دیدارنیوز ـ «اهميت قانونمندي و احترام به قانون چيست؟» كساني كه در سال تحصيلي 77-76 به سوال مطرحشده توسط محمد خاتمي، رييسجمهور وقت و پايهگذار سنت پرسش مهر پاسخ دادند حالا مشغول كار شدهاند، خانواده تشكيل دادهاند و خيليهايشان لابد مادر و پدرهاي نسل بعدي از دانشآموزاني هستند كه مخاطب پرسش مهر امسال قرار گرفتهاند. در اين دو دهه سه رييسجمهور در روز اول مهر پشت تريبون يكي از مدرسهها ايستادهاند و از دانشآموزان سوال كردهاند: با گفتوگوي تمدنها چگونه ميتوانيم جهاني زيباتر و انسانيتر بسازيم؟ موانع مهرورزي و عوامل خشونت اعم از ترور و جنگ در عرصه جهاني چيست و مبارزه با آنها و حركت به سوي صلح مبتني بر عدالت چگونه ميسر است؟ چرا عدالت زيباست و رابطه عدالت با پيشرفت كشور چيست؟ تصويري كه از آينده ايران در ذهن داريد، چيست و دلتان ميخواهد ايران به كجا برسد؟ نسل به نسل دانشآموزان به مدرسه آمدهاند و رفتهاند و پرسش مهر در گذر زمان بيشتر و بيشتر رنگ باخته است، دستكم اين برداشت بخشي از معلمان و فرهنگياني است كه با دانشآموزان سروكار دارند. آنها خود پرسش مهر را مورد پرسش قرار ميدهند: اين پرسشها و آن پاسخها چه شدند؟ به كجا رسيدند؟
«عزيزان من و دانشآموزان سراسر كشور اگر پدر شما رييسجمهور باشد چه اقدامي را به او توصيه ميكنيد كه بتواند اعتدال و ميانهروي را در همه ابعاد زندگي اجتماعي جامعه ايران بگستراند؟» اين نخستين پرسشي بود كه حسن روحاني در اولين سال از اولين دوره رياستجمهورياش مطرح كرد. ديروز در اولين روز مهر ششمين سال رياستجمهوري، روحاني در آيين بازگشايي مدارس و آغاز سال تحصيلي جديد كه در دبيرستان دخترانه نمونه دولتي عترت منطقه ۹ تهران برگزار شد، جديدترين پرسش مهر را مطرح كرد: «در سال گذشته چه مهارتهايي در مدرسه آموختيد و براي امسال در اين زمينه چه انتظاراتي داريد؟»
كدام پرسش، كدام پاسخ؟
دو معلم و فعال صنفي و يك مدير مدرسه انتقادهايشان را به طرح پرسش مهر گفتند. نقطه مشترك اين سه نفر اين بود كه در پايان اولين روز سال تحصيلي هيچكدام از طرح موضوع رييسجمهور و پرسش مهر امسال خبر نداشتند. مهدي فتحي، آموزگار مقطع متوسطه شهر سنندج صحبتهايش را با همين بيخبري از سوال حسن روحاني شروع ميكند: «امروز اينقدر درگير مشكلات و مدرسه دخترم بودم كه نفهميدم پرسش مهر چه بود اما همانطور كه براي من مهم نبود مطمئنا براي بقيه هم مهم نبوده.» چرا؟ فتحي مستقيم به سراغ كاهش انگيزه معلمان و دانشآموزان ميرود، انگيزهاي كه اگر خيلي زحمت بكشند آنها را هر روز به مدرسه ميكشاند اما بيشتر از آن را نميشود توقع داشت: «بچهها حوصله درس خواندن هم ندارند، در مدرسهها اگر شور و نشاطي باشد به خاطر اين است كه بچهها ميخواهند دوستانشان را ببينند. از اين گذشته خود كسي كه پرسش مهر را مطرح ميكند هم موثر است. آن اوايل كه آقاي روحاني پرسش مهر مطرح ميكرد، زماني بود كه در سال 92 انتخاب شده بود و شور و نشاط بيشتر بود اما حالا اين اوضاع روي بچهها هم تاثير گذاشته است. جمع شرايط سبب شده كه براي جواب دادن به پرسش مهر انگيزهاي ندارند مگر اينكه كسي به خاطر تشويق و پاداش به سمتش برود.»
