
سی ویکمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق، امروز سهشنبه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
دیدارنیوز: سی ویکمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
به نقل از رسانه قوه قضائیه، سیویکمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سهشنبه (۲۶ فروردین ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران با حضور قاضی حجتالاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
قاضی دهقانی با اعلام علنی بودن دادگاه از وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و اظهارات خود را بیان کند.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جلسات گذشته مطالبی در مورد برخی از جرایم گروهک منافقین مطرح شد.
وی افزود: ما با یک گروهک مجرمانه ساده طرف نیستیم، ما با یک گروهک سازمانیافته تروریستی طرف هستیم که تحت حمایت سرویسهای جاسوسی اعمالی را مرتکب شده است. در اثبات تروریستی بودن این سازمان میتوان به مذاکره مسعود رجوی با طاهر جلیل حبوش، رئیس سرویس اطلاعاتی عراق در سال ۱۹۹۹ میلادی اشاره کرد که صراحتا گفته است با سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس و فرانسه در ارتباط بوده و اعمال گروهک را هم تروریستی میدانسته است. رجوی در این مذاکره گفته است: چه کسی حزب جمهوری اسلامی را منفجر کرد؟ کاخ سفید و انگلیس از آن اطلاع داشت، اما ما را تروریست نمینامیدند.
وی گفت: شاهد دوم، اقرارهای حسین شیخ الحکما مسئول و فرمانده نظامی سازمان در شرق تهران در سال ۶۰ بوده که در اعترافات خود گفته است: «خط تروریستی به جایی میرسید که هر واحد عملیاتی در هر تردد باید حتما عملیات انجام میداد. حتی اگر عملیات اصلی انجام نمیشد، حتما باید یک نفر را میزدیم. در این رابطه کشتار مردم را اینگونه توجیه میکنند که از هر ۵۰ نفر از ۳۰ نفر مردم عادی کشته شوند، اشکالی ندارد.»
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: مسعود رجوی برای اینکه نشان دهد گروهک تروریستی نیست در ماجرای حمله آمریکاییها به عراق، یکی از اعضای سازمان میگوید نکته نارحت کننده اینکه تشکیلات، بسیاری از مهمانیها را در قرارگاه یکم که زنان در آنجا بودند برگزار میکردند. آمریکاییها رغبت فراوانی برای این کار نشان میدادند. چند جلسه آنها را به پارک مریک آوردند و زنان برای آنها برنامه داشتند.
وی افزود: در سال ۱۳۴۳ که محمد حنیفنژاد سازمان را تاسیس میکند، ساواک اعضای اصلی را زندانی میکند. از بین اعضای اصلی همه بجز مسعود رجوی اعدام میشوند. او با اعضای اصلی ساواک ارتباط داشته است برای اینکه زنده بماند.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح عنوان داشت: این عضو سازمان ادامه میدهد مسعود رجوی یک تروریست و یک دروغگوست. شما فریبخوردگان از سوی مسعود و مریم بدانید که کسی شهوترانتر از این فرد پیدا نمیکنید که در انقلاب ایدئولوژیک زنان و دختران سازمان را به تصرف خود در آورد. آنها ادعا میکردند در حال مبارزه با امپریالیست هستند، اما با آنها ارتباط برقرار کردند. بعدا گفتند ما باید با اینها ارتباط بگیریم.
وکیل شکات پرونده ادامه داد: نکته چهارم واکنش افراد اثرگذار در عراق علیه منافقین است. حیدر الموسوی عضو ارشد کنگره ملی عراق در گفتوگو با خبرنگار عصر میگوید: حکومت مردمی عراق از همان نخستین روز که تشکیل شد از حضور گروه مجاهدین در عراق اظهار ناخشنودی کرد چراکه این گروه تروریست است و علیه دو ملت ایران و عراق فعالیت کرده و تا آخرین روز نیز همپیمان رژیم بعثی بوده است. کاظم شعلان وزیر دفاع وقت عراق در مصاحبه با روزنامه کویتی الانباء صراحتا اعلام میکند مجاهدین خلق را ما به وجود نیاوردیم بلکه از مخالفان آن به شمار میرویم آنها گروهی بودند که در زمان صدام حسین با ما جنگیدند.
وی گفت: احمد چلبی رئیس کنگره ملی عراق در شورای حکومت انتقالی نیز صراحتا ماهیت تروریستی منافقین را اینطور معرفی میکند. شورای حکومت انتقالی در اجماع به رسمیت شناختن این گروه تروریستی را غیر قانونی اعلام کرد و تصمیم گرفت اموال و داراییهای آنها را مصادره و آنها را از این کشور اخراج کند.
حجتالاسلام والمسلمین مداح عنوان کرد: بر اساس آنچه که در کیفرخواست پرونده بیان شده، پنجمین دلیل من برای تروریستی بودن سازمان منافقین این است که این سازمان تا سال ۲۰۱۰ در لیست سازمانهای تروریستی ایالات متحده آمریکا بود و در سال ۲۰۰۵ به عنوان سازمان تروریستی توسط اتحادیه اروپا شناخته شد. همچنین مریم قجر عضدانلو در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ به همراه ۱۶۵ نفر از سران سازمان، به دلیل حمله به سفارت ایران و ترور ۲۵ نفر از اعضای جدا شده منافقین توسط پلیس ضد تروریست در فرانسه دستگیر شد. حال سوال این است که چرا دولت ایالات متحده آمریکا منافقین را از لیست سیاه سازمانهای تروریستی خارج کرده است؟
وی افزود: قضات فرانسه باید علیه دولتمردان خود اعلام جرم کنند چرا که از منظر جرمشناسی و ویژگیهایی که برای سازمانهای تروریستی اعلام شده است این سازمان باید در لیست گروهکهای تروریستی قرار گیرد. بمبگذاری، ایجاد ارعاب، تشویش اذهان عمومی، حملات چریکی، شکنجه، کودتا، کشتار جمعی و نسلکشی، آدمربایی و هواپیما ربایی تنها گوشهای از جنایتهای سازمان منافق است.
حجتالاسلام والمسلمین مداح وکیل شکات یادآور شد: این گروهک تروریستی از کودک ۱۸ ماهه تا جوان دانشآموز و محصل را به فجیعترین شکل ممکن شکنجه و به شهادت رساندند. آیا این سازمان، گروه تروریستی نیست؟ سازمانی که ۱۷ هزار نفر از مردم بیگناه ایران را به شهادت رساند سازمان تروریستی نیست که امروز در مجامع بینالمللی چهره صلحطلب دموکراتیک و آزادیخواه به خود گرفته است و ادعا میکند که میخواهد مردم ایران را نجات دهد؟
وی ادامه داد: هیچ قومیت و مذهبی در این کشور از اقدامات و جنایات گروهک تروریستی منافقین در امان نبوده است و تا زمانی که شخصیت حقوقی این سازمان برقرار باشد این جنایات ادامه خواهد داشت. بر این اساس موکلین بنده خواستار این هستند که اصل شخصیت حقوقی این سازمان باید منحل شود و با استرداد مجرمین و مجازات سردستگان این گروهک مرهمی بر دردهای خانوادههای شهدا باشد.
وی در ادامه به تبیین ویژگیها ماهیت شخصیت حقوقی از منظر حقوقی و قانونی پرداخت و گفت: وجود شخص حقوقی به اختیار و اراده قانونگذار است شخص حقوقی دارای حقوقی است که قانونگذار برای او تعیین کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: تحلیل دوم از این نظریه که شخصیت حقوقی را یک واقعیت میداند، نظریه تحلیل جامعهشناسانه و روانشناسانه است. اینطور تحلیل کردند که یکی از واقعیتهای زنده دنیا اشخاص حقوقی هستند. بدون این شخصیت، بسیاری از معاملات و تجارتها و روابط ایجاد نمیشود. چگونگی ایجاد شخصیت حقوقی اهمیتی ندارد اینکه یک جمعی در یکجا جمع شوند برای اهداف خاصی، شخصیت حقوقی دارد ولو اینکه طبق ضوابط قانونی ثبت نشده باشد.
