دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: شاید باید بپذیریم که بر خلاف تبلیغاتی که از بلندگوهای رسمی شنیده میشود این بار شاهد یک انتخابات پر شور نبودیم. هر چند که میزان مشارکت در ایران در مقایسه با سایر کشورها همچنان میزان قابل قبولی را نشان میدهد، ولی اگر آمار انتخابات روز جمعه را با باقی انتخاباتها در جمهوری اسلامی ایران مقایسه کنیم باید پذیرفت که این انتخابات نکات قابل توجهی داشته است.
انتخابات دوم اسفند ۹۸ با کش و قوسهای فراوان برگزار شد و این روزها که ستاد انتخابات وزارت کشور مشغول شمارش و نهایی کردن آرا است تحلیلهای مختلفی درباره این انتخابات به گوش میرسد. برخی همچنان بر این باورند که مشارکت گستردهای وجود داشته است. برخی ویروس کرونا را عامل اصلی در کاهش مشارکت اعلام میکنند. بعضا دستگاه تبلیغاتی دشمن، عامل دلسردی مردم عنوان میشود. گروهی عملکرد بد دولت و مجلس را در دوره گذشته عامل این وضعیت میدانند و عدهای نوک پیکان انتقادات را به سمت شورای نگهبان و حاکمیت گرفته اند. به هر روی انتخابات تمام شد و آمارهایی از آن منتشر شده است که خود گویای بسیاری از مسائل است.
با اینکه هنوز وزارت کشور آمار دقیقی از میزان مشارکت در انتخابات ارائه نکرده و در اقدامی عجیب آرای شهر تهران را بدون تفکیک آرا و فقط با اسم افراد اعلام میکند، خبرگزاری فارس آمار مشارکت در انتخابات را ۴۲ درصد عنوان کرده است. آماری بی سابقه در انتخابات مجلس در تمام دورههای آن. جدولی نیز در رسانهها پخش شده که آمار آرای ماخوذه و واجدین شرایط و درصد مشارکت در آن ذکر شده است و تقریبا درست به نظر میرسد.
بر اساس این آمار واجدین شرایط شرکت در انتخابات، ۵۷ میلیون و ۹۹۵ هزار و ۳۹ نفر بوده است. آمار ماخوذه نیز عدد ۲۴ میلیون و ۳۴۴ هزار و ۵۸۵ نفر را اعلام میکند. بر همین اساس مشارکت در انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی ۴۲ درصد عنوان شده که کمترین میزان مشارکت در انتخاباتها بوده است. همچنین آمارها نشان میدهد که استانهای تهران، اصفهان، خوزستان، آذربایجان شرقی، فارس و خراسان رضوی که بیشترین آمار واجدین شرایط را داشتند جزو استانهایی هستند که مشارکت در آنها پایین بوده است.
شاید گفته شود که بی میلی به مشارکت در شهرهای بزرگ همواره بوده است و امر جدیدی نیست، اما آمارها به خوبی نشان میدهد که مشارکت انتخابات در ۲۳ استان کشور کمتر از ۵۰ درصد بوده و فقط استانهای اردبیل (۵۰%)، کرمان (۵۱%)، هرمزگان (۵۲%)، خراسان شمالی (۵۳%)، گلستان (۵۷%)، ایلام (۵۹%)، سیستان و بلوچستان (۶۰%) و کهکیلویه و بویراحمد (۶۹%) بیش از ۵۰ درصد در انتخابات حضور داشتند.
منتقدان دولت و اصولگرایان که اکثرا پیروز این انتخابات هم هستند بر این باورند که عملکرد بد دولت و اصلاح طلبان در دورههایی که در قدرت حضور داشتند (مخصوصا لیست امید در مجلس) باعث دلسردی مردم نسبت به مجلس شورای اسلامی و به صورت کلی در انتخابات شده است. آنها به این نکته تاکید دارند که وقتی مردم در چند انتخابات گذشته به اصلاح طلبان و اعتدالیون رای دادند توقع داشتند که عملکرد خوبی از آنها ببینند و وقتی ناکارآمدی و فساد دیدند با صندوق رای قهر کرده اند و این دوره با عملکرد خوب اصولگرایان، این مساله حل خواهد شد.
در مقابل نگاه دیگری وجود دارد که معتقد است کاملا درست است که عملکرد بد دولت و اصلاح طلبان، این حس نا امیدی را به وجود آورده، ولی اگر بخواهیم تا این حد ساده سازی شده به ماجرا نگاه کنیم سخت در اشتباه هستیم. نباید تک عاملی نگاه کرد. بسیاری از عوامل دست به دست هم داده اند که باعث شده امروز شاهد کمترین مشارکت در انتخابات باشیم. مشکلات اقتصادی و عدم حمایت از طبقات آسیب پذیر در کنار فساد گستردهای که در دهههای اخیر شاهد آن هستیم نیز از عوامل مهم و تاثیرگذار هستند. برخوردهای قهری با اعتراضاتی که در چند سال اخیر رخ داده نیز مزید بر علت شده است. عدم صداقت و شفافیت نیز یکی دیگر از عواملی است که باید به آن توجه کرد. نمونه آن را در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی دیدیم. عدم پاسخگویی صاحبان قدرت و خارج کردن مجلس در برخی تصمیم گیریها مانند گران کردن بنزین نیز نکته دیگری است که باید به سراغ آن رفت. رد صلاحیت گسترده بسیاری از نیروهای سیاسی از جناحهای مختلف هم دیگر عاملی است که باید به آن توجه داشت.
قطعا تبلیغات دشمن و ناکارآمدی دولت و ویروس کرونا در این بین تاثیرگذار بوده است اما نباید باقی عوامل را نادیده گرفت. مردم در گذشته نیز تحت فشارهای اقتصادی بوده اند، اما باز هم تا به این حد به صندوق رای پشت نکرده بودند. شاید تشییع پیکر سردار قاسم سلیمانی نمونه خوبی باشد. مردم نشان دادند که اگر حس کنند که فردی همراه با آنها حرکت کرده حتی در شرایط سخت نیز حضور خواهند داشت. شاید بسیاری از افرادی که در تشییع پیکر قاسم سلیمانی حضور داشتند در انتخابات شرکت نکرده باشند.
به هر روی این انتخابات پیام روشنی دارد: نا امیدی از صندوق رای. این هشدار بزرگ را باید جدی گرفت. امروزه کارآمدی اصلیترین عامل مشروعیت ساز برای هر حکومتی محسوب میشود. بسیاری به این نکته تاکید داشتند که آخرین بارقههای امید به صندوق رای در سال ۹۶ خود را نشان داد و این انتخابات کاملا در مقابل آن قرار میگیرد. اگر پیام این انتخابات را به خوبی درک نکنیم در آیندهای نه چندان دور با مشکلات زیادی روبرو خواهیم شد. جمهوریت به عنوان یکی از پایههای اساسی انقلاب اسلامی اگر به حاشیه برود بسیاری دیگر از دستاوردهای انقلاب را نیز از بین میبرد. مردم سالاری تنها راه برای حرکت رو به جلو است. این انتخابات یک هشدار بزرگ بود. باید این هشدار را شنید و برای آن فکری کرد. این هشدار هم به حاکمیت است و هم به نیروهای مختلف سیاسی. هر کدام باید به سهم خود این پیام را جدی بگیرند.