عکس تزیینی است
دیدارنیوز - روانشناس فعال در حوزه مراقبت از کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی در مراکز بهزیستی می گوید: کودکان نگهداری شده در مراکز شبانه روزی چون در طول زندگی لطمه های زیادی دیده اند، به عنوان یک جمعیت شکننده نیاز به حمایت ها و برنامه ریزی های بیشتری دارند.
دکتر رضا رزاقی در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار ایرنا به تشریح چالش های مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست میپردازد. چالش هایی که می تواند به بروز آسیب های بیشتری در این کودکان منجر شود.
او در این گفت و گو از وجود عوامل زمینهساز بیشتر برای ابتلای این کودکان به اختلالات روانی، شکنندگی جمعیت کودکان ترخیص شده، ضرورت برنامهریزیها، لزوم آموزشهای والدگری به خانوادههای مراقب، منسوخ شدن توسعه مراکز نگهداری کودکان، دشواریهای نظارت روی این مراکز، نظارت اندک و عدم پیگیری وضعیت کودکانی که به فرزندخواندگی میروند، میگوید.
مشروح این گفت و گو را در ذیل می خوانید:
* آیا آنگونه که گفته می شود کودکان نگهداری شده در مراکز شبانهروزی بیش از همسالان خود در معرض آسیبهای اجتماعی و تحصیلی و اختلالات رفتاری قرار دارند؟ اگر اینطور است علت آن چیست؟
رزاقی: کودکانی که در مراکز نگهداری رشد میکنند به واسطه وجود سابقه لطمهها و ضربههای عمیق، جداییهایی که تجربه کردهاند و جابجاییهای متعدد و بی ثباتی در مراقبت (از یک خانه به یک خانه دیگر و از یک مرکز به مرکزی دیگر) و از همه مهم تر تجربه زندگی موسسهای، بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. این مسائل روی سیستم روانی کودک اثر می گذارد و معمولا این کودکان آمادگی بیشتری برای بروز مشکلات تحصیلی و رفتاری نشان میدهند.
* این آسیب ها چه تاثیری روی کودکان دارد؟
رزاقی: این مشکلات و آسیب ها میتواند به طور همه جانبه زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال عملکرد تحصیلی متوسط و پایین، عزت نفس این کودکان را تحت تاثیر قرار میدهد و این موضوع به همراه سایر عوامل میتواند زمینهساز مشکلات بیشتری شود. البته این مسائل خاص ایران نیست و یافتهها در کشورهای مختلف نشان داده است که میزان مشکلات و اختلالات تحت مراقبت بیش از کودکان در جمعیت عمومی است. این کودکان بطور بالقوه در معرض خطر بیشتری باشند.
* مهم ترین نقدی که بر حوزه چگونگی مراقبت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست وارد است، چیست؟
رزاقی: در سالهای گذشته تلاشهای فراوانی برای بهبود وضعیت این کودکان انجام گرفته است و دستاوردهای قابل توجهی نیز حاصل شده که تحول مهمی است اما برغم این دستاوردها، مهم ترین نقدی که بر حوزه مراقبت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست مطرح میشود تاکید بر مراقبتهای کلیشهای و موسسه ای از آنان است. باوجود اینکه تلاشهای فراوانی برای گسترش مراقبت های خانواده محور در ایران شده و تا حدودی نیز موفقیتهایی حاصل شده است اما هنوز علاقهمندی خاصی به مراقبتهای موسسهای و نگهداری این کودکان در مراکز شبانهروزی وجود دارد. این در حالی است نگهداری این کودکان در موسسات خود یک نوع کودک آزاری است و اغلب توصیه میشود که این نوع مراقبت باید آخرین گزینه باشد.