وی گفت: عده دیگری از حقوقدانان اینگونه تحلیل کردند که مبنای شخصیت پیدا کردن، اراده جمعی است. وقتی یک جمعی با اهداف مشخص و برای نیل به یک هدف خاص برای تامین منافع مادی گرد هم آمدند، اینجا شخصیت حقوقی محقق است. اینگونه تعبیر کردند شخص حقوقی یک نهاد حقوقی یعنی مجموعه قواعد امری حاکم بر گروهی از افراد است که هدف آن تامین پارهای منافع مادی یا معنوی مشترک آنهاست؛ که طبق این تعریف هم نیاز به ثبت قانونی یا حتی قانونی بودن آن سازمان یا گروه مردم نهاد نیست.
وکیل شکات پرونده گفت: نظریه سوم اینکه، این یک واقعیت است که شخص حقوقی اساسا هویت خارجی ندارد و زاییده اراده جمعی و قانونی دولتهاست. نظریات دیگری بیان شده که در لایحه تقدیم میشود. ماهیت شخص حقوقی در قوانین ما به چه شکل است. ما وقتی به قوانین خودمان نگاه میکنیم در حقوق ایران نظریه وجود واقعه شخصیت حقوقی تقویت میشود. اینکه یک اراده جمعی وجود داشته باشد برای تشکیل یک گروه با یک اهداف مشخص و نیل به آن اهداف و منافع مادی اینجا شخصیت حقوقی شکل گرفته و نیازی نیست این شخصیت حقوقی ثبت شود.
در ادامه جلسه دادگاه، حجتالاسلام والمسلمین حسین سبحانینیا یکی از اعضای دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و ناظر بر جریان شب هفتم تیر در سال ۱۳۶۰ در جایگاه قرار گرفت و پس از ادای سوگند، اظهار کرد:، چون بنده عضو دفتر مرکزی حزب و مسئول اعزام مهاجر بودم، معمولا در جلسات حزب حضور داشتم، شب حادثه نیز در دفتر حزب حاضر بودم. اکثر اعضای حزب از سیاسیون مطرح و یاران امام (ره) بودند، بنابراین مردم اقبال زیادی به عضویت در حزب داشتند به همین منظور هر هفته بین ۴۰ تا ۶۰ نفر از افراد را برای تبلیغ و تبیین جمهوری اسلامی و حضور و مشارکت مردم در صحنههای مختلف انقلاب را به مناطق مختلف کشور اعزام میکردیم.
وی افزود: شب حادثه پس از اقامه نماز مغرب و عشا، جمع حاضر برای آغاز جلسه به سمت سالن اجتماعات هدایت شدند. به خاطر دارم که محمدرضا کلاهی آن شب در فضای بین مکان برگزاری نماز و سالن جلسات حضور داشت و افراد را برای حضور در سالن دعوت و تشویق میکرد. اعضای این جلسه معمولا با دعوت قبلی حضور پیدا میکردند و، چون در آن زمان اکثر نمایندگان مجلس عضو حزب جمهوری بودند، در این حادثه ۲۷ نفر نماینده مجلس، چهار نفر از وزرای دولت، تعدادی از معاونین وزرا و جمعی از شخصیتها و اعضای مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
این شاهد عینی اضافه کرد: موضوع بحث جلسه آن شب مسائل اقتصادی، تورم، گرانی و مشکلات اقتصادی بود، اما با توجه به عزل بنی صدر و نیاز کشور به تعیین رئیسجمهور جدید، با تایید اعضای حاضر در جلسه موضوع این جلسه به انتخابات آینده و تعیین رئیسجمهور جدید تغییر پیدا کرد. بنده به همراه یکی از اعضای حزب با نام مرحوم رهبری برای بحث در مورد مسائل فرهنگی از سالن جلسه خارج شدم و فاصله خروج ما از صحن جلسه تا انفجار حدود ۱ تا ۲ دقیقه بود. کلاهی هم با شروع جلسه و آغاز بحث اعضا از سالن خارج شده بود و در صحن جلسه حضور نداشت.
حجتالاسلام والمسلمین حسین سبحانینیا گفت: نزدیک در ورودی حزب جمهوری که رسیدیم یکی دیگر از همکاران تشکیلات از داخل بیرون آمد و زمانی که شروع به صحبت کردیم، انفجار سالن رخ داد. از آنجایی که جنس سقف، بتن آرمه بود کلا پایین آمد و همه جا پر از گرد و خاک شده بود. وقتی برای بردن اجساد آمده بودند در آنجا امکانات و آمادگی برای مواجهه با این اتفاق نبود.
وی ادامه داد: حتی بخشهایی که وظیفهای در این کار داشتند در آن شب در دسترس نبودند و با حدود ۴۰-۵۰ نفر یک ساعت طول کشید تا امکانات اولیه آمد. با جرثقیل میخواستند سقف را بردارند که میزان فرونشست بیشتر میشد. برخی از شهدا از پنجره سالن به بیرون پرت شده و جنازه آنها بیرون از سالن بود، از جمله آنها، شهید اژهای نماینده اصفهان و برادر داماد شهید بهشتی بود و شهید درخشان نیز در کنار پنجره بود. تلاش شد قسمتی که شهید بهشتی نشسته بود کنده شود با زحمت زیاد بدن او بیرون آمد که بدن سوخته بود. این ابدان به بیمارستان منتقل و بقیه را از آوار بیرون کشیدند.
حجتالاسلام سبحانینیا بیان کرد: برنامهریزی سازمان مجاهدین برای انفجار دفتر حزب جمهوری بسیار حساب شده و هدف آنها کل نظام و سقوط آن بود و این مسئله را یکی از اعضای کادر مرکزی منافقین با عنوان محمد جواد غدیری یکی دو روز قبل از انفجار به این نحو عنوان کرده بود که تا هفتم تیر کار نظام به پایان خواهد رسید و در همین انفجار معمولا اعضای شورای مرکزی و قاعدتا مقام معظم رهبری اگر انفجار مسجد ابوذر نبود در این جلسه حضور داشتند، شهید باهنر و مرحوم هاشمی رفسنجانی همگی در این جلسه شرکت میکردند و منافقین فکر میکردند با این انفجار همه این عزیزان را به شهادت میرسانند.
این شاهد عینی در ادامه گفت: اهدافی که منافقین داشتند یکی ضربه به رهبری انقلاب و هدف قرار دادن چهرههای کلیدی نظام مانند شهید بهشتی بود. آنها سعی داشتند مدیریت نظام و انقلاب را تضعیف کنند و شهید بهشتی به عنوان یکی از چهرههای برجسته و از یاران امام راحل که نقش برجستهای در پیشبرد اهداف انقلاب داشت. هدف دوم آنها بیثبات سازی نظام بود. منافقین درصددبودند با ایجاد ترس و ناامنی در جامعه به بیثباتی کشور دامن بزنند و مردم را از حمایت از انقلاب بازدارند. نکته سوم، جذب حمایتهای خارجی با نشان دادن قدرت و قوام خود و با ضربه زدن به انقلاب اسلامی بود. هدف دیگر آنها تضعیف روحیه نیروهای انقلاب بود آخرین نکته ایجاد آشفتگی و تضاد در جامعه بود که با لطف خداوند آنچه میخواستند رخ نداد.
قاضی از این شاهد عینی پرسید: شناختی از کلاهی داشتید که بتواند بمبی را جاسازی کند و این اختیار را برای تردد در آن سالن به نظر شما داشته است؟
حجتالاسلام والمسلمین حسین سبحانینیا گفت: کلاهی مسئول این کار یعنی برگزاری نشستهای یکشنبه شبها بود و مسئول دعوت از مدعوین بود. معمولا از عصر جلسه برگزار میشد. اینکه برخی از مدارک همراه با وی بیاید و بین اعضا پخش شود.
قاضی پرسید: آیا اینگونه بود که کلاهی تا پایان جلسات در آن حضور نداشته باشد؟
حجتالاسلام حسین سبحانینیا یکی از اعضای دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی گفت: معمولا وقتی جلسات برگزار میشد آنها بودند و افراد را برای حضور به سالن هدایت میکردند. قاعدتا افرادی که برنامهریز بودند تا پایان جلسه میماندند و بعد از جلسه نیز امکانات را نیز جمعآوری میکنند. اینکه در روز انفجار در آنجا حضور نداشت غیر عادی بوده و نگهبانی ساحتمان میگفتند که کلاهی در آن روز موتور خود را برداشته و گفته بود میخواهم بیرون رفته و وسیلهای تهیه کنم.
قاضی گفت: کلاهی بعد از تشکیل جلسات کجا مینشست؟
حجتالاسلام والمسلمین سبحانینیا گفت: او تنها وظیف هماهنگ کردن مهمانان و دعوت آنها به داخل سالن را بر عهده داشت. آدم تاثیرگذار و کلیدی در حزب نبود. وی نماینده تشکیلات برای دعوت از افراد و هماهنگیها بود.
