دیدارنیوز – رسول شکوهی: اگر مسیرتان به خیابان کریمخان خورده باشد و از آنجا به خیابان ایرانشهر بروید حتما دیدهاید که میز و صندلیهایی در گوشهای از خیابان روبروی یک کافه با نمای شیشهای چیده شده است. این میز و صندلیها متعلق به همان کافه هستند و اگر دوست داشته باشید در کنار خیابان میتوانید از قهوه خود لذت ببرید.
اما کمی عجیب نیست؟ اینکه خیابان به عدهای خاص تعلق داشته باشد؟ حالا اصلا مهم نیست که آدمهایی که به آن کافه میروند از کدام طبقه آمدهاند مهم این است که آن کافه آن تکه از خیابان را تصاحب کرده است. به تعبیری دیگر اشغال کرده است. یعنی هر کسب و کاری میتواند آن بخشی از خیابان را که میخواهد برای خود کند؟ یعنی محمد آقا سلمانی محله ما هم میتواند جلوی سلمانی خود صندلی و آینه بگذارد و سر ما را اصلاح کند؟
حالا از کریمخان و ایرانشهر بگذریم. برای تهیه کتابی از میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر را قدم میزنید. بعد از بوی فلافل دستفروشهای این خیابان هستند که توجه شما را به خود جلب میکنند. وضعیت اینها چیست؟ همه چیز هم دارند. از کتب به اصطلاح ممنوعه!!! که در دسترس همه هم هست گرفته تا کتابهایی که در کتابفروشیها نسخه اصلی آن موجود است، ولی آنها اُفستش را ارزانتر میفروشند.
به چهارراه ولیعصر که برسید دستفروشهای دیگر را هم میبینید که هر کدام گوشهای از خیابان مشغول فروش چیزی است. برخی لباس میفروشند برخی دستبند و گردنبند و چیزهای دیگر. آنها هم بخشی از پیادهرو و گاه خیابان را اشغال کردهاند. البته کیست که نداند اگر وضعیت اقتصادی خوب بود به احتمال زیاد آنها مشغول کسب و کار خود بودند. اما در اصل ماجرا که این گروه هم بخشی از خیابان را در اختیار دارند شکی نیست. به زیر گذر تو در توی چهارراه ولیعصر که بروید که اوضاع عجیبتر هم میشود. غرفههای عرضه محصولات مختلف. از لواشک و پاستیل تا صنایع دستی.
در همه اینهایی که گفته شد بخشی از خیابان و پیادهروها و زیرگذرها اشغال شده است. در حالی که اینها برای عموم مردم است. یعنی هر کسی که در این شهر زندگی میکند نسبت به آن پیادهرو حق دارد و نمیشود که بخشی از این حق در اختیار یک فرد یا مغازه یا گروهی خاص باشد. فروختن شهر که چند وقتی است در رسانهها و محافل مختلف شنیده میشود به این مساله هم اشاره دارد.
ماجرای دستفروشی و دستفروشان در شهر البته داستانی پیچیده است، با ذینفعان متعدد که زندگی هزاران نفر به آن گره خورده است. دست یافتن به روشی که در آن هم حق حیات دستفروشان که معمولا به طبقات فرودست تعلق دارند و هم منافع واحدهای صنفی که در برخی موارد از حضور دستفروشان دچار آسیب میشوند و هم حق عموم شهروندان برای بهره بردن فضاهای مشاع شهری، کاری به غایت پیچیده و دشوار است و احتمالا فرمول واحدی که در همه شرایط بتوان به آن رجوع کرد، وجود ندارد. با این حال این گزارش نه به مقوله دست فروشی که به طرحی اشاره دارد که گویا به تازگی در شورای شهر تهران مطرح شده و در حال بررسی است.
