تیتر امروز

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی: تائید پزشکیان پاس گل شورای نگهبان بود/ ترامپ گفته با ایران به توافق می‌رسم/ دختر قالیباف به پدرش ضربه زد
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری/ گفت‌وگوی ویژه با نماینده دوره نهم و دهم مجلس:

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی: تائید پزشکیان پاس گل شورای نگهبان بود/ ترامپ گفته با ایران به توافق می‌رسم/ دختر قالیباف به پدرش ضربه زد

در یکی دیگر از ویژه برنامه‌های انتخاباتی دیدارنیوز، گفت و گوی مفصلی با غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده دوره نهم و دهم مجلس انجام دادیم که می‌بینید و می‌خوانید.
علیرضا خوشبخت: جبهه پایداری و شبکه ایران اینترنشنال بازندگان انتخابات بودند/جامعه روشنفکری اثرگذاری خود را در دور دوم نشان داد
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری/ گفتگو‌های ویژه خبری دیدارنیوز (۲۳)

علیرضا خوشبخت: جبهه پایداری و شبکه ایران اینترنشنال بازندگان انتخابات بودند/جامعه روشنفکری اثرگذاری خود را در دور دوم نشان داد

دیدارنیوز در دومین دوره چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، گفت‌وگو‌های کوتاهی را در استودیو با مهمانان داشته که می‌بینید و می‌خوانید.
افاضات اضافه

از خواص به خاطر بذل توجه به مرغ‌ها متشکریم

پس از چند سال روزنگاری و رصد امور مملکت، این هفته یک اتفاق ساده باعث شده که این هفته عوام‌الملک نسبت به برخی کارهای خود مشکوک شده و احساس کند بهتر است به کارهای بدش فکر کند.

کد خبر: ۱۴۸۳۶۳
۱۷:۴۴ - ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۲

افاضات اضافه

 

دیدارنیوز ـ عوام‌الملک:

 جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲

بهرام، خواص‌الدوله امور صحه درباره شایعات مرتبط با چیزی موسوم به مسمومیت در مکتبخانه‌ها گفت تصمیم گرفته‌‌اند نامش را بدحالی دانش‌آموزان بگذارند. چون در بیش از نود درصد موارد مسمومیتی دیده نمی‌شود و بیشتر شاهد استرس دانش‌آموزان بوده‌اند و کمی هم مربوط به شیطنت است. درست هم می‌گوید. آن ده درصدی هم که مسمومیت است احتمالا به خاطر خرید خوراکی‌هایی مثل یخمک و لواشک از دستفروش‌های اطراف مکتبخانه‌هاست. وقتی مشکل در این حد کوچک است باید اسم مناسب برایش انتخاب کرد. بدحالی، اسم خوبی‌ست. همزمان لازم است با دستفروش‌ها و به ویژه بلال‌فروش‌های اطراف مکتبخانه‌ها هم برخورد لازم صورت بگیرد و نتایجش از طریق تلویزیون بودجه‌بگیر به عوام اطلاع‌رسانی شود.

تصاویری از راهپیمایی امروز در شهرهای مختلف به دستم رسید. نسوان باحجاب و بی‌حجاب در کنار هم و در کنار رجال جمع شده بودند و با تمام توان در حال کوبیدن مشت محکم بودند. قطعا غربی‌ها از دیدن این تصاویر به لرزه می‌افتند. چون می‌فهمند که وقتی قرار به کوبیدن مشت محکم باشد می‌توان از خیر حجاب نسوان هم گذشت.

شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲

امروز، شنبه احمدرضا بود. طبق وعده‌های آقای سردار از امروز تنها مشکل باقیمانده کشور در عصر ابراهیم به شکل هوشمند حل خواهد شد. حرف‌های ناصر، از بزرگواران آینده‌دار را در رابطه با همین مشکل خواندم. گفته بعضی از نسوان فرافکنی می‌کنند و وقتی می‌گوییم حجابت را رعایت کن می‌گویند جلوی گرانی را بگیرید. واقعا شرم‌آور است. باید با این گروه از نسوان علاوه بر برخورد هوشمند به خاطر بی‌حجابی، یک برخورد غیرهوشمند هم به خاطر فرافکنی و نشر اکاذیب صورت بگیرد. فکر کرده‌اند هنوز دوران حسن است که بتوانند ادعا کنند گرانی وجود دارد و وجود هم داشته باشد.

