دیدارنیوز – رسول شکوهی – مرگ سیاستمداران میتواند به اندازه زندگیشان حواشی داشته باشد. چه سیاستمدارانی که مانند کندی و بی نظیر بوتو ترور شدند، چه آنهایی که مانند کاسترو پس از بارها سوء قصد و جان سالم به در بردن سرطان آنها را از پای در آورد و چه آنهایی که مانند آیتالله هاشمیرفسنجانی شایعاتی پیرامون فوتشان وجود دارد.
بدون تعارف شایعاتی پیرامون فوت این چهره تاثیرگذار سیاسی وجود دارد. این شایعات نه در میان مردم کوچه و بازار که از زبان اعضای خانواده مرحوم هاشمی شنیده میشود. در طول این دو سال هر بار صحبت از فوت هاشمی میشده شایعات زودتر از آن جای خود را باز میکردند. از خفگی تا رادیو اکتیو. از ایست قلبی تا غرق شدن. مخالفین هاشمی هم حتی به این شایعات دامن میزنند. اشاره به ماجرای استخر توسط سعید قاسمی و منصور ارضی از اصولگرایان تندرو یا تجمع برخی از طلاب قم و ماجرای پلاکارد «ای آنکه مذاکره شعارت؛ استخر فرح در انتظارات» از جمله مسائلی بود که در این مدت به شایعات دامن زد.
دو سال از فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی میگذرد و خوب است به این بهانه مروری بر ماجراها و شایعات پیرامون مرگ ایشان داشته باشیم.
از استخر فرح تا حرم امام
یکشنبه ۱۹ دی ماه ۹۵ هیچ خبری مهمتر از آن نبود. نه فقط در آن روز که در سالهای اخیر هیچ خبری مهمتر از آن نبود. آیتالله هاشمیرفسنجانی به علت مشکلات قلبی به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد و در نهایت علیرغم تلاشی که تیم پزشکان این بیمارستان انجام دادند فوت هاشمیرفسنجانی به خبر اول رسانههای ایران و جهان تبدیل شد.
همانطور که انتظار میرفت بعدها که جزئیات این اتفاق منتشر شد حدس و گمانها پشت سر هم شکل میگرفت. هاشمیرفسنجانی طبق عادت به استخر رفته و مشغول شنا کردن بوده که در ساعت ۱۸:۲۰ دچار ایست قلبی شده و تا تیم همراهش او را به بیمارستان برسانند مدت زمانی طول کشیده و زمان دقیق فوت ساعت ۱۹:۳۰ اعلام شده است.
«استخر فرح» پس از این اتفاق به ادبیات سیاسی ایران وارد شد. در راستای این حدس و گمانها این استخر معروف برای فرح دیبا همسر محمدرضا پهلوی عنوان شد. همین موضوع دست مایه تسویه حسابهایی شخصی با هاشمیرفسنجانی حتی در زمانی که او زنده نبود شد. این سوء استفادهها ادامه داشت تا اینکه مشخص شد این استخر معروف هیچ ربطی به فرح دیبا نداشته و استخری کوچک معروف به استخر کوشک در نزدیکی مجموعه سعدآباد بوده.
اما این عبارت استخر فرح برای گروهی خاص بهانهای شد تا با آن هم به هاشمی حمله کنند و حسن روحانی را نیز با آن تهدید کنند. چندی پیش تجمع برخی از طلاب قم در اعتراض به سیاستهای دولت و عکسهای منتشره از آن باعث شد که باز هم پای هاشمیرفسنجانی به عرصه سیاست ایران باز شود. روی یکی از این پلاکاردها نوشته شده بود: «ای آنکه مذاکره شعارت؛ استخر فرح در انتظارت». این عکس بار دیگر به شایعات مربوط به فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی دامن زد. عدهای رئیسجمهور کشور را خطاب قرار داده و سرنوشتی مانند هاشمیرفسنجانی را در انتظارش میدیدند.
هر چند سیدحمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی با اشاره به شعار حاشیهساز تجمع طلاب در قم گفت: ارزندهترین شعار این تجمع اما شعار «ای آن که مذاکره شعارت؛ استخر فرح در انتظارت» بود که به کسانی که در قدرت هستند و در برج عاج نشستهاند و قدرت مستشان کرده است، نهیب زد و هشداری بسیار اخلاقی و عظیم داد که حواستان باشد که شما نیز روزی از دنیا میروید. شما از مرحوم هاشمیرفسنجانی بالاتر نیستید که با آن دبدبه و کبکبه، عزرائیل جانش را در استخر گرفت. پس به خود آیید و حواستان باشد که همیشه در این جایگاه قرار ندارید. این یک شعار مقدس و فوقالعاده اخلاقی بود اما دیدیم که چگونه عدهای که زبانشان در دهان آمریکاست چنین شعاری را این گونه تفسیر کردند که پس هاشمیرفسنجانی را کشتهاند.