در شورای شهر فعلی تهران که به صورت کامل در اختیار اصلاح طلبان است طرحی جدید در دستور کار قرار گرفته است. لایحهای در شورای اسلامی شهر تهران در حال بررسی است که در صورت تصویب، شهرداری را مجاز میکند «به مجموعهای از اصناف حوزه خوراکی و آشامیدنی، امکان تصرف پیادهرو را در جهت درآمدزایی بفروشد». حق بهرهبرداری موقت از پیادهروها نیز بر اساس فرمول «مساحت در قیمت منطقهای» بر اساس آخرین دفترچه ارزش معاملاتی ملکی در ضریب تعدیل محاسبه میشود.
واگذاری داراییهای شهری که از دوره غلامحسین کرباسچی در شهرداری تهران شروع شد و تا به امروز هم ادامه دارد. مسالهای که به تازگی در شکلی جدید خود را نشان میدهد. طرفداران این اقدامات بر این باورند که شهر منابع درآمدی دیگری ندارد و در ایران پس از جنگ برای توسعه شهر و ایجاد امکانات مختلف نظیر مترو راهی جز این مسیر وجود نداشت و منتقدان معتقدند که اتفاقی که در عمل رخ داد استفاده از منابع عمومی و تامین منافع گروههای خاص بوده و نسبتی با توسعه پایدار شهر ندارد.
این طرح در وضعیتی مطرح شده است که مشکل دستفروشها و خرده فروشها چندین سال است که در شهر تهران مطرح بوده و هر چند وقت یک بار اخباری مبنی بر ساماندهی دست فروشها شنیده میشود، ولی در عمل اتفاق خاصی رخ نمیدهد. یا حتی درباره بهسازی وضعیت پیادهروها برای معلولین نیز اخباری شنیده میشود که این موضوع هم در عمل نتیجهای نداشته است. درباره بهسازی وضعیت پیادهروها به صورت کلی نیز مسائلی مطرح میشود که میخواهند آن را تعریض کنند یا چالههای آن را درست کنند، اما این موضوع هم سرنوشتی بهتر از موارد گفته شده ندارد.
زهرا نژادبهرام عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران در اظهارنظری فروش پیادهروها را تکذیب کرده و به این مساله اشاره کرده که فقط اصناف ذکر شده در این طرح مشمول استفاده از پیادهروها میشوند و هدف اصلی طرح هم آنچنان که در خود طرح ذکر شده ایجاد نشاط اجتماعی است. اما واقعا برای حل مشکل عرصه عمومی در شهر تهران باید به سراغ کدام بخش هزارتوی تهران رفت؟
طرح جامع با نگاه اجتماعی نیاز امروز تهران
قمر فلاح جامعه شناس شهری در گفتگو با
دیدارنیوز به این نکته اشاره کرد که هدف این طرحها استفاده مردم از فضای عمومی است نه کسب درآمد. او در این باره گفت: «در همه جای دنیا بخشی از خیابان به رستورانها و کافهها اختصاص پیدا میکند. مردم در آنجا مینشینند و گپ میزنند و از فضای شهری استفاده میکنند. منتها در آنجا زندگی مردم برونگرایانه است و بیشتر در شهر حضور دارند تا در خانه. ولی ما به خاطر وضعیت جغرافیایی و فرهنگی و مسائل سنتی و مذهبی بیشتر در خانه هستیم و درونگرا محسوب میشویم. اما با تغییر شرایط زندگی این وضعیت در حال تغییر است. فضای خصوصی هم دستخوش تغییر شده است. اما این تغییر و جایگزینی باید با تدابیر درستی صورت بگیرد.»
این جامعه شناس شهری در رابطه با این طرح دو پرسش اساسی مطرح کرد: باید پاسخ داده شود که در کجا؟ و چگونه؟ کدام خیابانها و مکانها، چنین طرحی اجرا خواهد شد. در همه جای دنیا وقتی چنین طرحهای اجرا میشود، تمیز کردن و گل کاری و حفظ آن فضا به عهده مغازهدار ی است که از پیادهروها استفاده میکند و موظف است که فصل که عوض شد فضا را به حالت عادی برگرداند. اما در تهران این خطر وجود دارد که این پیادهرو کم کم تصرف شود. تصرف غیرقانونی و عدوانی و در نهایت به ایجاد احساس مالکیت منجر میشود.
