جنگ روسیه و اوکراین همچنان در جریان است و دو طرف در حال پیشروی یا بازپسگیری مواضع خود هستند. ترجمه اختصاصی دیدار از یک گزارش تحقیقی مفصل در مورد آینده این جنگ را از دست ندهید.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: اندیشکده شورای آتلانتیک
نویسندگان: هانس بینندایک، الکساندر وِرشبو و جولیان لیندی-فرنچ
مترجم: حمید رضا بابایی
تشدید عملیات، بُنمایه استراتژی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در جنگ علیه اوکراین است. به ویژه پس از آن که مقابله به مثل نیروهای اوکراینی، از دستاوردهای روسیه در این مناقشه کاسته است. در شرایطی که شکستهای روسیه شدت مییابد، پرداختن به چند مساله اساسی، اهمیت دارد: اوکراین و شرکایش چگونه میتوانند مانع از تشدید جنگ تا سطح هستهای بشوند و در عین حال شانس پیروزی روسیه را در آستانه شکست، از بین ببرند؟ و اگر جنگ تشدید شود، واکنش غرب چگونه باید باشد؟
به دنبال حملات اولیه به کییف و سایر شهرهای مهم اوکراین، روسیه در واکنش به شکست هایش در میدان جنگ، روند مناقشه را در چندین مرحله تشدید کرده است. حملات توپخانهای در دونباس، بسیج نیروهای روسی، الحاق غیرقانونی مناطق اوکراین و اِعمال قوانین جنگی در چهار منطقه، خرابکاری احتمالی در خطوط لوله انتقال انرژی نورد استریم و حملات گسترده اخیر به زیرساختهای انرژی اوکراین، از جمله این موارد است.
در هر مورد، عملیات روسیه با هدف به دست آوردن امتیاز در میدان جنگ و درهم شکستن اراده اوکراین دنبال شده، اما در هیچ یک موفق نبوده است. با این وجود، پوتین به دنبال ناتوانی در تحقق اهداف جنگی و جلوگیری از شکست، قطعا روند جنگ را تشدید خواهد کرد.
نادیده گرفتن تهدیدات پوتین به تشدید نبرد از جمله با استفاده از سلاحهای هستهای، سیاست مناسبی نیست. برای مقابله با این تهدیدات باید اقداماتی بازدارنده صورت گیرد و در صورت لزوم به گونهای به آنها پاسخ داده شود که رفتار نادرست روسیه، هزینههای سنگین برای مسکو درپی داشته باشد، اما نه آنکه به تشدید مناقشه منجر شود.
اوکراین از همان سلاحهایی استفاده کرده است که آمریکا و متحدانش در ناتو در اختیارش قرار داده اند تا در منطقه خارکیف و بخشهایی از منطقه خرسون از آنها برای مقابله با تهاجم روسیه استفاده کند و توانسته بخشهایی از مناطقی را که روسیه در اواسط تابستان در دونباس متصرف شده بود، آزاد کند. سوال این است که آیا این تحولات به شکست نظامی روسیه منجر خواهد شد یا این که بنبست موجود را طولانیتر خواهد کرد؟ علائم زیادی از شکست بالقوه نظامی روسیه در اوکراین وجود دارد، با این وجود نیروهای روسی با استفاده از مزایای موقعیت دفاعی خود، در حال تحکیم مواضع هستند. با فرماندهی بهتر ژنرال سرگی سوروویکین و بسیج نیروها، مسکو شاید بتواند مقابل شتاب نیروهای اوکراینی را بگیرد و شرایط موجود را تا مدتی به همین شکل حفظ کند.
اگر نیروهای روسی بتوانند در خطوط نبرد موقعیت خود را باثبات کنند، بعید است پوتین جنگ را تا مرحله استفاده از سلاحهای تاکتیکی هستهای، تشدید کند. در آن صورت وی احتمالا اهداف خود را با جنگ فرسایشی، تلاش ممتد برای برقراری آتشبس و ایجاد اختلاف در ناتو ـ از طریق طرح مذاکره - دنبال خواهد کرد. در این شرایط اوکراین نخواهد توانست مناطق از دست رفته را پس بگیرد.
