«دیپلمات» عنوان برنامهای است از مجموعه رسانهای دیدار که به گفتگو با دیپلماتهای ایرانی اختصاص دارد. نعمتالله ایزدی، آخرین سفیر سابق ایران قبل از فروپاشی شوروی در این کشور میهمان نوزدهمین برنامه دیپلمات بوده است.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: دیپلمات برنامهای است از مجموعه رسانهای دیدار که در گفتگو با دیپلماتهای ایرانی به زوایای مختلف کار و زندگی آنها میپردازد. نوزدهمین برنامه دیپلمات در ساختمان صندوق بازنشستگی کشوری واقع در میدان فاطمی ضبط شده است.
نعمتالله ایزدی، آخرین سفیر سابق ایران قبل از فروپاشی شوروی در این کشور و سفیر سابق ایران در عمان بوده است. ایزدی سمت سفیر آکردیته ایران در جمهوری مغولستان را هم در کارنامه داشته است. او سمتهای مختلفی در وزارت امور خارجه داشته است. ایزدی در سالهای خدمت خود رد وزارت امور خارجه مدیر کل اروپای شرقی، دستیار معاونت اروپا و آمریکا و مدیرکل آسیای شرقی و اقیانوسیه بوده است.
«دیپلمات» برای کاوش عمیقتر در ذهنیت و زندگی نعمتالله ایزدی و یافتن راهی به دنیای این بازیگر میدان دیپلماسی به گفتگو با او پرداخته است.
در ادامه مصاحبه با نعمتالله ایزدی را بخوانید و ببینید:
زندگی دیپلماتیک در جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟
ما یک روش زندگی دیپلماتیک در ایران داریم که با خارج از ایران متفاوت است. برای مثال افق افطار اهل سنت با شیعه متفاوت است. مثلا وقتی اهل تسنن را برای مراسم افطار دعوت میکردیم مهمانان ما افطارشان را خورده بودند و ما تازه میخواستیم افطار کنیم. این مساله یکی از چالشهایی بود که وجود داشت. زندگی دیپلماتها در قبل و انقلاب متفاوت بود. تفاوت در نحوه پوشش ما، دیپلماتهای خارجی را که با ما پیشتر در ارتباط بودند، متعجب میکرد. این شرایط به بعد از انقلاب برمی گردد. بعد از انقلاب رفتن به مدارس خارجی دشوار شد. نوع پوشش، تهیه ارزاق و ... در ابتدای انقلاب با چالش مواجه بود؛ ولی به تدریج این مشکلات حل شد. پیش از انقلاب با کراوات در مراسم رسمی حاضر میشدیم، اما امروز سعی میکنیم با لباسی حاضر شویم که به آن کراوات احتیاجی نداشته باشد.
بهترین و بدترین خاطرهای که در زندگی دیپلماتیک خود دارید چه بوده است؟
بدترین خاطره سقوط هواپیما در سال ۱۳۷۲ در قره باغ بود که جمعی از همکاران دیپلماتیک من جان خود را از دست دادند. خاطرات شیرین زیاد است. دیپلماتهایی که در دوران من در مسکو بودند به دلیل فروپاشی شوروی بهترین دوران زندگی خود را گذراندند. در آن دوران ما توانستیم توافقات خوبی داشته باشیم که به نفع کشور بود.
با توجه به اینکه شما آخرین سفیر ما در شوروی قبل از فروپاشی بودید از شرایط آن دوران برای ما صحبت کنید.
من نه تنها در دوران فروپاشی بلکه قبل از آن هم در شوروی بودم. فروپاشی یک مساله درون حزبی و درون حکومتی بود. تجربیات شوروی و عدم موفقیت در عرصههای گوناگون باعث شد به فکر یک تغییر و دگرگونی بیفتد. حاصل این تغییر وقوع انقلاب و به دنبال آن فروپاشی شوروی بود. آنها به این نتیجه رسیدند که باید طرح نویی در بیندازند. تا سال ۱۹۴۵ شوروی هزینهای صرف صدور انقلابش نکرد. بعد از جنگ جهانی اول شوروی بیشتر درگیر مسائل داخلی شد و تا بعد از جنگ جهانی دوم و دو قطبی شدن جهان فرصتی برای صدور انقلابش نداشت. بعد از جنگ، آن جهان کمونیستی که دنبالش میگشتند و مارکس وعده داده بود، در دنیا اتفاق نیفتاد. حتی خود ساکنین بلوک شرق هم با وقوع قحطیها متوجه شدند کمونیسم چندان دستاورد مثبتی برای آنها نداشته و تنها در مسابقه تسلیحاتی آنها را پیش انداخته است. نوع زندگی مردم شرق و غرب متفاوت بود و شکافی که بین این دو زندگی وجود داشت شوروی را در اندیشه انقلاب انداخت.
بسیاری معتقدند ایران هم همان راه شوروی را میرود. این مسیر میتواند مسیر خطرناکی باشد. نظر شما در این باره چیست؟
ما با اینکه انقلاب کردیم، هنوز نتوانستیم به اهدافمان برسیم. در زمینه معیشت و رفاه در جایگاهی که باید قرار میگرفتیم نیستیم. در نتیجه ممکن است سرنوشت خوبی در انتظارمان نباشد.
فروپاشی شوروی چه تاثیری روی سیاست خارجی ایران با روسیه داشته است؟
دوره بعد از فروپاشی شرایط متفاوتی را رقم زد و این شرایط روی ایران هم اثرگذار بوده است. در ابتدا با روی کارآمدن یلتسین شوروی دچار تغییراتی شد و یلتسین تلاش کرد روال گذشته را کنار بگذارد و به کشوری بی طرف بدل شود. به این ترتیب شوروی به یک کشور متعارف و بی طرف تبدیل شد. موضع گیری ما در ابتدا منفی بود. چون روسیه جدید برای ما قابل اعتماد نبود. فضای دو قطبی که پیش از فروپاشی شوروی وجود داشت از میان رفت و ایران که از فضای دو قطبی بهره میبرد متضرر شد؛ بنابراین بعد از فروپاشی شوروی برای مدتی روابط بین ایران و شوروی تیره و تار شد.
در حال حاضر روابط ما با شوروی کاملا دگرگون شده؛ این تغییر را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاید از روابط صمیمانه ما با روسیه این برداشت شود که ما به دوران جنگ سرد برگشتیم و هنوز در فضای رقابتی بین شوروی و آمریکا هستیم. من به این مساله که سیاست پوتین و یلتسین یکسان است، معتقد نیستم. اما پوتین رفتارهای استالین و خروشچف را نشان نداده است. ما دوست داریم همان فضای دو قطبی ایجاد شود و همان رقابت سابق بلوک شرق و غرب وجود داشته باشد تا از این فضا بهره ببریم؛ ولی قطعاً این اتفاق نخواهد افتاد.
سیاست خارجی ما چقدر به سیاست خارجی روسیه تنیده شده است؟
وقتی ما با آمریکا که یک کشور ابر قدرت است رابطه نداریم دنبال کشوری میگردیم که در جهان همراه ما باشد. این همراهی میتواند از جانب روسیه باشد. بعد از انقلاب نوعی بی اعتمادی ایجاد شده و این دیوار بی اعتمادی به گذشته و حتی پیش از انقلاب اسلامی بر میگردد. با این حال روسیه کشور همسایه ما است و میتواند در زمینههای گوناگون به ما کمک کند. اما این چالش وجود دارد که در این ارتباط دو سویه هنوز هر دو کشور با احتیاط رفتار میکنند. ما به دلیل رابطه تیره با آمریکا سراغ روسیه رفتیم، اما روسها روابط خوبی با آمریکا دارند و در ارتباط با ایران محتاطتر عمل میکنند.
عمان تاکنون میانجی ایران با کشورهای غربی بوده، علت این اقدامات چه بوده است؟
به دلیل سابقه تاریخی عمان یکی از نزدیکترین کشورها به ایران است. عمانیها وقتی از کمک کشورهای دیگر ناامید میشوند، به ایران رو میآورند و ایران هم در این شرایط به عمان کمک کرده است. عمانیها معتقدند ایران کشوری است که میشود به آن اعتماد کرد و از ظرفیتهای آن استفاده کرد. ایران از نظر مذهب و خاستگاه فرهنگی با کشورهای همسایه متفاوت است. همین موارد موجب نزدیکی ایران و عمان شده بود. در جریان جنگ ایران و عراق، عمانیها خود را کنار کشیدند و اعلام بی طرفی کردند. مدیریت خوب کشور باعث شد ما روابط خوبی با عمان داشته باشیم.
شما خاطرهای دارید که عمانیها میانجی خوبی بین ایران و غرب باشند؟
خیر، در دوره ما مشکل با غرب حل شد. در دوره آقای خاتمی، ارتباط ما با اروپا بهتر شد و خیلی از مسائلی که وجود داشت، برطرف شد. اما عمان در جهت ارتقای ارتباط ما با غرب کمکهایی انجام داده است.
جمهوری اسلامی ایران به داشتن سیاست خارجی نامتعارف معروف شده است. نظر شما را در این زمینه میخواهم بدانم.
من با این کلمه خیلی موافق نیستم. در دوران مختلف روابط ما با دیگر کشورها دچار افت و خیزهای فراوانی بوده است. موضوعات مختلفی باعث این مساله بوده است. یکی از علت این فراز و فرودها، مقاومتهایی بوده که وجود داشته است. اوایل پیروزی انقلاب کشورهایی مثل فلسطین، سوریه و یمن جبهه پایداری علیه اسرائیل درست کرده بودند و ما هم به این جبهه گرایش پیدا کرده بودیم. ولی کشورهای حوزه حاشیه خلیج فارس به این جبهه گرایش نداشتند و این جبهه گیری شکافی ایجاد کرد و باعث ایجاد مقاومت و تنش میشد. جنگ ایران و عراق هم به این تنشها دامن زد. عراق یک کشور عربی بود و با اینکه جز هم پیمانان شوروی سابق محسوب میشد؛ جنگ با عراق تنشهایی ایجاد کرد. زیرا دو کشوری که به ظاهر با شوروی خوب بودند با یکدیگر درگیر جنگ شدند.
چشم انداز سیاست خارجی ایران را در منطقه در یک دهه آینده چگونه میبینید.
سیاست خارجی ما به مجموعه هیات دولت و رئیس جمهوری وابسته نیست. ما موضوعات امنیتی و جایگاه خاصی در دنیا داریم. ما در چهار راه ارتباطی چهار قاره قرار داریم. جابه جایی دولتها به تنهایی موثر نیست و دولتها بیشتر مجری هستند. من نسبت به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آینده خوش بین هستم. دلم میخواهد این حوزه پر رونق باشد. دنیای امروز بدون سیاست خارجی فعال نمیتواند دنیای مطلوبی برای هر کشوری باشد. برجام با حضور تاثیرگذاران دنیا میتواند رابطه ما را به سمت تفاهم ببرد.