هزاران نیروی نظامی در دو طرف مرز روسیه و اوکراین در آماده باش هستند. پوتین سایه جنگ را بر سر اوکراین نگه داشته است و بعد از هفتهها هنوز هدف تزار نیکلا مشخص نیست!
دیدارنیوز: روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد یا نه؟ این سوال هفتههاست روزنامه نگاران و استراتژیستها و رهبران همه کشورهای جهان را سردرگم کرده است. کسی نمیداند پوتین در نهایت چه خواهد کرد. اما آن چنان که گزارش زیر به خوبی بیان کرده است در یک چیز شکی نیست: پوتین رهبران آمریکا را گیج کرده است و شاید همین بزرگترین هدف اوست.
منبع: سی ان ان
نویسنده: استیفن کالینسون، خبرنگار سیاسی سی ان ان
مترجم: حمید رضا بابایی
ولادیمیر پوتین باز هم در حال تکرار آن است. وی واشنگتن را با رفتارهایش از خود بی خود کرده است. درباره این که رئیس جمهور روسیه چه برنامهای برای اوکراین دارد، هر کسی حدس و گمانهایی میزند. اما هیچ کس واقعا نمیداند که او قصد دارد چه کاری انجام دهد. شاید خودِ پوتین هم هنوز نمیداند.
در حالی که آمریکاییها در سراسر کشور نگران تورم شدید و اخبار نگران کننده کووید در روز هستند، پوتین بار دیگر کشوری را به کانون توجه در پایتخت آمریکا سوق داده است که از نظر بسیاری از مقامات مسئول در امور سیاست خارجه آمریکا، یک ابرقدرت قراضه و رو به افول محسوب میشود.
این روزها همگی در واشنگتن از روسیه حرف میزنند، درست مانند سال ۲۰۱۶ که پوتین با تحریف واقعیات درباره عملیات دخالت در انتخابات آمریکا، معمایی سیاسی راه انداخت که هنوز هم در حال اختلاف افکنی در کشور است.
برای رئیس جمهور جو بایدن، سیاست خارجی به نقطه قبل بازگشته است. وی نخستین بار زمانی وارد واشنگتن شد که از جنگ سرد بادهای بسیار سرد میوزید. نیم قرن پس از آن، بایدن در حال کُشتی گرفتن با رقیبی از روسیه است که هرگز خصومتهای ابرقدرتها را پایان یافته تلقی نکرده است.
مناقشه آنها بر سر اوکراین شاید تقابلی ناشناس بین ارادهها باشد. اما پوتین دمکراسی مستقلی را به گروگان گرفته است که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود و به این ترتیب تلاش میکند به بایدن بقبولاند تا سربازان ناتو را از قلمرو سابق مسکو در اروپای شرقی به عقب براند. دوئل آنها برسر این است که آیا مردم میتوانند رهبران و نظامهای سیاسی شان را خود انتخاب کنند و این که آیا ملتهای بزرگ از پسِ کشورهای کوچکتر، اما مهاجم برمی آیند؛ این که آیا دمکراسی و قوانین بین الملل حاکم خواهند شد؛ و این که اقتصاد بازار آزاد قادر است به راحتی عمل کند یا این که باید تحت نظارت شدید یک دولت یا اولیگارشی باشد.
باز هم مانند اواخر قرن بیستم، اعضای کنگره آمریکا با سازمانهای جاسوسی این کشور دور هم جمع شده اند و تلاش میکنند رویکرد کرملین را حدس بزنند. ولی در این نمایش قدرت در عرصه نوین، پوتین جمهوری خواهان را علیه جمهوری خواهان برانگیخته است به گونهای که میان پوپولیستهای طرفدار ترامپ و تندروهای سنتی، اختلاف ایجاد شده است. پوتین با گسیل سرباز به مرزهای اوکراینِ غرب گرا و مستقل، کاخ سفید را مجبور کرده است به او توجه کنند. او با ایجاد شکافهای دیپلماتیک تلاش میکند متحدان ناتو را از هم دور کند.
فشارهای هفته پیش او سبب شد دولتهای آمریکا و اوکراین، از بیم آن که روسها قصد تهاجم دارند، درگیر بحران شوند. پوشش رسانههای محافظه کار آمریکایی از پوتین هم بسیار قابل توجه است، دستاوردی که هیچ یک از رهبران شوروی تصورش را هم نمیکردند؛ و حتی اوضاع متشنج بر سر روسیه به بروز مناقشه میان وزارت خارجه آمریکا و خبرنگاران کشیده شد...
