برایان هوک، مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در یادداشتی در روزنامه نیویورک تایمز ادعا کرده مردم ایران برای نیل به صلح و آزادی و حقوق انسانی، راهی جز تحمل تحریمها ندارند و حکومت ایران باید تغییر رویه بدهد تا به کشوری بهنجار تبدیل شود. تحریمهایی که در ادامه، شدیدتر خواهد شد. وی از احتمال وضع تحریمهای تازه و اعمال فشارهای نفتی بیشتر بر ایران خبر داد و مدعی شد بنا دارند فروش نفت ایران را به صفر برسانند.
دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: برایان هوک، مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا، طی یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز که همزمان با قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست «سازمانهای تروریستی خارجی» منتشر شده، مینویسد ایران باید با آمریکا مصالحه کند.
مروری بر گفتههای اخیر وی یادآور تکرار مکررات است و پیشتر نیز بارها و بارها به انحاء مختلف بدانها اشاره شده است. روشی که برایان هوک در پیش گرفته است را میتوان «اثر گمراه کننده حقیقت» دانست که در واقع بر پایه نوعی اخلال در روان انسان است و تکرار را هم پایه حقیقت قلمداد میکند.
تکرار، باورپذیری مسائل را بالا میبرد و به تعبیر دیگر، همان عاملی است که باورپذیری خبرهای کذب را ممکن میکند. تکرار را میتوان از جمله اجزای اصلی پروپاگاندای سیاسی نیز قلمداد کرد و سخنان و ادعاهای برایان هوک به نوعی پروپاگاندای سیاه است.
برایان هوک همانند سایر دولتمردان آمریکایی بیان کرده حکومت ایران دچار فساد و سوء مدیریت داخلی است و به علاوه، دست به اقدامات تفرقهانگیز خارجی میزند. همچنین وی به تبعیت از سردمداران کاخ سفید ادعا میکند شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران، عامل ناامنی و جنگ در لبنان، سوریه، عراق، افغانستان، بحرین و یمن هستند.
آنها این ادعاها را آنقدر تکرار و تکرار میکنند که سایرین بپذیرند و زمانی که چونان اصلی مسلّم پذیرفته شد، حکومت ایران چاره و راه مفری ندارد جز آنکه تغییر رفتار بدهد و یا دلیل و مدرک بیاورد تا از اتهامات وارده، خود را مبرا سازد؛ و این حالت، خلاف اصول قطعی حقوقی است که البینه علی المدعی؛ در این حالت جای مدعی و مدعی علیه عوض شده است. به جای اینکه آمریکاییها برای ادعایشان دلیل و بینه اقامه کنند این متهم است که باید سند و مدرک ارائه کند تا از مظان اتهام خارج شود.
این رویه آمریکاییها مسبوق به سابقه است. آنها قبل از حمله به عراق در سال ۸۱ یکی از علل اصلی جنگ را وجود سلاحهای کشتار جمعی عراق عنوان کرده بودند و ادعا داشتند عراق دارای زرادخانه عظیمی از جنگ افزارهای شیمیائی، میکروبی و حتی هستهای است. همچنین از عراق به عنوان تهدیدی برای همپیمانان غربی مثل عربستان و اسرائیل و خطری برای محمولههای نفتی خلیج فارس و ثبات خاورمیانه یاد میکردند. پس از اشغال عراق، هیچ نوع سلاح کشتار جمعی به دست نیامد و در نهایت تونی بلر نخستوزیر انگلیس در دسامبر ۲۰۰۹ در فراری رو به جلو گفت که او هنوز بر این باور است که ساقط کردن صدام حسین، فارغ از اینکه وی دارای سلاحهای کشتار جمعی بوده است یا خیر کار درستی بوده است.
روشی که آمریکاییها برای متقاعد کردن جامعه بینالملل در مورد عراق پیاده کردند نمونه عینی از پروپاگاندای سیاه بود و اکنون همین رویه را با در اختیار داشتن امپراتوری رسانهای در مورد جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتهاند.
بسیاری از قسمتهای یادداشت برایان هوک در روزنامه نیویورک تایمز، جدای از اینکه آیا این ادعاها واهی است یا واقعی، دخالت در امور داخلی ایران است. وی در قسمتی از یادداشت آورده است:
ـ انقلاب موفق نشده وعدههای آیتالله خمینی و انقلابیون سال ۵۷ را در مورد عدالت و رفاه به مرحله اجرا درآورد.