شب صحبت‌های دکتر ابراهیم را در دیدار با دانشجویان خواندم. گفته بود چون دشمن قصد دارد حجاب را به موضوع امنیتی تبدیل کند خواص‌الدوله می‌خواهند با نگاه فرهنگی مساله را حل کند‌. قطعا همینطور است.‌ اصلا از دکتر ابراهیم و خواص‌الدوله‌اش توقعی جز اینجور هوشمندی‌ها نیست. در ضمن دکتر ابراهیم گفت خوابگاه‌های دانشجویی متاهلی در افزایش جمعیت موثر است. به ساعتم نگاه کردم. هنوز تا دوازده شب چند دقیقه‌ای مانده بود. بیشتر به این جمله دکتر ابراهیم فکر نکردم. هنوز زود بود.

یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲

صبح اول وقت تصاویر تکان‌دهنده‌ای از پویش مقلوبه نسوان مراغه‌ای برای مغلوب کردن اسرائیل به دستم رسید. این پویش شامل چند پیمانه برنج، بادنجان یک عدد، هویج یک عدد، نمک به مقدار کافی و یک توسری به قابلمه پس از وارونه کردن آن بود. بسیار تاثیرگذار بود. هر توسری به قابلمه‌ها در حکم یک توسری یا پس‌گردنی به بنیامین و اسحاق و شیمون و آریل و بقیه‌شان بود. بلافاصله فیلم دیگری از علی‌اصغر، خواص‌المله شاهرود دیدم که بین عوام حاضر شده بود و سعی می‌کرد هدایایش را به صورت کارت به ایشان بدهد. چقدر خوب است که خواص اینقدر حواسشان به ما عوام هست و لااقل هر چهار سال یک بار به شکل مناسب به ما هدیه می‌دهند. ما هم باید بدانیم که در وقت مناسب از خواصمان تشکر کنیم‌. واقعا نوشتن یک اسم روی کاغذ و تا کردن آن و فرو کردنش داخل یک صندوق در برابر این همه زحمت و محبت، کار خاصی نیست.

دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۲

علی‌اصغر، خواص‌المله شاهرود فیلمی که مربوط به هدیه دادنش به عوام با کارت بود را تایید کرد و گفت این فیلم را خودش در کانال خودش گذاشته بود و این اولین باری نبوده که از این کارها کرده است. خیلی خوشحال شدم. من فکر می‌کردم فقط هر چهار سال یک بار هدیه می‌دهد اما الان فهمیدم‌ حتی اگر این طور هم باشد در چهار سال‌های قبلی هم هدیه داده و این اولین هدیه‌اش نبوده است‌. دیشب نوشتم که عوام شاهرود باید چطوری از علی‌اصغر تشکر کنند.‌

سه‌شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۲

پیامکی به دستم رسید که نوشته بود احترام به قانون حجاب و رعایت آن مانند هر قانون دیگری ضروری‌ست. یک لحظه هول شدم و ناخودآگاه سعی کردم روسری‌ام را جلو بکشم اما یادم‌ آمد ناسلامتی من خودم را جزو رجال می‌دانم و باید مراقب طول پاچه‌های شلوار باشم. بعد که دوباره پیامک را خواندم و دیدم نوشته رعایت آن مانند هر قانون دیگری ضروری‌ست خیالم راحت شد. چیز نگران‌کننده‌ای وجود ندارد.

