سه سال بعد از روزهایی که مهدی طارمی نسبت به مطالبات افکار عمومی، عبارت «من سیاسی نیستم» را به عنوان فلسفه اخلاقی خود تبیین کرد، شاهد مواضع متفاوتی از این بازیکن باتجربه هستیم.

دیدارنیوز: سه سال بعد از روزهایی که مهدی طارمی تاکید داشت «من سیاسی نیستم»، با مواضع متفاوتی از سوی او، مواجه شدهایم.
عملکرد تیم ملی ایران در تورنمنت العین چندان درخشان نبود و حالا و در فاصله چند ماه تا شروع جام جهانی، هواداران فوتبال ایران امید زیادی به موفقیت این تیم در این مسابقات ندارند. البته بخشی از این ناامیدی عمومی هم روندی دائمی و تکراری در فوتبال ایران بوده و اغلب در ماههای منتهی به شروع جام جهانی، بین هواداران تسری پیدا کرده است.
حواشی عجیب بعد از ضربات پنالتی مسابقه برابر ازبکستان، تغییر پنالتیزن توسط مهدی طارمی و مصاحبه ستاره فوتبال ایران در میکسدزون، واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است. مواضع متفاوت و البته متناقض مهدی طارمی در چند سال اخیر، تصویر او در بین هواداران فوتبال را تحت تاثیر قرار داده است.
دوم آذر ۱۴۰۱؛ من سیاسی نیستم!
مهدی طارمی در نشست خبری پیش از دومین دیدار تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ مقابل ولز در پاسخ به سوال خبرنگاران خارجی گفته بود: «من سیاسی نیستم. نمیدانم شما دنبال چه چیزی هستید. من در جام جهانی هستم تا فوتبال بازی کنم و از فوتبال لذت ببرم. نمیدانم چرا دائما سوالات سیاسی درباره ایران میپرسید و درباره جنگ اوکراین سوال نمیکنید. من فقط بازیکن فوتبالم و سیاست به من ربطی ندارد. نمیدانم شما دنبال چی هستید».
مواضع روشن مهدی طارمی، بدون هیچ روتوش و سر سوزنی تغییر. البته که در یک فضای دموکرات، حق هر بازیکن و در تصویر بزرگتر، هر انسانی است که به سوالات خبرنگاران جواب داده و یا همانند مهدی طارمی، پاسخی اینگونه تحویل افکار عمومی بدهد. در حقیقت گرچه بخش قابل توجهی از جامعه ایران در آن مقطع توقع پاسخ متفاوتی از مهدی طارمی داشتند، اما در واقع به نظر همین لغت «توقع»، از اساس دارای ایراد بزرگی بود. حالا و بعد از گذشته سه سال، دیگر اغلب هواداران فوتبال از شما توقعی ندارند.
اما صرفا جهت یادآوری، یادآوریاش خالی از لطف نیست که در همان روزهایی که ترجیح دادید سیاسی نباشید، در دفتر یک مقام دولتی حاضر شده و در مورد برکناری دراگان اسکوچیچ و نِشاندن سرمربی محبوب خود روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی، مذاکره کردید. در حقیقت برای افکار عمومی به صراحت روشن است که اگر هم در آن مقطع ارتباطی با مقامات دولتی بود، از جهت تسهیل روند دریافت حواله خودرو بود و کودتا علیه سرمربی وقت. در باقی موارد و به شهادت تاریخ، ترجیح دادید «سیاسی» نباشید؛ حق انتخاب با شما بوده و هست، اما در سمت مقابل هم افکار عمومی با ترازوی خود، به سنجش رفتار و عملکرد هر نسل خواهد پرداخت (این حق را هم باید برای مردم، قائل شوید)
۱۵ شهریور ۱۴۰۳: ما بیشرف نیستیم!