* منظور از مراقبت های کلیشه ای چیست و بجای آن چه حمایت هایی باید در حوزه مراقبت کودکان صورت گیرد؟
رزاقی: منظور از مراقبت های سنتی و کلیشهای، این است که حمایت از این کودکان فقط به حمایتهای مالی مانند پرداخت یارانه به مراکز و پرداخت امداد به خانوادههای مراقب آنان محدود شود اما نظارتهای حرفهای، نیازهای آموزشی مراقبین مانند فرزندپروری یا مدیریت خانواده به مراقبین و مهارتهای زندگی مستقل به نوجوانان در آستانه ترخیص در اولویت نباشد.
حتی حمایتهای بعد از فرزندخواندگی نیز آنچنان که باید، وجود ندارد، این حمایت ها در 6 ماه نخست فرزندخواندگی صورت می گیرد اما بعد از آن نظارتی نیست که بطور مثال زندگی فرزند در خانواده به چه شکل است و فرزندان کجا هستند و نظام رفاه کودک از سرانجام فرزندخوانده ها خبری ندارد و اصولا ساز و کاری برای آن تعریف نشده است.
* کودکان بعد از طی سن رشد، در چه سنی باید مراکز را ترک کنند و آیا سیستم رفاهی توانسته ساز و کاری فراهم سازد تا آنان پس از ترخیص، زندگی موفقی داشته باشند؟
رزاقی: کودکانی که به سن 18 سال می رسند باید مراکز نگهداری را ترک کنند البته خیلی اجباری برای این کار نیست، به ویژه دختران می توانند مدت طولانی تری در مراکز بمانند. اما فشار روی پسران بیشتر است که البته برای آنان هم ملاحظاتی وجود دارد و چندان سخت گرفته نمی شود. برای این کودکان شرایطی فراهم می شود تا مراکز را ترک کنند.
اما هنگامی که آنان مراکز نگهداری را ترک می کنند، اغلب مهارت لازم را برای مدیریت یک زندگی مستقل ندارند. این کودکان حمایت هایی که باید داشته باشند را ندارند و ظرفیت حمایت از آنان نیز خیلی محدود است.
حمایت های مالی از آنان بسیار کم است بطوریکه یک جوان را با 18 میلیون تومان - که البته در همه استان ها نیز این مبلغ پرداخت نمی شود - یا نهایتا 25 میلیون تومان راهی زندگی مستقل می کنند. روشن است که در شهری مانند تهران نمی توان با این پول از پس هزینه اجاره و دیگر هزینهها بر آمد. در نتیجه ممکن است چند کودک با هم یک خانه اجاره کنند و اگر شغلی نداشته باشند، چالش های بیشتری خواهند داشت. نوجوانی که وارد خانواده می شود و نزد بستگانش نگهداری می شود، پشتیبانی بیشتری دارند. اینها جمعیت شکننده هستند و احتمال بروز مسائل و مشکلات برای کودکان نگهداری شده در مراکز بعد از ترخیص وجود دارد.
* چه مشکلاتی ممکن است بعد از ترخیص برای این کودکان پیش بیاید؟
رزاقی: یکی از مشکلات می تواند ناشی از مهارتهای خود مراقبتی اندک آنها باشد، برای مثال اگر نوجوانی که تشخیص افسردگی گرفته و تحت درمان بوده و با کمک مراقبین خود درمان را ادامه میداده حالا پس از ترخیص و در زندگی مستقل چگونه به این نیازهای خود پاسخ میدهد و از خود مراقبت میکند؟ آیا درمان خود را ادامه میدهد، آیا حمایتهای پس از ترخیص این موضوعات را در برمیگیرد؟ اغلب پس از انتقال به زندگی مستقل ممکن است با چالشهای سلامت جنسی روبرو شوند و سلامت جنسی آنها به خطر بیفتد البته این مساله خاص ایران نیست و در تمام دنیا وضع به اینگونه است. اما آنچه اهمیت مییابد این است که خدمات زندگی مستقل برای این جوانان در ایران به خوبی تعریف نشده است.
