اردیبهشت آخرین سال از سده ۱۴ هجری شمسی به پایان رسید و وارد ماه خرداد شدیم. اردیبهشت از لحاظ تقویم فرهنگی ایران اهمیت ویژهای دارد چرا که سه روز از این ماه به نام سه شاعر بزرگ ایران زمین نامگذاری شده است. اول اردیبهشت روز گرامیداشت سعدی (شاعر سده هفتم)، ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی (شاعر سده چهارم) و ۲۸ اردیبهشت روز گرامیداشت خیام نیشابوری (شاعر سده پنجم) است.
دیدارنیوز ـ علیرضا دباغ*: اردیبهشت آخرین سال از سده ۱۴ هجری شمسی به پایان رسید و وارد ماه خرداد شدیم. اردیبهشت از لحاظ تقویم فرهنگی ایران اهمیت ویژهای دارد چرا که سه روز از این ماه به نام سه شاعر بزرگ ایران زمین نامگذاری شده است.
اول اردیبهشت روز گرامیداشت سعدی (شاعر سده هفتم)، ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی (شاعر سده چهارم) و ۲۸ اردیبهشت روز گرامیداشت خیام نیشابوری (شاعر سده پنجم) است.
بدون شک امسال این مناسبتها هم مانند تمام مناسبتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ملی و مذهبی تحتالشعاع وضعیت پاندمی کرونا قرار داشت، از اینرو شاهد برنامههای فرهنگی خاصی در این روزها نبودیم. اما در همین ایام خبر اتمام ساخت سریال خیام نیشابوری در ازبکستان از سوی رسانههای خارجی منتشر شد. این خبر هم مایه خوشحالی است و هم مایه تأمل و تدبر.
خوشحالی از این بابت است که شخصیتهای فرهنگی ادبی کشورمان چنان در دنیا شهرت جهانی یافتهاند که هنرمندان سایر نقاط دنیا با ساخت فیلم و داستان از زندگی و شخصیتشان از این بزرگان به عنوان مفاخری جهانی یاد میکنند و بدینوسیله باعث آشنایی بیشتر جهانیان با ایشان میشوند.
اما این موضوع از سوی دیگر نیز باید مورد تأمل قرار گیرد و آن اینکه تلاشهای گستردهای در بین کشورهای منطقه برای انتصاب مفاخر ایرانی به نام خودشان مشاهده میشود که نباید نسبت به آنها بی تفاوت بود.
به نظر میرسد نهادهای رسمی کشور نسبت به این موضوع حساسیت لازم را نشان نمیدهند. واقعیت این است که ایران بزرگ که از سمت شمال و شرق به سرزمینهای ماوراءالنهر و از غرب تا نزدیکی آناتولی گسترده بود، در طی قرنهای گذشته و بر اثر رخدادهای تلخ و اجتناب ناپذیر تاریخی به بخشهای کوچکتری تقسیم شده است. در عصر حاضر و در سالهای اخیر نیز با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کشورهای کوچکی اعلام استقلال و موجودیت کردند که بخشی از ایران بزرگ بودهاند. ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و... از جمله این کشورها هستند که نه میتوان آنها را از فرهنگ ایرانی جدا کرد و نه میتوان استقلالشان را نادیده گرفت. با این حال وظیفه نهادهای متولی فرهنگ است که با چنگ و دندان از مشاهیر و مفاخر فرهنگی ایرانی محافظت نمایند. شوربختانه بی توجهی به این مهم باعث شده است که نه تنها بخشی از متفکران معاصر و حتی مشاهیر ورزشی و هنری ایران جلای وطن کنند و با نام کشوری دیگر و برای ملیتهای دیگر فعالیت و افتخار بیافرینند، بلکه مشاهیر و مفاخر فرهنگی تاریخی کشورمان نظیر مولانا و رودکی نیز به نامی غیر از ایران شهرت یایند.
همانقدر که اهتمام مسئولان فرهنگی کشورهای دیگر در این دگردیسی فرهنگی مهم و تاثیر گذار است اهمال و بی توجهی مسئولان فرهنگی کشورمان نیز در این ماجرا بی تأثیر نیست.
فرض کنید همان سازمانی که میلیاردها تومان خرج ساخت سریالی از زندگی مختار ثقفی کرده است، ساخت سریالهایی درباره فردوسی، سعدی و خیام را نیز در اولویت قرار دهد، آیا هنرمندان ما نمیتوانند در ساخت این سریالها ضمن کسب افتخار بیشتر در عرصه هنر، در بازار رقابت اقتصاد فرهنگی نیز خودی نشانی دهند؟
در کنار مسئولیتهای نهادها و متولیان فرهنگی، وظیفه متفکران و منتقدان فرهنگی نیز در این باره قابل توجه است و نباید گذاشت تعاملات فرهنگی به استحاله تاریخ و فرهنگ ایرانی مبدل شود.
* کارشناس رسانه و منتقد فرهنگی