
فرشاد محسن زاده، روزنامه نگار یادداشتی را با عنوان بازگشت پزشکیان به تنظیمات کارخانه برای دیدارنیوز ارسال کرده است که میخوانید.
دیدارنیوزـ فرشاد محسن زاده: مسعود پزشکیان جزو معدود کاندیدای ریاست جمهوری بود که صداقت پذیر بودنش نزد افکار عمومی و رای دهندگانش بیشتر از دیگر کاندیداها نمود پیدا کرده بود.
حتی میتوان اصلیترین ویژگی دوران تبلیغات انتخاباتی او را صداقت قبل از قدرت و صراحت گفتار پیش از پیروزی در ریاست جمهوری برشمرد. اما هرچهقدر از پیروزی او در انتخابات بویژه پس از آغاز ریاست جمهوری اش میگذرد قضاوت اولیه افکار عمومی راجع به صداقت گفتاراش و صراحت لهجه اش در قیاس با عملکردها و عمل نکرده هاش به خلف وعده تعبیر شده تا جایی که او را بسان دیگر سیاستمداران غیرصادق میگمارند.
پزشکیان ازمیان حدود ۶۳ میلیون واجد شرایط رای ۵۰ درصد را بخاطر عدم اعتماد آنان به اصل انتخابات و همه کاندیداها به همراه نداشت از۵۰ درصد باقی نیز ۲۴ درصد به رقیب او اقبال کرده بودند و تنها ۲۶ درصد مجموع حایزین شرایط رای به او آنهم به خاطر صداقت در گفتارش اعتماد کرده بودند که اگر نگوییم این اعتماد طی شش ماه گذشته سلب شده حداقل به تردید و ظن قوی تبدیل شده است.
از این حیث پزشکیان جزو معدود رییس جمهوری در ایران است که در کمتر از شش ماه مدیریت در مسند ریاست قوه مجریه از نگاه اعتماد کنندگان و رای دهندگان اش هم از اصل و هم از منزلت و اعتماد افتاده است.
اظهارات هفتههای اخیر و چرخش ناگهانی او نسبت به برخی مواضع انتخاباتی اعلام شده نظیر موضوع مذاکره و تلاش برای رفع تحریم، نجات ملت از گرسنگی و برخورداری مردم از یک زندگی معمولی و یا بر زمین گذاردن شعار تخصص گرایی در انتصابات وزرا و مدیران، نادیده انگاشتن نظر کمیته راهبری در معرفی افراد شایسته و تبدیل دولت به یک شرکت سهامی به بهانه واهی و غیرممکن وفاق برخی از دهها شعار نادیده انگاشته انتخاباتی اوست که نه فقط گلایه مندی بلکه ناامیدی مردم از پزشکیان را درهمین مدت کوتاه در پی داشته است.
دراین میان اکثریت ملت که او را مسلوب الاختیار میدانستند و میدانند و اساسا باوری به اختیارات و قدرت رییس جمهوری در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی نداشتند و ندارند، اما ان اندک خوشبینانی که به او برای تغییر وضعیت موجود حداقل از شرایط بدتر به بد امید بسته بودند در این چرخش ناگهانی رییس جمهور که کاتولیکتر از پاپ شده مایوس گشته و به گروه بی اعتمادان نخست پیوستند.
روند تشدید ابراز یاس و سرخوردگی در میان اعتماد کنندگان دیروز به رییس جمهوری به گونهای است که اگر امروز یک بار دیگر از ملت رای دهنده ۱۵ تیر درباره پزشکیان استمزاج شود شاید به سختی بتوان آرای ایام نمایندگی او را تکرار کرد.
افول سریع پزشکیان در نزد افکارعمومی را تعابیر و تفاسیر مختلفی است بسیاری او را فاقد اختیار، برخی فاقد تدبیر و توانایی ذاتی، گروهی رییس جمهور را از آغاز مهرهای در صفحه شطرنج بازی قدرت، جماعتی او را بدون برنامه حکمرانی درست، عدهای نیز رفتار کنونی ایشان را بازگشت به تنظیمات کارخانه و جمعی نیز مجموع همه این علل را سلب اعتماد رای دهندگان از رییس جمهور میدانند.