در ادامه الهه پیروزفر، وکیل متهمان ردیف ۸۸ تا ۱۰۷ پرونده در جایگاه حاضر شد و گفت: فکر میکنم در جلسه ۱۵ بود مسئول حفاظت دفتر حزب جمهوری گفت یک بمب زیر میز شهید بهشتی بوده است و مسئول ما به آقای کلاهی شک کرده بود و روز جلسه را به او اطلاع نداده بود و بعد از اینکه به سالن وارد شدیم سه بار محل را چک کردیم و آقای زردوست هم این موضوع را انکار کرد و در جلسه ۲۸ این مسئله تائید شد که بمبگذاری در قسمت شرقی سالن انجام شده بود. برای من این سوال است که چگونه به آقای کلاهی شک میکنند، چراکه کار یک نفر نبوده است و در حالی که مسئول حفاظت که شک کرده بوده و اجازه نمیداده که کلاهی از برنامهها خبر داشته باشد، چطور شده که کلاهی راحت به سالن رفته و بمبگذازی کرده و مسئول حفاظت نیز از این موضوع خبر نداشته است؟ طبق اظهارات مسئول حفاظت حزب جمهوری این سالن یه بار هم چک شده بود. این اظهارات تناقض دارد.
وکیل متهمان ردیف ۸۸ تا ۱۰۷ پرونده گفت: صحبت آقای سبحانینیا مطابق با صورتجلسه مندرج در کیفرخواست است. ایشان میگوید بمبگذاری کار یک نفر نبوده است و من این را تائید میکنم چراکه بمبگذاری کنار ستونها بوده (خلاف صحبتهای شاهد قبلی)، من میخواهم این موضوع تبیین شود.
قاضی گفت: ما برای این موضوع کارشناس تخصصی بمب را در جلسه دادگاه دعوت کردیم و در جلسه ۲۸ اعلام کردند که دو بمب در ستونها و یک بمب کنار میز شهید بهشتی بوده است. عملا یکی از این اظهارات که کنار میز شهید بهشتی بمب بوده با نظر کارشناس تطبیق دارد و نظر دیگر که میگوید این بمب کنار ستونها بوده نیز با بخشی از نظر کارشناسی تطابق دارد. هر شاهد به مقدار علم خود شهادت داده است. کارشناس اعلام کرد چند بمب بوده است. هیچ شاهدی نگفته بمب نبوده و یا کنار میز بمب نبوده است. اینکه اعلام میکنید بمبگذاری کار یک نفر نبوده است، نام همکاران کلاهی را بیان کنید. طبق اظهارات مسئول حفاظت حزب جمهوری این سالن یک بار هم چک شده بود.
الهه پیروزفر وکیل متهمان ردیف ۸۸ تا ۱۰۷ پرونده گفت: حرف من همین است حال که شاهد میگوید این بمبگذاری کار یک نفر نبوده است، ببینید سازمان مجاهدین شاید یک نفوذی داشته و او آمده کارش را انجام داده است. یعنی اعضای داخلی حزب با ایشان همکاری داشتند یا خیر؟
قاضی گفت: آقای سبحانینیا اینکه میگویید بمبگذاری کار یک نفر نبوده است را توضیح دهید؟
حجتالاسلام والمسلمین سبحانینیا گفت: این حادثه چند روزی بعد از اعلام منافقین مبنی بر ورودشان به فاز نظامی بود و اولین اقدام جدی آنها انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری بود. اینکه خانم فرمودند آیا کسی غیر از کلاهی در حزب نفوذی بوده است. نظر من این نبود فرد نفوذی دیگری از آن حزب در تشکیلات حزب جمهوری حضور داشته است. منافقین از بیرون هدایت و راهنمایی کلاهی برای طراحی و اینکه کلاهی چگونه عمل کند را راهبری کردند، اما کار بمبگذاری توسط کلاهی بود. شخص دیگری مورد ظن نبود و کلاهی خودش این انتقال بمب را انجام داده است. من شنیده بودم منافقین یک نمونهسازی کرده بودند که چگونه بمبگذاری کنند که این سالن به هر صورت با سقف و ستونهایش متلاشی شود و با اینکه این سقف و ستونها محکم بودند، کنده شدند.
قاضی سوال کرد: آیا به خاطر دارید کسی همانند شما قبل از انفجار دفتر حزب از سالن خارج شده باشد؟
حجتالاسلام والمسلمین سبحانینیا پاسخ داد: خیر. به خاطر ندارم.
قاضی پرسید: آیا شما در این حادثه مجروح شدید؟
این شاهد عینی پاسخ داد: خیر. به محض وقوع انفجار مشاهده کردم که فضا پر از گرد و خاک شد و، چون ساختمان یک طبقه بود سقف سالن فرو ریخت. ستونهایی که در ساختمان وجود داشته باعث شده بود که سقف در ناحیهای که ما حضور داشتیم ریزش نکند.
حجتالاسلام والمسلمین دهقانی قاضی دادگاه تصریح کرد: در طول تاریخ سابقه نداشته که یک انفجار و یک اقدام تروریستی این تعداد از مسئولین یک کشور را از بین ببرد. این در حالی بود که به دلیل عزل بنی صدر، شرایط کشور بحرانی بود. همچنین یکی از گروهکهای تروریستی اعلام ورود به فاز حملات مسلحانه کرده بود. قاعدتاً در این شرایط کشور باید دچار بحرانهای شدید میشد، اما با لطف الهی و هدایت و رهبری امام راحل (ره) و حضور و پشتیبانی مردم از انقلاب، بسیاری از اهدافی که در این واقعه مدنظر تروریستها بود محقق نشد.
وی با تاکید بر اینکه این انفجار بزرگ و حادثه اسفناک کار یک یا دو نفر نیست، گفت: بر اساس شهادت شهود و ادله موجود این انفجار کار یک تیم بوده، اما برخی یک نفر را به عنوان مجری و مباشر اصلی یا عضوی از اعضای حزب که همکار این تیم بوده در جلسه دادگاه بیان کردند. دادگاه اعلام میکند شهود حادثه هر کسی را مظنون تلقی میکند به دادگاه معرفی کنند.
قاضی دادگاه اضافه کرد: کارشناس بمب در جلسات قبلی نکتهای را درباره تکنولوژی به کار رفته در ساخت این بمب در دادگاه مطرح کرد که این نظریه کارشناسی تاکنون از سوی وکلای متهم، مصون از اعتراض بوده است. بر اساس نظر این کارشناس ساختن و قرار دادن چنین بمبی با این تکنولوژی کار کسی داخل ایران نبوده است؛ یعنی چنین بمبی در داخل کشور در آن شرایط قابل ساخت و طراحی نبوده و بمب مذکور خارجی بوده است.
وی یادآور شد: هیچ کشوری در دنیا چنین انفجاری را علیه مردمیترین نهاد خود تاکنون تجربه نکرده است آن هم درست ۸ روز پس از رای نمایندگان مردم به عزل رئیسجمهور. بسیاری از تحقیقات اساسی و مهم در آن زمان به دلیل وجود خلأها و عدم دسترسی به امکانات لازم با توجه به نوپا بودن انقلاب اسلامی انجام نشده و اکنون پس از ۴۰ سال این دادگاه تحقیقات لازم را درباره این حادثه انجام میدهد.
سپس تنهایی وکیل متهمان پرونده با حضور در جایگاه از حجتالاسلام والمسلمین سبحانینیا شاهد عینی حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی پرسید: پس از وقوع انفجار و شروع آواربرداری تا زمان تشییع شهدا بیشتر اتهامها به سمت چه کسی بود و ذهن شاهدان و اعضای حزب برای این حادثه به سمت چه کسی میرفت؟ چون روز قبل از این حادثه حضرت آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر به وسیله گروهک فرقان ترور شدند همچنین شهید مطهری نیز توسط همین گروهک تروریستی فرقان ترور شده بودند آیا گروهک فرقان به عنوان مظنون شناخته میشد؟ گروهک منافقین علیرغم جمعآوری سلاح و آمادگی برای انجام حملات نظامی تا تاریخ ۳۱ شهریور ماه هیچ اقدامی را انجام نداده بود. سوال من این است که در ۴۸ ساعت ابتدایی این حادثه، چه کسی را به عنوان متهم میشناختند و اگر کار گروهک منافقین بود چرا کشمیری و سایر اعضای منافقین را به عنوان متهم نمیشناختند؟
حجتالاسلام والمسلمین سبحانینیا شاهد عینی حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی بیان کرد: باتوجه به فضایی که آن روز در حزب جمهوری بود، از همان ساعات اولیه ذهنها به سمت جریان نفاق و گروهک منافقین رفت، چون این گروهک اعلام ورود به فاز نظامی کرده بود. همان شب به منزل پدری کلاهی مراجعه کردند و سراغ وی را میگرفتند. شاید کمتر کسی به گروهک فرقان مشکوک شده بود و بیشتر گروهک منافقین در مظان اتهام قرار داشت و محمدرضا کلاهی را نیز به عنوان عامل این سازمان در این حادثه میدانستند.
