تیتر امروز

صادق زیباکلام: تندروها به سرمایه‌گذاران گفتند گول لبخند روحانی و ظریف را نخورید/ برجام قبل از خروج ترامپ مرده بود/ می‌شد زودتر مذاکره کرد اما ...
گفت‌وگوی دیدار در برنامه ایرانشهر با یک تحلیلگر مسایل سیاسی

صادق زیباکلام: تندروها به سرمایه‌گذاران گفتند گول لبخند روحانی و ظریف را نخورید/ برجام قبل از خروج ترامپ مرده بود/ می‌شد زودتر مذاکره کرد اما ...

دیدارنیوز در روزی که سومین دور از مذاکرات تهران و واشنگتن در شهر مسقط برگزار شد، میزبان صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل سیاسی در برنامه ایرانشهر بود.
بهرام امیر احمدیان: ما تجربیات کارسازی از گفت‌و‌گو نداریم/سیامک کاکایی: نوروز، جوهره و مایه گفتمان ملی در ایران است به دیپلماسی نوروز بیندیشیم!
در اولین نشست «صلح و وحدت ملی در ایران» مطرح شد:

بهرام امیر احمدیان: ما تجربیات کارسازی از گفت‌و‌گو نداریم/سیامک کاکایی: نوروز، جوهره و مایه گفتمان ملی در ایران است به دیپلماسی نوروز بیندیشیم!

گروه صلح و وحدت ملی انجمن مطالعات صلح ایران، عصر چهارشنبه، سوم اردیبهشت ماه، اولین نشست خود را با موضوع «صلح و وحدت ملی در ایران» با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در سالن حافظِ خانه اندیشمندان...
فوت ۴۰ نفر در انفجار بندر شهید رجایی/ اولین تصاویر از لحظه آغاز آتش‌سوزی/ نجات یک سگ از میان ویرانه‌ها +ویدیو
حادثه تلخ و دردناک در جنوب کشور

فوت ۴۰ نفر در انفجار بندر شهید رجایی/ اولین تصاویر از لحظه آغاز آتش‌سوزی/ نجات یک سگ از میان ویرانه‌ها +ویدیو

در حادثه انفجار روز (شنبه) در بندر شهید رجایی بندرعباس در هرمزگان، متاسفانه طبق آمار‌ها تا ساعت ۱۹:۰۰ امروز یکشنبه، ۴۰ نفر جان خود را از دست دادند و ۱۲۴۲ نفر مصدوم شدند.

به یاد رضا براهنی؛ شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد

شاعر نامدار و به زعم بسیاری بزرگ‌ترین منتقد ادبی معاصر ادبیات ایران، بامداد امروز در غربی‌ترین نقطه دنیا، چشم از جهان فرو بست.

کد خبر: ۱۲۵۵۲۰
۱۴:۰۴ - ۰۵ فروردين ۱۴۰۱

به یاد رضا براهنی؛ شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد

 

دیدارنیوز ـ سرویس سبک زندگی: بامداد امروز و در کانادا، رضابراهنی شاعر، منتقد ادبی و نویسنده بلندآوازه ایرانی در حالی که مدت‌ها در اعماق آلزایمر و نسیان به سر می‌برد از دنیا رفت. گرچه او در این ایام واپسین حتی خود را نیز فراموش کرده بود اما زندگی و فعالیت‌های ادبی پر شر و شور او، برای دهه‌ها در ذهن علاقمندان به ادبیات و شعر، زنده است.

رضا براهنی ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد. خانواده‌اش زندگی فقیرانه‌ای داشتند و وی در ضمن آموزش‌های دبستانی و دبیرستانی به ناگزیر کار می‌کرد. در ۲۲ سالگی از دانشگاه تبریز لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت، سپس به ترکیه رفت و پس از دریافت درجهٔ دکتری در رشتهٔ خود به ایران بازگشت. از آبان ۱۳۴۳ با سمت استادیاری در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد و در اردیبهشت ۱۳۴۷ به سمت دانشیاری ارتقا یافت.

اما رضا براهنی را بیشتر به خاطر حضور در جلسات شعرای نامدار ایران در دهه چهل به خاطر می‌آورند جایی که او برای نخستین بار به صدای مخالف تبدیل شد و به نام‌های بزرگی مثل شاملو، مشیری، نادرپور و حتی «ه . الف سایه» تاخت و آنها را در زمینه شعر «جهانی» بی‌سواد خواند. براهنی معتقد بود که شعرای ایرانی باید از بند و زنجیر عروض درآمده و شعر جهانی را نیز دنبال کنند. او حتی خود را شاعر سبک نیمایی نیز نمی‌دانست و این موضوع را در کتابی به صراحت نیز اعلام کرد. این حد از صراحت و نقد بی‌رحمانه نسبت به شعرایی چون شاملو و فروغ تا آن زمان بی‌سابقه بود.

در عین حال او به دلیل تسلط به زبان انگلیسی شعرهایی از لنگستون هیوز را در مجله فردوسی ترجمه و منتشر کرد تا دیگران را بیشتر با افکار خود آشنا کند. براهنی با همان زبان تند و تیز و بی‌پروا به کار خود ادامه داد و در ایجاد کانون نویسندگان نیز سهم و نقش داشت. عقاید و ایده‌های چپ‌گرایانه او باعث شد در زمان پهلوی دوم حتی به زندان برود و مورد شکنجه نیز قرار گیرد.

بعدتر او در آمریکا به دلیل تلاش‌هایش برای حقوق زندانیان سیاسی در ایران توانست جایزه بهترین روزنامه نگار حقوق انسانی را نیز به دست بیاورد. در کنار فعالیت‌های سیاسی او همچنان به سبک و سیاق خود شعر گفت و گاهی سراغ نثر هم رفت گرچه هیچ‌گاه در نثر به قوت و قدرت شعرهایش نرسید.

رضا براهنی سال‌ها در کانادا زندگی کرد و همچنان یکی از مهم‌ترین منتقدان ادبی شمرده شد اما شاید دوگانه بزرگ عمر او این بود: زندگی یک چپ‌گرای متعصب در اعماق یک جامعه سرمایه‌داری. براهنی در غربت نیز سکوت نکرد اما به تدریج و با کهولت سن رو به فراموشی و نسیان رفت. شاید چند مصراع از شعر مشهور «خطاب به پروانه‌ها» وصف حال خود او باشد:

شبانه‌روز من از سرسرای سبز سروهای شما می گذشت

پروانه‌های از جان گذشته‌ی گذشته و آینده

حرامیانی که ماه‌های مرا از آسمان‌ها، از فصل‌ها و از رواق‌های عاشقانه به یغما می‌بردند

اکنون تسلیم می‌شوند

هان بنگرید! من، پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم

.

.

.

از چشم آدمیان، روزی

یا مثل آن خدای رومی پنهان خواهم شد

یا مثل شمس، هموطنم

در غوغایی مشکوک و رمزواره و گستاخ

جان خواهم داد    

ارسال نظرات
امروز دوشنبه ۰۸ ارديبهشت
امروز دوشنبه ۰۸ ارديبهشت
امروز دوشنبه ۰۸ ارديبهشت
امروز دوشنبه ۰۸ ارديبهشت