
مسعود پیوسته، خبرنگار دیدارنیوز درباره اکران خصوصی مستند «ریحانه» و نقد و بررسی آن در حضور اهالی سینما و فرهنگ و رسانه گزارشی تهیه کرده که در ادامه میخوانید.
دیدارنیوز _ مسعود پیوسته: مستند «ریحانه»، حاصل تلاش ده سالهی رضا رئیسی، رمان نویس و مستندساز که نگاهی چندسویه به پرونده قضایی ریحانه جباری دارد، در جمع اهالی سینما و فرهنگ و رسانه، عصر چهارشنبه ۲۶ شهریور ماه اکران خصوصی شد و پس از نمایش فیلم، حاضرین به نقد و بررسی این اثر پرداختند.
رضا رئیسی از دل ۱۷۰ ساعت اطلاعات مصور و مستند درباب موضوع ریحانه جباری و مرتضی سربندی؛ و رابطهای که منجر به قتل شد و بالاخره پس از تحمل هفت سال حبس پس از ارتکاب قتل، حکم اعدام ریحانه جباری صادر و اجراشد، ۹۶ دقیقه فیلم مستند با نام "ریحانه" درآورد که بیننده در طی تماشای فیلم، بیش از آنکه درگیر نام افراد در سوهای مختلف ماجرا شود، زمینه و بستر آسیبهای اجتماعی در کلانشهری، چون تهران را در مییابد. نکتهای که در آغاز و پایان فیلم هم کارگردان، همین را مستقیم به مخاطب میگوید. فیلمی که مخاطب، در حین تماشا درمییابد انگار دو شکارچی به تور هم خوردهاند. چراکه، هر دو در جریان زندگیای مستقل از یکدیگرشان، سابقهی بزه و ارتکاب خلاف وجود دارد.
رضا رئیسی در بارهی این مستندش میگوید: «در کل تحقیقات و پژوهش ده سالهام از این ماجرا، به این نتیجه رسیدم که پرونده بسیار چرک بود و متأسفانه، اینکه تجاوز به گونههای مختلف و از آدمهای مختلف سر میزند.»
نویسندهی رمان قطار۵۷ از نحوهی آشناییاش با سوژهی ریحانه گفت: «از طریق یکی از دوستانم در شبکههای اجتماعی که رفاقتی با شعله پاکروان داشت، در سال ۹۳ قبل از چهلم ریحانه با مادرش آشنا شدم. آن سالها شبکههای اجتماعی بشدت به موضوع ریحانه جباری میپرداختند. من هم هرگز موضوع قتل و مواد مخدر، برایم در اولویتِ نوشتن و پرداختن به آن نبود که در قصهها و فیلمهای مستندم به آن بپردازم. ولی این جریان برایم متفاوت بود. تلاش کردم به موضوع نزدیک و نزدیکتر شوم. از دوستم خواستم اگر میتواند صحبتی با شعله پاکروان (مادر ریحانه) کند تا من با وی مصاحبه کنم. بالاخره قرار شد در آن شرایط سوگواری خانواده جباری، با شعله صحبتی در حد ده دقیقه داشته باشم که وقتی وارد گفتوگو شدیم، عملا چهار ساعت این مصاحبه به طول انجامید و از چهلم به بعد گفتوگوهای تصویری را به جهت جمعآوری مواد خام برای یک رمان ادامه دادم. پس از گفتوگو با مادر ریحانه بود که جدیتر تلاش کردم ابعاد مختلف پرونده را واکاوی کنم و سراغ تمام عوامل دخیل در این پرونده بروم. جست و جویی چند جانبه که ده سال به درازا کشید.»
رئیسی پس از نمایش فیلم، به میهمانان حاضر گفت: «به عنوان محقق و کارگردان، سعی کردم زوایای ناپیدا و سناریوهای مختلف و ابعاد گوناگون ماجرا را بدون قضاوت و کاملا بیطرفانه و با هزینه شخصی پیگیری و جستوجو کنم. هدفم از ورود به این حادثهی تلخ، آسیبشناسی اجتماعی و روشن شدن اذهان عمومی بود.»
