دیدارنیوز - محمد صادق جوادی حصار با اشاره به تحرکات اخیر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام در نگاه سیاسیون کهنهکار ایرانی همیشه مرکز حل اختلاف قوا و در حقیقت هماهنگسازی قوا بوده است؛ یعنی ظاهر امر به این شکل بود که اگر اختلافی میان قوا بروز میکرد این اختلاف به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع میشد و مجمع مشاور عالی رهبری در امور سیاستگذاریهای کلی کشور تلقی میشد.
وی ادامه داد: در حرکتهای صورت گرفته اخیر مشخص است که مجمع تا حدی احساس خطر کرده که در حال از دست دادن جایگاه پیشین خود است. مصداق این امر نیز شورای هماهنگی سران سه قوه است که برای حل اختلافات سهقوه و سرعت در انجام امور با حضور روسای سه قوه تشکیل میشود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: در همین جلسات نیز مباحث مربوط به بانک مرکزی مطرح و اختیارات گستردهای به رییس کل بانک مرکزی واگذار شد که در همین راستا نیز در کنترل بازار ارز و سکه توفیقاتی حاصل شد. همچنین در اختلافاتی که میان یکی از سه قوه و شورای نگهبان بروز میکرد از جنس آنچه که در خصوص FATF بروز کرد، پیش از اظهار نظر شورای نگهبان، مجمع تشخیص ورود کرد و میخواست به شکلی جایگاه خود را در این مساله به ثبت برساند.
وی ادامه داد: بنده معتقد هستم دغدغه اینکه مبادا جایگاه مجمع تشخیص مصلحت در هماهنگیهای ایجاد شده تنزل پیدا کرده یا ندیده گرفته شود، باعث شده آقای رضایی تحرکات بیشتری از خود نشان دهند؛ چراکه درصورت تضعیف این جایگاه به طریق اولی جایگاه ایشان نیز به عنوان دبیر این نهاد تنزل پیدا خواهد کرد.
جوادی حصار در واکنش به اظهارات محسن رضایی در خصوص وجود نفوذی در دستگاههای دولتی و وزارتخانهها با اشاره به نوع برخود اصولگرایان با اظهارات وزیر امور خارجه مبنی بر وجود پولشویی در کشور گفت: متاسفانه در مناسبات سیاسی داخل کشور با استانداردهای چندگانه مواجه هستیم که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی ادامه داد: برای مثال رییس دولتهای نهم و دهم به طور رسمی اعلام کرد که دولت من پاکدستترین دولت جمهوری اسلامی است و به این شکل همه دولتهای پیش از خود را به عدم پاک دستی متهم کرد اما از کسی صدایی در نیامد. این در حالی است که رییسجمهور فعلی صحبتی میکند و از صدجا صدا بلند میشود که چرا رییسجمهور چنین سخنی گفت.
وی افزود: این استاندارد چندگانه نیز گویا برای برخی عادی شده و این را حق خود میدانند که در مورد همه مسئولیتها از هرگونه اظهارنظری مصون باشند؛ در مقابل اما جریانی هم وجود داشته باشد که باید برای کوچکترین حرفی پاسخ بدهد. آقای رضایی هم قطعا با تئوری همان مصونیت دائمی این چنین سخن گفته است.