مسائل فنی سر و کار نداشتم ، چیزی کم دارم.
در موقعیتهای مختلفی هم که قرار میگرفتم و نیاز به فردی بود که از مسائل فنی سر در بیارد همواره سرخورده میشدم. سالها گذشت تا فهمیدم که نیازی نیست مرد حتما با مسائل فنی آشنا باشد. سالها گذشت تا فهمیدم که این فقط مردان نیستند که کار فنی انجام میدهند و زنان هم میتوانند در این حوزه ورود کنند. سالها گذشت تا فهمیدم که اینکه من فنی نیستم اصلا منفی نیست و هر کسی باید در حوزه خودش کاربلد باشد و میتوان در صورت نیاز به کارشناسان فنی مراجعه کرد.
بسیاری از افرادی که بر این باور هستند همزمان معتقدند «مرد که ظرف نمیشوره، مرد که جارو نمیزنه و ...». از نگاه آنها مرد باید کارهای فنی را حتما بلد باشد، ولی نباید در کارهای خانه به همسر خود کمک کند. نتیجه آن چیزی است که در بسیاری از خانوادهها میبینیم. مردانی که با این الگو بزرگ شده اند و هیچ کاری در خانه نمیکنند، ولی به وقت لزوم کارهای فنی میکنند. این عامل جزو جذابیتهای مردانه هم دسته بندی شده است بسیاری از دختران نیز به دنبال همین کلیشههای جنسیتی هستند.
مرد باید +۱۸
در برخی دیدگاههای عقب مانده نسبت به مسائل زناشویی همواره به زنان توصیه میکنند که آراسته باشند و خود را برای شوهر خود آماده کنند و همیشه آمادگی برقراری رابطه جنسی را داشته باشند. عملهای زیبایی پیاپی و استفاده زیاد از لوازم آرایشی و عدم رضایت همیشگی یکی از تاثیراتی است که آموزههایی از این دست برای زنان به وجود آورده است. برخلاف تصور رایج این مساله در مردان نیز وجود دارد.
تصویری که تبلیغات و رسانهها از مرد جذاب و ایده آل نشان میدهند فردی است قدبلند که همیشه آراسته است و بوی خوب میدهد. البته مرد ایده آلی که بر اساس کلیشههای جنسیتی به تصویر کشیده میشود این توان را دارد که همواره رابطه جنسی برقرار کند. نه تنها میتواند همواره رابطه جنسی برقرار کند بلکه از توان بالایی هم برخوردار است و هیچ وقت کم نمیآورد.
اما در واقعیت ماجرا متفاوت است. مردها هم سطحی از توانایی جنسی و زیبایی و آراستگی ظاهری را دارند و اگر بتوانند با بدن خود آشنا باشند و یک تعامل سازنده با همسر خود داشته باشند احتمالا بسیاری از مشکلات مختلف جنسی دیگر رخ نمیدهد. هر چند اگر کسی مشکلی یا بیماری در زمینه جنسی داشته باشد میتواند با مراجعه به پزشک آن مشکل را حل کند. این عبارتهای کلیشهای نتیجهای جز احساس کمبود و تضعیف اعتماد به نفس مردان ندارد.
میتوان به موارد متعدد دیگری نیز که در حوزه کلیشههای جنسیتی مردان وجود دارد باز هم اشاره کرد. حال که مردان هم یک روز رسمی پیدا کرده اند و دست بر قضا این روز با روز جهانی توالت هم یکی شده است لازم است به این نکته توجه شود که به همان اندازه که کلیشههای جنسیتی زنان را آزار میدهد مردان نیز مورد آزار انواع و اقسام این جنس از کلیشهها هستند. بهتر است جملاتی که با زنان باید یا مردان باید شروع میشود را از ادبیات روزمره خود حذف کنیم و در مقابل این عبارات واکنش نشان دهیم شاید آدمهای کمتری آسیب ببینند.