برای حکومتهای خودکامه، میزبانی رقابتهای ورزشی فرصتی منحصربهفرد برای نقاب بر چهره زدن و فرورفتن در نقش یک حکومت مسئول و پاسخگو و حامی ارزشهای بشری است.
دیدارنیوز: زمانی که توکیو توانست بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۲۰ را با یک سال تأخیر بهدلیل همهگیری کووید ۱۹ در جولای و آگوست ۲۰۲۱ با موفقیت برگزار کند، حتی بدبینترین ناظران و مخاطبان هم این موفقیت ژاپن را تحسین کردند. برگزاری آن بازیها گواهی شجاعانه از امکان زندگی با کووید ۱۹ در زمانی بود که بسیاری از مردم جهان همچنان با همهگیری این ویروس و تبعات آن دستوپنجه نرم میکردند.
ژاپن نشان داد که حتی با وجود شیوع ویروس میتوان زیباییهای ورزش را نشان داد. درواقع المپیک توکیو اولین فرصتی بود که جهان برای بازگشت به زندگی عادی و برقراری ارتباط به شیوهای که قبل از همهگیری امری بدیهی تلقی میشد، در اختیار داشت و این امر به این دلیل امکانپذیر شد که این بازیها در ژاپن برگزار شد؛ قهرمان جامعه آزاد و دموکراسی لیبرال در منطقهای که حکومتهای خودکامه حرف اول را میزنند.
المپیک توکیو یک پیروزی برای آزادی و برادری و ادای احترام به دستاوردهای کشور میزبان بود. پکن حدود دوهزارو ۱۰۰ کیلومتر با توکیو فاصله دارد، اما سیستم سیاسی حاکم بر آن فاصلهای فراتر از تصور با ژاپن دارد. نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که حزب کمونیست چین از امتیاز و فرصت میزبانی بازیهای المپیک زمستانی پکن، برای پیشبرد بلندپروازیهای نگرانکننده خود و مجموعه انگیزههایی بسیار متفاوت از ارزشهای بشری استفاده میکند.
وبسایت نشنالریویو در تحلیلی مینویسد هر اندازه متفاوت فکر کنیم و بخواهیم جهان را بدون واقعیتهای حاکم بر آن ببینیم، باز هم نمیتوانیم انکار کنیم که رویدادهای ورزشی جهانی هرگز جدا از سیاست نیستند. برای حکومتهای خودکامه، میزبانی رقابتهای ورزشی فرصتی منحصربهفرد برای نقاب بر چهره زدن و فرورفتن در نقش یک حکومت مسئول و پاسخگو و حامی ارزشهای بشری است.
کافی است به برلین ۱۹۳۶، مسکو ۱۹۸۰، پکن ۲۰۰۸ و سوچی ۲۰۱۴ نگاهی دوباره بیندازید. در سال ۲۰۰۸، حتی قبل از شروع المپیک پکن، از آتن تا پکن و هر شهری که مشعل المپیک از آن عبور میکرد، در آن شاهد اعتراضهایی به میزبانی حکومت چین بودیم. آن اعتراضها به نقض حقوق بشر از سوی حکومت چین امروز با شدت بیشتری وجود دارد و باعث شده ایالات متحده، بریتانیا و چند کشور دیگر المپیک زمستانی پکن را تحریم سیاسی و دیپلماتیک کنند. سرکوب خشونتآمیز معترضان در هنگکنگ و نقض گسترده حقوق بشر در سینکیانگ و تبت واضحترین نمونههای نقض سیستماتیک حقوق بشر از سوی حزب کمونیست چین بهشمار میآیند. این مسائل در سال ۲۰۰۸ هم وجود داشت. بااینحال در فاصله ۱۴سالی که از آخرین میزبانی چین از یک رقابت بزرگ بینالمللی میگذرد، نگاه جهان در مقیاس و ماهیت به این چالشها بسیار تغییر کرده است.
ظلم و سرکوبی که در قالب اردوگاههای کار اجباری در سینکیانگ اعمال میشود، به نسلکشی واقعی تبدیل شده است. سرکوب سریع و خشونتبار معترضان در هنگکنگ در تضاد با بیانیه الزامآور مشترک چین و بریتانیاست که در آن چین متعهد شد که نهادهای حامی دموکراسی در هنگکنگ را ۵۰ سال حفظ کند. این مسائل نشانه نگرانکنندهای برای تایوان و برنامهای است که حزب کمونیست چین برای آن دارد؛ اما شواهد گزارشهای مربوط به قاچاق اعضای بدن افراد در بازداشت حکومت چین از جمله پیروان فالون گونگ، اویغورها، تبتیها، مسلمانان و مسیحیان درحال افزایش است.