قاضی در ادامه دادگاه خطاب به متهمان پرونده تاکید کرد: متهمان پرونده علیرغم وجود وکلای تسخیری در دادگاه، هم امکان اخذ وکیل جدید را دارند و هم میتوانند در دادگاه حاضر شوند و با حضور در دادگاه از اتهامات انتسابی دفاع کنند. با توجه به نوع اتهامات مطروحه که معمولاً بسیاری از کشورهای داعیهدار مبارزه با تروریسم، آیین دادرسیهای دوگانه دارند بسیاری از طرقی که دادگاه برای متهمین پرونده مهیا کرده در آیین دادرسی این کشورها میسر نیست، متهمان پرونده نظر به اتهامات انتسابی هم میتوانند وکیل اختیار کنند و هم میتوانند برای دفاع از خود در برابر اتهامات در جلسه دادگاه حضور پیدا کنند. حرکت دادگاه به صورت عادلانه و برای کشف حقایق به همین ترتیب ادامه خواهد داشت.
قاضی ادامه داد تمام نظرات کارشناسی و شهود تاکنون هم اعلام میکند که کار یک تیم است و کارشناس بمب هم اعلام کرده تکنولوژی خارجی داشته است و حالا هم به وکلای متهم و شاکی اعلام میکنیم برابر ماده ۳۴۱ قانون آیین دادرسی کیفری، دادگاه تمام توان خود را برای تحقیق در مورد پیدا کردن عوامل دیگر مرتبط با این انفجار صرف خواهد کرد. اما سوالی از شاهد میپرسیم آیا به نظر شما بعد از ۴۰ سال اگر عاملی هم کشف شود غیر از متهم ردیف اول و متهمین پرونده میتواند باشد؟
قاضی ادامه داد: باز به وکلای متهمین عرض میکنم، دادگاه با اختیارات حاصل از ماده ۳۴۱ قانون ایین دادرسی کیفری هر فرد مظنون یا مطلع دیگری که لزومی ندارد مظنون باشند را به جلسه دادگاه دعوت میکند تا بصورت علنی و یا غیر علنی درخصوص این انفجار کسب اطلاع کند. مجدد اعلام میکنیم هر فرد دیگری به عنوان مطلع و یا مظنون چه هم اکنون و چه تا انتهای جلسه رسیدگی اگر مدنظر وکلای متهم و یا نماینده دادستان و و کلای شاکی باشد دادگاه تحقیقات خود را از آنها با رعایت تشریفات انجام میدهد.
سبحانینیا به عنوان شاهد انفجار دفتر حزب جمهوری گفت: شهید باهنر و شهید درخشان که جزو شهدای همین انفجار همین ۷ تیر هستند قبل از تشکیل جلسه وارد سالن میشوند ولی چهره شهید باهنر خیلی خسته بوده و ظاهرش نیز این موضوع را نشان میداد که شهید درخشان به او میگوید استراحت کند. این را از افراد دیگری شنیدم.
قاضی گفت: سوالاتی را در این خصوص از شاهدان میپرسیم آیا این شخص متهم کیفرخواست یا همان کلاهی که علیه او اعلام جرم شد، باید تا اخر جلسه میماند؟ آیا هر کسی از جلسه خارج شده و یا در جلسه دعوت بوده و نرسیده باید به عنوان مظنون و متهم به این جلسه دعوت شود؟
حجت الاسلام سبحانینیا گفت: رهبر انقلاب چند روز قبل از این انفجار مجروح شدند و این عملیات را گروه فرقان انجام میدهد؟ چه کسی میگوید که کار سازمان است؟ شاید هم کار گروه دیگری است. شاید هم، چون همه فکر میکنند کار سازمان است روی گروه دیگری زوم نکردند.
قاضی گفت: چنانچه در ادله اثباتی بعد از استماع شهادات و ادله به مقام تفهیم اتهام رسیدیم. برای تفهیم اتهام انفجار حزب جمهوری به شخصیت حقوقی یعنی متهم ردیف اول و هر متهمی که رابطه انتسابی در نزد دادگاه تکمیل شود، آنجا شما در مقام دفاع در تفهیم اتهام هر صحبتی داشتید، دادگاه در سیر مراحل رسیدگی به این جلسه و چنانچه ادله دیگری در دادگاه نبود آنگاه دادگاه اظهارات شما را در مقام دفاع از متهمان استماع میکند.
حجتالاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: نسبت به حادثه ۷ تیر و ۸ شهریور در ابتدای عرایضم اقراری را از متهم ردیف دوم مسعود رجوی قرائت کردم. انتساب وقایع به سازمان بود. سرکرده سازمان اینطور بیان میکند که این دو جنایت کار سازمان بوده است. فیلم اقرار صریح ایشان در جلسه دادگاه پخش شد.
قاضی گفت: واحد رسانه این فیلم را برای پخش در دادگاه دارد.
حجتالاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: جنایات منافقین به وسعت مردم ایران بوده است و ما هر روز شاهدیم مردم و ادله جدید و شاهدان جدید از سراسر کشور به بنده و دیگر وکلا مراجعه میکنند و لذا با توجه به ابعاد بزرگ جنایت مانند همین بمبگذاریهایی که مطرح شد و در هیچ کجای دنیا نیز رخ نداده است در هر جلسه ادله و شهود جدید ارائه میشود و اینگونه نیست که مستندات به اتمام رسیده باشد که بخواهیم اظهارنظر کنیم و یا تعارضی را از بیان شهود مستفاد کنیم. در خصوص اقدامات تروریستی گروهک منافقین یکی از منشهای گروهکهای تروریستی این است که اینها با اقدامات ارعابانگیز کاری کنند که عموم جامعه از ترس شاغن بخواهند از اینها تبعیت کنند. مردم ایران منافقین را نخواستند و آرزوی دشمن بر باد رفته است.
وی افزود: یاسر عزتی از اعضای جدا شده سازمان در همین تریبون گزارش داد سازمان ما را از کودکی اینگونه تربیت میکرد که عمر چریک ۶ ماه است من از سران منافقین و سرکردگان آن این سوال را که چرا شما زنده هستید؟ آنها جوانان را فریب میدادند. مسعود رجوی اولین نفری بود که فرار کرد و وقتی جوانان را دعوت میکردند برای اولین کار از آنها میخواستند که دست به شکنجه مردم بزنند. امروز بعد از ۴۰ سال احساس میکنیم با متهمین عادی و قتل عادی مواجهیم که این طور نیست. یکی از مصادیق اقدامات تروریستی در جهان ربایش هواپیماست. چیزی که در تمام دنیا نفی شده است و کنوانسیونهای بینالمللی این را پذیرفتند که از مصادیق بارز تروریسم است.
حجتالاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: سازمان منافقین ۷ فقره ربایش هواپیما داشت یکی از آنها ۱۵ تیر ۶۲ است که هواپیما را با ۳۷۱ مسافر و ۱۹ خدمه که از شیراز به مقصد تهران در حال حرکت بود، ربایش میکنند و ابتدا در کویت هواپیما فرود میآید و بعد به مقصد فرانسه نزد مسعود رجوی میبرند. اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور که هواپیماربایی هم بخشی از آن است مصداقی از ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی باشد با عنوان مجازات افساد فی الارض و با مجازات اعدام باشد. انتساب این عنوان مجرمانه قطعا به شخص دوم و اول این پرونده که شخصیت اول سازمان است منتسب خواهد شد.
حجتالاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: بعد از کویت هواپیما به خاک فرانسه آمد و افرادی که هواپیما را ربودند خودشان را از اعضای سازمان و هوادار مسعود رجوی معرفی کردند.