مهدی طارمی حدود یک سال قبل و بعد از انتقاد هواداران حاضر در ورزشگاه فولادشهر اصفهان نسبت به عملکرد تیم ملی، مصاحبه تندی داشته و مواضع متفاوتی را نسبت به شرایط کشور ابراز کرد. ستاره گلزن فوتبال ایران در آن مصاحبه گفت: «به من گفتند که نگو، ولی بیشرف کلمه سنگینی است. نمیتوانیم به هم بگوییم بیشرف. ما بیشرف نیستیم. من نباید بگویم و شما هم نباید بگویید. من میدانم وضعیت اقتصادی برای مردم سنگین است و ما هم شکایت داریم. مگر ما برای کشور این اتفاقات را رقم زدیم که بیشرف هستیم؟ امیرخان هم هزاربار گفته است که شرایط اقتصادی باید بهتر شود.»
تردیدی وجود ندارد که استفاده از عبارات تند و دور از ادب تحت هیچ شرایطی مورد تایید نیست. اما هواداران فوتبال در یکی دو سال اخیر، رویکرد مثبتی نسبت به عملکرد تیم ملی نداشته و از وضعیت فعلی راضی نیستند. تعمیم دادن نارضایتی هواداران به عصبانیت از وضعیت اقتصادی کشور، ساختار یک معادله دور از منطق را بنا میکند. در واقع فارغ از نابسامانی اقتصادی و نارضایتی عمومی، عملکرد تیم ملی هم در سالهای اخیر چندان مقبول هواداران فوتبال نبوده و تلاش مهدی طارمی برای مربوط دانستن این دو مقوله به یکدیگر، ره به جایی نخواهد برد.
۲۷ آبان ۱۴۰۴: از بالا
حالا و سه سال بعد از روزهایی که مهدی طارمی نسبت به مطالبات افکار عمومی، عبارت «من سیاسی نیستم» را به عنوان فلسفه اخلاقی خود تبیین کرد، شاهد مواضع متفاوتی از این بازیکن باتجربه هستیم؛ آنهم در پاسخ به انتقادات افکار عمومی در خصوص عملکرد تیم ملی در تورنمنت العین.
«ما چه چیزی داریم؟ رک باشیم. در این ۳ سال، از همان بالا فوتبال را در ذهن مردم خراب کردند. دربی را چند سال است که به بهانه ساخت ورزشگاه آزادی در جاهای دیگر برگزار میکنیم که ۵۰ هزار نفر دور هم جمع نشوند؟ چمن تراکتور همیشه خراب است؟ اگر کشور تنش دارید، روی سر فوتبال خراب نکنید. ورزش تا ۱۰۰ سال دیگر هم خراب نمیشود. اگر چیزی نمیدهید، انتظار چیزی هم نداشته باشید. اگر ریشه خراب است، به کل همه چیز خراب است».
در چند مورد احتمالا با یکدیگر هم عقیده هستیم.
یک- آن «بالا» که مهدی طارمی نسبت به آن گلهمند بود، هوای هیچ نسلی را در تاریخ فوتبال ایران به اندازه این بازیکنان نداشته (از حیث اردو، پاداش، پرواز و ...) و البته به وقت مقتضی هم پاسخ موردنظرش را از بیشتر بازیکنان گرفته (معامله برد-برد).
دو- بعد از گذشت سه سال، افکار عمومی دیگر هرگز مطالباتی نسبت به بازیکنان نداشته و تنها خواستار رعایت احترام و عدم اعمال تلاش بیوقفه برای تخریب وجهه عمومی «تیم ملی» نزد مردم است.
سه- کسی توقع ندارد در هنگام حضور رئیس جمهور در اردوی تیم ملی، بازیکنان در نقش متفاوتی ظاهر شده و مطالبات عمومی را از مقامات طلب کنند، اما ادا نکردن برخی جملات و نمایش عجیب هم خواسته بزرگی نیست.
چهار- این مخالفتهای مجاز و بیخطر، دردی از کسی دوا نخواهد کرد. از سهشنبه شب یک سوال مهم در بین افکار عمومی شکل گرفته؛ بالاخره مهدی طارمی سیاسی است یا خیر؟ سوالی که البته احتمالا اغلب خوانندگان این یادداشت، به خوبی پاسخ آن را میدانند.