
پیش از هر چیز باید از عوامالملک به خاطر تاخیر در انتشار این قسمت از ستون هفتگیاش عذرخواهی کنیم. عصبانیت عوامالملک را اصلا نباید شوخی گرفت.
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱
محسن، رییس خواصالدوله استان تهران درباره کمبود برق هشدار جدی داد. اعلام کرد در اوج مصرف برق با کسری سه هزار مگابایتی مواجه هستیم. فهمیدم که در عصر ابراهیم برق و کامپیوتر ترکیب شدهاند و واحد شمارش برق، کامپیوتری شده است. قبل از عصر ابراهیم برق را بر مبنای مگاوات محاسبه میکردند. فیلم تماس تلفنی مهران، رییس خواصالدوله استان یزد با ابراهیم، از محل تصادف قطار با بیل مکانیکی را دیدم. گویا ابراهیم از آن طرف خط به جانباختگان هم سلام میرساند. تحت تاثیر قرار گرفتم. یکی از تفاوتهای ابراهیم با بقیه روسای خواص الدوله، همین توجهاش به جانباختگان و رفتگان است. ابراهیم از قدیم همینطور بوده است. محسن گفت که ای کاش اسرائیل یک غلطی بکند تا ما او را از روی زمین محو کنیم. خیالم راحت شد این همه اتفاقات و شایعات اخیر ربطی به اسرائیل ندارد. وگرنه محسن تا حالا آنها را از روی زمین محو میکرد. قبل از ظهر خبر دستگیری سارقان صندوقهای امانات بانک ملی را شنیدم و تصاویرشان را دیدم. خیلی شبیه دالتونها بودند. همزمان خوشحال و ناراحت شدم. خوشحالی به خاطر دستگیری سارقان و ناراحتی برای اینکه معلوم شد ما ایرانیها هنوز در انجام کارهای گروهی ضعیفیم. ده یازده سال پیش رییس کل همین بانک به صورت انفرادی فرار کرد و به سلامت به مقصد رسید و الان فرزندانش جزو کارآفرینان الهامبخش کانادا هستند اما تیم سارقان یکی از شعبههای بانک حتی یک هفته هم نتوانستند فرار کنند. بعد از ظهر طبق معمول جمعهها سخنان بزرگواران شهرهای مختلف به دستم رسید. احمد از مشهد گفت که حادثه قطار به خاطر بیبند و باری اتفاق افتاده است و راننده بیل مکانیکی مست بوده و روی ریل پارک کرده بود. خیالم راحت شد که دلیل حادثه خیلی زود مشخص شد. باید با این بیبند و باریها مقابله جدی کرد. یوسف از اصفهان هم گفت که از نظر اقتصادی، وضعمان رو به روز بهتر میشود. راست میگوید. وضعمان از همه نظر روز به روز بهتر میشود و این خیلی خوب است. غلامعلی، بزرگوار بوشهری هم اعلام کرد خروج از آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید در دستور کار قرار بگیرد. صحیح است. ما باید از آن آژانس خارج شویم و آژانس خودمان را راه بیندازیم. خبر ممنوعیت فروش خودروهای صفر کیلومتر بنزینی و دیزلی در اروپا از سال ۲۰۳۵ را خواندم. خوشحال شدم. باید منتظر باشیم که از سال ۲۰۳۵ به بعد خودروهای بنزینی و دیزلی وارد کشور شوند و قیمتها پایین بیاید. چیزی نیست. فقط سیزده سال مانده است. چشم به هم بزنیم گذشته است. ما عوام هم که اصولا عادت کردهایم صبر کنیم. از پارسال هم گفتند اگر دو سال صبر کنیم همه مشکلات حل میشود. سرعت اینترنت امروز خیلی پایین و مطئن بود. باعث میشود سانحهای ایجاد نشود. دستشان درد نکند.
شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱
تصویر مصوبه خواصالدوله با امضا محمد را درباره حق مسکن کارگران دیدم. ماهانه پانصد و پنجاه هزار تومان در نظر گفتهاند. برای تهیه مسکن رقم مناسبیست. اگر هم کسی ناراحت است جمع کند برود بقالی محل و مایحتاج یک هفته را بخرد. ممکن است با آن پول نتوان مسکن تهیه کرد اما پول نان و ماست یک هفته را میشود داد. وضعیت سایتهای مرتبط با بلدیه را پیگیری کردم. علیرضا گفت که پنجشنبه هفته گذشته به سامانههای بلدیه هجمه شده است. خوشبختانه مثل همیشه نتوانستند غلطی بکنند اما سایتها و سامانههای بلدیه همچنان در دسترس نیستند. احتمالا ترسیدهاند و جایی پناه گرفتهاند. باز خوب است که اسرائیل در این باره غلطی نکرد وگرنه محسن تا حالا از روی زمین محوشان کرده بود. عصر در خبرها خواندم که حکم اکبر، معاون رییس خواصالرعایا در دوره صادق نقض شده است. در دوره ریاست ابراهیم به ۳۱ سال حبس محکوم شده بود. به نظر میآید غلامحسین قرار است درباره اینجور حکمها مهربانتر از ابراهیم باشد. باید به افتخارش سوت زد. شب در خبرها خواندم نیکلاس به ایران آمده و با ابراهیم جلسه داشته است. در دوره حسن نیکلاس به ایران نمیآمد. احتمالا معذب بوده است. چه خوب شد که ابراهیم آمد و راه سفرهای نیکلاس به ایران را باز کرد. دلتنگش بودیم. ابراهیم به نیکلاس گفت تحریمها فرصتی برای پیشرفت کشور است. راست میگوید. این روزها تقریبا همه عوام دچار این مساله شدهاند که با این همه پیشرفت چه کار کنند؟
یکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱
از صبح که بیدار شدم به یاد خاطرات گذشته بودم. دلم میخواست سریال خانه سبز را دوباره ببینم. یکی از کتابهای شعر سهراب را ورق زدم. چشمم به شعری افتاد که نوشته بود "من چه سبزم امروز، و چه اندازه تنم هشیار است". یادداشت روزنامه بودجهبگیر را خواندم تا خیلی گرفتار خاطرات نشوم. درباره بیانیه یک عده به اصطلاح اقتصاددان توضیح داده بود. ظاهرا عدهای که طرفدار حسن بودهاند بیانیه مثلا اقتصادی نوشتهاند تا وانمود کنند وضع اقتصاد در عصر ابراهیم خوب نیست. اینها بانیان وضع موجود اقتصاد هستند. ای کاش با همگی برخورد شود تا دفعه دیگر به جای پاسخگویی، بیانیه صادر نکنند. رستم اعلام کرد چون مصالح ساختمانی گران شده است قیمت نهضت ملی مسکن هم افزایش پیدا میکند. اینها را باید به آن به اصطلاح اقتصاددانها نشان داد که میخواهند همه چیز را مثل دوره حسن به برجام گره بزنند. فیلم یکی از برنامههای تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. فهمیدم که آمریکا میخواسته دلار را به ۵۰هزار تومان برساند اما اقدامات خوب خواصالدوله ابراهیم باعث شده دلار فعلا روی ۳۲هزار تومان بماند. ابراهیم متشکریم! شب مسابقه فوتبال ایران و الجزایر را تماشا کردم. بالاخره یک تیم پیدا شد که بخواهد با ما مسابقه بدهد. باختیم. عیبی ندارد. شاید عملیات فریب بود چون اصلا نمیشد فهمید که بازیکنان تیم ما در زمین چه کار میکنند. اگر با همین قدرت در جام جهانی شرکت کنیم همه معادلات مسابقات به هم میخورد. حرفهای جواد هم در طول گزارش خوب بود. هنر زیادی میخواهد که بتوان نود دقیقه به طور یکریز آنطوری که جواد صحبت میکند حرف زد. فهمیدم که حمید، خواصالدوله امور ورزش، به نمایندگی از ابراهیم به قطر رفته بود که به فوتبالیستها روحیه بدهد. واقعا هم موفق بود. آخرین بار که از این روحیهها به ورزشکاران داده بودند در دوره محمود بود.
دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱
صبح گزارشی درباره سارقان دستگیر شده بانک ملی خواندم. فهمیدم که تیم مذکور درسهایشان را تا سر قسمت "چگونه مناره را بدزدیدم؟" خوانده بودند اما فصل "قبل از دزدیدن مناره، چالهاش را بکنیم" در آموزشهای مجازی دوره کرونا حذف شده بود. همچنین فهمیدم سارقان خیلی انسانهای عاطفی و خانوادهدوستی بودند و بعد از انجام سرقت تازه میفهمند که پولهایی که دزدیدهاند خیلی زیاد است و بهتر است با آن برای عمهشان هدیه تولد بخرند. به هر حال مهم این است که آنها توانستند دزدی کنند و مهمتر این است که بلافاصله دستگیر شدند و از آن مهمتر این است که الان مالباختگان باید برای ادای پارهای توضیحات تشریف بیاورند تا معلوم شود از کجا آوردهاند. بهنام، رییس امور بکن و نکنِ خوب و بد آذربایجان غربی اعلام کرد قرار است شورای امور بکن و نکن اصناف و احزاب تشکیل بدهند. اتفاق مهمیست. نشان میدهد واقعا همانطور که از اول عصر ابراهیم اعلام کرده بودند اگر همیشه دو سال دیگر تحمل کنیم همه مشکلات حل میشود. احمد، از خواصالرعایای مهم در بازرسی کل امور کشور هم اعلام کرد قرار است قرارگاه نظارت برای اجرای قانون جوانی جمعیت راهاندازی شود و تا پایان خرداد عملکرد دستگاهها بررسی میشود و هر کسی به وظایفش عمل نکرده باشد اسمش در ستون بدها نوشته میشود. خوب است فعلا فقط سراغ دستگاهها میروند و کاری با خود عوام ندارند. وگرنه مجبور بودند بین من و عوامالنسا یکی را انتخاب کنند. البته مدارکش در همین افاضات اضافه روزانه موجود است که من همیشه دنبال جوانسازی بودهام. یادداشت روزنامه بودجهبگیر را خواندم. اعلام کرد قیمت ارز را رسانهها دستکاری میکنند و ایرانیان یهودی مقیم آمریکا هم دستاندرکارند. کاملا درست است. در همین دیدارنیوز خیلی وقتها دیدهام که عدهای دور هم در یک گوشه تحریریه دور قیمت ارز جمع میشوند و یواشکی آن را دستکاری میکنند. بعضیهایشان هم روی گوشیهایشان صفحات ایرانیان یهودی مقیم آمریکا و حتی آمریکاییان یهودی مقیم آمریکا را دنبال میکنند و قبل از دستکاری قیمت، به عکسها و فیلمهای آنها با فرستادن قلب و نشان داد شست دست واکنش نشان میدهند و متناسب با جواب آنها شروع به دستکاری میکنند. غربیها حالا که دیگر حسن و اسحاق نیستند که همه دستکاریها را انجام دهند چشم امیدشان به این کارهاست اما خوشبختانه مثل همیشه شکست خواهند خورد. اخباری درباره مصوبه خواصالمله برای صدور مجوز استفاده از سلاح در راهپیماییها شنیدم. اگر راست باشد حتما خوب و مفید است. بالاخره خواص یک چیزهایی را بهتر از ما میفهمند. دستشان هم درد نکند. تصویر مصوبه جدید جذب اعضای هیات علمی را خواندم. تاهل ۵ امتیاز و هر فرزند ۳ امتیاز دارد. اگر عوامالنسا اینقدر جلوی جوانسازی جمعیت نایستاده بود الان علاوه بر اینکه زمین و خانه و ماشین داشتیم هر دو میتوانستیم عضو هیات علمی هم باشیم. چون قطعا اجازه نمیدادم امتیاز مربوط به فرزند داشتن از ۳۰ پایینتر بیاید و جبران کسر سواد و دانشمان را میکرد. برای دانشجویان هم الگو میشدیم. البته مصوبه یک اشکال کوچک دارد. مشخص نکرده که اگر کسی مثلا چهار بار متاهل باشد آیا ۲۰ امتیاز را میگیرد یا نه. اگر اینطور باشد میتوانم جبران کمکاری عوامالنسا را به شکل دیگر انجام بدهم.
سهشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱
نامه محمود به ولودیمیر، رییس خواصالدوله متجاوزان اوکراینی را خواندم. فکر کنم محمود اخبار را بد خوانده است. چون حرفهایی که باید درباره ولادیمیر و عوام مظلوم روسیه میزد را به ولودیمیر و اشغالگران اوکراینی زده بود. عیبی هم ندارد. ما باید درست بخوانیم. همین که بهانهای پیدا شده و محمود بعد از مدتها نامه نوشت و حرف زد خیلی خوب است. چون از زمان متروپل تصمیم گرفته بود سکوت حکیمانه بکند. خواصالدوله امور علوم و تحقیقات کشور خبر خوبی داد و اعلام کرد که در سه ماه گذشته وضعیت حجاب و عفاف دانشگاه تهران خیلی بهتر شده است. واقعا خوشحال شدم. همه رتبه علمی دانشگاه را بالا میبرد و هم باعث میشود دانشجویان فکر مهاجرت را از سرشان بیرون کنند و مهمتر از همه اینکه برای آینده کشور خیلی خوب است. خبر استعفای حجت را خواندم. باور نکردم. ولی متاسفانه راست بود. از شروع عصر ابراهیم منتظر بودم از طرف حجت با من تماس بگیرند و بگویند یک میلیون تومان بده که برایت شغل خوب ایجاد کنیم تا مجبور نباشی به صورت مفتی حرف مفت بزنی. حالا چه کسی باید به داد عوام بیکاری مثل من برسد؟ مهدی، رییس خواصالبلد تهران اعلام کرد وضعیت ترافیک شهر تهران مثل قبل است و از دست بلدیه و خواصالبد کار دیگری برنمیآید. خبر خوبیست. اگر اینطور باشد خیالمان راحت است که بدتر هم نمیشود. البته اگر رسانهها و ایرانیان مقیم دیگر نقاط جهان، ترافیک تهران را هم مثل قیمت ارز دستکاری نکنند.
چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
یک سری فیلم از یحیی و یک آقای جدیدی در تلویزیون بودجهبگیر دیدم که به دلیل اهمیت و تکاندهنده بودن نکاتی که گفتند باید در جلد دوم خاطراتم در موردش بنویسم. اینجا صلاح نیست. موجب حسد و کینه دشمنان میشود.
پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱
روزنامه بودجهبگیر در یادداشتی نوشته بود که دختر دبستانی یکی از عوام گفته که بهتر است برای زندگی به خارج از ایران سفر کند. واقعا چرا باید عوام از این فکرها بکنند؟ البته اینکه عوام اگر نمیتوانند آنطوری که خواص صلاح میدانند در اینجا بمانند و زندگی کنند باید جمع کنند و بروند که اصلا عیبی ندارد. زینب هم قبلا در تلویزیون بودجهبگیر گفته بود. خوشبختانه اینجا یک کشور آزاد است. اگر کار بدی نکرده باشی خواص اجازه میدهند بروی. محسن اعلام کرد که الان اطلاعات ما از درون برخی از تشکیلات اسرائیل بیشتر از مسئولین اسرائیلیست چون سیستمهای ما ضدرادار هستند و بالای سر اسرائیلیها میروند و عکس میگیرند و برمیگردند. خیالم راحت شد. چون محسن چند روز پیش هم گفته بود منتظر است اسرائیل غلطی بکند تا محوشان کند. اینکه تا بالای سرشان میرویم ثابت میکند محو کردنشان هم کاری ندارد. تصاویری از یک چرخ و فلک در یزد به دستم رسید. خیلی درست طراحی شده و آماده بهرهبرداریست. فقط نباید کسی توقع سوار شدن داشته باشد. چون اگر کابین به چرخ و فلک وصل کنند به زمین گیر میکند. عیبی هم ندارد. عوام یزد میتوانند بلیط بخرند و چرخیدن چرخ و فلک را تماشا کنند. آدمی همیشه تماشاگر گردش چرخ فلک بوده است. این فقط یک "و" بیشتر دارد. همه چیزمان هم که به همه چیزمان میآید.