حجتالاسلام احمد حیدری پژوهشگر حوزه علمیه در یادداشتی که برای دیدار ارسال کرده به موضوع موقوفه گوهرشاد و واگذاری آن به امام جمعه مشهد پرداخته است.
دیدارنیوز ـ احمد حیدری:
رسول خدا فرمود: «فقیهان امین پیامبرانند مادامی که دنیاگرا نشده باشند»! (کافی ۱/۴۶)
آقای «علم الهدی»، امام جمعه مشهد و نماینده رهبری در خراسان رضوی، از عالمان مدعی به دوش کشیدن «علم ولایت» است که بسیاری از شخصیتهای مورد اعتماد مردم را به تازیانه «مخالفت با ولایت» نواخته و مینوازد! و مخالف سرسخت دولتهای مردمی خاتمی و روحانی بود و زمان روحانی داد گرسنگی مردم را میداد، ولی در دولت همخط خودش که پشتگرم به رأی مردم هم نیست!، مردم را به صبر و تحمل دعوت میکند و در کلیپی مدعی شده که فقط با شهریه دو و نیم میلیونی زندگی میکند و ...
اخیرا معلوم شد که وی متولی اوقاف عظیم گوهرشاد است و مطابق وقفنامه، ده درصد درآمد نجومی این اوقاف به متولی میرسد!
وی بعد از افشای این "راز مگو"، ابتدا چند روزی سکوت پیشه کرد و بالاخره مجبور به اعتراف گردید و در توجیه اظهار داشته: «متولی موقوفه خاص گوهرشاد طبق متن وقفنامه یکی از سادات صالح شهر مشهد تعیین شده است لذا به تشخیص «مراجع قانونی» این جایگاه در آیت الله علم الهدی احراز شد و نامه مورد اشاره اداره کل اوقاف خراسان، در مقام بیان این صلاحیت است».
البته در این کشور که نه احزاب آزادند، نه مطبوعات و نه فضای مجازی گرفتار فیلترینگ؛ نه صدا و سیمایی که در انحصار حکومت و قدرت است، خدا میداند "رازهای مگو و سر به مهر" چقدر داریم، ولی از آنجا که به لطف خدا و تکنولوژی فضای مجازی "غرب ساخته"، کنترل این فضا علیرغم فیلترینگ سنگین و کمنظیر یا بینظیر، به طور کامل ممکن نیست، گوشههایی از پردهها گاهی کنار میرود و «رازی مگو» از دایره بیرون میافتد و به صاحبان قدرت و مکنت این هشدار را میدهد که چه بسا به زودی رازهای سر به مهر آنان نیز افشا شود!
اما در ارتباط با تولیت پردرآمد آقای علم الهدی، چند نکته لازم به ذکر است:
۱ ـ آقای علم الهدی و بسیاری دیگر از حاکمان این کشور، خودشان و اطرافیانشان صبح و شام مانور میدهند که همطراز مردم محروم یا کمی بهتر از آنان زندگی میکنند و خودشان و فرزندانشان هنوز در خانههای اجارهای ساکن هستتند، اتومبیل شخصی ندارند و ...، چرا پس از این نوع امتیازاتی که دارند و از صدها منزل مسکونی و اتومبیل و ... برتر و با ارزشتر است، سخن نمیگویند؟ آیا گفتن بعضی از حقیقت [اگر آنچه میگویند حقیقت باشد!]و کتمان بعض دیگرش، با عدالت و راستگویی مورد انتظار از یک عالم دینی و مسئول حکومت دینی سازگاری دارد؟
۲ ـ طبیعی است که وقتی حکومت و سردمدارانش، منتقدان به مقامات عالی نظام و مثلا، ولی فقیه را مسلمان ندانسته و در انتخاباتها با عنوان «غیر ملتزم به اسلام و ولایت فقیه» ردّ صلاحیت میکنند و یا زندان و حصر مینمایند و ...، چطور انتظار داشته باشیم این حکومت و منصوبان این حکومت از جمله در سازمان اوقاف از بین صدها عالم زاهد و متقی مشهد، غیر آقای علم الهدی را به عنوان «فقیه صالح» برای تصدی این موقوفه معرفی کنند؟
۳ ـ از قصههای اخلاقی که برای ما در منابر فراوان و مکرر گفتهاند این که بنا بر وقفنامه مسجد جامع یک شهر مثل وقفنامه گوهر شاد، متولی باید صالح و زاهدترین عالم شهر میبود. یکی از عالمان شهر که دل در گرو تولیت آن مسجد داشت، خود را به زهد زد و مدتها عبادت و ... پیشه کرد، ولی هر کس او را میدید، میگفت از این همه زهد و عبادت چه نیت دنیاییای داری؟! بالاخره او از نیت خود پشیمان شد و خالصانه قصد عبادت و زهد کرد و مدتی کمی بعد، به زهد و عبادت شهره شد و تولیت مسجد به او عرضه گردید، ولی شنیدند که گفت: «آن گاه که طالب آن بودم، خدایم رسوا کرد و حالا که خدا را یافتهام و دیگر به آن رغبتی ندارم، آن را به من عرضه میکنید؟»
۴ ـ فرض میکنیم آقای علم الهدی از فقیهان صالح مشهد و صالح برای تولیت این موقوفات است. قطعا این "عالم صالح" حق تولیت را نه برای معاش شخصی خود ـ جز به حدّ ضرورتـ که برای امور خیر صرف کرده و میکند و حتما برای این که، چون امروزی متهم نشود، صورت هزینهکرد را دارد پس با انتشار لیست هزینهکرد حق تولیت، به افشاگران و جامعه بنمایاند که فقیهی صالح و خداگرا است نه دنیا گرا و غرق در چرب و شیرین دنیا.
شکر که امروز به لطف فضای مجازی، زشتی مدعیان افشا میشود «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»!