کودتا در سودان توجه چندانی در افکار عمومی جهان جلب نکرد. زیر پوست این کودتا اما جدال میان آمریکا و روسیه بر سر تسلط بر دریای سرخ و البته دستهای اسرائیل در جدال برای منابع آب را میتوان دید!
دیدارنیوز ـ مرضیه عسگریوش*: درمیان خبرهای هفته گذشته اخیر گهگاه خبرهایی از یک کودتا به چشم میخورد. در ابتدا شنیدن نام کودتا شاید مخاطبان را برای دنبال کردن خبر وسوسه کند. اما با شنیدن نام سودان به راحتی میشود از کنار این خبر گذشت. سودان کشوری در شمال شرقی آفریقا، با جمعیتی حدود ۴۳ میلیون نفر که ۴۷ درصد آن زیر خط فقر زندگی میکنند. نماد توسعهنیافتگی، فساد و فلاکت در قاره آفریقا.
خبر کودتا در چنین کشوری برای کمتر کسی قابل اعتنا است. به همین دلیل است که خبر کودتا در سودان خیلی زود در میان اخبار خبرگزاریهای جهان گم شد و در این شرایط طبیعی است که نام سودان و مبارزه مردمان آن در هفته گذشته برای بازپسگیری قدرت سیاسی از دست نظامیان، جای دیگری دیده نشود.
شمار کشتهشدگان اعتراضات به کودتا روز دوشنبه گذشته به یازده نفر رسیده است و اخبار نگران کنندهای از این کشور به گوش میرسد. شاید شنیدن کودتا، جنگ داخلی و حمله نظامی به کشوری در قلب آفریقا برای ما یک خبر آشنا باشد و شاید فکر کنیم خب همین است، آنجا آفریقاست!
«عبدالفتاح البرهان» فرمانده ارتش سودان و رئیس شورای حاکمیتی انتقالی این کشور علیه «عبدالله حمدوک» نخستوزیر این کشور کودتا کرد. این نظام سودانی یک روز قبل از این کودتا با «جفری فلتمن» نماینده ویژه آمریکا در شاخ آفریقا جلسهای داشت. وی تاکید میکند در این جلسه حرفی از کودتای نظامی احتمالی علیه دولت انتقالی رد و بدل نشده است!
یک گام عقبتر، سال گذشته بنیامین نتانیاهو البرهان را در جلسهای در اوگاندا ملاقات میکند. آنها دست همکاری برای نزدیکسازی روابط خارطوم و تل آویو فشار میدهند.
یک گام به جلو، ترامپ در ازای تقویت روابط سودان و اسرائیل، سودان را از لیست حامی تروریسم خارج میکند.
این ملاقاتها و نزدیکی روزافزون نظامیان سودانی با آمریکا و اسرائیل گرچه با خشنودی فرمانده ارتش سودان همراه بوده است، اما جامعه مدنی و دولت قانونی سودان را بسیار رنجانده است. زیرا سودان در چندسال اخیر بارها اعلام کرده است هنوز قصد عادیسازی روابط خود را با اسرائیل ندارد.
دریای سرخ یکی از راههای اصلی برای تجارت کالا میان اروپا و آسیا و آفریقاست. در سالهای گذشته پایگاههای نظامی زیادی در این منطقه سربرآوردهاند از امارات گرفته تا روسیه و چین و آمریکا و اسرائیل. اینجا یکی از محلهای تلاقی قدرتهای جهانی است که آثار برخورد آنها را میتوان در درآمد سالانه سرانه ملی ۳۲۰ دلاری در سودان دید!
هیچ! حاصل هیچ؛ برای کشوری سرشار از نفت، طلا، معادن و قدرت تولید یک میلیارد و ۸۱۵ میلیون کیلووات انرژی الکتریکی سالانه در منطقه.
سودان برای کشورهای جهانی شاید بی اهمیت به نظر برسد، اما حتی درحال حاضر بخش بزرگی از واردات کالای خود را از اروپا دریافت میکند، زیر بار بدهی ۶۰ میلیارد دلاری از آمریکا است و میتواند راه دسترسی آسانی به دریای سرخ باشد. دریایی که مسیری برای سالانه ۷۰۰ میلیارد دلار جابهجایی مالی است.
