تبعات و تاثیرات کار کودکان در مسئله کودکان کار و کودکان مدل، یکی است. شاید شرایط متفاوت باشد یعنی خانوادههای کودکان کار به دلیل فقر، آنها را وادار به کار کردن میکنند و در مدلینگ کودکان، عامل اصلی فقر نیست بلکه برداشتها و سبک زندگی و تفکر خانواده است که کودک را مجبور میکنند در فضای بزرگتر از سن خود حاضر شود، ولی نهایتاً نتیجه یکسان است، زیرا کودکان مجبور به تن دادن به کارهایی میشوند که با روح و جسم خود متناقض بوده و به اجبار و با فشارهای خانواده این کار را انجام میدهند.
دیدارنیوز ـ چند سالی است که شاهد حضور دختر و پسرهای خردسال در موضوع مدلینگ لباس هستیم. با گذری در شبکههای مدلینگ پوشاک میبینیم که حضور این قشر روز به روز در حال افزایش است و از قرار معلوم، نه تنها خانوادهها از بروز چنین اتفاقی جلوگیری نمیکنند که حتی بر شدت این موضوع هم دامن میزنند.
حال سوال اصلی این است که آیا این اتفاق میتواند در آینده کودک، تاثیرگذار باشد و در این میان، نقش خانوادهها چیست؟
محمداسماعیل سعیدی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با دیدارنیوز در خصوص بحث مدلینگ کودکان گفت: با وجود تحولاتی که در دنیا رخ داده و شیوههای جدیدی که اعمال شده، تشخیص برخی از موضوعات برای والدین، خانوادهها و جامعه سخت شده است و شاید آنها پس از گذشت چند سال، متوجه خسارت وارده شوند که بدون تردید تبعات سنگینی باید بابت آن پرداخت کنند که یکی از این معضلات، بحث مدلینگ کودکان است.
وی افزود: هر چقدر بتوانیم دنیای کودکان را به اقتضای سنشان و بر اساس ذائقه نیاز ترسیم کنیم و به بهبود فضاهایی که از لحاظ روحی، فکری و جسمی برای رشد کودکان مفید است کمک کنیم آنگاه میتوانیم بگوییم که به رسالت خود در قبال آنها عمل کردهایم.
سعیدی ادامه داد: هر تصمیمی که باعث شود کودک از فضای کودکانه خارج و به فضای متفاوت دیگری که هیچ سنخیتی با روح، جسم و فکرش ندارد وارد شود، نوعی استثمار تلقی میشود.
نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: علاوه بر این، در برخی از مهدهای کودک، شاهد آموزشهایی از جمله آموزش زبان خارجی و ارزشهای تخصصی و آموزشهای علمی هستیم که این آموزشها با سن کودک متناقض است و باعث میشود کودک ضربات آن را در سنین بالا ببیند.
وی با بیان اینکه کودک باید در کودکی بازی، بازیگوشی و شیطنت کند، افزود: برخی از والدین با تحمیل شرایطی خاص به کودک این فضا را از او میگیرند و سبب میشوند که این کودک در سنین بالاتر کارهایی را که در کودکی نتوانسته انجام دهد را از خود بروز دهد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: برخی از والدین برای اینکه کودک در آینده بتواند جهش علمی داشته باشد او را از سنین پایینتر تحت فشار قرار میدهند و مجبور به آموزش زبان و... میکنند. والدینی که قصد استعدادیابی فرزندشان را دارند میتوانند در مدارس مخصوص و با آموزشهای خاص این کار را انجام دهند نه اینکه جلوی کارهایی که مقتضای سن آنها هست را بگیرند.
وی تاکید کرد: فشارهایی که در سنین پایینتر به کودک وارد میشود نه تنها موجب رشد او نشده بلکه باعث جامعهگریزی در سنین نوجوانی و جوانی هم میشود.
سعیدی در پاسخ به اینکه چرا خانوادهها با توجه به اینکه میدانند در کشورمان، حرفه مدلینگ سرانجامی ندارد باز تمایل دارند که فرزندشان را در این حوزه وارد کنند، گفت: عوامل متعددی در این مسئله دخیل هستند. چشم و همچشمی یکی از این موارد است که خانوادهها برای اینکه بخواهند در جمع خود و فامیل از قافله عقب نمانند و به نوعی پُز داشتن فرزند مدل خود را بدهند اقدام به این کار میکنند. از طرفی ما نتوانستیم الگوهای مناسبی برای جامعه و خانوادهها ارائه دهیم تا آنها به جای پرداختن و ترغیب به الگوهای نامناسب به الگوهای بهتری توجه کنند. دلیل سوم این امر، مشهور شدن است که خانوادهها به دلیل اینکه هم فرزندانشان و هم به تبع آن، خودشان معروف شوند اقدام به این کار میکنند که این خود نیز دلایل دیگری از جمله مهاجرت در سالهای آینده میتواند داشته باشد.
سعیدی یادآور شد: برداشت بنده از دین این است که هر کاری که با مقتضیات و نیازهای روحی و جسمی کودکان مغایر باشد مکروه یا حرام است.
وی با بیان اینکه بنده مخالف مدل شدنکودکان هستم، افزود: ضرورت دارد که مجلس و مرکز پژوهشهای مجلس روی این موضوع کار کنند و از طرفی جا دارد که دستگاههای مسئول و مخصوصاً دستگاههایی که با فرهنگ مرتبط هستند این موضوع را جدی بگیرند.
سعیدی عنوان کرد: به لحاظ قانونی در حوزه حقوق کودکان، کمبود قانون نداریم و برای حمایت از حقوق آنها در مجلس نهم قوانین خوبی را تصویب کردیم.
نماینده مردم تبریز در پایان خاطرنشان کرد: تبعات و تاثیرات کار کودکان در مسئله کودکان کار و کودکان مدل، یکی است. شاید شرایط متفاوت باشد یعنی خانوادههای کودکان کار به دلیل فقر، آنها را وادار به کار کردن میکنند و در مدلینگ کودکان، عامل اصلی فقر نیست بلکه برداشتها و سبک زندگی و تفکر خانواده است که کودک را مجبور میکنند در فضای بزرگتر از سن خود حاضر شود، ولی نهایتاً نتیجه یکسان است، زیرا کودکان مجبور به تن دادن به کارهایی میشوند که با روح و جسم خود متناقض بوده و به اجبار و با فشارهای خانواده این کار را انجام میدهند.