در این شرایط، آمریکا و ناتو باید سیاست موفق خود را در انتقال سلاح به کییف، تمرکز بر افزایش سیستمهای موشکی با آتش حجیم (HIMARS)، توپخانههای دوربُرد، پهپادهای تهاجمی، تانکهای پیشرفته و خودروهای زرهی متمرکز کرده، مناطق از دست رفته را بازپس گیرند. علاوه بر آن، باید سیستمهای دفاع هوایی و تجهیزات مقابله با پهپاد در اختیار اوکراین قرار دهند تا مقابل حملات روسیه به شهرهای اوکراین بایستد. آنها باید نهایت تلاش خود را برای پیروزی اوکراین به عمل آورند ـ دستکم اکثر مناطق اشغال شده از ۲۴ فوریه (آغاز تهاجم روسیه به اوکراین) تاکنون را آزاد کنند و در عین حال تا مرحله جنگ میان روسیه و ناتو پیش نروند. با وجود ادعای "جنگهای نیابتی" با آمریکا و ناتو، پوتین هیچ تمایلی به درگیری مستقیم با ناتو ندارد، به ویژه با توجه به نابودی تجهیزات و نیروهای نظامی روسیه.
در حال حاضر وضعیت میدان نبرد، برای مذاکره مناسب نیست. روسیه برای برقراری آتش بس از موقعیت بسیار خوبی برخوردار است که در این صورت میتواند مناطقی از اوکراین را که اکنون اشغال کرده است، در اختیار بگیرد و این که این وضع، خطر تهاجم اوکراین را درپی دارد.
از زمان تهاجم خارکیف، اوکراین از نظر نظامی دست بالا را داشته و با توجه به خشونت نیروهای روسی علیه غیرنظامیان، جنایات جنگی مکرر و تلاشهای به عمل آمده برای حذف هویت ملی اوکراین، دلیل چندانی برای کییف باقی نمانده تا با روسیه مذاکره کند.
اوکراین همچنین اهداف اعلام شده خود در جنگ را از "بازپس گیری تمام مناطق اشغال شده از ۲۴ فوریه تاکنون" به "بازپس گیری تمام مناطق از سال ۲۰۱۴ تاکنون" تغییر داده که این امر شامل شبه جزیره کریمه نیز میشود. روسیه همچنان خواستار تسلیم سیاسی و خلع سلاح اوکراین است و در این شرایط در کییف، هیچ علاقهای به دادن امتیاز به پوتین وجود ندارد. واشنگتن نیز میگوید تصمیم گیری درباره مذاکره و همچنین زمان برگزاری آن را به اوکراین واگذار خواهد کرد تا اوکراین عملا بتواند پیش از نشستن برسر میز مذاکرات، موقعیت خود را در میدان جنگ تقویت کند و با دست پر در مذاکرات حاضر شود.
اگر اوکراین بتواند مناطق بیشتری را سریعا باز پس بگیرد، بدون آن که روسیه شدت جنگ را افزایش دهد، در این صورت شاید نیازی به مذاکره نباشد. اما اگر روسیه بتواند در میدان نبرد بنبست ایجاد کند، نیاز به حل بحران از طریق مذاکره احتمالا بیشتر خواهد شد. اگر عملیات موفقیت آمیز اوکراین ادامه یابد، پوتین شاید به دنبال آن باشد تا با تشدید مناقشه، کییف را مجبور کند به مذاکرات تن دهد...
برای آن که هرگونه مذاکرهای کارساز باشد، کانالهای بهتر ارتباط با کرملین مورد نیاز خواهد بود. لوید آستین وزیر دفاع آمریکا به تازگی گام مهمی در این مسیر برداشته و با سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه تلفنی گفتگو کرده است. برای جلوگیری از تشدید ناخواسته جنگ، به مذاکرات مستقیم بیشتری نیاز است.
پوتین تهدید کرده است جنگ تشدید خواهد شد و این که "بلوف نمیزند"، به این معنا که وی احتمالا از سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد. مسکو، اما نشان نداده که آستانه چنین آتش افروزی کجا است- و شاید خودش هم نمیداند- و این مساله صرفا یک بلوف حساب شده باشد. شاید پیروزی اوکراین در خرسون، حملات خرابکارانه و یا عملیات نظامی بیشتر در کریمه، شکست واحدهای نظامی یا فرار گسترده نیروهای ارتش روسیه در واحدهای مستقر در اوکراین، حملات نیروهای اوکراینی به شهرهای روسیه، واگذاری موشکهای دقیق دوربرد از ناتو به اوکراین و یا قرار گرفتن رژیم پوتین در آستانه سقوط در مسکو، بتواند عوامل بالقوه برای تشدید جنگ از جانب روسیه باشد.
