یک کارشناس سیاست خارجی گفت: اگر ایران بازگشت پای میز مذاکره را به منظور اصلاحات اقتصادی داخلی به تعویق انداخته تا اثربخشی تحریمها را کم کند قطعا اقدام درستی است و توجیه دارد تا صبوری کنیم که البته چنین قرائن و شواهدی وجود ندارد اما اگر امیدوار است افزایش توان هستهای به تغییر رفتار طرف مقابل بینجامد اقدام درستی نیست و ما میبینیم دستیابی کره شمالی به بمب اتم هم باعث عقب نشینی غرب نشده است.
دیدارنیوز: حسن بهشتیپور در ارزیابی اظهارات وزیر امور خارجه در خصوص زمان و شرایط بازگشت به مذاکرات وین برای احیای برجام در پاسخ به این سوال که تعلل تهران برای بازگشت به وین ناشی از چه رویکردی است و این موضوع تا چه میزان میتواند به ضرر منافع کشور باشد، گفت: واقعیت این است که ایران تعهداتی را در چهارچوب برجام انجام داد و آمریکا از اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شد و این مساله خیلی مهم است که همواره توجه داشته باشیم که این طرف آمریکایی بود که از توافق هستهای خارج شد و تعهداتش را زیر پا گذاشت و ایران یک سال صبر استراتژیک کرد تا ببیند آیا اروپا به تعهدات ۱۱ گانه خود که مکتوب نیز شد، عمل میکند که شاهد بودیم آنها هم به تعهدات خود پایبند نبودند و ایران در ۵ مرحله و در چهارچوب برجام تعهدات خود را کاهش داد مجلس شورای اسلامی هم در پایان با مصوبه خود دولت را ملزم به اجرای اقداماتی تندتر کرد به امید اینکه با این اقدامات طرف مقابل را به اجرای تعهدات خود وادار کند اما طرف مقابل خلاف پیشبینی مجلس اقدام کرد و ۶ دور مذاکره هم انجام شد که پیشرفتهایی داشت و اما موانع اساسی داشت.
وی ادامه داد: اگر ایران بازگشت پای میز مذاکره را به منظور اصلاحات اقتصادی داخلی به تعویق انداخته تا اثربخشی تحریمها را کم کند قطعا اقدام درستی است و توجیه دارد تا صبوری کنیم که البته چنین قرائن و شواهدی وجود ندارد اما اگر امیدوار است افزایش توان هستهای به تغییر رفتار طرف مقابل بینجامد اقدام درستی نیست و ما میبینیم دستیابی کره شمالی به بمب اتم هم باعث عقبنشینی غرب نشده است.
وی افزود: اگر ما منتظر یک تحول اقتصادی هستیم تا اهرم تحریم را از دست طرف مقابل بگیریم، خوب است اما اگر منتظریم اتفاقی با افزایش توان هستهای رخ دهد، سوابق کار نشان میدهد چنین اتفاقی نخواهد افتاد و نظام پیچیده تحریم، بدون مذاکره از بین نخواهد رفت.
این کارشناس سیاست خارجی در خصوص اظهارات وزیر امور خارجه مبنی بر آزادسازی ۱۰ میلیارد پولهای بلوکه شده ایران پیش از آغاز مجدد مذاکرات وین که از سوی طرف مقابل به عنوان پیش شرط مذاکرات تعبیر و محکوم شده است، گفت: هزینهای که امروز از تحریم به ما تحمیل میشود، بسیار فراتر از این مبلغ است؛ هزینه تولید نفت برای ایران در هر بشکه ۵ دلار است اما اینکه در بازار تحریمی مبادله میکنیم ۲۰ دلار هزینه دور زدن متحمل میشویم؛ بنابراین آنهایی که سفارش میکنند که بپذیرید که مذاکره کنید تا تحریمها لغو شود، میخواهند این هزینه را از روی دوش کشور بردارند که البته ما به دلیل تحریم ارزان فروشی هم میکنیم.
وی ادامه داد: باید رویکرد ما این باشد که بخش قابل توجه مذاکرات بر روی تحریم نفت و بانک مرکزی باشد چراکه این دو موضوع خیلی کلیدی است. همان ۱۰ میلیارد پول بلوکه شده ناشی از این است که ما نفت فروختیم و پول را نتوانستیم برگردانیم. ما باید رویکردی را بپذیریم که لغو کلیه تحریمها به صورت یک جا امکانپذیر نیست، یعنی ما خواستار چیزی هستیم که هیچ گاه به نتیجه نمیرسد. ما حتی اگر اقداماتی را انجام دهیم که اقتصادمان به شکلی اثر تحریم را کم کند اما تحریم از بین نمیرود فقط با اصلاحات اقتصادی میتوانیم با دست بالا در مذاکرات حاضر شویم چرا که همه دنیا به تحریمهای ایالات متحده تن دادهاند و راه درست این است که مذاکرات را هدفمند صورت دهیم.
وی افزود: اینکه آقای امیرعبداللهیان مساله ۱۰ میلیارد دلار را مطرح میکند ناشی از این است که تهران میخواهد ایالات متحده برای نشان دادن اراده خود برای احیای برجام حسن نیت نشان دهد که البته پول خودمان است که باید به ایران بازگردد و این میتواند گره مذاکرات را باز کند. ما با شرایط بینالمللی مواجه هستیم که در تاریخ بیسابقه است این را باید تمام کنیم و این از طرق مذاکره انجام میشود. البته باید توجه داشته باشیم که مذاکره هیچ گاه یک طرفه و به نفع یک نفر انجام نمیشود؛ شما در مذاکرات امتیازی میدهید و امتیازی میگیرید و این امتیازات هم یکسان نیست و برای طرفی بیشتر و برای طرف دیگر کمتر است و اینکه بخواهیم غیر از این باشد، عوامانه است و نباید از مذاکره تابو بسازیم.
بهشتیپور در پاسخ به این سوال که حال که مشخص شده آقای باقری کنی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه مذاکرهکننده ایران در وین خواهند بود، آیا اساسا میتوان امیدوار بود کسی که از ابتدا با برجام مخالف بوده بتواند این موضوع را به سرانجام برساند، گفت: آقای باقری نه پیش از این و نه امروز که مامور انجام مذاکره شده رویکردها را تعیین نمیکرد و نمیکند و شورای عالی امنیت ملی است سیاست را به مذاکره کننده ابلاغ میکند تا برای آن چانهزنی کند؛ البته من قبول دارم که در طول مذاکرات، ۵۰ درصد مساله به مذاکرهکننده، اشراف به حقوق بینالملل و روابط بینالملل و اینکه مناسبات قدرت را بداند و بداند جایگاهش کجاست و تردید نداشته باشد و بتواند استدلال کند و تشخیص دهد برمیگردد ولی ۵۰ درصد مهمتر این است که چه چیزی به این مامور ابلاغ شده و کجا میتواند کوتاه بیاید و کجا کوتاه نیاید.
وی تاکید کرد: موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرهکننده مثل فوروارد تیم فوتبال است که در گل زدن یا نزدنش همه تیم مسئول هستند و تعیین استراتژی با شورای عالی امنیت ملی است و تنها تاکتیک به عهده مذاکره کننده است و حالا اینکه تیم معاون سیاسی وزارت امور خارجه تا چه میزان در این تاکتیک موفق باشند و بتوانند از آرمانها فاصله بگیرند، مهم است.