هر لحظه از رفتارهای گیج کننده رهبر روسیه را که در نظر بگیرید، برای تحلیل آن دشوار بتوان حدس زد که آیا تحت فشار غرب به سر میبرد، به فکر افزایش نیروهای نظامی و تن دادن به مخاطرات بیشتر است و یا این که خود نمیداند که چه باید بکند، به گونهای که هیچ آینده مشخصی برای این تقابل قابل تصور نیست.
پوتین روز جمعه پس از ملاقات با شی جین پینگ رئیس جمهور چین – دشمن رو به رشد آمریکا که واشنگتن جدا باید بر آن تمرکز کند – خشم کاخ سفید را بیشتر برانگیخت. وی قطعا درنظر دارد با اشاره هایش به محور پکن-مسکو، تحلیلگران سیاسی را بترساند.
شی و پوتین اعلام کردند هماهنگیهای استراتژیک خود را گسترش خواهند داد.
اگر هدف پوتین از تجمع نیرو در اطراف اوکراین این بوده است که غرب را گیج و همگی را وادار کند تا به روسیه فکر کنند – یعنی این که آیا بالاخره به این جمهوری سابق شوروی حمله خواهد کرد یا خیر- در این امر موفق بوده است.
روز پنج شنبه مهمترین خبر در واشنگتن، حمله آمریکا به منطقهای در سوریه بود که به مرگ رهبر داعش منجر شد. اما ناخودآگاه توجهات باز هم به سمت پوتین و مقاصد او برگشت. هیچ کس نمیتواند با قاطعیت بگوید روسیه قصد چه کاری دارد، چه زمانی احتمالا کاری خواهد کرد و این که واکنش آمریکا چه باید باشد؛ و شاید این دقیقا نکته مورد نظر پوتین در این بازی است.
آمریکا پیشتر اعلام کرده بود که تهاجم روسیه به اوکراین، "قریب الوقوع" خواهد بود. اما پس از آن از چنین کلماتی استفاده نکرده است، زیرا این حمله صورت نگرفت. همین مساله، در جنگ فرسایشی ساختگی که شاید به دنبال تهاجم روسیه رخ بدهد و هفتهها و یا ماهها هم طول خواهد کشید، پیروزی کوچکی برای رهبر روسیه است. یک نمونه از سردرگمی که پوتین در کنگره ایجاد کرده آن است که نمایندگان آمریکایی مکررا جلسات توجیهی برگزار و در آنها اطلاعات یکسان مبادله میکنند و از حوادث احتمالی آتی، تحلیل ارائه میدهند.
مارکو روبیو سناتور ارشد جمهوری خواه از فلوریدا و عضو کمیته اطلاعاتی سنا، میگوید تقریبا اطمینان دارد که پوتین به اوکراین حمله خواهد کرد. اما آدام اسمیت، رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس با این نظر مخالف است. اسمیت که نماینده ایالت واشنگتن از حزب دمکراتها است، روز پنج شنبه به سی ان ان گفت: "تصور نمیکنم که هنوز بدانیم چه رخ خواهد داد. " و رئیس کمیته اطلاعاتی سنا – مارک وارنر؛ عضو دمکرات از ویرجینیا- هم تاکید کرده است، "هیچ کس نمیداند که آیا پوتین تصمیم نهایی خود را گرفته است یا نه. "
ابهام در انگیزههای پوتین، به تدریج تاثیر خود را بر این که واکنش آمریکا باید چگونه باشد، میگذارد؛ و این نیز پیروزی دیگری در تلاشهای درازمدت رهبر روسیه است که دمکراسی غربی را خدشه دار کند.
جمهوری خواهانِ سنتی فعال در امور امنیت ملی مانند سناتور میچ مکانل رهبر اقلیت جمهوری خواهان در سنا، بایدن را تحت فشار گذاشته اند تا موضع سرسخت تری علیه روسیه اتخاذ کند. آنها از تصمیم بایدن برای اعزام نیروهای نظامی به اروپا نیز استقبال کرده اند...