بسیاری از تحلیلگران انتظار دارند اگر پوتین واقعا از تسلیحات هستهای استفاده کند، چنین اقدامی یا به صورت شلیک برفراز دریای سیاه به صورت نمایش قدرت خواهد بود، و یا حملات محدود تاکتیکی به نیروهای اوکراینی. حملات تاکتیکی (با استفاده از تجهیزاتی با بازده متوسط) احتمالا شامل یک یا چندین هدف خواهد بود، بسته به این که از نظر پوتین چه چیزی لازم است تا کییف را مجبور به تسلیم کند. افراد چندانی معتقد نیستند که پوتین به یک کشور عضو ناتو حمله خواهد کرد چرا که چنین مسئلهای یعنی شکست سریع در جنگ با ناتو. اما حمله به یک شهر در غرب اوکراین منتفی نخواهد بود. هدف آن نیز قطع حمایت بیشتر کشورهای اروپایی به خصوص آلمان از اوکراین و متقاعد کردن رئیس جمهور اوکراین به این مسئله است که چارهای ندارد جز آن که توافقی را با شرایط روسیه بپذیرد.
حملات غیرهستهای و بدیعتر را نیز نمیتوان منتفی دانست، نظیر استفاده از بمب کثیف، حملات گسترده سایبری، حمله محدود با گازهای سمی به نیروهای اوکراینی (مانند آنچه در سوریه رخ داد)، ویران کردن یک سد بزرگ، یا حملات بیشتر به یک نیروگاه هستهای اوکراین.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند پوتین در خصوص استفاده از بمبهای هستهای بلوف میزند. آنها در توجیه این نظر میگویند:
ـ حمله محدود و تاکتیکی در میدان نبرد ارزش نظامی چندانی ندارد، زیرا نظامیان اوکراینی عموما پراکنده هستند و اوکراین به جنگ ادامه خواهد داد.
ـ تشعشعات هستهای علاوه بر سربازان اوکراینی، نیروهای روسی را نیز متاثر خواهد کرد.
ـ زنجیره فرماندهی پوتین وی را از چنین مسئلهای بازخواهد داشت.
ـ پوتین کوتاه خواهد آمد، زیرا استفاده از سلاحهای هستهای احتمالا خط قرمز چین و هند است، کشورهایی که پوتین به عنوان دوست، به حمایتهای اقتصادی و دیپلماتیک آنها نیاز دارد.
برخی دیگر نیز تهدید هستهای را جدیتر گرفته و معتقدن
ـ روسیه سال هاست دکترین "تشدید جنگ تا کاهش تهدید" را دنبال میکند. (راهبردی که بر اساس آن حملات هستهای، ناتو را مجبور میکند به جنگ با شرایط روسیه پایان دهد)
ـ هدف پوتین این نیست که در میدان جنگ پیروز شود بلکه توقف جنگ است تا آتشبس یا ترک مخاصمه بر اساس شرایط روسیه اجرا شود.
ـ پوتین ماهیت خشونتآمیز خود را در چچن، سوریه و اوکراین ثابت کرده است.
ـ اگر پوتین به این نتیجه برسد که رژیمش و یا فدراسیون روسیه در خطر است، برای استفاده از هر نوع سلاح در دسترس، به خود تردید راه نخواهد داد.
ـ پوتین احتمالا معتقد است ائتلاف غرب به دلیل واکنش روسیه از هم فرو میپاشد.
تصور این که پوتین درحال بلوف زدن باشد، سیاست درستی نیست. غرب دائما با بیان این که منظور پوتین چیزی نیست که میگوید، دچار اشتباه محاسباتی شده است.