دلیل یا دلایل هرچه که باشد انچه در این بین مورد توجه است تئوری بازگشت رییس جمهور به تنظیمات کارخانه است که قاطبه مردم و نادمان رای دهنده بر آنند او از آغاز به رغم تظاهر به صداقت در گفتار این شیوه را صرفا برای بازار گرمی تبلیغات انتخاباتی پیشه کرده بود.
به باور اینان بقیه وجوه تعابیر و تفاسیر سلبی که موجب افول زودهنگام رییس جمهوری نزد افکارعمومی شد کمابیش در بقیه روسای پیشین مشترک بوده البته این افول منزلت و اعتماد به فراخور تا پایان ۸ ساله دوره ریاست جمهوری شان در جامعه عینیت پیدا میکرد، اما وجه ممیزه مثبت پزشکیان که در قیاس با پیشینیان او تنها در صداقت گفتاری اش نزد افکار عمومی مینمود این نیز در زمانی بسیار کوتاه به وجه ممیزه منفی درجامعه مبدل گشت.
در این نوع نگرش منفی به پزشکیان که سریعتر از انچه که تصور میشد روی داد به باور منتقدان امروز و باورمندان دیروز عاملی ذاتی مستتر در نهاد و باور شخصیتی رییس جمهوری نهفته بود که پس از مدت کوتاهی در ضمیر ناخودآگاه او به تنظیمات اولیه کارخانه بازگشته است.
باورباطنی به حجاب اجباری، قایل نبودن به مذاکره با غرب، نفی مذاکره و ترجیح شکار شیر شدن تا همخانه بودن با روباه، قایل نبودن به فعالیت حزبی و افتخار به تلاش غیرحزبی، تشکیل دولت ناهمگون از تیم رقبای بازنده و مخالف نظر رای دهندگان گفتمان غالب، سپردن مسوولیت به اصولگرایان افراطی جبهه پایداری از جمله نشانههای بازگشت رییس جمهور به تنظیمات کارخانه بر میشمارند.
اظهاراتی، چون "مدح شبیه به ذم" پزشکیان در دفاع ازعزت دولت و ملت در باب مذاکره و اینکه میگوید "مذاکره میکنیم نه به هر قیمتی" نشان میدهد که اصل موجودیت و بقای سرزمینی برای رییس جمهور در مرتبت بعدی قرار میگیرد.
چرا که در این نوع سیاست جزمی تک بعدی اقای رییس جمهور، سوالی که به ذهن متبادر میشود اینکه آیا او مذاکره را حتی به بهای پیشگیری ازعقب ماندگی و نابودی یک ملت، کشور، نسلهای آینده و... هم نمیپذیرد؟ یا اینکه ملک و ملت را وجه المصالحه نگاه بسته خویش میکند؟
رییس جمهوری درحالی شرایط مذاکره را غیرمنطقی میداند که در منطق سیاست چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی آنکه قدرت و ثروت به همراه درایت در اختیار دارد دست برتر دارد و شرایط تعیین میکند کمااینکه در ماجرای گروگان گیری سفارت امریکا، مک فارلین، در جنگ ایران و عراق، بازبینی در روابط تهران و ریاض دهه ۸۰ میلادی، رویدادهای خاورمیانه از دیرباز تاکنون و ... این چنین بوده است.
آن چیزی که باید حاکمان ایران از جمله رییس جمهوری بپذیرند این است که دنیا را به تنهایی مطابق میل خود قادر نخواهید بود تغییر دهید، ولی اگر واقع نگر باشید میتوانید ملت و کشور خویش را از این ورطه و مهلکه نجات دهید.
آقای پزشکیان! اگر نمیخواهید آنطور که گفتید "ازترس شیر به لانه روباه پناه ببرید" حداقل با دم شیر بازی نکنید و بقول "نیکولو ماکیاولی" سیاستمدار و فیلسوف قرن ۱۵ و ۱۶ ایتالیا برای تامین منافع یا باید شیر صفت (قدرتمند) بود یا روبه صفت (دانا و زیرک) و همچنین به قول "ویلفردو پارتو"اقتصاددان و جامعه شناس قرن ۱۹ ایتالیا کار سیاست به تنهایی از سوی یکی از این دو به انجام نمیرسد وضعیت مطلوب در سیاست زمانی پدید میآید که همگرایی و تعادلی بین آنان باشد بنابراین در جهان امروز نیز موفقیت زمانی حاصل میشود که قدرت و دانایی بر سر میز مذاکره بنشینند.
* روزنامه نگار