دنیا در مسکو متفاوت به نظر میرسد
از نظر غرب، رفتار پوتین اغلب خودگول زنی و غیرمنطقی به نظر میرسد. ظاهرا هرچقدر که پوتین پیش میرود، چنین رفتارهایی از خود درمی آورد. حتی اگر اینگونه باشد، باز هم خواندن ذهن پوتین دشوارتر میشود. بر اساس یک دیدگاه، موضع روسیه در حال تضعیف است و این که پوتین با بیش از ۱۰۰ هزار سرباز در مرز اوکراین در وضعیت دشوار قرار گرفته و برایش سخت خواهد بود که کوتاه بیایید و وجهه خود را حفظ کند.
اگر پوتین به اوکراین حمله کند، از نظر واشنگتن دشوار است که بتواند طراح پیروزی در یک عملیات خونین اشغال و شورش باشد. تنبیهات شدید اقتصادی هم که غرب تهدید کرده است علیه روسیه اعمال خواهد کرد، هزینهای است که مسکو باید بپردازد. طنازیهای گستردهتر استراتژیک پوتین نیز به نظر میرسد مفهوم چندانی ندارد. اصرار او مبنی بر این که ناتو نیروهای نظامی و تسلیحات خود را از اروپای شرقی به عقب براند، باعث شد بایدن دستور اعزام ۳ هزار نیروی نظامی به آلمان، روسیه و لهستان صادر کند.
نگاه پوتین به جهان برخاسته از احیاء احترام، توجه و اهمیت دادن به روسیه ۳۰ سال پس از جنگ سرد است. به نظر میرسد این رویکرد در جهانی متفاوت از دنیای غرب سیر میکند. دنیا از مسکو، طور دیگری به نظر میآید. بر اساس یک نظریه در واشنگتن، پوتین اکنون در میان رژیم خود آنقدر منزوی است که هیچ مشورت مناسبی از خارج دریافت نمیکند. اما همچنان غرب را بر لبه تیغ نگه داشته است و شاید این مساله به خودیِ خود، یک هدف باشد.
برخی نیز امیدوارند تمایل پوتین به گفتگو، علامتی باشد از این که برای حمله به اوکراین جدی نیست – مثلا وی به تازگی با امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه گفتگو کرده است. اما از نظر مسکو، اقدام بایدن در اعزام نیرو برای حمایت از متحدان ناتو نیز ثابت میکند استدلال پوتین که غرب را تهدیدی برای مرزها و امنیت روسیه میداند، درست است. چنین استدلالهایی برای ایجاد مشروعیت حکومت مقتدرانه به کار میآید...
خروج آشفته بار نیروهای آمریکایی از افغانستان، سیاست خارجی بایدن را تحت نظارت شدید قرار داد. چند مورد از رفتارهای ضایع کننده بایدن را که نادیده بگیریم، عملکرد او در بحران اوکراین قوی بوده است؛ دستکم از نظرکسانی که ترجیح میدهند رئیس جمهور آمریکا رهبر سنتی غرب باشد.
او به پوتین این پیام را منتقل کرده است که ائتلاف استراتژیک ناتو ماندگار است و این که اعضای اروپای شرقی آن از چتر حمایت برخوردار خواهند بود...
یک بُعد اغوا کننده این نمایش قدرت، تمایل آمریکا و به ویژه انگلیس به آن بوده است تا از روسیه در بازی تبلیغاتی خود استفاده کنند. واشنگتن روز پنج شنبه با استناد به اطلاعات سابقا محرمانه، و تولید " یک ویدئوی تبلیغاتی بسیار خشونت آمیز"، روسیه را متهم کرد که به دنبال "ایجاد بهانه برای تهاجم به اوکراین است". مقامات میگویند مسکو میتواند برای توجیه عبور نیروها از مرز، به "مردم روس زبان" در اوکراین حمله کند.
این مساله به ویژه نگران کننده است، زیرا یادآور همان توجیهاتی است که روسیه پیش از الصاق کریمه در اوکراین در سال ۲۰۱۴ مطرح کرده بود. روسیه این اتهام را تکذیب کرده است؛ و مشکل موجود با کشورهای غربی که با این اطلاعات سر و کار دارند، این است که چنین اقلامی میتواند غیرقابل اعتماد و زمینه ساز اقدام متقابل باشد...
این مساله باعث شد روز پنج شنبه نشست سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با خبرنگاران با تشنج همراه شود...
پوتین اگر هیچ دستاورد دیگری هم نداشته باشد، توفیق او در برانگیختن آمریکاییها علیه یکدیگر، شاید پاداش کافی برای سیاستهای خشونت آمیزش علیه اوکراین باشد.