در ادامه علی اکبر نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری در جایگاه حاضر شد و گفت: وظیفه سازمان هواپیمایی نظارت بر عملکرد فنی و عملیاتی شرکتهای هواپیمایی است. هواپیمایی که در سال ۱۳۶۲ مورد ربایش سازمان منافقین قرار گرفت متعلق به شرکت جمهوری اسلامی ایران بود و متضرر و شاکی اصلی شرکت ایرانایر است.
قاضی بیان کرد: آیا این حادثه باعث بیاعتمادی به خطوط هواپیمایی کشور شده است؟
نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری پاسخ داد: بله قطعا این بیاعتمادی ایجاد شده است.
قاضی در ادامه گفت: ۷ حادثه هواپیماربایی در پرونده درج شده است که این حوادث تماما در مورد هواپیماهای مسافربری بودند. شکایت وکیل شکات در رابطه با ایجاد ترس در بین مردم و ایجاد بیاعتمادی به خطوط هوایی ایران است. چرا تا کنون در رابطه با حوادث هواپیماربایی به جایی شکایت نشده است؟
نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری گفت: اطلاعی از این موضوع ندارم.
قاضی بیان کرد: آیا نسبت به این موضوع شکایتی دارید؟
نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری پاسخ داد: قطعا شکایت طرح و لایحه آن به دادگاه ارائه میشود.
در ادامه مهربانی نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایرانایر در جایگاه قرار گرفت و در رابطه با هواپیماربایی سال ۱۳۶۲ توضیحاتی ارائه داد و گفت: در آن زمان صرفا شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران وجود داشت و شرکتهای دیگر وجود نداشت و این حوادث منجر به بیاعتمادی مردم شده بود.
وی ادامه داد: عملیات هواپیماربایی توسط یک تیم ۵ نفر از اعضای سازمان منافقین با تشکیل یک هسته نظامی انجام شده بود. در تاریخ ۱۵ تیر سال ۶۲ هواپیمای بوئینگ از مقصد شیراز به تهران دقایقی بعد از پرواز از باند فرودگاه شیراز توسط ۵ نفر به نامهای خورشید آقاصالحی، محمد حسین حامد، مظفر مرادی، محمدمهدی غضنفریان و داریوش مهرتاب ربوده شد. این افراد با ورود به کابین خلبان با سلاح کمری گرم و یک و نیم کیلو گرم مواد منفجره تیانتی و دو قطعه تیغ خلبان را مجبور به حرکت به سمت کویت میکنند. حدود ۵ ساعت و نیم هواپیما در فرودگاه کویت توقف میکند.
وی ادامه داد: با رایزنی که در فرودگاه کویت انجام شده بود حدود ۲۰ نفر از مسافران که اغلب سالمند بودند پیاده شدند و پس از سوختگیری هواپیما به فرودگاه پاریس هدایت میشود. پس از فرود هواپیما در پاریس، ربایندگان درخواست میکنند که مسعود رجوی در فرودگاه حاضر شود که رجوی در فرودگاه حاضر میشود که نشان میدهد مسعود رجوی از موضوع اطلاع داشته است.
نماینده حقوقی شرکت ایران ایر گفت: شکایت شرکت ایران ایر در پرونده وجود دارد. بعد از این حادثه هواپیماربایی موضوع در رسانههای داخلی و خارجی خبر آن منتشر شده است.
نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایران ایر در رابطه با موضوع هواپیماربایی توسط گروهک منافقین، بیان کرد: این موضوع ابعاد حقوقی و بینالمللی دارد و درخواست دارم دادگاه محترم اظهارات احمدرضا توحیدی را به عنوان کارشناس استماع کند.
قاضی پرسید: آیا این هواپیمارباییها در E.K.O ثبت شده بود؟
نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی ایرانایر پاسخ داد: بله. قطعاً ثبت شده است و حتی با کمک E.K.O هواپیما به کشور برمیگردد. طبق مستندات پرونده با هماهنگیهای انجام شده دو روز بعد هواپیما تحویل سفارت کشورمان میشود؛ بنابراین شرکت هواپیمایی ایرانایر بابت این هواپیماربایی از گروهک تروریستی منافقین شکایت دارد و از دادگاه محترم تقاضا دارد اشد مجازات را برای سران گروهک و عاملین و مسببین این هواپیماربایی در نظر بگیرد.
توحیدی دکترای حقوق بینالملل و استاد دانشگاه به عنوان کارشناس در جایگاه حاضر شد و در تشریح قواعد ناظر بر هواپیماربایی از منظر بینالملل، اظهار کرد: موضوع هواپیماربایی چند بُعد دارد و در سطح بینالمللی بحث ایمنی و سلامت پرواز بسیار اهمیت دارد. از سال ۱۹۳۰ که اولین هواپیماربایی رخ داد این موضوع رشد پیدا کرد و بین دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ حدود ۳۶۱ مورد هواپیمایربایی در دنیا رخ داده است. به همین دلیل در مجامع بینالمللی اجماعی صورت گرفت که علاوه بر ایمنی، به موضوع امنیت پرواز نیز اهمیت داده شود.
توحیدی گفت: راهزنی هوایی و هواپیماربایی با اهداف شخصی یا اهداف تلافیجویانه خاص است که حال میخواهند خواستار آزادی زندانیان خاصی شوند و یا باعث ایجاد نارضایتی اجتماعی شوند و برخی اوقات از هواپیما به عنوان سلاحی برای هدف قرار دادن برخی مناطق و ساختمانها استفاده میکنند.
وی افزود: در صحنه بینالمللی متعاقب رشد هواپیمارباییها سعی شد هم بر مبنای قطعنامههای مجمع ایکائو و هم در سازمان ملل، قواعدی تنظیم شود تا امینت پروازها حفظ شود. کنوانسیونی به نام کنوانسیون جرایم و برخی اقدامات ارتکابی در داخل هواپیما داریم که در ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۳ (۲۲ شهریور ۱۳۴۲) در توکیو به تصویب میرسد و چند سال بعد در سال ۱۹۶۹ لازم الاجرا میشود. زمانی این معاهدات برای یک کشور لازم الاجرا میشود که عضو آن معاهده شده باشد. ایران نیز عضو این کنوانسیون است که در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ عضو شده است و در عین حال این کنوانسیون از آنجایی که قدیمی است هنوز عبارت صحیحی را درباره تروریست و یا هواپیماربایی ندارد. اما از مواد ۱ و ۱۱ آن میتوانیم این استفاده را داشته باشیم که درباره اعمالی است که متضمن ارتکاب جرم بوده و یا سلامت هواپیما و سرنشینان آن را به خطر بیندازد و یا سبب اختلال در نظم و آرامش داخلی هواپیما شود.
این کارشناس ادامه داد: مواد بعدی در بحث صلاحیتی دادگاه است. ماده ۱۱ این قانون که درباره تصرف غیرقانونی هواپیماست، اشاره میکند هرگاه شخصی داخل هواپیما به روش غیرقانونی و با توسل به زور یا تهدید، مرتکب عمل مداخله، تصرف و یا اعمال کنترل بر هواپیما در حال پرواز شود، هرگا هچنین عملی در شرف وقوع باشد (حال در جایی میگوید وقتی موتور شروع به حرکت میکند و یک جایی میگوید وقتی در هواپیما بسته باشد بهرحال میخواهد بگوید که مشمول این جرم میشود) دول متعاهد برای حفظ و بازگرداندن کنترل هواپیما به فرمانده قانونی آن کلیه کارهای قانونی را اتخاذ میکنند.
وی در اداماه گفت: در سال ۱۹۶۳ این خلا را داشتیم که بحث تروریسم مطرح نبوده و در عین حال در ماده ۱۳ بند ۴ اشاره میکند، هر دولت متعاهدی که شخصی را به موجب بند ۱ ماده ۹ تحویل میگیرد و هواپیمایی که یکی از اعمال پیشگویی شده در ماده ۱۱ که در سرزمین او واقع شده بلافاصله تحقیقات مقدماتی جهت روشن شدن موضوع را همزمان با هم انجام میدهد. بند ۵ آن اشاره میکند که وقتی دولتی به موجب مفاد این ماده شخصی را بازداشت کند بلافاصله مراتب بازداشت و اوضاع و احوال موجهه را به دولت سلب کننده و به دولت متبوع بازداشت شده اطلاع خواهد داد. حال من نمیدانم آیا در این قسم به ایران اطلاع داده شده است یا خیر.
