حسن عباسی در کلیپی چند دقیقهای وضعیت ایران در سال ۱۴۴۴ شمسی را به تصویر کشیده است. وی بسان پیشگویی زبردست، به ریز سخن از برگزاری مراسم عبادی در کاخ سفید، کاخ باکینگهام و ورسای پاریس میکند.
دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: در حوزه نویسندگی، سبک و سیاق طنز یکی از مشکلترین چالشهای فرا روی نویسنده است. برای نوشتن طنز میبایست ذوق و قریحه آن را داشت، امری که بسیاری از آن بی بهرهاند. صد البته که نویسنده این سطور نیز فاقد قریحه لازم برای طنز است. بارها سعی کردم، اما اولین مشکلی که با آن مواجه شدم سوژهیابی بود؛ انگار قفلی زنگار زده به مغزم خورده است و هیچ سوژهای به ذهنم متبادر نمیشود. در این میان، کاملا اتفاقی کلیپی از حسن عباسی دیدم تحت عنوان چشم انداز ۱۴۴۴ جمهوری اسلامی ایران؛ این کلیپ دو سه دقیقهای آنقدر مبهوتم کرد که علاقمند شدم اسم حسن عباسی را در گوگل سرچ کنم و گفتههای دیگرش را بشنوم. آنقدر سخنانش عجیب و غریب بود که به نظر منبعی از سوژههای جذاب برای نویسندگان طنز وجود دارد و میتوان ایده گرفت. بهطور نمونه میتوان به گفتههای زیر اشاره داشت:
ـ بر اساس آمارهای رسمی ۶۶ درصد جمعیت برزیل حرامزاده است. در اروپا، مردم فرانسه با ۵۶ درصد حرامزادهاند، در سوئد ۵۵ درصد، آمریکا و انگلیس با ۴۱ و ۴۹ درصد، در رتبههای بعدی هستند.
ـ شروط مذاکره با آمریکا: شرط نخست آن است که آمریکا همه وبسایتهای پورن خود را مسدود کند. شرط دوم آن است که آمریکا حجاب را به رسمیت شناخته و آن را بپذیرد. شرط سوم آن است که آمریکا باید والاستریت را به عنوان مرکز ربای جهانی، بسته و اقتصاد ربوی را کنار بگذارد. شرط چهارم جمعکردن بساط اسرائیل است. شرط پنجم آن است که آمریکا باید بپذیرد مسلمان شود.
ـ کوروش به تعبیر امروزی صهیونیست بوده و تلقی کوروش بهعنوان ذوالقرنین را یک اشتباه از سوی اساتید قدیم حوزه علمیه میداند.
ـ دشمنان با ساختن انیمیشن یوگی و دوستان به نوح پیامبر اهانت کردهاند.
ـ کارتون کایوت از طبلی همچون عزاداریهای شیعه استفاده میکند و این توهینی به شیعیان است. چون در این کارتون برخی کاکتوسها شبیه اندام نری هستند، این بدین معناست که غرب دارد به مسلمانان انگشت وسط نشان میدهد.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که حسن عباسی که در حوزههای مختلف سیاست خارجی و داخلی، فرهنگ و هنر، نظامی، اقتصادی و ... اظهار نظر میکند دارای مدرک آکادمیک در این حوزهها نیست. وی در سال ۱۳۸۳ در مقطع کارشناسی رشته فلسفه مشغول تحصیل بوده است و در مدرک دکترای او تردید شده است. حسن عباسی دکتر بودن را در داشتن مدرک دکترا نمیداند بلکه در دادن نظریه و ارائه دکترین میداند و خود را به دلیل ارائه دکترینهای مختلف، دکتر میداند. او گفته صدها پایاننامه دکتری زیر نظر او انجام شده و استاد راهنمای شماری از سپاهیان بوده است. وی همچنین معتقد است کسی که رانندگی میکند راننده یا کسی که بیماران را معالجه میکند پزشک است و نیازی به داشتن مدرک (گواهینامه رانندگی یا پروانه پزشکی) نمیباشد.
