دومینوی ناکارآمدی و مصیبتزایی، میتواند تجربههای تلخی را رقم بزند و مردم را در برابر مردم قرار دهد. مردمی که هر کدام در جایگاه خود قربانی سیاستهایی هستند که فعالان نظام درمان پیشتر از اینها نسبت به ادامه آن هشدار داده بودند. مرگ غمبار النا، به روایت رسانهها و براساس آنچه پدرش از روز واقعه میگوید، شاید به خوبی موید این چرخه غمبار باشد.
دیدارنیوز: فارغ از آنکه نتیجه پزشکی قانونی یا گزارش بررسی جزئیات ماجرا چه باشد؛ آنچه دیروز در بیمارستان مفید تهران رخ داد، قابل پیشبینی بود. واقعهای بهغایت غمبار که بسیاری از کارشناسان دیر یا زود انتظارش را میکشیدند. مرگ یک نوزاد شش ماهه که گزارش شده در انتظار رسیدگی کادر اورژانس که چند قدم آن سوتر دست به تجمع و اعتصاب زده بودند از منظر صاحبنظران تازه ابتدای راه فروپاشی نظام درمان در ایران است.
کمبود پرسنل درمانی از سویی، دستمزد کم از سوی دیگر در کنار معوقات قابلتوجه، مدتهاست که کادر درمان را به پلاکارد بهدستان همیشگی خیابانها تبدیل کرده است. اعتراضاتی مداوم، که همیشه یک نتیجه مشترک دارد؛ ادامه ناکارآمدی مدیریتی، بیتوجهی مسئولان امر و عدم تغییر وضعیت شغلی و معیشتی.
این شرایط در سالهای اخیر به قدری سخت و عذابآور بوده که گزارشهای بسیاری از مهاجرت گسترده کادر درمان از کشور حکایت دارد. مهاجرتهایی که تحت عنوان فرار نیز از آنها یاد میشود. اما روی تراژیکتر این سکه متعلق به آنهایی است که در چنین شرایط سخت شغلی، با حقوقهای کم و عقبافتاده و تورمی که به تناسب کمر اقشار مختلف جامعه را خم کرده، هنوز ماندهاند و محکوم به رویارویی با شهروندانی هستند که خود نیز در شرایطی مشابه، نیازمند به دریافت کمکهای درمانی هستند؛ و همینجاست که دومینوی ناکارآمدی و مصیبتزایی، میتواند تجربههای تلخی را رقم بزند و مردم را در برابر مردم قرار دهد. مردمی که هر کدام در جایگاه خود قربانی سیاستهایی هستند که فعالان نظام درمان پیشتر از اینها نسبت به ادامه آن هشدار داده بودند. مرگ غمبار النا، به روایت رسانهها و براساس آنچه پدرش از روز واقعه میگوید، شاید به خوبی موید این چرخه غمبار باشد.
جزئیات مرگ نوزاد ۶ ماهه چه بود؟
ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه نهم آذر، مرد جوان در حالی که دختر ۶ ماههاش را در آغوش گرفته بود، به همراه همسرش راهی بیمارستان کودکان مفید تهران شد. النا تب بالایی داشت و بیقراری میکرد. آنها وقتی به بیمارستان رسیدند که پرستاران در حیاط بیمارستان جمع شده و به نظر میرسید که تحصن کردهاند. اعتراض آنها ظاهرا به دلیل دریافت نکردن کارانههایشان طی چند ماه گذشته بود و به همین دلیل در حیاط بیمارستان تحصن و کارشان را تعطیل کرده بودند.
پدر النا دختر ۶ ماهه درباره این اتفاق به رکنا گفت: «من با حالتی متعجب و عصبانی به سراغ پرسنل اورژانس رفتم و از آنها خواستم که به دخترم النا رسیدگی کنند و بارها به آنها گفتم حال دخترم خوب نیست، اما هیچکدامشان اهمیتی ندادند و همچنان در حال اعتراض بودند تا وقتی که خانمم از فریادهای زیادی که برای کمک خواستن زده بود ضعف کرد و روی زمین افتاد، خانمی که کنار نشسته بود سریع دخترم را گرفت و برای او تنفس مصنوعی گذاشت و من هم شروع به فریاد زدن و کمک خواستن کردم».