توحیدی عنوان کرد: کنوانسیون دیگر کنوانسیون مقابله با تصرف غیر قانونی هواپیما در سال ۱۹۷۰ است که در اینجا بحث هواپیماربایی مورد توجه قرار گرفته و تلاش شده تاکید به تسهیل همکاری بین دولتها درجلوگیری از بیکیفری اختلال کنندگان در امنیت هوانوردی صورت بگیرد؛ بنابراین در کنوانسیون ۱۹۷۰ چند نکته اساسی را بیان میکند. نکته اول اینکه ماده ۲ آن اشاره میکند کشورهای متعاهد متعهد شدند تا این جرم را با مجازات شدید مواجه کنند. نکته دوم اینکه بند ۳ ماده ۳ این کنوانسیون بیان میکند این کنوانسیون هم پروازهای داخلی را مشمول میشود و هم پروازهای بینالمللی و درباره پروازی که مجاهدین در آن اختلال کردند از شیراز به تهران بوده و باز هم مشمول این کنوانسیون میشود.
وی گفت: تعریف مشخصتری را نیز از هواپیماربایی ارائه میدهد، کنوانسیون اشاره میکند، تحرک افراد در هواپیما و کنترل آن باید غیر قانونی باشد؛ لذا یک شرط آن اقدام غیر قانونی بودن آن است و دوم استفاده از زور و تهدید است و آن اقدام باید توقیف هواپیما و اعمال کنترل غیر قانونی بر روی آن باشد و شامل تهدید هم میشود اگر چه این تهدید در محدوده داخل هواپیما صورت بگیرد. ماده ۷ کنوانسیون به کشورهای متعهد میپردازد که اگر چنین جرمی در کشور آنها رخ داد باید فرد خطاکار را مسترد و یا محاکمه کنند که در قضیه حاضر محاکمه شدند. کنوانسیون بعدی که مشمول قضیه حاضر میشود کنوانسیون جلوگیری از اعمال غیر قانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری است که ۱۶ ماده دارد و در ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۱ تصویب شده و در این کنوانسیون هم ایران عضو است.
در ادامه عیسی آزاده به عنوان اعضای جدا شده سازمان منافقین در جایگاه حاضر شد و گفت: در زمانی که عضو سازمان بودم کارهای ستادی انجام میدادم. هسته مقاومتی ۵ نفره طی پروازی، در سال ۶۲ هواپیمایی را از فرودگاه شیراز مورد ربایش قرار میدهند و به فرودگاهی در حومه پاریس بردهاند.
وی ادامه داد: پس از ضربات سنگینی که توسط نیروهای جمهوری اسلامی ایران به تشکیلات گروهک منافقین در سال ۱۳۶۰ زده شده کل این سازمان در کشور متلاشی شد و پس از کشته شدن موسی خیابانی در بهمن سال ۶۰، فرماندهی تشکیلات رجوی در داخل ایران به فردی به نام علی زرکش سپرده شد. در آن زمان به دلیل اینکه امکان حضور فرمانده سیاسی سازمان در داخل کشور وجود نداشت از طریق پاکستان و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس تمام فرماندهان سازمان از کشور خارج شدند. در تابستان ۶۲ یک مجموعه فرماندهی به منظور انجام عملیات در نقاط مختلف ایران در شهر در شمال فرانسه به ۴۰۰ خط تلفن تشکیل شد. این ۴۰۰ خط تلفن برای هماهنگی با فرماندهانی که رجوی برای هر استان ایران انتخاب کرده بود استفاده میشد.
وی بیان کرد: رجوی در آن زمان ۶ ماه مهلت برای نابودی جمهوری اسلامی تعیین کرده بود که موفق نبود و در نهایت خودش مجبور شد با یک هواپیما از ایران فرار کند. همین موضوع باعث شد فرماندهان رجوی را برای این شکست تحت فشار قرار دهند و رجوی مجبور بود کاری انجام دهد که همه را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال انفجار دفتر نخست وزیری و دفتر حزب جمهوری اسلامی را انجام داد. رجوی آموزشهایی در اردن دیده بود که در سال فروردین سال ۶۲ رجوی به تمام فرماندهان تمام استانها دستور داد که بررسی کنند که از کدام منطقه امکان هواپیماربایی وجود دارد.
قاضی پرسید: آیا شما در جلسهای که این دستور صادر شد حضور داشتید؟
آزاده پاسخ داد: تمام مطالبی که در دادگاه بیان میکنم یا با گوش خودم شنیدم و با چشم خودم دیدم، یا از طریق دوستان و افراد مورد اعتماد مطلع شدم و یا از طریق همان ۵ نفری که اقدام به هواپیماربایی کرده بودند متوجه شدم، چون بنده هر ۵ متهم را میشناختم.
وی افزود: از مجموعه طرحهایی که توسط فرماندهان استانها ارائه شد و پس از بررسی مزایا و محاسن این طرحها، استان شیراز و پروازهایی که از شیراز به سمت تهران برقرار بود برای هواپیماربایی انتخاب شد. این ماموریت به فردی به نام علی شیراز سپرده شد که هم اکنون در آلبانی حضور دارد. علی شیراز آن زمان از طریق ارتباط با فردی به نام حسین افتخاری قهرمان کونگفو ساکن شیراز اقدام به هواپیماربایی کرد. حسین افتخاری توسط علی شیراز با عنوان فرمانده این عملیات انتخاب شد. فردی به نام داریوش دهقان نیز معاون حسین افتخاری در این عملیات بود. از بین ۵ نفری که اقدام به هواپیماربایی کرده بودند یک نفر با نام علی محرمی متعلق به جریان بنی صدر بود. چون آن زمان بنی صدر از تشکیلات جدا شده بود، علی محرمی سعی داشت هواپیماربایی را به نام خود و به بنی صدر انتساب دهد که بر سر همین موضوع درگیری بین او و جریان منافقین رخ داد که به مطبوعات فرانسه هم کشیده شد.
این عضو جدا شده منافقین خاطرنشان کرد: پس از هدایت این هواپیما به سمت فرانسه و فرود آن در فرودگاه اورلی، حسین افتخاری به عنوان فرمانده این عملیات اعلام کرد که ما یکی از هستههای سازمان مجاهدین خلق هستیم، هواپیما و همه سرنشینان آن تحت کنترل ما هستند و فرمانده ما مسعود رجوی است و ما فقط با مسعود رجوی صحبت خواهیم کرد. در غیر این صورت هر اتفاق ناگواری که رخ دهد مسئولیت آن با پلیس فرانسه است. سپس مسعود رجوی با هلیکوپتر به فرودگاه اورلی منتقل شده و با این پنج نفر صحبت کرد. تشکیلات منافقین حتی به فکر حذف این افراد بودند، چون دوست نداشتند که این افراد زنده بمانند و بعدها تحت شرایطی رابطه خود را با منافقین فاش کنند.
قاضی دهقانی پرسید: شما این موارد را از چه کسی شنیدید؟
عیسی آزاده پاسخ داد: این صحبتها را از دوستانم که در جلسات دفتر مرکزی حضور پیدا میکردند شنیدم. برخی موارد را هم از یکی از این افراد از تشکیلات جدا شده و نمیخواهد نامش فاش شود شنیدم. برخی موارد را هم از حسن محرابی شنیدم که در حال حاضر از تشکیلات جدا شده و در فرانسه زندگی میکند.
این عضو جدا شده منافقین ادامه داد: داریوش دهقان که معاون عملیات ربایش هواپیما بود را در منطقه مرزی روی میدان مین فرستاده و کشتند، اما در اطلاعیههای خود از او به عنوان شهید یاد میکنند.
قاضی سوال کرد: یعنی خود گروهک تروریستی منافقین این فرد را روی میدان مین میفرستد و از بین میبرد و در جوامع بینالمللی ادعا میکند که توسط جمهوری اسلامی ایران کشته شده است؟
عیسی آزاده پاسخ داد: بله. شما اگر نام داریوش دهقان را در اینترنت سرچ کنید نام او در لیست به اصطلاح شهدای سازمان منافقین قرار دارد. سازمان منافقین لیستی از اعضای کشته شده خود را تهیه کرده و به جوامع و کشورهای مختلف حقوقی و بینالمللی ارائه میکند و مدعی است که این افراد توسط جمهوری اسلامی ایران کشته شدند در صورتی که این چنین نیست. از بین ۵ نفری که اقدام به ربایش هواپیما کردند در حال حاضر تنها یک نفر با نام حسین افتخاری زنده است که ۴ سال پیش در آلبانی از گروهک جدا شد ولی، چون در آلبانی امکان حذف فیزیکی او وجود نداشت با پاسپورت جعلی او را به فرانسه بردند و هم اکنون با مشخصات جعلی در پاریس زندگی میکند.