علت اصلی مرگ ایست قلبی عنوان شد، ولی کالبدشکافی صورت نگرفت. همین کالبدشکافی نکردن باعث شد که شایعات بیشتری در جامعه شکل بگیرد. تشییع و خاک سپاری دو روز بعد از فوت نیز دیگر عاملی بود که به این شایعات دامن زد. پیکر آیتالله هاشمیرفسنجانی در تاریخ ۲۱ دی ماه ۹۵ تشییع شد و در کنار امام خمینی (ره) به خاک سپرده شد. تشییعی با شکوه از دانشگاه تهران شکل گرفت که بعد از تشییع مرحوم امام خمینی بی سابقه بود.
باز هم بچهها
یکی از شایعاتی که درباره مرگ هاشمی وجود دارد درباره خفه کردن یا خفگی او در استخر است. شایعهای که با واکنش خانواده او روبرو شد و یاسر هاشمیرفسنجانی کوچکترین عضو این خانواده با انتشار عکسی از مرحوم هاشمیرفسنجانی بعد از فوت به آن پاسخ داد. در این عکس که گویا بعد از غسل و کفن به نظر میرسد در صورت هاشمیرفسنجانی هیچ علائمی از درگیری و کبودی وجود ندارد. هر چند که بعدها این عکس با دستکاری روبرو شد و برخی از مخالفان هاشمی از جنازه او نیز برای تسویه حساب استفاده کردند.
اما فرزندان آیتالله همانطور که در دوران حیات او همواره حاشیه ساز بودند این روند در دوران پسا هاشمی هم ادامه داشته و دارد. یکی از اصلیترین دلایلی که به شایعات مرگ هاشمیرفسنجانی دامن میزند صحبتهای اعضای خانواده او است که گاه و بیگاه به مرگ مشکوک آیتالله اشاره میکنند.
فائزه هاشمی در گفتوگویی با اعتماد آنلاین با اشاره به اینکه شورای عالی امنیت ملی جلسهای با حضور اعضای خانواده هاشمی تشکیل داده، گفت: «در این جلسه به ما اعلام کردند که بررسیها نشان میدهد که در بدن پدر 10 برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است».
محمد هاشمی برادر آیتالله هاشمی در گفتوگویی با روزنامه شهروند مرگ برادرش را «غیر مترقبه» و «غیرعادی» دانست و گفت: «علت مرگ را در بیمارستان ایست قلبی اعلام کردند، ولی علت ایست قلبی را کسی اعلام نکرد. هنوز هم کسی اعلام نکرده که علت ایست قلبی چه بوده».
به تازگی نیز فاطمه و یاسر هاشمی در اظهار نظری اعلام کردهاند که مرگ طبیعی پدر را نپذیرفتهاند و از رئیس جمهور درخواست پیگیری جدی در این زمینه داشتند.
سوالات همچنان باقی
شایعاتی پیرامون وضعیت وصیت نامه آیتالله نیز وجود دارد. فاطمه هاشمی در اظهارنظری گفته بود که عدهای محتویات گاوصندوقی که در مجمع تشخیص بوده و اطلاعات مهمی از هاشمی در آن وجود داشته را بردهاند. هر چند که در روزهای بعد از فوت آیتالله وصیت نامهای از ایشان در دست خانواده بود ولی به ادعای اعضای خانواده وصیت نامه اصلی را هنوز پیدا نکردهاند.
همه این مسائل باعث شد که شورای عالی امنیت ملی به این مساله ورود کند و پیگیر این پرونده باشد. هنوز اطلاعات دقیقی از این اتفاق به دست افکار عمومی نرسیده است و هر چیزی که مطرح میشود صحبتهایی است که هر چند وقت یکبار از طرف اعضای خانواده آیتالله هاشمی در رسانهها مطرح میشود. اما به هر صورت سوالاتی در این زمینه در بین اصحاب رسانه و افکار عمومی وجود دارد. سوالاتی مانند اینکه چرا کالبدشکافی صورت نگرفت تا علت دقیق مرگ مشخص شود؟ ماجرای رادیو اکتیو چیست؟ وصیت نامه چهره سیاسی به این بزرگی چرا تا به امروز منتشر نشده؟ چرا گروههای سیاسی مرگ هاشمیرفسنجانی و حواشی آن را دستاویزی برای خود قرار میدهند تا با آن خطاب به دیگران حرف بزنند یا تهدید کنند؟ چرا علت ایست قلبی مشخص نشده و جوانب فنی و پزشکی ماجرا از چه قرار است؟ چرا شورای عالی امنیت ملی در این زمینه اطلاعات دقیقی برای جامعه ارائه نمیدهد؟
بدون تعارف این سوالات در ذهن نزدیکان به مرحوم آیتالله هاشمی و بخشی از نیروهای سیاسی و توده مردم همچنان وجود دارد و تا زمانی که به آنها پاسخ درستی داده نشود این ماجرا همچنان باقی میماند.