دیدارنیوز ـ افشین علا:
کهکشانا! به شب تیره، شهابی بفرست
سوی ما تب زدگان، طاقت و تابی بفرست
جمله گشتیم گرفتار به گودال گناه
ماه من! بر لب این چاه، طنابی بفرست
شد زمستان و ز مستان، شده میخانه تهی
ساقیا جانب ما باده ی نابی بفرست
سوی ما روسیهان با مژه بر هم زدنی
مژده ای نیز پی رفع عذابی بفرست
تا بخوانیم خدا را و اجابت شنویم
با همان دست قلم گشته کتابی بفرست
از همان مشک که چون اشک تو افتاد به خاک
سوی ما تشنه لبان، جرعه ی آبی بفرست
به حسینت قسم از جانب بین الحرمین
بین بیماری و این ملک، حجابی بفرست
چشم بیدار پزشکان و پرستاران را
روشنایی بده و فرصت خوابی بفرست
سوی این قوم که یک عمر صدایت زده اند
یا اباالفضل علمدار! جوابی بفرست