دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: تابستانی که گذشت برای بسیاری از مستاجرین، سخت و طاقت فرسا بود، چراکه افزایش چندبرابری اجاره بها در سال ۹۷ و به ویژه ۹۸ اقشار متوسط و ضعیف را با بحران اجاره مسکن مواجه کرده است. این بحران، با کاستن از قدرت خرید مردم، طیفی را به سمت حاشیه نشینی و مهاجرت به اطراف تهران و کلان شهرها سوق داد و از کیفیت زیست طیف های دیگر به شدت کاست؛ بدین معنا که بسیاری از خانواده ها را به سمت سکونت در زیرزمینها و زیر هم کفهای تاریک و بدون نور، زندگی در خانههایی با متراژ کم که تناسبی با تعداد خانوار ندارد و در طبقات ۴ و ۵ ساختمان های بدون آسانسور مجبور کرد.
دست ما کوتاه و...
در سال ۹۷ قیمت مسکن و اجاره بها به شکل حیرت آوری در تمام کشور رو به افزایش نهاد، با افت قیمت مسکن در سال ۹۸ و حاکم شدن رکورد بر بازار خرید و فروش در این سال، این امیدواری وجود داشت که اجاره بها نیز کاهش یابد، اما این اتفاق نیفتاد و اجاره بها به روند افزایشی خود ادامه داد. افت قیمت مسکن تاثیری بر نرخ اجاره بها نگذاشت، زیرا مردم ناچار به داشتن سرپناه بوده و مجبورند به هر شکل ممکن آن را تهیه کنند. تغییراتی که این افزایش اجاره بها در شیوه زیست مردم ایجاد کرد به راحتی قابل مشاهده است و به تایید کارشناسان مسکن و بنگاههای املاک نیز رسیده است.
از آنجا که دولت قادر به انجام مداخلهای جدی و اثرگذار در بازار مسکن و رهن و اجاره نیست، تعیین قیمت اجاره بها از طرف صاحب خانهها اغلب سلیقهای بوده و تناسبی با ارزش حقیقی خانهها ندارد. مستاجرین نیز از آنجا که چارهای جز فراهم کردن سرپناه ندارند ناچارند با کوچک و کوچکتر کردن سفره های خود و با حذف هزینههایی که به آموزش بهینه فرزندان و خانواده و بهداشت و سلامت آنها اختصاص دارد، اجاره بها را تامین کنند.
به گزارش فصلنامه وزارت راه و شهرسازی، در شهریور ۱۳۹۸ قیمت یک خانه ۵۹ متری ۱۰ سال ساخت در منطقه ۱۸ تهران (یافتآباد) به حدود ۳۸۰ میلیون تومان رسیده در حالی که حداقل دستمزد رسمی اعلام شده توسط وزارت کار در سال ۱۳۹۸، ۱ میلیون و ۵۱۷ هزار تومان یعنی روزانه حدود ۵۰ هزار تومان است؛ بنابراین یک کارگر ساده بدون احتساب هزینههای بهداشتی، آموزشی، خوراکی و سایر هزینهها باید ۷ هزار و ۶۰۰ روز کار کند تا از عهدهی خرید چنین خانهای برآید. یعنی بیشتر از بیست سال؛ آن هم در شرایطی که نسبت رشد قیمت مسکن با افزایش دستمزد هماهنگ باشد که البته اینطور نیست.
تاثیر اجاره بها بر کیفیت زیست مردم
در خصوص تاثیر افزایش اجارهبها بر کیفیت زیست مردم و همچنین شیفت بیش از ۵۰ درصد از معاملات مسکن به حوزه اجاره بها، داود فراهانی که دارای بیش از ۲۰ سال سابقه کار در حوزه املاک تهران است در خصوص افزایش اجاره بها و عدم تاثیر رکود بازار خرید و فروش مسکن بر اجاره بها به دیدارنیوز گفت: افزایش بی رویه قیمت ملک از اوایل دهه ۸۰ شروع شد و با عدم مداخله موثر دولت، رشد کرده و در سال ۹۷ به اوج رسید.
وی ادامه داد: قیمت ملک دچار جهش چند برابری شد، به عنوان مثال قیمت یک ملک در منظقه ۱۰ تهران از ۲۵۰ میلیون تومان به ۸۰۰ میلیون تومان رسیده یعنی کسی که ملک ۲۵۰ میلیون تومانی خود را به ۷۰ میلیون تومان رهن میداد، قیمت رهن را به ۱۴۰ میلیون افزایش داده است. این افزایش بی ضابطه، دست بسیاری از افراد را از اجاره ملک در محل سکونت قبلی خود کوتاه کرده و به سکونت گاههای حاشیهایتر و ارزانتر سوق داده است.
داوود فراهانی در خصوص تاثیر فشار اجارهبها بر کیفیت زیست مردم گفت: من سالهاست در منطقه ۱۰ مشغول به کار و زندگی هستم و اغلب مستاجرین را میشناسم و هرساله برایشان خانه پیدا میکنم بنابراین شاهدم که مثلا کسی که پارسال خانه ای را با ۱۰ میلیون رهن و ۱۲۰۰۰۰۰ تومان اجاره گرفته بوده، امسال با پیشنهاد ۱۵ میلیون رهن به همراه ۲۲۰۰۰۰۰ تومان اجاره مواجه میشود؛ درحالی که تنها یک ماه برای یافتن خانه زمان دارد و در طول این یک ماه نیز بسیار جستجو کرده، در نتیجه مجبور است به شرایط صاحب خانه تن دهد. فردی که به او اشاره کردم، فیش حقوقی اش ۲۸۰۰۰۰۰ است، وقتی که ۲۲۰۰۰۰۰ اجاره میدهد، مجبور است از تغذیه خانواده، تفریحات، آموزش و به ویژه هزینههای پزشکی و درمانی خود و خانواده اش بزند و به علاوه، کار دیگری نیز برای غروب و شب خود پیدا کند تا بتواند اجاره ماهانه خود را پرداخت کند.