داگلاس لاندن، افسر عملیاتی سابق سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در امور روسیه میگوید پوتین که عضو سابق سازمان جاسوسی شوروی (کا گ ب) در دوران جنگ سرد بود، "اگر به این نتیجه برسد که تنها راه حفظ قدرت، استفاده از سلاحهای هستهای، شیمایی و یا بیولوژیک است، احتمالا چنین خواهد کرد. " تصور این که تغییر رژیم در مسکو، مشکل تشدید جنگ را حل خواهد کرد نیز سیاست مناسبی به نظر نمیرسد، زیرا جانشین پوتین نیز احتمالا سوابقی مشابه وی در کا گ ب و دیدگاههای ضد غربی خواهد داشت...
یک طراح مدبر باید در مقابل حملات هستهای از خود حفاظت کرده و یا مانع از چنین حملاتی بشود. اشتباه نکردن در توازن نظامی بسیار مهم است. پاسخ به چنین حملاتی باید به حدی دردناک باشد تا قابلیت بازدارندگی داشته باشد، اما به گونهای نیز نباشد که در صورت شکست بازدارندگی، تنها گزینه موجود باشد.
دولت بایدن چنین رویکردی را درپیش گرفته و صراحتا اعلام کرده است اگر روسیه از آستانه هستهای عبور کند "عواقب فاجعه بار" برای روسیه رخ خواهد داد. در محافل خصوصی نیز جزییاتی از ماهیت واکنش آمریکا و غرب ارائه کرده تا پوتین تردید نداشته باشد بهای استفاده از سلاح هستهای، حتی در قالب حمله "نمایش قدرت" بیشتر از هرگونه منافع آن خواهد بود.
اگر راهکار بازدارندگی شکست بخورد، و حمله هستهای صورت گیرد (و یا در صورت استفاده از هر نوع سلاح کشتار جمعی دیگر)، ناتو چندین راهکار پیش رو خواهد داشت. این مساله به ماهیت حملات روسیه بستگی خواهد داشت. ابزارهای موجود به ترتیب شدت تاثیر و مخاطرات، میتواند شامل موارد زیر باشد.
اقداماتی که هدف از آن تنبیه روسیه با "خطر محدود" حملات بیشتر هستهای همراه است:
ـ محکومیت قاطع استفاده از سلاحهای هستهای در سازمان ملل
ـ کنار گذاشتن روسیه از سازمانهای بینالمللی
ـ کنار گذاشتن کامل روسیه از سیستم انتقال مالی سویفت
ـ تحریم کامل تجاری و مالی روسیه (با حمایت چین و هند)
ـ استفاده از اموال توقیف شده روسیه برای بازسازی اوکراین
ـ توافق بر سر تاریخ پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا
اقدامات تنبیهی علیه روسیه که "قدری" خطر تشدید جنگ افروزی خواهد داشت:
ـ کنارگذاشتن محدودیتهای نانوشته در اختصاص سلاحهای دوربردتر و یا تهاجمیتر به اوکراین، نظیر سیستمهای موشکی تاکتیکی ارتش (ATACMS)، جتهای جنگنده اف ۱۶ و تانکهای پیشرفته
ـ به اوکراین اجازه داده شود با استفاده از سلاحهای دوربرد ناتو، مناطقی را در روسیه هدف قرار دهد
ـ اعزام تعدادی از مشاوران نظامی ناتو به اوکراین برای مامویتهای غیررزمی
ـ توافق برسر تاریخ پیوستن اوکراین به ناتو
اقدامات تنبیهی علیه روسیه که "خطر زیاد" تشدید جنگ را درپی خواهد داشت:
ـ حمله سربازان ناتو به نیروهای روسی در اوکراین، مثلا نابود کردن سایتی که حملات هستهای روسیه از آنجا صورت گرفته باشد
ـ حمله هواپیماهای ناتو به ناوگان دریای سیاه روسیه
ـ حمله مشابه هستهای ناتو به یک هدف نظامی روسیه در اوکراین
یک تیم کارکُشته امنیت ملی، برای تنبیه موثر روسیه، با دقت این فهرست را بررسی و در عین حال تلاش خواهد کرد مانع از تشدید جنگ افروزی شود. متحدان شاید مایل نباشند از حمله هستهای مشابه به روسیه حمایت کنند، اما ناتو برای حفظ قدرت بازدارندگی، باید درخصوص آمادگی خود برای استفاده از سلاحهای تاکتیکی هستهای در برخی سناریوها، رویکرد ابهام را دنبال کند.