صلاحالدین هرسنی در یادداشت خود با عنوان «روسیه و کاندیداتوری پزشکیان» در روزنامه هممیهن نوشت: روسیه با پیروزی نامزدهایی از جنس پزشکیان موافقتی ندارد و به طریق اولی، خواهان آن است که یک رئیسجمهوری ضعیف و پرحاشیه و بدون آنکه درک درستی از منافع ملی داشته باشد، به پاستور راه یابد. روسیه هراس دارد که با حضور احتمالی پزشکیان در پاستور، راهبرد تنشزدایی با غرب و سایر همسایگان و برقراری روابط متوازن مبتنی بر منافع ملی در دستور کار دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی قرار گیرد.
دیدارنیوز _ صلاحالدین هرسنی*: مسلماً اگر شعار سر در وزارت امور خارجه مبنا و معیار عمل تصمیمسازان و تصمیمگیران وزارت امور خارجه باشد، نباید شرق و غرب جایگاهی در مناسبات خارجی ما داشته باشند. اما در عمل، از آن شعار «نه شرقی و نه غربی» در روزگاران اخیر «آشناییزدایی» شده و شرقستایی فزاینده نظیر همگرایی با روسیه و چین جای غربستیزی را گرفته و رابطهای نامتوازن را برای ما در سیاست خارجی در قبال این دو بلوک دامن زده است.
در واقع، میتوان گفت که روابط ما با شرق بهویژه روسیه بهگونهای درآمده که بههیچوجه با شعار نه شرقی و نه غربی منطبق نیست و هزاران فرسنگ از اصل «بیطرفی» با شرق فاصله گرفته و دشمنی ستیزنده و بیامان با غرب، جای وابستگی به شرق بهویژه روسیه را گرفته است. همان کشوری که سوابق رفتار و عملکردش در رابطه با ما پر از عهدشکنی و خیانت بوده است و به نظر نیز نمیرسد که زنجیره این خیانتها به واسطه تداوم و استمرار «راهبرد نگاه به شرق» قطع شود.
از عهدنامههای ترکمنچای و گلستان، به توپ بستن حرم مطهر رضوی، پروژه هستهای بوشهر، باج و سهمخواهی ایران در برجام و زدن دقیقه نودی زیر میز مذاکره در وین، رفتارهای اهانتآمیز لوان جاگاریان، سفیر روسیه در تهران، بالا بردن هزینه ایران بابت ورود ایران به جنگ اوکراین، دستدرازی روسیه به دریای خزر و تشکیک در مالکیت ایران بر جزایر خلیجفارس، همگی از چهره فرصتطلبانه و خائنانه و همچنین نگاه ابزارگرایانه روسیه در مواجهه با ایران پرده برمیدارد و متاسفانه تصمیمسازان دستگاه دیپلماسی این دست از رفتارها را مثبت ارزیابی کرده و سخت معتقدند که رابطه آنها با روسیه نه راه کنشی بلکه راهبردی و استراتژیک است.
در جدیدترین سناریو، روسیه در اقدامی شتابزده و مغایر با عرف دیپلماتیک و به دلایل نامعلوم، توافق جامع ایران و روسیه را تعلیق و دلیل آن را مشکلات داخلی مقامات ایران دانست. این اقدام روسیه با کاندیداتوری و نامزدی مسعود پزشکیان، نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان برای انتخابات هشتم تیر ریاستجمهوری، همزمان شده است.
از منظر نشانهشناسی، همزمانی این اقدام روسیه با نامزدی پزشکیان ضمن درست بودن راه اصلاحات در ترسیم سیاستهای خارجی، حاوی این پیام است که روسیه با پیروزی نامزدهایی از جنس پزشکیان موافقتی ندارد و به طریق اولی، خواهان آن است که یک رئیسجمهوری ضعیف و پرحاشیه و بدون آنکه درک درستی از منافع ملی داشته باشد، به پاستور راه یابد. چراکه اساساً رئیسجمهورهایی از جنس پزشکیان به واسطه دانش آکادمیک و درک و فهم درست از مناسبات جاری در مناسبات بینالمللی خواهان رابطه متوازن با کشورها در نظام بینالملل هستند و از سر ضرورت اجازه نخواهند داد که کشورهایی، چون روسیه و حتی چین صحنهگردان و فعال مایشاء در روابط خارجی باشند.
چنین نقشه راهی در زمان رئیسجمهوری سیدمحمد خاتمی زیر دکترین و ایده «گفتگوی تمدنها» و همچنین در دولت روحانی تحت ایده «تعامل سازنده» به نمایش درآمده بود که تا میزانی، قرین توفیق و با نتایج مطلوب راهبردی همراه بود.
تحت این شرایط، روسیه هراس دارد که با حضور احتمالی پزشکیان در پاستور، راهبرد تنشزدایی با غرب و سایر همسایگان و برقراری روابط متوازن مبتنی بر منافع ملی در دستور کار دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی قرار گیرد و این در حالی است که روسیه خواهان یک روابط پایدار، سازنده، بیتنش و عادی ایران با غرب نیست و این روابط سازنده ایران با غرب را به زیان خود میبیند.
در واقع، دلیل اصلی خشم و نارضایتی روسیه از کاندیداتوری و محتملاً پیروزی پزشکیان در راهیابی به پاستور در همین ازسرگیری روابط با غرب همانند دولت اصلاحات و دولت تدبیر و امید به واسطه اتخاذ راهبرد تعاملی و چندجانبه پزشکیان در روابط و مناسبات خارجی است.
آنگونه که روسیه به واسطه تعلیق توافق جامع ایران و روسیه یا همان پروژه جدید «ایرانآزاری» برای چندمین بار دُم خروسش را به نمایش گذاشته، مبین آن است که روسیه برنامههای خود را در ایران با حضور احتمالی پزشکیان در پاستور بربادرفته میبیند و به این نتیجه رسیده که رئیسجمهوری از جنس پزشکیان اجازه نخواهد داد که خواب مقامات کرملین و در رأس همه آنها ولادیمیر پوتین، برای نقشآفرینی در مناسبات سیاسی و روابط خارجی وضعیت حاضر ایران، تعبیر خوشی داشته باشد.
*کارشناس و تحلیلگر سیاسی
روسیه مگر ایران است که با تغیر دولت کل سیاست تغیر کند.سیاست هر کشور براساس منافع ملی آن تنظیم شده مگر ایران که منافع شخصی وفردی بالاتر از هر چیزی قرار دارد.مشکل درداخل ایران است وگرنه حتی اگرصلاحالدین هرسنی هم سر کار بیایید روسیه منافع ملی خود را در نظر دارد.