ساسان سالور، تهیهکننده سینما معتقد است که دو جریان داخلی و خارجی در یک همکاری غیرمستقیم سینمای ایران را منزوی کردهاند.
دیدارنیوز: ساسان سالور معتقد است محدودیتها در سینما و منزوی شدن سینمای رسمی ایران به شکلی غیرمستقیم سینمای غیررسمی و زیرزمینی را تقویت میکند.
ساسان سالور (تهیهکننده سینما) در گفتگو با ایلنا، درباره عدم حضور فیلمهای سینمایی در جشنوارههای معتبر دنیا طی چند سال اخیر گفت: اصلیترین دلیل این اتفاق به مدیریت کلان سینما مربوط میشود. به نظر من در چند سال اخیر فیلمها آنقدر در ورطه ممیزی و پخش نشدن گرفتار شدهاند که دیگر خاصیت و ویژگی خاصی برای حضور در جشنوارههای معتبر دنیا ندارند و در مقابل این وضعیت اپوزیسیونی در آن سوی دنیا تشکیل شده که علیه سینمای ایران موضعگیری کرده و آنها این تصور را برای رویدادهای سینمایی و مخاطبان خارجی به وجود آوردهاند که هر فیلمی که در جریان رسمی سینمای ایران و با قوانین کشور ساخته میشود یک فیلم دولتی است و به همین دلیل جشنوارهها اصلاً توجهی به این فیلمها نمیکنند.
سالور تصریح کرد: در این چند سال فقط فیلمهایی به جشنوارههای معتبر دنیا راه پیدا کردهاند که خارج از چارچوب رسمی و قانونی کشور ساخته شدهاند و این آثار در بسیاری مواقع فیلمهایی بسیار بیکیفیت هستند که فقط به دلیل شرایط امروز سینمای ایران در جشنوارههای معتبر نمایش داده میشوند و به نظر میرسد که جشنوارهها فعلاً این آثار را از کشور ما میپسندند.
وی افزود: جشنوارهها و رویدادهای سینمایی تصور میکنند که با این کار از سینمای ملی ایران حمایت میکنند در صورتیکه به نظر من اصلاً اینگونه نیست و این رویه به سینمای ایران ضربه میزند. ما زمانی فیلمسازانی داشتیم که در جریان رسمی این کشور فیلم میساختند و در جشنوارهها دیده میشدند، اما برخورد قهری با سینما و سینماگران باعث شد که برخی از فیلمسازان ترجیح دهند که در جریان رسمی کشور فیلم نسازند و این وضعیت کمکم نگرشی در خارج از کشور به وجود آورد که گویی همه فیلمهای ساخته شده در جریان رسمی ایران فیلمهای دولتی هستند و آنها باید از جریانی حمایت کنند که مستقل است در حالیکه در سینمای رسمی هم ما سینماگران مستقل بسیاری داریم.
این تهیهکننده در ادامه اظهار کرد: سینما و هنر را نمیتوان با قوه قهریه اداره کرد، وقتی چنین نگرشی در مدیریت سینما ایجاد میشود فیلمها پس از گذر از فیلترهای فراوان دیگر قابلیت و خاصیتهایی که آنها را به آثاری ارزشمند و باکیفیت تبدیل میکند را ندارند. اضافه کردن پروانهها و مجوزهای مختلف از جمله پروانه نمایش خارجی و بستهتر کردن فضا باعث شده که ما نتوانیم مثل دهههای ۷۰ یا ۸۰، جریان سینمایی و فیلمهای مهمی داشته باشیم که توان رقابت با سینمای دنیا را داشته باشند و به جشنوارههای معتبر راه پیدا کنند.
وی افزود: جریانی اپوزیسیون در خارج از کشور ایجاد شده که با رویکردهایی کاملاً سیاسی سعی دارند سینمای ایران را منزوی کنند. در این میان فیلمهایی که بیتوجه به خط قرمزها ساخته شدهاند برای موفقیت، از فیلمهای باکیفیت ایرانی شانس بیشتری دارند. در کنار جریان شکلگرفته در خارج از ایران که این فضا را ایجاد کرده است، مدیریت سینمایی ما هم نسبت به ساخته شدن فیلمهای منتقد اجتماعی و سیاسی واهمه و ترس دارد در حالیکه اگر انتقادیترین فیلم هم به جشنوارههای جهانی راه پیدا کند هیچ اتفاق خطرناکی در کشور ما رخ نمیدهد و بهتر است مدیران ما این واهمه را کنار بگذارند. در صورتیکه رویکرد مدیریت سینمای ایران تغییر کند و در کنار آثار اجتماعی و انتقادی قرار بگیرد دیگر آن جریان شکلگرفته که امتیازش فقط کنار گذاشتن محدودیتهای محتوایی است به نتیجه نمیرسد و نمیتواند مورد توجه جشنوارهها باشد؛ بنابراین به اعتقاد من دو جریان داخلی و خارجی با هم به شکلی غیرمستقیم همکاری میکنند تا سینمای رسمی ما هر روز در عرصه جهانی منزویتر شود.