فیلم غلامرضا، بزرگوار قشمی را دیدم. به مغازه‌ها سرکشی می‌کرد و هر مغازه‌ای که نسوان بدحجاب در آن بودند را شخصا دستور پلمپ می‌داد. قاطعیتش خیلی خوب بود. منتظر روش‌های هوشمند آقای سردار نماند ولی در عین حال همانطور که دکتر ابراهیم گفته بود به صورت فرهنگی مساله را حل می‌کرد. حیف است غلامرضا در قشم بماند. با این همه زحمتی که کشید بهتر است زودتر او را به بندرعباس یا حتی تهران بیاورند و از خدمات فرهنگی‌اش بیشتر استفاده کنند‌. شب احساس کسالت و بی‌حالی داشتم. ظاهرا مشکل از جهاز هاضمه‌ام بود. فرصت خوبی شد که به کارهای زشتم بیشتر فکر کنم. به این نتیجه رسیدم که به عنوان عوام‌الملک تا حالا اشتباه کرده‌ام که فکر می‌کردم می‌توانم مسائل مختلف را تحلیل کنم. از حالا به بعد اگر عمرم به دنیا بود یا باید خاطره‌نویسی نکنم یا اگر هم می‌کنم فقط شرح ماوقع و تشکر از خواص باشد. امیدوارم خدا هم از سر تقصیرات من عوام‌الملک نفهم علیل‌التحلیل بگذرد.

چهارشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۲

یکی از عوام خبر داد که موعد تحویل خودرویی که بابت پیش‌خریدش پول داده و قرار بوده حداکثر تا آخر امسال تحویل شود تابستان سال بعد اعلام شده است. جواب دادم به من و توی عوام مربوط نیست. خوشحال باش که خواص صلاح دانسته‌اند به تو پیامک بزنند و خبر بدهند که چه زمانی قرار است خودرویت را تحویل بدهند. بابت این همه توجه باید از خواص تشکر بکنی.

پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲

یک ماه از امسال گذشت و چقدر خوش گذشت. خبر رسید که یک گروه سازمان‌یافته کشف حجاب در رشت منهدم شده است. خبر خوب و مهمی بود. اینکه به شکل گروهی و سازمانی به دنبال کشف کردن حجاب بروند واقعا خطرناک و مشکل‌آفرین است. اخباری درباره قیمت مرغ شنیدم. ظاهرا تقریبا به کیلویی صدهزار تومان رسیده است. عیبی ندارد. در دوران حسن مرغ کیلویی ۲۸هزار تومان گران بود و محمدباقر می‌توانست مرغ کیلویی نه هزار تومانی هم به بازار بیاورد. اما در عصر ابراهیم این پول‌ها که چیزی نیست و لابد خواص صلاح دیده‌اند که قدر و منزلت مرغ را واقعی کنند‌. تحلیلش به ما عوام نیامده است. وظیفه داریم از خواص بابت بذل توجه به مرغ‌ها تشکر کنیم.

غروب فیلم لحظه پرتاب موشک فضایی استار‌شیپ شرکت اسپیس ایکس متعلق به ایلان ماسک را دیدم. کمتر از چهار دقیقه پس از شلیک منفجر شد. دلم خنک شد و جگرم حال آمد. مردک، همان کسی است که ادعا کرده با ماهواره‌هایش اینترنت بدون فیلتر را در تمام جهان در دسترس حتی عوام هم می‌گذارد. این انفجار قطعا مشت محکمی بر دهانش بود. چون ربطی به مسائل داخلی کشور نداشت سعی کردم انفجارش را تحلیل کنم. گویا در مرحله‌ای که باید موتورهای موشک خاموش می‌شدند و بخش دوم موشک از بخش اول جدا می‌شد تا موشک بتواند از جو خارج شود به حول و قوه الهی این اتفاق درست نیفتاد و موشک منفجر شد و پول و سرمایه این عنصر مشکوک و معلوم‌الحال بر فراز خلیج مکزیک تبدیل به دود و خاکستر شد و به آب ریخت. امیدوارم دفعه دیگر خودش هم داخل همین موشک باشد که اگر هم موشکش منفجر نشد تا ماه و مریخ برود و برنگردد.

 

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی