همدستی آمریکا در اقدامات خشونتبار جاری اسرائیل در غزه تنها یک توجیه دارد: امپریالیسم شدید آمریکایی.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: میدل ایست آی
نویسنده: مارکو کارنلوس*
مترجم: حمید رضا بابایی
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته پس از بازگشت از سفر خود به اسرائیل، در سخنرانی پرمخاطب خود خطاب به هموطنانش بار دیگر از "نقطه عطف تاریخی" سخن گفت و افزود: "این یکی از لحظاتی است که تصمیمات امروزمان، سرنوشت دهههای آتی را تعیین خواهد کرد."
وی گفت: "حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر (۱۵ مهر) یادآور تقریبا ۲۰ ماه از جنگ، غمنامه و خشونتی است که علیه مردم اوکراین روا داشته شده، مردمی که از زمان تهاجم همه جانبه پوتین به شدت آسیب دیدهاند."
مانند بسیاری از سیاستمداران و روزنامهنگاران غربی، بایدن نیز در توضیح این حوادث، از اشاره به تاریخ مرتبط و اوضاع و شرایط مربوطه خودداری کرد، و بیدلیل حمله به اسرائیل را با جنگ روسیه-اوکراین مرتبط دانست.
پیام او دو وجه داشت: حماس و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه مثل هم هستند، و این که حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسرائیل باید برای اوکراین نیز ادامه یابد. از نظر بایدن، این دو مناقشه، دو روی یک سکهاند.
وی در توصیف این جنگها، از اصطلاحات معمول آخرالزمانی و اگزیستانسیالیستی خود استفاده کرد، یعنی عرصهای که در آن دمکراسیها با خودکامگان مقابله میکنند؛ و این که در این نبرد، یا دموکراسی پیروز خواهد شد، و یا این که "نظم جهانیِ" حاکم در دهههای اخیر، به سرعت نابود خواهد شد و قرون وسطای جدید شکل خواهد گرفت. به هر حال، حکومت کردن بر مردم از طریق وحشتافکنی، همواره کارآمد بوده است.
بایدن از کنگره آمریکا میخواهد برای حمایت از اسرائیل و اوکراین ۱۰۰ میلیارد دلار اختصاص دهد، و بخشی از این مبلغ نیز صرف مهار چین خواهد شد. وی با نادیده گرفتن ناکارآمدی کنگره آمریکا، در حال ترسیم نقشه جنگ بالقوهای است که اروپا، خاورمیانه و آسیا را در بر خواهد گرفت.
بایدن در سخنرانی خود تصریح کرد: "حماس نماینده مردم فلسطین نیست. حماس از غیرنظامیان فلسطینی به عنوان سپر انسانی استفاده میکند، و خانوادههای بیگناه فلسطینی به خاطر آنها، مشقات فراوان متحمل میشوند."
حقیقت کمتر بیان شده این است، آخرین باری که فلسطینیها خواسته خود را از طریق انتخابات آزاد با نظارت بینالمللی بیان کردند، سال ۲۰۰۶ بود که در آن حماس برنده شد. ۱۷ سال پس از آن، هنوز هم قرار است انتخابات جدید برگزار شود، اما در سخنرانی بایدن به این مساله هیچ اشارهای نشده بود. آیا او از نتایج بالقوه چنین انتخاباتی واهمه دارد؟
برعکس آن، اسرائیلیها از سال ۲۰۱۹ تاکنون پنج بار انتخابات برگزار کردهاند؛ که البته نتایج آن مایوسکننده بوده، زیرا در این انتخابات، راستگراترین و تندروترین دولت اسرائیلی که تا به امروز دیده شده، به قدرت رسیده است. در چند ماه گذشته اقدامات خشونتبار شهرکنشینان اسرائیلی علیه فلسطینیها با حمایت دو عضو تندرو کابینه، ایتمار بن گوویر (وزیر امنیت داخلی) و بزالل استموتریچ (وزیر دارایی) به شدت افزایش یافته است؛ این شرایط بر آتش تحقیر و سرخوردگی فلسطینیها دمیده است.
در خصوص نقش حماس در ایجاد مصائب فلسطینیها، کاملا مشخص است چه کسانی در حال ویران کردن غزه هستند، آب و برق آن را قطع کردهاند و مانع از ورود مواد غذایی به آن شدهاند. با توجه به این که غزه یکی از بالاترین تراکم جمعیتهای دنیا را در خود جای داده، اشاره بایدن به مساله سپر انسانی، کاملا چرند است.
بایدن در سخنان خود خاطرنشان کرد که: "پوتین، اوکراین را از ماهیت واقعی یک کشور محروم کرده است." اگر بیشتر روراست بود، به این مسئله هم اشاره میکرد که اسرائیل سالیان سال، فلسطینیها را از داشتن یک کشور محروم کرده است.
بایدن با یکسان دانستن حمله حماس به اسرائیل، و تهاجم پوتین به اوکراین، مخاطبان خود را کاملا گمراه کرد. وی فراموش کرد به این نکته اشاره کند که در مناقشه فلسطین-اسرائیل از سال ۱۹۶۷ تاکنون، یک اشغالگر (اسرائیل) و یک موجودیت اشغال شده (مردم فلسطین) حضور داشتهاند؛ لذا حق قانونی و غیرقابل انکار اسرائیل در دفاع از خود باید در بستر مناسب آن لحاظ شود؛ و فراموش نکنیم که اسرائیل از چندین دهه گذشته تاکنون با اشغال خشونتبار سرزمینهایی که فلسطینیها ساکن آن بودهاند (کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و غزه)، در وضعیت تهاجمی قرار داشته است.
حملات تلافیجویانه اوکراین که به اشغال روسیه درآمده، هرگز تعجب دمکراسیهای غربی را درپی نداشته است حتی در شرایطی که گستره این حملات به مسکو نیز رسیده باشد. اما اقدام مشابه فلسطینیها، "تروریسم" نامیده میشود و حتی اقدامات غیرمتناسب اسرائیل علیه فلسطینیها، از نظر دولتهای غربی عادی است.
تا روز پنج شنبه حدود ۷ هزار نفر از ساکنان غزه، از جمله ۲ هزار و ۵۰۰ کودک در حملات اسرائیل به غزه کشته شدند در حالی که تلفات اسرائیل هزار و ۴۰۰ کشته بوده است. هیچ دلیلی، حملات هفتم اکتبر حماس را به اسرائیل توجیه نمیکند همان طور که اشغال تحقیرآمیز یک ملت برای چندین دهه، هیچ توجیهی ندارد.
بایدن پس از گمراه کردن همین مردمِ آمریکا، به زودی از آنها خواهد خواست تا به او رای بدهند. وی توضیح داد که "چرا قطعیت از پیروزی اسرائیل و اوکراین، برای امنیت ملی آمریکا حیاتی است."
بایدن گفت: "همان طور که میدانید، تاریخ به ما آموخته است اگر تروریستها بابت اقدامات تروریستی خود و دیکتاتورها به خاطر اقدامات تجاوزکارانه شان هزینهای پرداخت نکنند، این امر به تشدید هرج و مرج، افزایش مرگ و میر و ویرانی منجر خواهد شد."
وی به نام خاصی اشاره نکرد، اما ظاهرا منظورش اسامه بن لادن و آدولف هیتلر، و شاید صدام حسین بود.
درباره مورد اول، فقط کافی است به روابط نزدیک دستگاه اطلاعاتی آمریکا با بنلادن در دهه ۱۹۸۰ در افغانستان اشاره کنیم؛ ارتباط با غول تروریست سعودی که تغییر رویکرد داد و مواضع ضد غربی اتخاذ کرد.
در خصوص مورد دوم، هر کسی میتواند نسبت به پوتین حس بسیار بدی داشته باشد، اما هیچ معلم تاریخ دوره دبیرستان، اگر قدری منصف باشد، او را مانند هیتلر نمیداند. مردم روسیه در جنگ جهانی دوم متحمل مصائب بسیار زیادی شدند، اما امروز برخی واحدهای ارتش اوکراین، از نمادهای نازی استفاده میکنند و دمکراسیهای غربی هم چشم و گوش خود را به روی این مساله بسته و ریاکارانه در قبال آن سکوت کردهاند.
در خصوص صدام حسین، بد نیست به یاد داشته باشیم که بهانه غرب برای جنگ با عراق در سال ۲۰۰۳ یک دروغ بود.
بایدن در سخنان خود از ناتو به خاطر "حفظ صلح در اروپا" و این که "سنگ بنای امنیت آمریکا است" ستایش کرد. اما در ۲۵ سال اخیر، اقدام غیر ضروری ناتو در گسترش به سمت شرق که از جانب آمریکا تحمیل شده بود، به خوبی دلایل جنگ روسیه-اوکراین را بازگو میکند، مناقشهای که امنیت اروپا در گروه آن است.
در خصوص اسرائیل، اشغال مداوم سرزمینهای فلسطینی به دست اسرائیلیها، خودداری اسرائیل از تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی در کرانه باختری و غزه به پایتختی بیتالمقدس، واقعیتی تاریخی است که همواره باید به خاطر داشت. این شرایط، دلیل اصلی ناامنیتی رعبآور کنونی اسرائیل است.
بایدن در سخنان خود گفت: "رهبری آمریکا آن چیزی است که دنیا را متحد میکند." اگر وی هنوز متوجه نیست که در دهههای اخیر، رویکرد جانبدارانه واشنگتن در عرصه رهبری، در حقیقت دنیا را شقه شقه کرده، مایه تاسف فراوان است.
بایدن با اِفاده گفت: "بسته امنیتی که به کنگره میفرستم و از آنها میخواهم تصویبش کنند، تعهدی بینظیر در قبال امنیت اسرائیل است که قابلیتهای کیفی نظامی اسرائیل را افزایش خواهد داد." مردم آمریکا (و مالیاتدهندگان) باید بدانند که آمریکا تا همین جا هم سالیانه سه میلیارد دلار کمک نظامی در اختیار اسرائیل قرار میدهد.
"توان کیفی نظامی" که قرار بود این کمکِ بیمانند آمریکا در اختیار اسرائیل قرار دهد، در هفتم اکتبر مفلوکانه ناکام ماند، و به کشته شدن بیشترین تعداد اسرائیلی از زمان تشکیل اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تاکنون منجر شد.
بایدن حق داشت که تاکید کند: "بسیار دشوار است، نمیتوانیم از صلح دست بکشیم. نمیتوانیم از راه حل تشکیل دو کشور کوتاه بیاییم." متاسفانه این مساله تنها دورنمای واقعی سیاسی در مناقشه اسرائیل- فلسطین بود که بایدن در سخنرانیاش لحاظ کرد، و البته بسیار کم بود.
بایدن اگر واقعا اسرائیل برایش مهم است، باید آماده باشد طرحی مشخص ارائه کند تا راه حل "تشکیل دو کشور" محقق شود. این تنها راه منطقی دستیابی به امنیت واقعی و ماندگار برای اسرائیل است. این مساله رهبری واقعی آمریکا را میطلبد. متاسفانه بایدن نمیتواند این طرح را عملی کند، زیرا اسرائیل سالها است که دورنمای تشکیل دو کشور را رد کرده و آمریکا نیز در قبال آن، سکوت و با اسرائیل همراهی کرده است.
از زمان وقوع جنگ اخیر در غزه، آمریکا از تصویب قطعنامه شورای امنیت که خواستار آتشبس و ارسال اقلام امداد به فلسطینیها شده، جلوگیری کرده است. دلیل مخالفت آمریکا، این مساله بوده که در پیشنویس این قطعنامه قید نشده است که اسرائیل از حق دفاع از خود برخوردار است.
بایدن در تلآویو، عاقلانه به اسرائیل نصیحت کرد مغلوب خشم نشود، اما سیاستهای آمریکا همچنان اسرائیل را زیر چتر حمایتی خود قرار میدهد، رویکردی که در درازمدت به ضرر امنیت ملی آمریکا خواهد بود.
تلفات فلسطینیها به میزانی چشمگیر در حال افزایش است. در این شرایط، رفتار آمریکا تنها بیانگر ورشکستگی اخلاقی و رویکردی سلطه جویانه است. اروپا نیز متاسفانه طوطیوارد دنبالهرو همین سیاست است.
*مارکو کارنلوس دیپلمات سابق ایتالیایی است. وی در سالهای آخر خدمت، هماهنگ کننده دولت ایتالیا در روند صلح خاورمیانه و نماینده ویژه دولت در سوریه بود. کارنلوس، تا نوامبر ۲۰۱۷ به عنوان سفیر ایتالیا در عراق خدمت میکرد.