فیاض زاهد استاد دانشگاه و تحلیگر مسائل اروپا در تحلیل تنشهای رخ داده بین انگلستان و فرانسه ضمن اشاره به سنت سیاسی متفاوت دو کشور و سیاست انگلستان در قبال اتحادیه اروپا تاکید کرد: بریتانیا اخیراً در مورد پیمان آکوس نشان داد که حتی به شرکای استراتژیک خود هم رحم نخواهند کرد و همین موضوع در مورد سایر کشورهای غربی هم صادق است.
دیدارنیوز: تحلیلگر مسائل اروپا گفت: خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا وزن این بلوک اقتصادی – سیاسی را کاهش داد، اما با بودن دولتهایی مانند دولت فعلی آمریکا، بروکسل میتواند به تأمین منافع خود ادامه دهد.
«فیاض زاهد» تحلیلگر مسائل اروپا در تشریح دلایل تنشهای اخیر میان فرانسه و بریتانیا در گفتگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: اخیراً شاهد تنش میان ایتالیا و فرانسه بر سر قضیه ماهیگیری در آبهای حوزه کانال مانش از سوی دو طرف بودیم که باعث شد نزاع میان پاریس و لندن به بالاترین حد برسد. بر اساس دادههای موجود باید بگویم که این تنش را باید اولین رویارویی میان دو طرف پس از خروج لندن از جمع کشورهای عضو اتحادیه اروپا دانست. در این میان رهبران دو کشور در حاشیه اجلاس گروه ۲۰ با یکدیگر در مورد این تنش مذاکره کردند و وعده حل مشکل را دادند، اما باید توجه داشته باشیم که ریشه این مسأله اجرای برگزیده از سوی بریتانیا به حساب میآید و دلیل بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا عدم بالانس مناسبات اقتصادی میان لندن با بروکسل بود. دولت بریتانیا هم با توجه به ارزیابی که از گذشته داشت، معتقد بود که هزینه ماندن در اتحادیه اروپا بیشتر از منافع آن است.
وی ادامه داد: توجه داشته باشید که بریتانیا از گذشته یک تعارض آشکار با سبک سیاست و زندگی اروپایی و حتی قوانین آن داشته است. به عنوان مثال قوانین راهنمایی و رانندگی و مدل رانندگی بریتانیاییها با تمام اروپا تفاوت داشته و دارد. از سوی دیگر رابطه لندن با کلیسای رم متفاوتتر از سایر نقاط اروپا به حساب میآید؛ به گونهای که در مورد جانشینی و ازدواج هِنری هشتم شاهد آن بودیم که بریتانیا مسیر خودش را از کلیسای رم جدا کرد. در مورد پیمان شنگن هم باید توجه داشته باشیم که بریتانیا مدل کاملاً متفاوتی را پیادهسازی و پیگیری میکرد؛ به گونهای که بریتانیا عضو اتحادیه اروپا بود، ولی هر شخصی که میخواست وارد این کشور شود باید ویزای بریتانیا را به صورت جداگانه دریافت میکرد. به همین دلیل در حال مشاهده یک سنت سیاسی کاملاً متفاوت از سوی لندن بودیم که ریشه آن در محافظهکاری قرار دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: تمامی این مؤلفهها به خوبی نشان میدهد که بریتانیاییها آهسته و آرام گام برمیدارند، ولی در مقابل، فرانسویها به نحو دیگر عمل میکنند. پاریس ادعا دارد که خصلتهای امپریالیستی را پیگیری نمیکند. آنها از زمان مارشال دوگل سیاست مستقل را دنبال میکنند و تنها در زمان دولت نیکولا سارکوزی با آمریکا همراه بودند، ولی حالا به گونهای دیگر عمل میکنند. از سوی دیگر، توجه داشته باشید که فرانسه در مورد مستعمرات و حتی حکمرانی بر آنها با بریتانیا کاملاً فرق میکند. لندن فکر میکرد که اگر در اتحادیه اروپا باقی بماند اوضاع به ضررش رقم میخورد و به همین دلیل از جمع کشورهای عضو این بلوک اقتصادی - سیاسی خارج شد. توجه داشته باشید که بریتانیا اخیراً در مورد پیمان آکوس نشان داد که حتی به شرکای استراتژیک خود هم رحم نخواهند کرد و همین موضوع در مورد سایر کشورهای غربی هم صادق است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با نگاه بر این مؤلفهها به صورت واضح به این نتیجه میرسیم که آنها یک نگاه استوار بر منافع خود را دنبال میکنند. از سوی دیگر باید توجه شود که خروج بریتانیا از جمع اتحادیه اروپا بدون تردید بر وزن اتحادیه اروپا تاثیر میگذارد و وجهه آن را کاهش میدهد، اما تا زمانی که دولتهایی مانند جو بایدن در ایالات متحده بر سر کار باشند، اتحادیه اروپا میتواند منافعش را پیگیری کند، ولی اگر جریانی مانند ترامپیسم مجدداً روی کار بیاید باز هم حیثیت و جایگاه اتحادیه اروپا به خطر میافتد. در این صورت شاهد تنازع بقا خواهیم بود که به نظرم در وضعیت کنونی در حال آشکار شدن است. بر همین اساس تنش میان فرانسه و بریتانیا اگر در ظاهر حل شده به نظر میرسد، اما ممکن است میان بریتانیا با یک کشور دیگر مجدداً رخ دهد که خروجی آن نامشخص است و حتی ممکن است به صورت دیگر رقم بخورد.