بیشتر بخوانید: روابط استرالیا و چین؛ رقابت و رفاقت در پهنه اقیانوس آرام!
درخلال مبارزه مردم سودان برای بازپسگیری قدرت از نظامیان، اما آنچه که مهم است حفظ افرادی است که تامینکننده منافع نظام جهانی هستند. یکی دیگر از جدالهای واشنگتن و مسکو نیز در همین دریا و در همین کشور اتفاق افتاده است. روسیه در سالهای اخیر و در دوره دولت انتقالی سودان بارها سعی کرده است تا موافقت خارطوم را برای ایجاد پایگاه تدارکات و پشتیبانی در ساحل سودان و منافع راهبردی خود در دریای سرخ حمایت جلب کند.
بیانیه وزارت انرژی آمریکا در سال ۲۰۱۹ میگوید ۲۴ درصد از صادرات نفت روسیه به سوی کانال سوئز راهی میشوند. درنتیجه اقدام روسیه برای ایجاد پایگاه در این منطقه با طرحهای این کشور و راهبرد آن در داخل آفریقا در ارتباط است و این پایگاه میتواند گذرگاهی برای ورود روسیه به اقیانوس هند ایجاد کند که از اهمیت استراتژیک برخوردار است. آمریکا برای پیشبرد هدف خود یعنی تضعیف روسیه و چین نیازمند دولتی در سودان است که بتواند بهخوبی از عهده این کار برآید و این یعنی البرهان و تیم او که بارها خلوص نیت خود را برای معامله با آنها در سالهای اخیر نشان دادهاند.
بحران آب یکی از بحرانهای اساسی در خاورمیانه و آفریقا به علت وضعیت آب و هوایی بوده است. این بحران در سالها اخیر تشدید نیز شده است. اسرائیل از زمان اعلام موجودیت خود و چه بسا پیشتر در دوران طرحریزی طرح صهیونیزم نگرانی خود را از بیآبی در آینده ابراز کرده است. درمیان راههای موجود برای انتقال آب مانند دجله و فرات، اردن و لیطانی، آبهای رود نیل نیز همیشه از جذابیت خاصی برای این کشور برخوردار بوده است.
نزاع بر سر سد «رنسانس» یا «النهضه» میان اتیوپی، مصر و سودان سالهاست که بر سر زبانهاست. جوامع بینالمللی نیز بارها برای حل این بحران پادرمیانی کردهاند. اتیوپی با حمایت اسرائیل درصدد استفاده از این سد برای تقویت کشور خود و استفاده از ظرفیتهای آبی برای تجارت و تولید است. اما در این میان مصر که ۹۵ درصد منابع آبی خود را از رود نیل دریافت میکند با آبگیری این سد مخالف است. سودان در این میان گرچه نه سود زیادی نصیبش میشود و نه زیان جدی، اما به دلیل مخالفت افکار عمومی با سیاست عادیسازی روابط با اسرائیل و دادن امتیاز به این کشور درکنار مصر ایستاده است.
روی کار آمدن دولتی که بهدنبال عادیسازی رابطه با اسرائیل باشد یعنی دسترسی بیشتر اسرائیل به منابع آبی و مالی سودان و تقویت موضع خود در این منطقه پرحاشیه و دردسرساز.
شاید از این رو شاهد آن هستیم که باراک روید روزنامهنگار اسرائیلی پس از کودتا توییت میکند: این سوال بزرگ مطرح است که مقامات اسائیلی چقدر درباره اتفاق پیش آمده خبر داشتهاند!
در پایان سده بیستم و آغاز سده بیست و یکم میلادی به نظر میرسید که دوران حمایت آمریکا از رژیمهای کودتاچی به سر آمده است. روزگار، اما دوباره عوض شده است. این بار نه تنها دست آمریکا را میتوان در پشت کودتا در سودان دید که حالا دستهای دراز اسرائیل هم به جمع کودتاگران اضافه شده است! صلح ابراهیم فعلا برای مردم سودان یک کودتا به ارمغان آورده است.
*کارشناس اقتصاد سیاسی بینالملل
«باروت و ابریشم» عنوان ستون ثابت مرضیه عسگریوش در دیدار است که در آن به مسائل اقتصاد سیاسی بینالملل پرداخته میشود.