ترامپ بر این تصور است که ایران به کره شمالی شباهت دارد که از طرفی صحبت از مذاکره میکند و از سوی دیگر، رفتاری توهین آمیز را پیشه خود میسازد. با "میز" نمیتوان چنین آدمی را از تصمیمهاش منصرف ساخت، باید با ترفندی او را از سیاستی که در پیش گرفته، منصرف ساخت و ابزار را از دستش گرفت.
دیدارنیوزـ خط تماس اضطراری میان مسکو و واشنگتن (خط تلفن قرمز) در سال ۱۹۶۳ و پس از پایان یافتن بحران موشکی کوبا دایر شد. خط تماس اضطراری میان روسیه و آمریکا از این جهت بسیار داغ شد که دو کشور در آستانه جنگ قرار داشتند.
پیشنهاد اخیر حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس شورای اسلامی در خصوص دایر شدن "میز قرمز در عراق یا قطر" بین ایران و آمریکا یادآور خط تماس تلفنی موسوم به «خط ارتباطی بحران» یا «تلفن قرمز» میان رهبران آمریکا و اتحاد شوروی در زمان جنگ سرد است.
حشمت الله فلاحت پیشه در توئیتر خود نوشته است: «بالاترین مقامات ایران و آمریکا جنگ را رد کردهاند، اما بازیگران ثالثی برای ویران کردن بخش بزرگی از دنیا عجله دارند. باید یک میز قرمز در عراق یا قطر از مسولان دو طرف تشکیل شود. کار ویژه این میز مدیریت تنش است.»
البته طرح «خط ارتباطی بحران» بین مقامات ایران و ایالات متحده پیش از این نیز مطرح شده بود. در مهر ماه سال ۹۰ محمود احمدینژاد در مقام رئیسجمهور ایران و در یک نشست خبری در نیویورک از ایده برقراری یک «خط ارتباطی بحران» بین مقامات دو کشور استقبال کرده بود.
حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل آمریکا در گفتوگو با دیدارنیوز درباره پیشنهاد فلاحتپیشه(دایر شدن میز قرمز) گفت: ابتدا باید کاربرد میز مورد اشاره آقای فلاحتپیشه تشریح شود که دراین رابطه میتوان به "تلفن قرمز" اشاره کرد.
وی در ادامه اضافه کرد: تلفن قرمز به این معنا است که تشریفات دیپلماتیک کنار میرود و با یک تلفن مستقیم میتوان با عالیترین فرد مسئول مرتبط با موضوع به گفتگو پرداخت که این اتفاق در زمان شوروی سابق و "جنگ سرد" روی داد.
این تحلیلگر مسائل آمریکا اظهار داشت: کارکرد "تلفن قرمز" این بود که بین شوروی و آمریکا ارتباط مستقیمی برقرار میشد، به این معنا که نقش تلفنی را ایفا میکرد که برای کارهای فوری مانند تنش موشکی کوبا که به سمت جنگ جهانی سوم میرفت، جلوگیری به عمل آورد.
بهشتیپور در این خصوص تصریح کرد: معنای میزی که آقای فلاحتپیشه مورد پیشنهاد قرار داده، مشخص نیست و باید در این خصوص توضیح مفصلی دهد تا ابعاد آن روشن شود زیراکار آن نامفهوم است.
وی در این باره که "میزقرمز" میتواند در دنیایی که پیغامها از طریق توئیتر و فضای مجازی انتقال مییابد، سازوکار تلقی شود، توضیح داد: زمانی انتقال پیامها از طریق مصاحبههای اختصاصی خانم کریستین امانپور با روسایجمهور صورت میگرفت که به آن، نوعی "دیپلماسی خبرنگاری" گفته میشد. امروز هم فضای مجازی برای انتقال نظرات، یک وسیله به حساب میآید و کار را نسبت به گذشته راحتتر کرده است.
این تحلیلگر مسائل آمریکا در اینباره که با انتقال پیام توسط فضای مجازی، نیتها قابل فهم نخواهد بود، بنابراین مانع برخورد هم نمیشود، بیان کرد: افراد دارای دو سیاست اعلانی و اعمالی هستند. سیاست اعلانی آن است که به طور رسمی کارها مطرح میشود، مانند توئیت دوشنبه صبح ترامپ که نوشته بود «اگر ایران قصد جنگ دارد، رسما کارش تمام است» که تعبیر تهدیدآمیزی علیه ایران از آن به ذهن میرسد، زیرا بین ایرانیان و حکومت ایران، تفکیکی قائل نشده است، این تهدید با چیزی که مورد نظر آقای فلاحتپیشه است، تفاوت دارد. او معتقد است در شرایط بحرانی اگر مشکلی پیش آمد به صورت فوری، یکسری هماهنگیها صورت گیرد.