تهیهکننده فیلم سینمایی «سه کام حبس» درباره انتخاب نماینده ایران در اسکار گفت: زمانی که فیلم «بدرود بغداد» به عنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شد هجمههای زیادی متوجه متوجه ما شد که بسیاری آن را انتخاب نادرستی میدانستند و برخی هم از این انتخاب دفاع میکردند. این فیلم اولین تهیهکنندگی من و محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بود و به نظرم اثر باکیفیتی بود که حرف و ایدهای جهانی داشت و همان زمان کاترین بیگلو فیلمی در اسکار داشت که به موضوع جنگ عراق و آمریکا مربوط میشد و مشخص بود که اسکار به چنین آثاری توجه دارد، اما بودجه این دو فیلم اصلاً قابل قیاس نبود و ما با هزینهای بسیار کمتر «بدرود بغداد» را ساخته بودیم و فیلم خانم بیگلو که ۱۱ جایزه اسکار گرفت یک پادگان نظامی و کلی تجهیزات جنگی در اختیار داشت و ما «بدرود بغداد» را با ۱۱ قبضه اسلحه M ۱۶ ساختیم و رقابت واقعاً نابرابر بود. فیلم «در آغوش درخت» که امسال به عنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شده به نظر من اثری شریف و باکیفیت است که مورد هجمه بسیاری قرار گرفته و برخی آن را انتخاب شایستهای نمیدانند. ممکن است بسیاری از کارشناسان بر این عقیده باشند که ما گزینههای بهتری برای ارسال فیلم به اسکار داشتیم، اما به هر حال توسط شورای انتخاب این اثر برگزیده شده و این شورا هم متشکل از افراد باتجربهای، چون فریدون جیرانی بود و بهتر است حالا از نماینده کشورمان در اسکار حمایت کنیم.
سالور تأکید کرد: به نظر من برای رشد سینمای ایران و حضور موفقش در عرصههای جهانی لازم است که ما شرایطی برای پویایی این سینما فراهم کنیم. با وجود تبلیغات قوی که علیه سینمای کشورمان وجود دارد در صورتیکه ما شرایطی داشته باشیم که آثار باکیفیتی تولید کنیم، میتوانیم در جشنوارههای مختلف دنیا حضور داشته باشیم. سینما و هنر پدیدههای پیشرویی در جامعه هستند و ما هرچقدر فضا را برای تولید محتوا بستهتر کنیم خاصیت پیشرو بودن اثر را از آن میگیریم و طبیعتاً چنین آثاری حرفی هم برای رویدادهای جهانی ندارند. عبور از فیلترهای فراوان و کسب مجوزهای مختلف و ساختن فیلم و بعد مقابله با جریانی که علیه سینمای ایران موضع گرفته است تمام انرژی فیلمساز را میگیرد.
این تهیهکننده تصریح کرد: به نظر من با نگاهی که امروز در سینما حاکم است و مدیریتی که وجود دارد و فقط به اکران چند فیلم کمدی و فروش آنها اکتفا کرده ما نمیتوانیم روزهای بهتری را برای سینمایمان متصور شویم. ما امروز پیشرو بودن را در سینمایمان نمیبینیم. وقتی فیلم پیشرو نباشد حتی مخاطبان آن کشور هم از آن فیلم استقبال نمیکنند و این وضعیتی است که امروز شاهد هستیم و اکثر فیلمهای اجتماعی ما در گیشه شکست میخورند. همه جای دنیا مثل کشور فرانسه از سینمای پیشرویشان حمایت میکنند، این فیلمها هرچقدر تلخ باشند و اصطلاحاً سیاهنمایی کنند از شانس اکران و دیده شدن برخوردار هستند و حتی از سوبسیدهای فراوانی هم برخورد میشوند چرا که سینمای منتقد و پیشرو برای جامعه سینمای ارزشمندی است.
سالور در پایان اظهار کرد: شاید مدیران سینمایی تصور میکنند که حضور فیلمهای اجتماعی که نگاهی انتقادی هم دارند در جشنوارههای معتبر دنیا دردسرساز است و به همین دلیل انزوای سینمای ایران را به موفقیتش در رویدادهای جهانی ترجیح میدهند، اما واقعیت این است که هنرمندان نمیتوانند خلق اثر را کنار بگذارند و با این نگرش سینمای زیرزمینی و غیر رسمی که بدون توجه به چارچوبها و خط قرمزها در آن، اثر سینمایی تولید میشود هر روز بیشتر رشد میکند. این فیلمها اکثراً به لحاظ کیفی آثار ضعیفی هستند و بعضاً توسط فیلمسازانی ساخته شدهاند که سالهاست خارج از ایران زندگی میکنند، اما درباره مردم ایران فیلم میسازند و به جشنوارههای معتبر دنیا راه پیدا میکنند و موفقیت کسب میکنند و مطرح میشوند در حالیکه ما زمانی فیلمسازانی، چون اصغر فرهادی، عباس کیارستمی، امیر نادری و… داشتیم که به جشنوارههای معتبر میرفتند و جایزههای مهم میگرفتند. بهتر است مدیران سینمایی ما با تغییر رویکردشان نسبت به سینمای ایران تقویت غیرمستقیم سینمای غیررسمی را متوقف کنند و شرایطی را فراهم آورند که سینمای ما بتواند مثل گذشته در دنیا سینمایی معتبر باشد.