پس از پایان دیدار پرسپولیس و الدحیل قطر که با حذف نماینده کشورمان از لیگ قهرمانان آسیا همراه بود، صحنههای عجیبی در کنار زمین رخ داد؛ یحیی گل محمدی و تیمش در حال خروج از زمین و ورود به تونل بودند که پرتاب اشیا و بطری به سمت آنها آغاز شد، اما یحیی ایستاد و به آنها نگاه کرد ..
دیدارنیوز: سکوهای سرخرنگ ورزشگاه آزادی در پایان مسابقه با الدحیل واکنش تند و بیسابقهای نسبت به سرمربی تیمشان داشتند.
دقیقش شاید بشود ۹ سال. از آخرین مرتبهای که سکوهای سرخ علیه کادر فنی اعتراض کردند و به مثابه همه سالهای قبلترش خواهان تغییر شدند. حمید درخشان رفت، برانکو آمد و پس از او یحیی گلمحمدی. ۹ سال خبری از طغیان دسته جمعی روی سکوها نبود. اگرچه فصل قبل در مقطعی، شاهد اعتراضاتی روی سکوها علیه یحیی و کادرش بودیم، اما نتایج پایان فصل و جارو کردن همه جامهای ممکن موجب شد، اکثریت آن جماعت معترض در شامگاه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ با ابراز ندامت بگویند؛ بله ما اشتباه کردیم.
اینکه حقیقتا در پایان بهار ۱۴۰۳ قرار باشد عینا شاهد همان ابراز ندامت باشیم، کمی دور از انتظار است، اما گذشته یحیی و پرسپولیس میگوید محال نیست.
اما قبل از پرداختن به دلایل ناکامی پرسپولیس مقابل الدحیل باید به یک نکته مهم اشاره کرد؛ آنچه موجب خشم هواداران پر تعداد حاضر در ورزشگاه آزادی شد، تنها به یک شکست و حذف از آسیا مربوط نبود. واقعیت این است که پرسپولیس مدت هاست خوب نیست. علاوه بر اینکه در میانه میدان قادر به خلق موقعیتهای پر تعداد نیستند، به علت نداشتن مهاجم شاخص، آنقدرها هم خوش شانس نبوده که بتواند همان معدود موقعیت خلق شده را تبدیل به گل کنند.
شاید در یک دهه اخیر این تعداد بازی و نبردن برای پرسپولیسیها غریب بوده باشد. دو شکست برابر سپاهان و الدحیل و یک جین تساوی.
آنچه شامگاه سهشنبه ۱۴ آذر رخ داد، لبریز شدن کاسه صبر هوادارانی بود که شاید خیل عظیمی از آنها، چنین برههای را حقیقتا به خاطر نداشته باشند. وگرنه گل نکردن یک پنالتی و واگذار کردن دیداری که در طول ۱۰۰ دقیقه، شاهد در اختیار داشتن توپ و میدان و موقعیت برای قرمزها بودیم، نمیتواند چنین خشم بزرگی را تولید و منتشر کند.
کاسه صبر آنها به یکباره پر نشد. از ماجرای تابستان و رفتن و برگشتن بیرانوند تا نخریدن مهاجم خوب خارجی. از دست دادن عجیب عیسی و عبدی تا مصدومیتهای پر تعداد و از دست رفتن دو تن از بهترینهای تیم به واسطه پارگی رباط لعنتی صلیبی و مهمتر از همه نبردن متوالی، موجب شد، سرانجام صبر هوادار این تیم تمام شود. البته قصه درگیریهای نهان و پیدای کادر فنی و مدیریتی و قهرهای دنباله دار یحیی، ریشه واضح دیگری بود بر این طغیان.
چه کسی گفته هوادار حق اعتراض ندارد؟ بدون شک هرکسی جای آنها بود اینچنین ناامید میشد، اما پرتاب بطری آب به سوی سرمربیای که در طول این ۴ فصل سپری شده، ۳ جام اصلی را برای شان آورده، قطعا ناشکری بزرگی محسوب میشود.