وی در خصوص افزایش چندبرابری رهن و اجاره به تعدادی از فایلهای موجود در بنگاه خود اشاره کرد و گفت: ملک ۵۰ متری که من در سال ۹۵ در حدود ۲۵ میلیون تومان رهن میدادم، امسال ۹۰ میلیون تومان رهن داده ام یعنی ملک بیش از ۳ برابر رشد قیمت داشته است؛ این درحالی است که اغلب صاحب خانهها طالب اجاره هستند در حالیکه مردم درآمدشان تناسبی با اجاره بها ندارد. همچنین دسترسی به امکانی مانند وام نیز ندارند و مجبورند به هر جان کندنی شده با حذف کالاهای فرهنگی و رفاهی، خوراک و پوشاک و سلامت از سبدخانوار، اجاره را پرداخت کنند.
حرکت جمعیت به سمت جنوب شهر
بر اساس آمار درسال ۹۸ بیش از ۵۳ درصد از معاملات مسکن در بخش اجاره، به مناطق جنوبی تهران مربوط بوده است، این عدد یعنی اینکه اقشار متوسط که در مناطق دیگر سکونت داشته اند با افزایش چندبرابری اجاره بها محل سکونت خود را ترک کرده و به مناطق جنوبی و یا حاشیه آمده اند.
علیرضا صداقت جم صاحب یک بنگاه املاکی در تهران است. وی در همین خصوص به دیدارنیوز گفت: در طول چندسال گذشته به ویژه سال ۹۷ و ۹۸ شاهد حرکت بخشی از جمعیت به حاشیههای تهران و مناطق جنوبی با هدف تهیه مسکن ارزانتر بوده و هستیم. با چنین شیف جمعیتی، نیروی کار در مناطق جنوبی و حاشیههای شهر متراکم شده، صبح به محل کار خود در مناطق بالایی و میانی رفته و شب هنگام به جنوب شهر باز میگردند.
داوود فراهانی نیز در ادامه گفتگوی خود با دیدارنیوز در خصوص افزایش معاملات در جنوب شهر گفت: اقشار متوسط نه تنها مجبور شده اند به مناطق جنوبی تر بیایند، بلکه ناچارند به خانههای با متراژ پایینتر که تناسبی با تعداد خانوار ندارد و همچنین فاقد آسانسور و پارکینگ است، تن دهند.
وی افزود: دشواری تهیه مسکن همچنین سبب شده مردم به سمت زیرزمین ها، زیرراه پلهها و خانههای زیرهم کف که شرایط محیطی چندان مناسبی از حیث نور و رطوبت ندارند روی آورند. بارها شاهد بوده ام که خانوادهای ۴ نفره که پیش از این در آپارتمان ۶۰ متری ساکن بوده اند به ناچار در یک سوئیت ۳۰ متری با بدترین شرایط ساکن شده اند. این مساله موردی نیست، بیش از ۳۰ درصد از مستاجرینی که از بنگاه خانه اجاره کرده اند دچار چنین تغییری شده اند.
داوود فراهانی به مساله تقاضا برای اسکان در بافت فرسوده شهری که بسیار ناایمن، فاقد بهداشت و حتی غیرقابل سکونت هستند نیز اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال در خیابان دستغیب به طرف استاد معین و پایین هاشمی، خانههایی وجود دارد که به سختی قابل سکونت است. این خانهها فرسوده، دارای دیوارههای کاهگلی، نمور، پر از سوسک و دارای سرویس بهداشتی و حمام در حیاط و مشترک هستند، اما برخی مستاجرین به ناچار در این خانهها ساکن شده اند.
وی در پایان صحبت خود به دو نمونه از موارد اجاره خانههای عجیب در منطقه نواب ـ خوش اشاره کرد و گفت: یک خانه ۴۰ متری، ۲۲ سال ساخت و بدون هیچ امکاناتی ۴۰ میلیون تومان رهن با ۶۰۰ هزار تومان اجاره بها اعلام شده است. مورد عجیبتر یک زیرهم کف ۳۴ متری با ۲۵ سال ساخت است که ۱۰ میلیون تومان رهن با ۱۲۰۰۰۰۰ تومان اجاره اعلام شده است. این مبالغ زیاد در حالی است که خانهها قدیمی بوده و دارای هیچ امکاناتی نیستند.
سخن آخر
با چنین شرایط ترسناکی که بر وضعیت مسکن حاکم است، تصور کنید کارگری که عیال وار است و حقوق ماهیانه اش به سختی به ۲میلیون تومان میرسد؛ در حالی که محروم از بیمه و سایر خدمات اجتماعی است. او چطور قادر خواهد بود مسکنی ولو محقر تهیه کند به ویژه اینکه موج مهاجرت معکوس از درون شهر به حاشیه ها، قیمت خانه در آن مناطق را نیز افزایش داده است؟ با چنین وضعیتی کیفیت زندگی مردم روز به روز کاهش یافته و کلان شهرها به صورت مستمر، نابرابری و فقر را به مردم تحمیل میکنند.
این مافیا همون کسانی هستند که اجازه نمیدن روی خونه های خالی توی تهران مالیات بسته شه همون کسانی که بسازوبفروش های گنده هستن همون کسانی که تو نهادهای دولتی و خاصه مجلس نشستن
وگرنه چرا دولت نتونه مداخله موثر توی این بازار بی صحاب مسکن بکنه