تازهترین سخنان حسن عباسی در مورد چشم انداز ۱۴۴۴ است که اگر این کلیپ را ندیدهاید در ذیل قابل مشاهده است.
طرفداران و علاقمندانش به وی، لقب هنری کیسینجر اسلام دادهاند، اما به نظر میرسد لقب نوستر آداموس بیشتر مناسب حال و احوال حسن عباسی است.
در طول تاریخ افرادی بودهاند که وقایع ۴۰ ـ ۵۰ سال آینده را پیشبینی کردهاند که بعضا رنگ واقعیت به خود گرفته است. تئودور هرتزل در سال ۱۸۹۶ کتابی تحت عنوان «کشور یهود» منتشر کرد و پس از تشکیل نخستین کنگره صهیونیسم در ۱۸۹۷ در شهر بال سوئیس در خاطراتش مینویسد امروز سنگ بنای کشور یهود را گذاشتم. اکنون نه، ولی شاید ۵۰ سال دیگر این کشور شکل بگیرد و اسرائیل رسما در سال ۱۹۴۸ میلادی تأسیس شد.
مواردی از این دست در تاریخ ثبت و ضبط شده است، اما کمتر پیش آمده که فردی همانند حسن عباسی اینقدر جزئی آینده را پیشبینی کند و مدعی شود: «نشست جماهیر اسلامی در بیت المقدس»، «برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا در حسینیه کاخ سفید»، «برگزاری مراسم نیمه شعبان در مهدیه باکینگهام لندن»، «مراسم شبهای قدر در مسجد ورسای پاریس»، «بلیط سفر به ایستگاه فضایی طهرانی مقدم در ۱۴۴۴»؛ و در نهایت قرار شد سفر به مریخ و نپتون و پلوتون را در دستور کار قرار بدهند.
سخنی با حسن عباسی
گفتههایی از این جنس از دو حال خارج نیست. یا حسن عباسی بدانها معتقد است و از یک باور درونی نشأت گرفته است و یا از باب مزاح و شوخی است.
اگر این جنس سخنان حسن عباسی باورهای ذهنی اوست باید با اظهار تأسف گفت: اولا گفتههایی از این دست باعث تمسخر و ریشخند نیروهای گفتمان درون انقلابی خواهد شد و لطفا به مضحکه نیروهای مسلمان راضی نشوید و در گفتهها و سخنانتان تجدید نظر جدی کنید و چنانچه کمتر بگویید و بیشتر بیندیشید به صواب نزدیکتر است. ثانیا حرفهایی از این دست به نوعی بازی در زمینی است که دشمنان نظام برایمان طراحی کردهاند و در واقع حسن عباسی همان میگوید که آنها مایلند بشنوند و به راحتی میتوانند گفتههای وی را دست آویز قرار دهند و با پیراهن عثمانی که عباسی به آنها داده جمهوری اسلامی ایران را برای جامعه جهانی معضلی بزرگ و امری خطرناک توصیف کنند و بدین ترتیب دستیابی به اهدافشان سهل الوصولتر میشود. ثالثا رهبری از شبیخون فرهنگی به انقلاب اسلامی خبر دادند و حسن عباسی برعکس سخنان رهبری از تهاجم فرهنگی ایران به غرب نام میبرد و نهایتا اینکه بسیاری افراد و از جمله حسن عباسی چه اصراری دارند هر چه به ذهنشان خطور میکند را بیان کنند.
و چنانچه از باب مزاح و مطایبه بیان شده بد نیست بداند که افراد، متوجه شوخی کلام وی نمیشوند و حمل بر باور قلبی میکنند؛ لذا بد نیست به نوعی به مخاطب بفهماند که سخن گفته شده صرفا جهت شوخی و مزاح بوده و هیچ ارزش دیگری ندارد؛ که اگر چنین است از باب «ادخال السرور علی قلب مسلم» آنچه حسن عباسی میکند همانند یک استندآپ کمدی، با ارزش و جذاب است و میتواند ایدههای بکر و جالبی برای طنزپردازان باشد.