بهشتی پور در ادامه یادآور شد: در دورانی که آقای کری وزیر امور خارجه آمریکا بود ملوانان آمریکایی در اثر یک اشتباه به مرز آبی ایران ورود پیدا کردند که توسط گشتیهای سپاه دستگیر شدند، بلافاصله جان کری به آقای ظریف زنگ زد و ظریف هم با ستاد فرماندهی کل قوا هماهنگیهای لازم را انجام داد و این مسئله قبل از تبدیل شدن به بحران، حل و فصل شد، دلیل رفع این موضوع، انجام مذاکرات قبلی بابت برجام توسط کری و ظریف بود. منظور این است که تماس، زمانی صورت میگیرد که مداکراتی در حال انجام باشد.
وی دراینباره خاطرنشان کرد: در دوران کنونی آقای پمپئو یا هر مقام دیگر آمریکایی با آقای ظریف هیچ تماس تلفنی ندارند که اگر چنین بود خیلی از مسائل برطرف میشد، اما در حال حاضر، شبکههای اجتماعی وسیلهای برای انتقال پیام شده است، منتها نقش میز قرمز یا تلفن قرمز در اینجا کارآیی ندارد، زیرا زمانی میتوان از آن استفاده کرد که احتمال بروز خطری مانند جنگ به وجود آید تا برای حل آن دست به اقدامی زنند.
این تحلیلگر مسائل آمریکا افزود: نقش شبکههای اجتماعی در شکل دادن به روابط بینالملل، بسیار تاثیرات فوری و عینی دارد که مجدد تاکید میکنم اینها جنبه سیاست اعلانی است و قرار نیست سیاست اعمالی، توئیت شود.
بهشتیپور در اینباره که ترامپ درصدد است تا با ایران درشرایط بحرانی به مذاکره نشیند، بنابراین "میزقرمز" میتواند به عنوان ترمزی بابت نرسیدن به آن وضعیت باشد، ابراز کرد: این تحلیل را قبول ندارم، زیرا اصولا ترامپ بازرگانی است که با نگاه تجارت پیشگی تلاش دارد به موقع چانه زنی کند و نقش پلیس خوب را به اجرا درآورد، بنابراین با یک آدم حرفهای بازرگان نه یک سیاستمدار روبرو هستیم. ترامپ در چند روز گذشته مصاحبهای با شبکه فاکس نیوز کرده بود که در آن مطرح ساخت «قصد جنگ با ایران را ندارد و تنها میخواهد تا سلاح هستهای نداشته باشند» اگر این جمله با توئیت روز دوشنبه که مورد اشاره قرار گرفت، مقایسه کنیم نشان میدهد که او بازیگری است که با دست پیش و با پا پس میزند.
وی در ادامه بیان داشت: ترامپ براین تصور است که ایران به کره شمالی شباهت دارد که از طرفی صحبت ازمذاکره میکند، از سوی دیگر رفتاری توهین آمیز را پیشه خود میسازد، با "میز" نمیتوان چنین آدمی را از تصمیمهاش منصرف ساخت، باید با ترفندی او را از سیاستی که در پیش گرفته، منصرف ساخت و ابزار را از دستش گرفت.
این تحلیگر مسائل آمریکا بیان کرد: تحریم، ابزار در اختیار ترامپ است که درصدد برآمده تا به این وسیله، نارضایتی داخلی در ایران به وجود آورد و دولت را برای نشستن پای میز مذاکره اجبار سازد، داخل چنین مذاکرهای تسلیم است و توافقی دیده نمیشود، زیرا دولت ترامپ میداند که طبق برجام راههای دستیابی ایران به بمب اتم کاملا بسته شده و آژانس با محدودیتها و کنترلها برآن نظارت دارد.
بهشتیپور در ادامه گفت: ترامپ به دنبال تغییر حکومت ایران است و در صورتی که در این رابطه موفق نشد، تغییر رفتار ایران را مدنظر دارد، به این معنا که ایران تسلیم ایالات متحده آمریکا شود؛ بنابراین میز و تلفن، رفتار آمریکا را تغییر نخواهد داد، تنها باید ترامپ متوجه شود ابزار تحریم را از دست داده و آنهم در شرایطی اتفاق میافتد که وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود، درواقع دولت به پشتیبانی ملت نیاز دارد و زمانی این اتفاق میافتد که از مشکلات آنها به لحاظ اقتصادی کم شود.