
مگر نبی مکرم اسلام (ص) که همگان مدعی پیروی از او هستیم نفرمود که «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»، پس چرا روزانه حجم فراوانی از تخریبها و تهمتها را تولید کرده و یا برای دیگران ارسال میکنیم؟ آیا هیچگاه به این موضوع اندیشیده ایم که حاصل این بی اخلاقی ها، تربیت نسلی بی اخلاق است که در نظر آنان، رویه اصلی حاکم بر جامعه یعنی همین منوال غلط و اینگونه است که پایه ریزی غلطی در جامعه شکل میگیرد.
دیدارنیوزـ محمد مهدی تولایی: یکی از اهداف بزرگداشت مناسبتها و روزهای تاریخی، یادآوری این موضوع است که در تمامی این وقایع، درسها و نکتههایی نهفته است که انسانها میتوانند با تامل در آنها، زندگی بهتر و با معناتری برای خود و دیگران بسازند. صرف نامگذاری و عدم توجه به ماهیت و نهفتههای رخدادهای تاریخی، هیچگونه عایدی مناسبی در پی نخواهد داشت و تاثیری بر بهینه شدن روزگار آتی نخواهد داشت، اما توجه واقعی و تامل دقیق در رخدادها و درس آموزی از آنها منجر به بهبود مسیر زندگی خواهد شد.
بعثت نبی مکرم اسلام (ص) یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین رخدادهای واقعه در طول دوران زندگانی بشریت است که میتوان جهان را به دو بخش قبل از بعثت رسول اعظم (ص) و پس از آن تقسیم کرد؛ چراکه دینی به منصه ظهور رسید که کاملترین دین آسمانی بود و به گفته پیام آور آن، برای تکامل مکارم اخلاق بود.
بعثت یعنی برانگیختگی، یعنی به کمال رسیدن ظرفیت انسانیت، یعنی آنکه انسان میتواند به کمال انسانیت برسد؛ گویی که ظرفیت تمام عالم در پیمانه انسان قابل جایگیری است و اراده او در طول اراده رب الارباب قرار گرفته است. بعثت یعنی آنکه انسان میتواند با کاربست مکارم اخلاق، رتبه خود را فراتر از تمامی موجودات و والاتر از تمامی مخلوقات قرار دهد و به نحوی به موجودات عالم بنگرد که گویی ذرهای در میان ذرات عالم است.
خداوند متعال با اقدام خود مبنی بر مبعوث نمودن یک انسان از میان انسانها برای مقام پیام آوری، اراده کرده است که به همگان بفهماند ظرفیت هم کلامی با خالق را دارند؛ به شرطی که به ابعاد وجودی خود پی ببرند و اخلاقیات را در وجودشان به حد اعلی برسانند. بایزید بسطامی میگوید: «اگر همه عالم را یعنی ملک و ملکوت عالی و دانی و ازل و ابد عالم را در یک زاویه از زوایای قلب من در یک گوشه از قلب من بگذارند و جا بدهند من احساسش نمیکنم یعنی آنچنان قلب من وسیع است که همه عالم در قلب من مثل یک ارزن و مثل یک دانه کوچکی است در بیابان.»
در حدیث قدسی آمده است که خداوند متعال میفرماید: «یابن آدم اطعنی اجعلک مثلی» (ای فرزند آدم، مرا اطاعت کن تا تو را همانند خودم قرار دهم)، از این روایت برمی آید که انسان اگر اراده کند میتواند همانند خداوند بشود و جامعه خویش را نیز خدایی کند، چراکه ظرفیت انسان، اگر به فعلیت برسد آنچنان وسیع است که تمامی عوالم وجود را میتواند در برگیرد.
به نظر میرسد امروز و پس از گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از بعثت نبی مکرم اسلام (ص)، جامعه اسلامی و به ویژه ایران اسلامی نیازمند یک برانگیختگی اخلاقی با نگاه و الگوگیری از آموزههای بعثت رسول معظم (ص) است. متاسفانه با گذشت زمان و طی شدن ایام، روز به روز توجه به اخلاق و اخلاقیات در کشورمان و در رفتارهای ایرانیان رنگ میبازد و بی اخلاقی به رویه تبدیل میشود.
با نگاهی به اخبار منتشره و مطالب انعکاس یافته در رسانههای حقیقی و مجازی و توجه به رفتارهای روزمره ایرانیان، مشاهده میشود که غلبه با مطالب کذب و اتهام گونه است و افراد بسیاری درصدد تخریب دیگران هستند؛ دیگرانی که از رقبای سیاسی تا اقوام نزدیک را در برمی گیرد و منجر به گسترش بی اخلاقی در جامعه میشود.
مگر نبی مکرم اسلام (ص) که همگان مدعی پیروی از او هستیم نفرمود که «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»، پس چرا روزانه حجم فراوانی از تخریبها و تهمتها را تولید کرده و یا برای دیگران ارسال میکنیم؟ آیا هیچگاه به این موضوع اندیشیده ایم که حاصل این بی اخلاقی ها، تربیت نسلی بی اخلاق است که در نظر آنان، رویه اصلی حاکم بر جامعه یعنی همین منوال غلط و اینگونه است که پایه ریزی غلطی در جامعه شکل میگیرد.
گسترش بی اعتمادی میان مردم و مسئولان و همچنین در بین یکایک افراد جامعه، یکی از نتایج گسترش رویه اتهام زنیهای بی پایه و نشر تهمت و ترویج مطالب کذب است و در نتیجه منجر به فروپاشی اخلاقی جامعه میشود. چه بسیارند افرادی که در چنین فضایی مورد هجمه قرار میگیرند و امکان دفاع از خویش ندارند و آبروی آنها که حرمتش از خانه خدا بالاتر است بازیچه مغرضان قرار میگیرد.
جامعه ایران و یکایک ایرانیان، نیاز به برانگیختگی دارند، برانگیختگی برای بازگشت به کمال انسانیت و پیاده سازی عملی اصول اخلاقی، باشد که چنین شود.