* سیستم موجود چگونه میتواند این حوزه را بهتر مدیریت کند؟ راهکار چیست؟
رزاقی: سیستم حمایتی و مدیریتی از مراکز نگهداری کودکان باید باز تعریف شود. بطور مثال قبلا دفتر شبه خانواده در سازمان بهزیستی کشور وجود داشت که کارهای حوزه مراقبت و نگهداری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست را مدیریت می کرد اما اکنون این دفتر در حد یک گروه کارشناسی ذیل دفتر کودکان - که بیشتر به امور مهدهای کودک می پردازد - ادغام شده است.
* سیستم مراقبتی کودکان در کشورهای دیگر چگونه است؟
رزاقی: اکنون به توسعه مراکز نگهداری کودکان در کشورهای پیشرفته کمتر توجه میشود در حالی که در کشور ما هنوز بر مراقبتهای مرکز محور تإکید میشود. همچنان که گفته شد زندگی در این مراکز اغلب به عنوان زمینهساز کودک آزاری است چرا که کودکانی که زندگی موسسه ای دارند با محرومیتها و محدویتهای بیشتری رو به رو میشوند. مراکز نگهداری، رشد طبیعی کودکان را محدود می کند.
* اما گویا طرحی به تازگی در بهزیستی آغاز شده تا بجای توسعه مراکز، خانه هایی برای کودکان تهیه کنند.
رزاقی: من در جریان این طرح نیستم اما باید تلاش شود که این کودکان بیشتر درون خانواده نزد بستگانشان یا یک خانواده جایگزین نگهداری شوند. بیش از 600 مرکز نگهداری کودکان در ایران وجود دارد که قرار است تنها یک گروه (گروه ذیل دفتر امور کودکان در بهزیستی) آنها را مدیریت کنند و نظارت روی آنها دشوار است. بسیاری از اتفاقاتی که درون مراکز می افتند زندگی این کودکان را به طور منفی تحت تاثیر قرار میدهند.
* یعنی اصلا مراکز نگهداری در کشور نداشته باشیم؟
رزاقی: هم اکنون بیش از 600 مرکز نگهداری در کشور وجود دارد و برنامهریزی برای اینکه تعداد مراکز کاهش یابند، جدی نیست. بسیاری از کشورها، تعداد مراکز نگهداری را به حداقل رسانده اند. در ایران نیز شاید برای دو هزار کودک نیاز به مرکز داشته باشیم اما اینکه هم اکنون بیش از 10 هزار کودک در مراکز شبانه روزی باشند، رقم بالایی است. 16 هزار کودک نیز در خانواده ها تحت مراقبت هستند به این معنا که به جای خانواده خود، نزد بستگان یا خانواده جایگزین - با حکم دادگاه - رفته اند.
* شاید بودجه کافی برای اینکه کودکان به صورت خانواده محور مراقبت شوند، وجود ندارد؟
رزاقی: نگهداری یک کودک در مرکز نگهداری ماهانه بطور متوسط دو میلیون تومان هزینه دارد اما هزینه نگهداری همین کودک در خانواده به کمتر از نصف می رسد و مقرون به صرفه تر است ؛ علاوه بر آن کیفیت نگهداری نیز بهتر است.
البته سازمان بهزیستی کشور در این زمینه تلاش های فراوانی انجام داده بطوری که اکنون حدود 16 هزار کودک در خانواده، نگهداری میشوند و این اتفاق خوبی است اما از سوی دیگر تعداد مراکز نگهداری طی سال های اخیر رو به رشد بوده و تعداد کودکان نگهداری شده نیز طی این سال ها بیشتر می شود.
کودکان نگهداری شده در مراکز به واسطه لطمههایی که در زندگی خوردهاند، مستعد ابتلا به مسائل و مشکلات متعدد هستند و در عین حال نوع خدمات ارائه شده به آنان می تواند این مشکلات را تقلیل یا تشدید کند. لازم است رویکرد علمی و مبتنی بر پژوهش بر مدیریت این حوزه در مراقبت کودکان بیشتر جدی گرفته شود.
منبع: ایرنا / ۱۲ خرداد ۹۷