قاضی پرسید: مسعود رجوی در زمان حضور در فرودگاه اورلی به این ۵ نفر چه میگوید؟
این عضو جدا شده منافقین تصریح کرد: مسعود رجوی بر سر آنها فریاد میزند و میگوید من به عنوان فرمانده شما دستور میدهم که تسلیم شوید و آنها بلافاصله خود را تسلیم میکنند. بسیاری از رسانههای مختلف دنیا این اتفاقات را در آن زمان انعکاس دادند. رجوی همان کسی است که به دلیل شباهت چهره یک شخص به افراد مذهبی به راحتی او را میکشت و برای او فرقی نمیکرد که این شخص چه کسی شغلش چیست و یا چگونه زندگی میکند.
قاضی دهقانی سوال کرد: آیا شما اطلاعی دارید که این هواپیمایی ربایی با حمایت عواملی از فرودگاه فرانسه رخ داده باشد؟
عیسی آزاده عنوان کرد: اطلاعی ندارم. اما سازمان اطلاعات فرانسه قطعا در جریان این موضوع بوده، چون رئیس آن از دوستان نزدیک رجوی بود. ربایندگان هواپیما حداکثر ۲۰ سال سن داشتند و از لحاظ مالی نیز شرایط مساعدی نداشتند. در جریان این هواپیماربایی ۲ قبضه سلاح کمری و ۲ بمب دستساز از طریق کردستان توسط قاچاقچیان به شیراز منتقل و به این افراد تحویل داده شده بود. اینکه این افراد با کسی در فرودگاه ارتباط داشتهاند اطلاعی ندارم، اما پس از آنکه ماموریت به این افراد در شیراز سپرده شد این افراد چندین مرتبه با هواپیما از شیراز به تهران آمدند.
وی ادامه داد: قطعاً حسین و داریوش وضعیت هواپیما و فرودگاه را بررسی کردند. در همان پرواز یک روحانی حضور داشته که محافظ داشته است. محافظ این روحانی یک سلاح مسلسل در دست داشته که ربایندگان سلاح وی را هم از او میگیرند. آن زمان امکانات برای بازرسی در فرودگاهها وجود نداشت و این افراد پس از چندین مرتبه پرواز به تهران جوانب امر را سنجیده و با جاسازی سلاح توانستند آنها را وارد هواپیما کنند. قاعدتاً این عملیات در هیچ کجای دنیا بدون یک پشتیبانی منسجم و قابل اجرا نیست و قطعاً پایگاههای پشتیبانی آنها هم در ایران حضور داشتند هم در نقاط مرزی و هم در خارج از کشور.
عیسی آزاده گفت: رجوی تمام تلاشش این بود که این طور نشان دهد اینها خودسرانه این کار را انجام دادند و ما به آنها دستور ندادیم. من شرایط را به لحاظ مختلف از این جهت توضیح دادم که رجوی در آن دوران نیازمند این عملیات بود؛ لذا این بخش از عملیات اسنادش طراحی شده بود و از زمانی که هواپیما وارد اروپا شد، فرانسویها حداکثر همکاری را با رجوی انجام دادند در قانون فرانسه اینگونه جرایم در آن دوران ۱۵ سال حکم داشت که آن را به ۱۰ سال تقلیل دادند بعد گفتند مجازات خفیف و ۵ سال کردند و اینها با این مجازات ۵ ساله در زندان بسر بردند، اما تنها ۱ سال و نیم زندانی بودند و سپس آزاد شدند و دولت فرانسه پناهندگی اینها را در حالتی که در زندان بودند، انجام داد.
قاضی گفت: یعنی دولت فرانسه به ۵ نفر هواپیماربا که در زندان بودند یک سال و نیم حبس داد و سپس آنها را آزاد کرده و پناهندگی کشورش را به آنها را اعطا کرده است؟
عیسی آزاده به عنوان اعضای جدا شده سازمان منافقین گفت: این کار برای این بود که رجوی میترسید اینها از زندان آزاد شوند تحت شکواییههای حقوقی و کنوانسیونهای ضد تروریست به ایران منتقل شوند. به همین دلیل با دولت فرانسه مذاکراتی کردند تا این افراد آزاد شوند و سپس فردی که منتسب به بنی صدر بود ۴ نفر دیگر را با مدارک جعلی به قرارگاه اشرف منتقل کرد. در همان مناسبات و روابطی که وجود داشت بچههایی که بعدا جدا شدند بعدها فهمیدند که اینها چه بودند و چه کردند. رجوی آدم جنایتکاری است از این بایت که اگر کسی اشتباهی را انجام داده بود در جمع این را مطرح میکرد تا ان فرد دیگر آن را تکرار نکند.
الهه پیروزفر وکیل متهمان با حضور در جایگاه از عیسی آزاده سوال کرد که درباره ۷ هواپیماربایی که توسط سازمان منافقین انجام شد اطلاعاتی دارید؟
عیسی آزاده گفت: من در جریان ۷ فقره هواپیماربایی به صورت دقیق نیستم. هواپیماربایی اول یک فرار و طرحی بود که تمام تشکیلات سازمان پشت آن قرار داشتند و فرماندهی آن عملیات با مهدی افتخاری بود که در سال ۹۳ در اشرف فوت کرد. من فقط درباره هواپیماربایی بوئینگ ۷۴۷ پرواز شیراز و تهران اطلاعات دارم.
وی افزود: در سال ۶۲ مسعود رجوی به فرماندهان و مسئولین در داخل ایران که عضو سازمان بودند یک فرمان عملیاتی سری داد که هواپیماربایی انجام دهند که از جمله آن افراد میتوان به عباس داوری، محمود عطایی، محمد حیاتی، اسماعیل مرتضایی، فرهاد صفا، عذرا علوی طالقانی، محسن نیک نامی و جواد قدیری اشاره کرد.
سپس مصطفی علی اکبر نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری در جایگاه حاضر شد و قاضی از او پرسید: آیا شما اطلاعی از پیگیریهای قضایی نسبت به هواپیمارباییها دارید یا خیر؟
وی پاسخ داد: قطعاً هواپیمای کشوری به عنوان متولی ایمنی و امنیت صنعت هوانوردی غیرنظامی این مسئولیت را خواهد داشت که بابت این موضوع شکایت را به دادگاه ارائه دهد.
قاضی پرسید: آیا شما اطلاعی از اعلام جرم یا شکایات نسبت به ربایشهای هواپیمایی علیه خطوط هواپیمای جمهوری اسلامی ایران و پیگیریهای قضایی دارید یا خیر؟
نماینده حقوقی سازمان هواپیمایی کشوری پاسخ داد: خیر.
قاضی گفت: در این خصوص ابتدا با درخواست استمهال شما موافقت میشود تا مدارک لازم را ارائه کنید سپس به دادسرای عمومی انقلاب ارجاع داده میشود که آیا ترک فعلی رخ داده است یا خیر، آیا شکایت و گزارش تنظیم شده است یا خیر، چنانچه ترک فعل و جرمی رخ داده باشد توسط دادسرای عمومی و انقلاب تهران تحت تعقیب قرار گیرند، اما اگر شکایات در زمان خود تقدیم شده باشد این شکایات را ظرف مهلت ۱۰ روز به دفتر دادگاه تسلیم کنید؛ بنابراین ظرف ۱۰ روز شکایات خود را مستنداً به دادگاه تقدیم کنید.
ابراهیم خدابنده یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق با حضور در جایگاه اظهار کرد: یکی از مصادیق هواپیماربایی سازمان مجاهدین خلق ماجرای ۱۵ تیر ۱۳۶۲ بود که من در آن زمان پاریس حضور داشتم و در بخش روابط بینالملل فعالیت میکردم که متوجه شدیم یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ به مقصد شیراز تهران به وسیله یک تیم مسلح ربوده شده است.