کارشناسان مستقل سازمان ملل متحد این گزارشها را جدی گرفتهاند، اما تحقیقات آنها بهدلیل امتناع مقامهای حزب کمونیست چین از ایجاد دسترسی کافی به مدارک و شواهد برای بررسی این جنایتها، با مشکل مواجه شده است. در کنار این مسائل، ظهور فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، نرمافزار تشخیص چهره و ضبط اطلاعات فردی و کلاندادهها به حزب کمونیست چین اجازه میدهد تا با این فناوریهای پیشرفته وضعیتی نظارتی ایجاد کند که زمانی در دنیای واقعی بیرون از رمانهای علمی-تخیلی غیرقابل تصور بود. در خارج از چین هم حکومت کمونیستی پکن بهطور فزایندهای نسبت به همسایگان خود مانند ژاپن، تایوان، هند، فیلیپین، ویتنام، مالزی و اندونزی بر سر اختلافات زمینی یا دریایی رویکردی تهاجمی در پیش گرفته است. با اینکه اکثر ادعاهای پکن درباره این اختلافات غیرقانونی و نامشروع تشخیص داده شده، پکن رویکرد خود را تغییر نداده است. پکن در یک دهه اخیر حداقل ۱۵۰ مورد سیاست اجبار و دام اقتصادی را علیه کشورها و شرکتها اجرا کرده که بیش از نیمی از این موارد فقط در دو سال گذشته رخ داده است و استرالیا و لیتوانی دو قربانی اخیر حکومت چین هستند.
پایان خوش بینیها
در سال ۲۰۰۸ که پکن میزبان المپیک تابستانی بود، هنوز بسیاری در جهان امیدوار بودند که چین در مسیری متفاوت از امروز قرار گیرد و روندی صلحآمیز در سیاست خود در پیش گیرد و با جهان تعامل کند، اما همان زمان هم حزب کمونیست چین مثل همیشه مصمم به حفظ سیطره آهنین خود بر قدرت بود. این بدان معنا بود که چین از خوشبینیها نسبت به تغییر رویکرد خود بهرهمند شد و از فرصت میزبانی المپیک بهعنوان شاهدی بر ظهور یک قدرت جهانی مدرن استفاده کرد.
در سال ۲۰۲۲، این خوشبینی به اصلاحپذیری حکومت چین بهویژه در زمان رهبری شی جینپینگ، رئیسجمهوری اقتدارگرای چین، کاملا از بین رفته است، او از زمان بهقدرترسیدن بهطور بیوقفه در حال برنامهریزی برای تحکیم پایههای حکومت خود برای یک دهه آینده است و بیستمین کنگره حزب کمونیست چین در انتهای سال ۲۰۲۲ او را در این موقعیت قرار خواهد داد.
برگزاری یک المپیک زمستانی بهظاهر بیعیبونقص، با نمایشدادن قابلیت سازماندهی و استفاده از فناوریهای مدرن، تصویری برخلاف واقعیت را از چین به نمایش میگذارد و همین رویداد هم از طرف تماشاگران مطیع و رسانههای تحت کنترل حکومت مورد حمایت گسترده واقع میشود. دیکتاتورهای سراسر جهان در روزهای پیشرو تا پایان المپیک زمستانی پکن از این نمایش بسیار الهام خواهند گرفت. واقعیت این است که برگزاری موفق المپیک زمستانی باید این درک را افزایش دهد که از چین اقتدارگرا که بهطور فزایندهای میتواند نقش حکومتی شایسته و کارآمد را بازی کند، باید ترسید و افشاگریها درباره آن را افزیش داد.
در این مدت، پکن از محدودیتهای مربوط به همهگیری کووید ۱۹ برای جلوگیری از تردد آزادانه ورزشکاران و خبرنگاران دیگر استفاده خواهد کرد تا اطمینان حاصل کند که ورزشکاران و روزنامهنگاران فقط آنچه را که حزب کمونیست چین میخواهد، نظارهگر باشند. این اقدام انحرافی را حکومت چین در زمان انتشار بدخواهانه ویروس کووید ۱۹ هم انجام داد. بااینحال حتی در بحبوحه یک بیماری همهگیر نیز اعمال این محدودیتها بهطورکامل کارساز نخواهد بود.
پکن در چند سال گذشته بهطور فزایندهای شهروندان خود را ناپدید کرده و روزنامهنگاران خارجی را از چین اخراج کرده است. حزب کمونیست چین دستهای بازی برای کنترل اطلاعات و سرکوب آزادی بیان دارد، اما نمیتواند فکر و نگاه دیگران به این اقدامات سرکوبگرانه خود را کنترل کند. محدودیتهایی که بر شهروندان و خارجیها اعمال میکند، تنها تا جایی کارساز خواهد بود که رفتوآمد و اظهارات آنها را در چین کنترل کند و بهطور سطحی نشان دهد که بازیهای المپیک بدون دردسر برگزار میشود؛ اما چالش اصلی حکومت پکن و واقعیت این حکومت زمانی بروز میکند که تلاش میکند ورزشکاران و روزنامهنگارانی را که ممکن است این رژیم را به چالش بکشند و از آن انتقاد کنند، به روشهای مختلف مورد تهدید و ارعاب قرار دهد.
گزارش از آرش فرح زاد