ـ حکومت فعلی ایران امروزه با فشار، فساد و سوءمدیریت داخلی شناخته میشود.
ـ میلیاردها دلاری که با عنوان «خیریه» پرداخت شده بهدست آیتالله خامنهای رسیده است.
ـ سپاه پاسداران ایران به «دولت در دولت» تبدیل شده و کنترل بخشهای گستردهای از اقتصاد را در دست گرفته است.
ـ آیا اکنون وقت آن نشده که دولت ایران ۴۰ سال سوءمدیریت و شکست را پشت سر بگذارد؟ آیا وقت آن نشده از سیاستی که به جدایی مردم ایران و مردم آمریکا از سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) انجامیده، دست بردارد؟
ـ ایران باید از حرکت در مسیر دستیابی به سلاح هستهای خودداری کند، آزمایش موشکهای بالیستیک را متوقف کند، دست از حمایت از گروههای نیابتی تروریستی بردارد و به بازداشت خودسرانه شهروندان دوتابعیتی پایان دهد.
ـ حکومت ایران باید پول خود را هزینه مردم ایران کند و نه حمایت از دیکتاتورها، تروریستها، موشکها و شبهنظامیان.
بخش دیگری از یادداشت برایان هوک بر اساس پروپاگاندای سیاسی است و صرفا ادعاهایی است که از سوی آمریکاییها بارها و بارها تکرار شده است بدون توجه به واقعیات و یا اینکه دلیلی مستند بر آن ارائه کنند. وی چنین نوشته است:
ـ حکومت فعلی ایران امروزه با اقدامات هولناک و تفرقهانگیز خارجی شناخته میشود.
ـ حکومت ایران از طریق شبهنظامیان شیعه مورد حمایتش به خشونت و مرگ در لبنان، سوریه، عراق، افغانستان، یمن و فرای آن، دامن زدهاست و حمایت ایران از حزبالله لبنان و حماس نیز به حملات مرگبار مرزی به اسرائیل انجامیده است.
ـ اگر کشورهای دیگر نخواهند حکومت ایران را به رعایت استانداردهای عرفی در سراسر جهان مجبور کنند، خشونتهای جمهوری اسلامی در خارج از مرزها و فشارها در داخل مرزها افزایش پیدا خواهد کرد.
پس از ادعاهایی که برایان هوک مطرح کرده طبق روال معمول با جملاتی زیبا و فریبنده و بر اساس سیاست carrot and stick یا همان چماق و هویج وعدههایی داده است. وی میگوید:
ـ مردم ایران و آمریکا باید روابط دیپلماتیک داشته باشند. اندیشمندان آمریکایی روزی که بهزودی فرا خواهد رسید میتوانند به حل مشکلات ایران مانند آلودگی هوای تهران، خانهسازی در پی زمینلرزه، کمکهای پزشکی به رزمندگان جنگ با عراق و یا مشکلاتی مانند دریاچه ارومیه و نظیر آن یاری برسانند.
ـ آمریکا آماده تعامل با دولت ایران، بر اساس احترام متقابل و دستیابی به منافع مشترک است.
ـ صلح، حقوق و آزادی حق مردم ایران است.
ـ آمریکا از صدای مردم ایران که مدتها نادیده گرفته شده بود حمایت میکند و بقیه کشورها هم باید به این تلاش بپیوندند.
وی دستیابی به وعدههای داده شده را منوط به تغییر رفتار حکومت ایران دانسته است و فشارهایی را که ایالات متحده به دولت و ملت ایران وارد میسازد را تنها راه آزادی ملت ایران میداند و بدین وسیله سعی دارد تحریمهای ضد انسانی دولت آمریکا علیه ایران را موجه جلوه دهد. در واقع سعی دارد توپ را به زمین ایران بیندازد. منتهی سابقه آمریکاییها در ایران با شعارهای فریبندهای چون صلح، حقوق و آزادی مردم ایران که از آن دم میزنند، منافات دارد؛ کما اینکه آنچه در افغانستان و عراق امروزه وجود دارد با دنیایی که برایان هوک برای ایرانیان ترسیم کرده فرسنگها فاصله دارد.