قمر فلاح این نگرانی را مطرح کرد، ولی خاطر نشان کرد که جزییات این طرح هنوز مشخص نیست. این جامعه شناس شهری در این رابطه گفت: «نگرانی اصلی این است که هر کاری که قرار است صورت بگیرد باید حق مردم در نظر گرفته شود. حق مردم این است که فضای عمومی برای آنها فراهم شود که بتوانند از آن استفاده کنند. این هم نوعی خدمت به مردم است. شهرداری و شورای شهر که دارند بخشی از عرصه عمومی را در اختیار بخش خصوصی میگذارند باید نفع مردم و بخش خصوصی را در نظر بگیرد. اینها البته ایده آل است و آنچه که در عمل رخ میدهد با توجه به شرایط ما متفاوت است.»
قمر فلاح هم از جمله منتقدین به شهر فروشی است، ولی معتقد است که باید بین مسائل تفکیک قائل شد. او به ساخت و سازهای مختلف اشاره کرد که پیادهروها را اشغال میکنند و مشکلات زیادی برای عرصه عمومی ایجاد کردهاند. یا حتی به تجربه شخصی خود در پیادهروها اشاره کرد که علاوه بر مسدود بودن به خاطر ساخت و ساز به شدت پستی و بلندیهای زیادی هم دارد.
این جامعه شناس شهری طرح جامع تهران بر اساس یک نگاه جامعهشناختی را نیاز امروز تهران دانست و گفت: «شهر تهران نیاز به یک طرح جامع دارد که همه مسائلی که گفته شد را در نظر بگیرد و جنبههای اجتماعی و اقتصادی نیز در آن دیده شده باشد. برای تک تک آنها نمیتوان تصمیم گرفت و این تصمیم گیری جداگانه باعث میشود که مشکلات مختلفی به وجود بیاید. نمیتوان نشست و کاری هم نکرد یا هر کاری را به کار دیگری وابسته کرد. اگر بنا است که یک کار درست انجام شود باید در چارچوب یک طرح جامع به سراغ آن رفت که در آن هم فضاهای عمومی دیده شده باشد، هم وضعیت دستفروشها و بهسازی پیادهروها. تهران با مسائل متعددی روبرو است و متاسفانه در طرحهای جامعی که تا به امروز اجرا شده به جز مسائل مربوط به شهرسازی به مسائل دیگر توجه نشده است. هدف طرحهای جامع فقط حل کردن کالبد شهر است. به مسائل اجتماعی و اقتصادی توجه نشده است و این نیاز امروز تهران است.»
باید صبر کرد تا جزییات این طرح نیز مشخص شود و بعد تحلیل درستی نسبت به آن پیدا کرد. استفاده از فضای پیادهروها برای تقویت فضا و حوزه عمومی شهر قطعا مطلوب است. اما شهر فروشی بلایی است که به جان تهران افتاده و بیم آن میرود که صدور اجازه استفاده از پیادهروها برای برخی کسب و کارها منجر به سواستفاده از این فضاها و خصوصی شدن فضای عمومی شهر شود. منفعتطلبی بیش از حد بخش تجاری و میل مدیریت شهری به تامین هزینههای خود از طریق فروش دائم یا موقت فضاهای شهری، از جمله خطرات بالقوهای است که باید در بررسی این طرح مد نظر قرار بگیرد. مبادا که قدم زدن در بلوار کشاورز هم دشوار یا پولی شود!
توی این کشور چی سر جای خودشه؟ که حالا دارین از این موضوع انتقاد میکنین؟
متاسفانه انتقادهای این مدلی در شرایط فعلی خنده دار به نظر میرسه البته ناگفته نماند که خنده ای بسیار تلخ.....