مستندی که به زعم آن جمعِ منتقد سینمایی و فرهنگی، تلخیی مضمون فیلم، به رغم گفتوگومحور بودنش، آن قدر جذابیت داشت که بیننده را تا دقیقهی نود و ششم همراهش بکشاند و در پایان هم، بی خمیازه به فکر ببردش. مستندی که امید میرود، اندکاندک برایش میدان اکران عمومی در بخش سینمای تجربه فراهم شود. با توجه به اینکه پیشتر، از سوی کارگردانِ ریحانه، درخواست اکران عمومی در سینمای تجربه داده شده و منتظر پاسخاند. درسالهای گذشته، مستندهایی در باب این قتل؛ و آغاز و پایان ریحانه جباری، از سوی فیلمسازان خارجی ساخته و پخش شد، ولی به نظر میآید این یکی، مستندسازی از داخل ایران، با هزینهی شخصی و نشست و صحبت با عوامل دخیل در پرونده، جامعتر به موضوع ریحانه جباری و مرتضی سربندی پرداخته باشد. محقق و سازندهی مستند ریحانه در مصاحبههایش با آدمهای مختلف و نزدیکان دو خانوادهی جباری و سربندی و مسئولان قضایی مرتبط با پرونده، وکلای متعدد ریحانه، هم سلولیهای وی و آنانکه در جلسات صلحوسازش، در جستوجوی نجات ریحانه از اعدام بودند و دیگرانی که ارتباط عاطفی با ریحانه داشتند و کسانی که در رفاقت یا شراکت با مرتضی سربندی (از فعالان سابق وزارت اطلاعات) بودند و ... طبق گفته و باور رضا رئیسی درساخت مستند ریحانه، تمام تلاشش در بی طرفی و انصاف، این بود که امر مغفولی باقی نمانٓد و به واقعیات و روشنی و روشنگری برسد، اما به نظر آمد کشفِ راست و دروغ در حین تماشای فیلم برای مخاطب، نیازمند بازبینیی دوباره و سه بارهی این مستند باشد. چرا که میتوان در هربار دیدن، به تازههایی پنهان شده رسید.
سینمای مستند رضا رئیسی در کارِ «ریحانه» اش، به باور برخی منتقدان در این اکران خصوصی، یک پایانِ بسته و تمام شده نداشت و یادآور «پایان بازِ» سینمای اصغر فرهادی بود. از جمله نکاتی که در این مستند، جلب نظر میکرد، یادداشتهایی از ریحانه جباری در شرایط زندان بود که در شبکههای اجتماعی بازتاب مییافت و دست نوشته هایش که به نظر میآمد در طول هم نبودند. انگار دست نوشته هایش به خودش نزدیکتر بود.
مخاطب وقتی با یادداشتهای در زندان ریحانه مواجه میشود، «زندان نوشته» هایش واجد یک قلم فنی و حرفهای در ادبیات و داستاننویسی است؛ و همین نکته، محل توجه و کنجکاوی منتقدین حاضر در اکران و نشست مستند ریحانه بود.
از سوی دیگر، پردهبرداری همسلولیها و نزدیکان ریحانه از شخصیت وی در زندان، با حضور شعله پاکروان به عنوان شنونده نیز از جمله نکات قابل تعمق در فیلم است. پس از تماشای فیلم مستند ریحانه، دربین نگاههای متنوع مخاطبان حاضر در نشست اکران فیلم که دو ساعت طول کشید و به جزئیات این فیلم ۹۶ دقیقهای پرداختند، نگاه کوتاه و در عین حال جامعِ عباس یاری، منتقد سینمایی برایم جالبتر آمد که در دقایق پایانی این نشست، انگار به جمع بندی دادههای این فیلم رسیده باشد، گفت: «بالاخره اینکه این فیلم، راوی و گویای چندگانگی و ریاکاریی آدمهاست.»
در این اکران خصوصی، عباس یاری، منتقد سینمایی، غلامرضا رمضانی، نویسنده و کارگردان سینما، ذبیح الله رحمانی، نویسنده و فیلمساز، رضا ساغرچیان، فیلمساز و تدوینگر، علیرضا شاهرخی، پخش کنندهی بین المللی فیلم، محمد جعفری، روزنامه نگار، مسعود پیوسته، گوینده و روزنامه نگار، بنفشه اعرابی، بازیگر و کارگردان تأتر، نصیبه امیرجهانی، دستیار تحقیق و تولید مستند ریحانه؛ و مهسان فراست، منتقد تأتر و سینما حضور داشتند.