او ادامه داد: «در همین لحظه ۲ نفر از دکترهایی که داخل حیاط بیمارستان در حال اعتراض بودند متوجه ما شدند به اورژانس آمدند و النا را از من گرفتند، دستگاه اکسیژن را به او وصل کردند، اما با چشمان خودم دیدم دخترم نفسش به شماره افتاده است! وقتی با آنها بحث میکردم که چرا دیر به فریاد ما رسیدهاند آنها در جواب به من گفتند: خدا را شکر کن ما به تو لطف کردهایم که اعتراضمان را رها کردیم و به کمک دخترت آمدیم».
اما دیگر دیر شده بود. نفسهای النا به شماره افتاد و جلوی چشم پدرش جان داد. هرچند هنوز ابعاد این ماجرا روشن نشده؛ اما بازپرس دادسرای امور جنایی تهران تایید کرده است که درپی اعتراض پرسنل بیمارستان، نوزاد بعد از ۲ ساعت پذیرش شده است. از سوی دیگر مقام قضایی در دادسرای تهران از بازداشت رئیس اورژانس، ۲ سوپروایزر و یک سرپرستار بیمارستان خبر داد.
مدیرکل بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز در این باره گفت: نوزاد در بازه زمانی کمتر از یک ساعت پس از مراجعه به بیمارستان فوت کرده است. باید توجه داشت این نوزاد دچار خونریزی ریوی شده که در نوزادان کشنده است. وزارت بهداشت به طور ویژه به پرونده مرگ این نوزاد ۶ ماهه رسیدگی میکند و ویدئوهای ضبطشده بیمارستان هم در حال بررسی است. علیرضا رحیمنیا، افزود: شماری از کارکنان بیمارستان در محوطه تجمع کرده بودند، اما کادر اورژانس در جمع آنها حضور نداشتند و در حال رسیدگی به کودکان در بخش اورژانس بودند. بدیهی است با بررسی دوربینهای بیمارستان حضور یا عدم حضور نیروهای اورژانس در محل خدمت خود به خوبی قابل تشخیص است.
مقدمات صفآرایی در مقابل کادر درمان
اتفاق ناگوار جانباختن دخترک شش ماهه در انتظار دریافت خدمات اورژانس، بسیاری را خشمگین کرد و واکنشهای فراوانی برانگیخت و بسیاری از لزوم رعایت اصول اخلاقی فعالیت در حوزه درمان سخن گفتند. مواردی که هر یک از آنها جزو بیبدیل در هر نظام خدماتی است، مخصوصا اگر این خدمات به صورت مستقیم با جان افراد در ارتباط باشد. اما چرا به ناگاه این نظام درمان که سالها در شرایط سخت کار کرده و در دوران کرونا، حتی به قیمت جان خود، خدمات بیشائبهای را به جامعه عرضه داشته است، دچار چنین تزلزلی میشود و خدماتش را به دلیل اعتراض به موضوعات معیشتی متوقف میکند؟
شاید پاسخ به این سوال نیازمند بررسی وضعیت این روزهای کادر درمان و مخصوصا پرستارانی است که مهمترین و پرجمعیتترین بخش بدنه این کادر محسوب میشوند. آنهایی که طی ۲۴ ساعت، ۱۶ ساعت به صورت مستقل از بیمار مراقبت میکنند.
