شهروند شدن و شهروند خوب بودن یک فرهنگ است که هم نیاز به آموختن دارد و هم زمان زیادی را میطلبد. رعایت حقوق شهروندی منوط است به شناسایی این حقوق در جامعه، چگونگی عمل به آنها و نحوهی تضمین اجرایی شدن آنها. در این صورت است که رعایت حقوق شهروندی، عاملی در جهت فراهم سازی زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی خواهد شد.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: وقتی اتیکت شهروندی به پیشانی افراد زده میشود، یعنی باید منتظر حقوقی در پی این اتیکت بود. افرادی که در یک شهر زندگی میکنند در حقیقت به عنوان شهروندان آن شهر به حساب میآیند و برای اینکه بتوانند زندگی آرام و راحتی داشته باشند نیاز به حقوقی دارند.
شهروندی، مفهوم جذابی است و عموم مردم در جامعه مدرن از آن بهره میبرند. گروههای فکری و سیاسی نیز همواره تلاش دارند از زبان شهروندی برای حمایت از سیاستهای خود بهرهبرداری کنند. برای اینکه شهروندی دارای مفهوم واقعی باشد، شهروندان باید بر مبنای معیارهای عینی و شفاف مورد قضاوت قرار گیرند و در ادامه نیز حقوق متعدد آنها مورد توجه قرار گیرد. موقعیت شهروندی به یک حس عضویت داشتن در یک جامعه گسترده دلالت دارد. این موقعیت، کمکی را که یک فرد خاص به آن جامعه میکند، میپذیرد و به او استقلال میدهد. این استقلال در مجموعهای از حقوق انعکاس پیدا میکند که هر چند از نظر محتوی در زمانها و مکانهای مختلف متفاوتاند لیکن همیشه بر پذیرش کارگزاری و فاعلیت سیاسی دارندگان آن حقوق دخالت دارند. میتوان گفت که شهروندی، موقعیتی است که فرد با برخورداری از آن میتواند در یک جامعه سیاسی، اخلاقی شده و زندگی خود را بر اساس وابستگیهای متقابل و بر اساس موازین و تعادل حقوق و مسئولیتهای اجتماعی ساماندهی کند.
حقوق شهروندی؟!
انسان موجودی اجتماعی است و برای زندگی کردن در اجتماع باید به اصول اولیه آن پایبند باشد. حقوق شهروندی، یکی از این اصول است که در صورت فراموشی یا غفلت از آن، کل جامعه دچار خسران شده و به هدف متعالی خود نمیرسد.
مفهوم حقوق بشر اغلب در کنار دو مفهوم «حقوق اساسی» و «حقوق شهروندی» مطرح میشود. این سه مفهوم، گاه مترادف و جانشین یکدیگر به کار میروند اما در تفکیک مفهومی، مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سهگانه و دلالت موضوعی وجود دارد. میتوان گفت حقوق شهروندی، آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل ملی به خود میگیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود.
به طور کلی حقوق شهروندی را میتوان «مجموعه قواعد حاکم بر روابط اشخاص در جامعه شهری» تعریف نمود. نکته قابل توجه این است که حقوق شهروندی به افرادی تعلق مییابد که «تابعیت» یک کشور را داشته باشند. همچنین باید افزود که حقوق شهروندی، به تابعان یک کشور فارغ از رنگ، قومیت، نژاد، دین و طبقهشان تعلق مییابد. حقوق شهروندی یک اصل است که باید برای حفظ جامعه رعایت شود و بدون رعایت آن نمیشود به یک جامعه ایدهآل رسید. حقوق شهروندی مفهوم نسبتاً وسیعی است که شامل حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فردی است که چگونگی روابط مردم و دولت و مؤسسات شهری و حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر را تنظیم میکند که منشعب از حقوق اساسی در چارچوب قانون اساسی کشور است.
در واقع حقوق شهروندی، آمیختهای است از وظایف و مسئولیتهای شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن حقوق برعهده مدیران شهری (شهرداری)، دولت یا بهطور کلی قوای حاکم است. به مجموعه این حقوق و مسئولیتها، «حقوق شهروندی» اطلاق میشود.
حقوق شهروندی یک مفهوم نسبتاً وسیعی است که شامل حقوق سیاسی و غیرسیاسی (حقوق مدنی و بهره مندیهای فردی و اجتماعی که دارای صبغه سیاسی نیستند) می شود. از این رو میتوان گفت که حقوق شهروندی شامل هر سه نسل حقوق بشری که در سطح دکترین مطرح شدهاند می شود. این سه نسل شامل حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حقوق همبستگی هستند.
اهمیت حقوق شهروندی
اهمیت حقوق شهروندی تا به حدی است که رابطه نزدیکی با جایگاه حاکمیت پیدا می کند. در جوامعی که افراد به حقوق و تکالیف خود آگاهی داشته باشند و حریم همدیگر را رعایت کنند آن جوامع از استحکام و مشروعیت بیشتری برخوردارند و البته در جوامعی که حاکمان نماینده واقعی مردم باشند و مسئولان با شایستگی و لیاقت بر مسند قدرت تکیه زده باشند در راه تبیین و رعایت حقوق شهروندان گام بر خواهند داشت، در غیر این صورت است که توجهی به این امر مهم نخواهند کرد.
