نعمتالله فاضلی، استاد دانشگاه در گفتگو با "دیدارنیوز" به لزوم نقد دانشگاه و دانشگاهیان میپردازد؛
دیدارنیوز– رسول شکوهی: نقد در هر حوزهای راهگشاست و اگر درهای نقد و نقادی بسته شود بدون شک نتیجه آن انسداد است و تولیدی حاصل نمیشود. دانشگاه به عنوان یکی از اصلی ترین نهادهای تولید علم در کشور، علاوه بر نقشی که در حوزه علم دارد، در مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز تاثیرگذار است.
تاثیری که دانشجویان و اساتید در جامعه میگذارند غیر قابل انکار است اما این گروه نیز نباید از نقد مستثنی شوند. ادبیات نقد نیز از جمله مسائلی است که باید به آن توجه کرد. برخی وقتی نام نقد و نقادی میآید به یاد مسعود فراستی و ادبیات خاصی که او در نقدهایش درباره فیلمها بکار میبرد میافتند، ادبیاتی که شاید از دل اجتماع بیرون آمده و خود را در این شکل نشان داده است.
هنوز یک معیار مشخص برای نقد و ادبیات آن وجود ندارد و همین مساله باعث شده هر بار که باب این موضوع باز میشود واکنشها به آن نیز زیاد شود.
چندی پیش این مساله در بین جامعهشناسان نیز کمی تا قسمتی جنجالی شد. نعمتالله فاضلی از جامعهشناسان و استادان دانشگاه در اظهار نظری که شرح آن در ادامه خواهد آمد به نقد دانشگاه و استادان دانشگاه پرداخت و با ادبیاتی خاص به سراغ این موضوع رفت. این موضوع باعث شد که حواشی مختلفی پیرامون آن شکل بگیرد و واکنشهایی به صحبتهای فاضلی به وجود بیاید. همین مساله باعث شد که به سراغ او بروم. جدای از اینکه درباره این حواشی پیش آمده صحبت کردیم بحثهای مختلفی نیز به وجود آمد.
این اتفاق، بهانه خوبی شد برای طرح دو موضوع مهم. یک اینکه بار دیگر دانشگاهیان به سراغ نقد خود رفته و شاهد یک نقد درون گفتمانی و درون سازمانی باشیم. موضوع دوم هم این است که مبانی نقد و نوع مواجهه با آن را باز هم مرور کنیم و به چکش کاری آن ادامه دهیم.
چندی پیش مراسمی برای نکوداشت دکتر مهرمحمدی از اساتید برجسته حوزه تعلیم و تربیت در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد و در این مراسم بیش از ۳۰۰ نفر از استادان و دانشجویان رشتههای مختلف حضور داشتند. سخنرانان مختلفی در این مراسم صحبت کردند که یکی از آنها نعمتالله فاضلی بود.
از فاضلی درباره ایده اصلی صحبتهایش پرسیدم. او به این نکته اشاره کرد که مباحث مطرح شده در این سخنرانی، بیان موقعیت دانشگاه بوده و سابقه طولانی دارد. همچنین خود وی در دانشگاه الزهرا(س) و دانشگاه قزوین به این موضوع پرداخته بود.
فاضلی در این باره گفت: «تلاش کردم با تکیه بر بحثهای نظری و دادههای تجربی به این مسأله تأکید کنم که ما از نظر الگوی استادی، دچار بحران چالشهای جدی هستیم. تلاش من بر این بود که بیان کنم چگونه موقعیت نهادی دانشگاه، قوانین، مقررات، فضای حاکم بر دانشگاه و نظام آموزش عالی به گونه ای شده که اجازه نمیدهد بحث منش استادی و انسان آکادمیک و هویت آکادمیک در نظام آموزش عالی ما شکل بگیرد. یکی از مشکلات ما نادیده گرفتن همین منش است».
برخی این نگاه فاضلی را مورد نقد قرار داده و او را در مقابل استادان دانشگاه قرار داده و همچنین او را به فردگرایی متهم می کنند. فاضلی به صورت جدی این اتهام را رد میکند و دیدگاههای خود را عکس این موضوع میداند. او خود را یکی از منتقدین تقلیل گراییهایی روانشناختی و فردگرایانه میداند و معتقد است که در این سخنرانی نیز به هیچ وجه وارد این بحث نشده است.
او در این باره گفت: «اتفاقاً در همین سخنرانی درباره سیستم، مقررات، محیط نهادی و اکوسیستم آموزش عالی صحبت کردم. اینکه چگونه منش، تربیت و ارزشهای اخلاقی نادیده گرفته شدهاند. مسئله فردی نیست، بلکه فرهنگ دانشگاهی است که به حاشیه رانده شده است. البته در این سخنرانی و سخنرانیهای قبلی بر این نکته تأکید کردهام که باید بر عاملیت هم توجه شود».