وضعیت شغلی سخت کادر درمان
کافی است سری به اخبار همین هفته یا ماههای اخیر بزنید. شمار تجمعاتی نظیر آنچه در بیمارستان مفید تهران رخ داده، فراوان است. این روزها اغلب پرستاران و پزشکان نسبت به وضعیت شغلی خود سخت معترضند. آنها نه تنها با کار فراوان و دستمزد کم دست و پنجه نرم میکنند که مجبور به اضافه کارهای اجباری هم هستند. این شرایط به ریزش هر روزه همکارانشان و در نتیجه کمبود هر چه بیشتر پرسنل درمانی هم منجر شده است. این در حالی است که وضعیت اقتصادی بیمارستانها به نحوی است که کارانهها بعضا تا شش ماه یا بیشتر به تاخیر افتاده و شرایط را برای بسیاری از این گروه سخت و غیرقابلتحمل کرده است. مخصوصا پرستارانی که مجبور به تحمل فشار کاری بیشتر و دریافت دستمزدهایی به مراتب کمتر از پزشکان متخصص هستند.
محسن خالقیان، رئیس بیمارستان فیروزگر، به تازگی در همایش طب تسکینی به مشکلات بیمارستانهای دولتی گریز زد و ضمن هشدار نسبت به خطر ورشکستگی و تعطیلی این بیمارستانها عنوان داشت که تعرفههای غیر واقعی باعث شده تا ۵۸ پرستار از بیمارستان ما بروند.
وی همچنین نسبت به خروج هیأت علمی بیمارستانهای دولتی ابراز نگرانی کرد و گفت: «ادامه این روند منجر به بحرانی شدن وضعیت بیمارستانهای دولتی خواهد شد».
در همین حال، چندی قبل، حسین قناعتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، از همین وضعیت ابراز نگرانی کرده و عنوان داشته بود که هزینههای زندگی با درآمد پرستاران در بیمارستانهای دولتی، همخوانی ندارد و لاجرم شاهد مهاجرت آنها به شهرستانها یا از کشور هستیم.
پرستاران از فیشهای حقوقی خود میگویند
پس از گستردهتر شدن موج مهاجرت پرستاران ایرانی به دلیل مشکلات عمده معیشتی و همچنین برگزاری چندین تجمع اعتراضی در شهرهای مختلف در روزهای اخیر، شماری از پرستاران در گفتگو با خبرگزاری ایلنا با نشان دادن فیشهای حقوقی خود، به «ناعادلانه بودن رقمهای پرداختی» و همچنین «خستگی مفرط به دلیل اجبار دولتی برای اضافهکاری» به منظور جبران کمبود نیرو اعتراض کردند.
یکی از این پرستاران از حقالزحمه کم این شغل باعنوان «مزد بیگاری» یاد کرد و گفت: «بعد از پایان شیفت اصلی که خود به تنهایی طولانی است و جان انسان را تحلیل میبرد، باز مجبوریم ساعاتی طولانی اضافهکار داشته باشیم. در ساعات اضافهکار هم همان فعالیتهای جانفرسای شیفت اصلی را با همان کیفیت باید انجام دهیم، اما پولی که بابت آن میگیریم، از یکچهارم حقالزحمه ساعتی شیفت اصلی کار نیز کمتر است». در برگه حقوق مالی این پرستار، برای ۱۳۰ ساعت اضافهکار و پس از چندماه تاخیر، تنها یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان واریز شده است، در واقع با «اضافهکار اجباری پرستاران» ۴ کیلو گوشت نمیتوان خرید!
پیش از این محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران، به خبرآنلاین گفته بود که معضل کمبود پرستار در بیمارستانهای ایران به قدری حاد شده است که بسیاری از بیماران به دلیل کمبود یا نبود پرستار جانشان را از دست میدهند.
تلخ و تاسفانگیز است گفتن این واقعیت که در شرایطی که کادر درمان با معیشت روزانه خود درگیر است و زیر بار فشار کاری کمر خم کرده، تابلوی اخلاقیات پزشکی هر روز مخدوشتر از روز قبل خواهد شد.
سعیده علیپور - روزنامه توسعه ایرانی