وی افزود: زمانی که این اتفاق رخ داد سازمان یک اطلاعیهای در نشریه مجاهد شماره ۱۶۱ صفحه ۳۷ منتشر کرد و گفت (نشریه مجاهد شماره ۱۶۱ صفحه ۳۷): پنج تن از اعضای یکی از هستههای مقاومت مردمی در شهر شیراز، کنترل جمبوجت - بوئینگ ۷۴۷ - را که در پروازهای داخلی هواپیمایی ملی ایران عازم تهران بود به دست گرفته و پس از توقف و سوختگیری در کویت عازم اروپا شده و پس از عبور از یونان، یوگسلاوی، ایتالیا و سوئیس در ساعت ۷ و ۱۵ دقیقه صبح ۱۶ تیر، در فرودگاه «اورلی» پاریس به زمین نشستند که سرنشینان هواپیما قریب به ۴۰۰ نفر بودهاند.
خدابنده بیان کرد: پس از آن سازمان اعلام کرد که آنها هیچ سلاحی نداشتند و فقط یک سلاح از محافظ یکی از روحانیان که در داخل هواپیما بود گرفته بودند که بعداً مشخص شد که مواد منفجره و سلاحهای دیگری نیز همراه آنها بوده است. هسته مقاومت اطلاعیهای از قبل آماده داشت که آن اطلاعیه نیز در نشریه مجاهد ۲۱۲ صفحه ۳۵ درج شد که این اطلاعیه را برای مسافران میخوانند و در اختیار خبرنگاران قرار میدهند در متن اطلاعیه آمده است: مسافرین محترم و هموطنان عزیز از هماکنون این هواپیما تحتکنترل کامل هواداران مجاهد خلق در آمده، ضمن اینکه خونسردی خود را حفظ کرده و روی صندلیهای خود قرار میگیرید با برادران مجاهد خود همکاری لازم را مبذول دارید. در نظر داشته باشید که ما مقداری زیاد مواد منفجره (T.N.T) داریم که در اثر کوچکترین اتفاق پیشبینینشدهای منفجر خواهد شد. باز هم متذکر میشویم که هرگونه عکسالعمل مشکوک و اخلالگرانه شما که منجر به تیراندازی در محیط هواپیما شود موجب انفجار مواد منفجره (T.N.T) شده، لذا خونسردی خود را کاملا حفظ کرده و هیچهراسی به خود راه ندهید. تاکید میکنم که ما از اعمال شدت و خشونت با برادران و خواهران عزیز شدیدا بیزاریم ولیکن هرگونه اغتشاش و اخلالگری را بهشدت سرکوب میکنیم.
این عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق اظهار کرد: در فرودگاه اورلی افسر ژاندارمری آقای فیلیپ بوده است که در مذاکره با آنها قرار میگیرد و با فرمانده اعضای هواپیماربای گروه تروریستی مجاهدین خلق شروع به صحبت میکند. احمد صالحی که در سازمان او را با نام احسان میشناختند فرماندهای سایری را بر عهده داشت. آن زمان که من در پاریس حضور داشتم بعد از نشستن هواپیما مطلع شدم که این اتفاق افتاده است آن زمان به ما گفتن که به همگی اعلام کنید این اقدام به صورت خودجوش اتفاق افتاده است و افراد خودشان اقدام به این کار کردند ولی بعدها که در تشکیلات راجع به این موضوع صحبت میشود گفته شد که هدف از این کار تبلیغات بوده و انتظار میرفته است که از مسافران افرادی به مجاهدین بپیوندند.
وی ادامه داد: حتی به هسته مقاومت گفته بودند زمانی که شما هواپیما را ربایش کنید افرادی که در آن حضور دارند به سمت شما میآیند و با شما همراه میشوند همچنین به آنها گفته بودند که اطلاعیه دهید و در آنجا درخواست کنفرانس خبری کنید که دولت فرانسه مخالفت میکند. مسعود رجوی، چون فاصله زیادی با پاریس داشت بنابراین او را با هلیکوپتر به فرودگاه اورلی میبرند.
خدابنده بیان کرد: مسعود رجوی پس از رسیدن درخواست میکند که با این افراد به صورت حضوری صحبت کند که به او اجازه نمیدهند و دولت فرانسه با مجاهدین بسیار سخت برخورد میکند چرا که آنها توقع داشتند کنفرانس خبری برگزار شود و تبلیغات برای آنها انجام میشود ولی فرانسه مانع آن شد؛ بنابراین رجوی در برج مراقبت قرار میگیرد عینناً آن چیزی را که فرانسویها میگویند را تکرار میکند و میگوید آیا من فرمانده شما هستم آنها میگویند بله شما فرمانده ما هستید و سپس گفت اگر من فرمانده شما هستم تمام مسافران را بیدرنگ آزاد کنید.
وی افزود: اسامی این پنج تن از اعضا داریوش دهقان (مهران)، رضا محرمی (توفان)، محمدحسین حامد (نسیم)، مظفر مرادی (بیژن) و احمد صالحی (احسان) بود که بعید نیست با مدارک جعلی سوار هواپیما شده باشند. احمد صالحی طرف حساب مسعود رجوی بود و پس از اینکه گفته بود مسافران را آزاد کنید به او اجازه ندادند بیشتر صحبت کند سپس این افراد دستگیر و روانه زندان میشوند. سازمان بلافاصله وکلای حقوقی رده بالایی را استخدام میکند و به دنبال کار این افراد میفرستد.
یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق گفت: مونترو معاون ژاندارمری ناسیونال بود که گفت داریوش دهقان یکی از اعضا هدف از ربایش هواپیما را جلب نظر جهانیان اعلام کرد. ۲۱ تیر ۶۳ دادگاه ربایندگان هواپیما در شهر کرتی فرانسه برگزار میشود. ژرار ژان لایحه خوبی را ارائه میکند و میگوید طبق قانون مجازات این افراد ۱۰ سال زندان است و سپس میگوید که سازمان ملل اینگونه اعمال را صریحا محکوم میکند. دادگاه روزهای ۲۰،۲۱، ۲۲ تیر به مدت ۳ روز جریان پیدا میکند و در کمال تعجب ربایندگان به سه سال حبس محکوم میشوند، اما تنها نصف آن قطعی شد و چهار ماه بعد نیز اعلام میکنند که بر اساس آیین نامه زندان بخشیده شدند و سپس بلافاصله به آنها پناهندگی کشور فرانسه اعطا میشود و نهایتاً به پایگاه تروریستها در عراق منتقل میشوند.
حامد افکاری نماینده حقوقی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران هما در جایگاه حاضر شد و بیان کرد: با توجه به کیفرخواست صادره و شکایت این شرکت تقاضای ارشد مجازات را دارم و خواستار این هستم که به این موضوع رسیدگی کنید.
سپس حجتالاسلام مسعود مداح در جایگاه حاضر شد و گفت: در تبیین ابعاد حقوقی سازمان یافتگی و انتساب جرایم به سازمان و اعضای اصلی آن بحث شخصیت حقوقی سازمان در این جلسه مطرح شد و در جلسات آینده نیز به همراه مصادیق به دادگاه ارائه خواهم کرد. در خصوص ادله و شهود با توجه به عمیق بودن جنایات قاعدتاً در یک الی دو جلسه موضوعات مختلف و جنایات سازمان منافقین همچنین شهود و ادلهای که وجود دارد قاعدتاً استماع نمیشود و نیاز به جلسات متعددی دارد.
قاضی در پایان اظهار کرد: نظر به دریافت لایحه وکیل شاکی و کیفرخواست صادره همچنین استمهال درخواستی از سوی سازمان هواپیمایی کشوری و نامهای که خانواده شکات به دادگاه تقدیم کردند دادگاه استمهال سازمان هواپیمایی کشوری را برای تقدیم شکایت در این خصوص به دادگاه میپذیرد و به مدت ۱۰ روز به سازمان هواپیمایی کشوری این مهلت را میدهد. نظر به اظهارات نماینده حقوقی که نسبت به اتهامات رخ داده در زمان خود اقداماتی صورت گرفته است مستندات را باید به دادگاه ارائه کند بنابراین در همین مدت ۱۰ روز استمهال به سازمان هواپیمایی کشوری داده میشود در غیر این صورت نسبت به ترک فعل انجام شده دادگاه برابر ماده ۳۴۱ آیین دادرسی کیفری مراتب را نسبت به این موضوع به دادسرای عمومی و انقلاب تهران ارجاع خواهد کرد. جلسه بعدی دادگاه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار میشود.