
داود محمدی، استاد دانشگاه یادداشتی با عنوان «اتحادهای شکننده؛ از نهضت جنگل تا محور مقاومت» برای دیدارنیوز ارسال کرده که در ادامه میخوانید.
دیدارنیوز _ داود محمدی*:
چکیده
تاریخ ایران مملو از لحظاتی است که در آن، اتکا به حمایتهای خارجی به جای تقویت توان داخلی، منجر به شکستهای سرنوشتساز شده است. یکی از برجستهترین نمونهها، ماجرای میرزا کوچکخان و روابط پرتنش او با روسیه بلشویکی است. در پرتو جنگ اخیر ایران و اسرائیل، سکوت و انفعال بازیگران منطقهای و روسیه، شباهتی تلخ با گذشته تاریخی ایران دارد.
۱. میرزا کوچکخان و اتحاد با بلشویکها؛ امیدی که به یأس بدل شد
میرزا کوچکخان در برابر اشغال شمال ایران توسط نیروهای روس و انگلیس و استبداد داخلی، نهضتی مستقل و مردمی را پایهگذاری کرد. پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، بلشویکها ابتدا با نهضت جنگل ابراز همبستگی کردند، اما با گذر زمان، منافع ژئوپلیتیک شوروی بر آرمانهای مشترک غلبه کرد. تلاش برای صادر کردن انقلاب کمونیستی، و اختلاف با میرزا بر سر مسائل ایدئولوژیک، نهایتاً منجر به ترک حمایت شد. میرزا تنها ماند و در سرمای کوههای خلخال جان سپرد [۱].
۲. جنگ ایران و اسرائیل؛ تکرار تنهایی در میدان نبرد
در جریان حملات اخیر اسرائیل به زیرساختهای ایران، انتظار عمومی این بود که متحدان استراتژیک تهران، بهویژه روسیه، واکنشی فراتر از بیانیههای دیپلماتیک نشان دهند. اما مسکو، درگیر جنگ اوکراین و ملاحظات روابطش با تلآویو، عملاً موضعی خنثی اتخاذ کرد. این رفتار، مشابه همان انفعالی است که میرزا کوچکخان یک قرن پیش تجربه کرد [۲].
۳. سکوت متحدان منطقهای؛ بازوی مقاومت یا تماشاچیان محتاط
ایران سالهاست گروههایی چون حزبالله لبنان، حماس، انصارالله یمن و گروههای مقاومت عراقی را ذیل محور مقاومت معرفی کرده است. اما در بزنگاه جنگ، هیچیک وارد مداخله عملی و قابلتوجه نشدند.
حزبالله لبنان به تحرکاتی محدود بسنده کرد [۳]انصارالله یمن تنها چند پیام تهدیدآمیز منتشر کرد [۴]گروههای عراقی تحت فشار دولت بغداد اعلام کردند که عملیات علیه منافع آمریکا را تعلیق میکنند [۵]حماس نیز پس از جنگ غزه، درگیر بازسازی و بحران درونسازمانی است [۶]
۴. نتیجهگیری: نه دشمن مطلق، نه دوست همیشگی
تجربه میرزا کوچکخان و نهضت جنگل، و تجربه امروز ایران در مواجهه با اسرائیل، یک درس ثابت تاریخی دارد. قدرتهای جهانی و حتی متحدان منطقهای، همواره منافع خود را در اولویت قرار میدهند نه آرمانها را، نه رفاقتها را. اتکا به بیرون، اگر جایگزین توان داخلی شود، نه تنها مؤثر نیست، بلکه در لحظهی سرنوشتساز، منجر به انزوا و شکست میشود.
۵. راهکار: بازگشت به ملت
برای عبور از این چرخه تاریخی، ایران نیازمند بازتعریف حکمرانی با تکیه بر مردم، عدالت و عقلانیت ملی است:
*بازسازی اعتماد عمومی از طریق گفتوگو با مردم و شفافیت حکمرانی
*مبارزه با فساد سیستماتیک، رانتخواری و آقازادگی
*اجرای کامل عدالت قضایی؛ برخورد یکسان با همه در برابر قانون
*شایستهسالاری و کنار گذاشتن مدیران وابسته و ناکارآمد
*ایجاد اقتصاد رقابتی، آزاد و بدون انحصار
*جلوگیری از تقسیم ملت به خودی و غیرخودی
*مبارزه با خرافات، ریاکاری دینی و تحریف عقلانیت اسلامی
*مقابله با چاپلوسی، تملق و افراطگرایی سیاسی؛ مطابق با آموزههای دینی
*نقدپذیری نهادهای حاکمیتی و گشودن میدان برای رسانههای آزاد و مستقل
*جلوگیری از اتلاف سرمایههای ملی در پروژههای ناکارآمد
*فراهمسازی فرصت مشارکت جدی برای تمام اقشار، اقوام، مذاهب و طبقات اجتماعی در ساختار تصمیمگیری کشور
تنها در سایه چنین تحولاتی است که ملت ایران میتواند سرنوشت خود را در اختیار بگیرد، بدون نیاز به تکیه بر قدرتهایی که در لحظههای حساس ترجیح میدهند نظارهگر بمانند.
منابع:
۱. یحیی، فریدون. نهضت جنگل و جمهوری گیلان. نشر نی، ۱۳۸۲،
۲. بیبیسی فارسی، چرا روسیه در برابر حمله اسرائیل به ایران سکوت کرد؟، ۲۰۲۵،
۳. الجزیره، واکنشهای حزبالله به جنگ ایران و اسرائیل، ژوئن ۲۰۲۵،
۴. المسیره، بیانیه انصارالله درباره تجاوز اسرائیل، ژوئن ۲۰۲۵،
۵. الشرق الاوسط، واکنش کتائب حزبالله به تنش تهران-تلآویو، ۲۰۲۵،
۶. مرکز مطالعات عربی، جایگاه جدید حماس پس از جنگ غزه، ۲۰۲۵
*استاد دانشگاه و فعال اجتماعی