او در این بحث به دو عامل مهم اشاره کرد. فاضلی بر این باور است که فرهنگ دانشگاهی ما موانع زیادی در شکل گیری انسان دانشگاهی خلاق و مسئولیتپذیر ایجاد کرده و قوانین دیگر در زمینه نظارت و ارزشیابی و کنترل کیفیت و سیستم پاداشدهی، دچار مشکلاتی است. عامل دیگری که فاضلی به آن اشاره میکند تفاوت استاد دانشگاه با دیگر افراد جامعه است. او در این باره گفت: «استاد دانشگاه باید به لحاظ ماهیت وجودی از قدرت عاملیت و مسئولیت پذیری و انتخاب، آگاهی و آزادی بیشتری برخوردار باشد، حتی اگر ساختار و سیستم، موانع زیادی ایجاد کند. فرض تئوریک استاد دانشگاه این است که به دلیل اینکه حداکثر آگاهی ممکن را در درون دانشگاه برخوردارند و در عین حال درگیری با ساحتهای وجود انسان، به او امکان میدهد که به نوعی زندگی قهرمانی داشته باشد نه زندگی روزمره. بنابراین من معتقدم استادان دانشگاه باید مسئولیت پذیرتر باشند و بتوانند برای تغییر و منعطف کردن ساختارها در راستای دفاع از ارزشهای وجودی علم و دانشگاه، قهرمانانهتر زندگی کنند».
خاک بر سر آن استادی که...
فاضلی به این سخنرانی و بازخوردهایی که داشت اشاره کرد و آن را بیش از باقی سخنرانیهایش مورد توجه حوزه عمومی دانست. او علت این استقبال را ادبیات خاص خودش و استفاده از عبارت عامیانه «خاک بر سر آن استادی که...» دانست. این عبارت عامیانه طبیعتا ارتباط بیشتری با مخاطبان برقرار کرده است. فاضلی این ادبیات را یک نوع واکنش عاطفی دانست که به تعبیر برخی فیلسوفان، احساسات هم ارگان غیر مغزی اندیشنده هستند و لزوما خطا نمیکنند.
این استاد دانشگاه بر این نکته تاکید میکند که به دنبال سیاه نشان دادن فضای دانشگاه نیست و هر فکری که دانشگاه را نقد میکند از روی تعلق و علاقه به دانشگاه است. او در این باره گفت: «دانشگاه از راه انباشت انتقادی دانش و همکاری انتقادی، توسعه پیدا میکند، نه از راه ستایش کردن. دلسوزیهای آکادمیک در واقع جز اینکه مسئلههای دانشگاه را توضیح دهیم نیست. در عین حال یک نکته مهم اینکه من معتقدم در کل حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و از جمله آموزش عالی، دیگر نمیتوانیم در شوراها و اتاقهای در بسته و با تصیمیم گیریهای اداری و بوروکراتیک، دانشگاه را تغییر دهیم و برای آن سیاستگذاری کنیم. نهاد آموزش عالی نیازمند این است که در گفتگوهایهای جمعی در حوزه عمومی بحث شوند».
فاضلی به حوزه عمومی و مناسبات حاکم بر آن اشاره کرد و بر این نکته تاکید داشت که این ادبیات همواره ادبیات سازندهای نیست ولی تا وقتی که «واقعیتهای خاک بر سری» در جامعه وجود دارد، «زبان خاک بر سری» هم شکل میگیرد. حال ممکن است این زبان در سخنرانی یک استاد دانشگاه هم اثر بگذارد و خودش را نشان دهد.
تاکید فاضلی بر وجود یک واقعیت تلخ است که زبان تلخی برای توصیف آن شکل میگیرد. به هر روی، این ادبیات را چه درست بدانیم چه نا درست، در اصل مشکلات و بحرانهایی که در دانشگاه وجود دارد فرقی ایجاد نمیکند و اصل موضوع نیز همین مساله است. دانشجویانی که با استادان غیر حرفه ای روبرو میشوند و رفتار نامناسبی میبینند و صدایی از جامعه استادان دانشگاه شنیده نمیشود. به عقیده فاضلی علت دیده شدن این سخنرانی در بین عموم دانشگاهیان این بود که فردی با ادبیاتی عمومی تر از دل دانشگاهیان به نقد آنها پرداخت.
فاضلی در این باره گفت: «به نظر من برای مسئولان وزارت علوم، استادان دانشگاه، رؤسای دانشگاه و رهبران دانشگاهی ایران، این سخنرانی کوتاه میتواند مورد مطالعه خوبی باشد یا هشداری باشد به اینکه به بازاندیشی انتقادی درباره عملکردهای سازمانی همچنین عملکردهای استادان در دانشگاهها منجر شود».
همانطور که در صحبتهای نعمتالله فاضلی بود و در ابتدا نیز به آن اشاره کردم توجه به نقد درون سازمانی یکی از راهکارهای برون رفت از بحرانها و مشکلات حوزههای فرهنگی و اجتماعی است. دیدارنیوز در تلاش است در قالب گفتگوهایی بیشتر با استادان دانشگاه به سراغ این نوع از نقد رفته تا مسائل مختلف دانشگاه را از دل جریانهای حاضر در دانشگاه مرور کرده و مورد نقد و بررسی قرار دهد.