شهروند شدن و شهروند خوب بودن یک فرهنگ است که هم نیاز به آموختن دارد و هم زمان زیادی را می طلبد. رعایت حقوق شهروندی منوط است به شناسایی این حقوق در جامعه، چگونگی عمل به آنها و نحوه تضمین اجرایی شدن آنها. در این صورت است که رعایت حقوق شهروندی عاملی در جهت فراهم سازی زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی خواهد شد.
ترویج حقوق شهروندی
مقوله شهروندی وقتی تحقق مییابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و همچنین به فرصتهای مورد نظر زندگی از حیث اقتصادی و اجتماعی، دسترسی آسان داشته باشند. ضمن اینکه شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه در حوزههای مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیتهایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم بر عهده میگیرند و شناخت این حقوق و تکالیف، نقش مؤثری در ارتقاء شهروندی و ایجاد جامعهای بر اساس نظم و عدالت دارد.
آموزش حقوق شهروندی نکتهای مهم و حائز اهمیت است که باید از همان دوران کودکی برای آن همت گماشت تا در جامعه، نهادینه شود. باید حقوق شهروندی را در تمام ارکان زندگی خود پیاده کنیم تا جامعهای سالم داشته باشیم. آموزش در حقوق شهروندی بسیار به ارتقای این امر کمک میکند.
افراد با آموزش در مورد این حقوق، اصول فطری خود را با تکنیکهای روزآمدتر و ابزار جدیدتر عملیاتی میکنند. غالبا حقوق شهروندی اجرا میشود و در موارد عدم اجرا نیز ضمانت اجرای قانونی وجود دارد و با متخلفین برخورد قانونی میشود. نقش رسانهها به خصوص در عرصه اطلاعرسانی همگانی و عمومی در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. بنابراین باید با آموزش حقوق شهروندی به کودکان و حتی بزرگسالان نسبت به این قضیه ایجاد حساسیت کرد تا جامعهای سالم و به دور از ناهنجاریها داشته باشیم.
حقوق شهروندی در ایران
تا قبل از این در ایران، شهروندی تنها از منظر شهر و شهرنشینی مطرح میگردید و شهروندی در قالب رابطه متقابل یک شهرنشین با شهر و مدیران شهری و شهرداری دیده میشد و حقوق شهروندی را در گرو تصویب نقشه جامع شهر میدیدند.
اما استفاده از واژه شهروند و شهروندی یا حقوق شهروندی در سالهای اخیر در میان حقوقدانان و مجامع قانونی تعریف جدیدی پیدا کرده است. در سال ۸۳ قانونی با عنوان «احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی» به تصویب مجلس رسید و به نام «بخشنامه حقوق شهروندی» در قوه قضائیه، در دستور کار واحدها قرار گرفت. رئوس مهم این قانون درباره نحوه بازداشت و بازجویی و منع شکنجه و رفتار با متهمان توسط ضابطین و مجریان قضایی بود.
امروزه اغلب افراد در محیطهای شهری زندگی میکنند و آنچه مسلم است این است که در فضای زندگی شهری، رفع نیازها از طریق تعاملات متقابل افراد با یکدیگر صورت میپذیرد. لذا آنچه در روند این نوع زندگی ضروری به نظر میرسد، قاعدهمند ساختن روابط افراد در جامعهی شهری به جهت جلوگیری از هرجومرج و بیثباتی در جامعه است. با توجه به بررسیهای انجام شده، به نظر میرسد که توصیف کمی و آماری از وضعیت حقوق شهروندی در ایران صورت نگرفته است، لذا نمیتوان در این رابطه پا را فراتر از برخی گمانهزنیها گذاشت و نظریهای علمی بیان کرد.
در دولت یازدهم منشور حقوق شهروندی تهیه شد و حتی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی مشخص شد، اما تا به امروز شاهد رعایت آن بندهای قانونی نبودهایم. در هیچکدام از مراحل جامعه پذیری در کشور، حقوق شهروندی مورد توجه قرار نگرفته است و این امر بخصوص در نظام آموزشی ما مورد غفلت جدی واقع شده است.
مسئولین نیز به نهادهای مدنی به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل نهادینه شدن و تقویت حقوق شهروندی، به دیده مزاحم مینگرند و در مجموع به عقیده برخی کارشناسان، نظام آموزشی سربازخانه ای و عدم اعتقاد به کارکرد نهادهای مدنی از جمله عوامل عقب افتادن شکل گیری حقوق شهروندانی در کشور است. تاکنون اقدام موثری در این خصوص و در جهت بالا بردن فرهنگ عمومی و تبیین حقوق شهروندی صورت نگرفته است.
تا زمانی که حقوق شهروندی به درستی تبیین و آموزش داده نشود، شکی نیست که زندگی در شهرها آرامش و سلامت لازم را نخواهد داشت.