فتحي از رمق افتادن پرسش مهر را نمونهاي از سيستم آموزش و پرورش ميداند كه به قول او هر سال از سال قبل كموكاستيهاي بيشتري پيدا ميكند: «مثل كيكي كه هر سال قسمتي از آن را گاز ميزنيم. زمان آقاي خاتمي من تازه در آموزش و پرورش استخدام شده بودم. زماني بود كه ميتوانستم كارمند بانك شوم يا موقعيت شغلي ديگري پيدا كنم اما معلمي را انتخاب كردم چون ميديدم كه اوضاعشان بهتر است و جايگاه اجتماعي دارند اما بعد از چند سال اول كه اوضاع خوب بود، سير نزولي جايگاه شغلي و اجتماعي آغاز شد. از زمان رياستجمهوري آقاي احمدينژاد و آن سياستها و وزرايي كه آمدند اوضاع را بدتر هم كرد. الان ديگر شور و نشاط چنداني نمانده، يعني اگر اوضاع اقتصادي هم اين نبود باز پرسش مهر خيلي مورد استقبال قرار نميگرفت.» به عقيده او پرسشي كه به پاسخش توجهي نشود بيفايده است: «شما پرسش ميپرسيد كه جواب بگيريد، كه به راهكارها و نظرات گوش بدهيد و از پاسخهاي برگزيده حمايت كنيد اما چنين اتفاقي رخ نميدهد.» فتحي خودش را لحظهاي مخاطب پرسش امسال روحاني قرار ميدهد و ميگويد: «مدارس ما چه مهارتي ميتوانند بياموزانند؟ فقط گاهي در مدرسههاي فني و حرفهاي و كارودانش مهارتآموزي ميشود كه آن هم وابسته به كامل شدن يك دوره است و در يك سال جواب نميدهد. يك سوي ديگر هم مهارتهايي مثل نوعدوستي است، عشق ورزيدن و گفتوگو است، مدرسه هيچكدام از اينها را آموزش نميدهد. من معلم سر كلاس فرصتي براي آموزش مهارت زندگي به دانشآموزان ندارم چون بايد جوري درس بدهم كه از درس رياضيشان عقب نيفتند، اينها شامل معلم هنر و ورزش و سايرين هم ميشود. مقصر نه معلم است و نه وزير، اين نظام آموزشي ما است كه اين گونه تعريف شده. وزير هي در مورد مهارتآموزي ميگويد اما خب حرف زدن كه فايده ندارد، اينها بايد در عمل اجرا شوند.»
پرسش از پرسش مهر
مهدي بهلولي، دبير رشته رياضي دوره متوسطه است. معلمي كه معتقد است بايد خود پرسش مهر را به پرسش بگيريم: «من با كليت اين طرح موافقم چون ميتواند بهانهاي شود براي اينكه دانشآموزان فكر كنند، بخوانند و نوشتن را تمرين كنند، مهارتهايي كه در جامعه ما چندان باب نيستند و از هر بهانهاي كه خواندن و نوشتن را تشويق كند بايد استقبال كرد اما بعد از اين همه سال پرسش مهر جايگاهي كه به دنبال آن بوده است را پيدا نكرده و دستاورد مثبتي را از آن نديدهام. فقط برخي مدرسههاي خاص براي اينكه امتيازي كسب كنند با يك سري از دانشآموزان وارد صحنه ميشوند چون من نديدهام بين بدنه دانشآموزي ما جا باز كند. براي همين بايد از مسوولانش پرسيد كه اين پرسش مهر چقدر موفق بوده است؟» بهلولي ميگويد كه مسوولاني كه پرسش مهر زيرنظرشان برگزار ميشود بايد نتيجهاي از اين همه سال اجراي اين طرح اعلام كنند، اگر موفق بوده است بگويند معيار موفقيتش چه بوده و اگر موفق نبوده آن را آسيبشناسي كنند و ببينند چرا تاثيري ندارد: «در فضاي اصلاحات كه اين پرسش مهر مطرح شد، جامعه به صورت كلي فضاي زندهتري داشت و اين شامل جامعه دانشآموزي هم ميشد. الان متاسفانه به نظرم آن فضاي پويايي از دست رفته و ارزيابي من از فضاي كلي جامعه چندان مثبت نيست. براي همين است كه به نظرم پرسش مهر هم تبديل به يك كار صوري و روند فرماليته شده است. پس از سالها پرسش مهر تبديل به پرسشي كه ابتداي سال آن را مطرح ميكنند و بعد اصلا معلوم نيست چه بر سر اين پرسش و پاسخها ميآيد. مسوولاني كه اين طرح را دنبال ميكنند بايد بگويند دستاورد چه بوده، پاسخهاي برتر چه بوده. من خودم نديدم كه هيچ معلم يا دانشآموزي در مورد اين طرح و پرسشهايي كه هر سال مطرح ميشوند حرفي بزند. براي همين ميگويم كه كل پرسش مهر فرماليته شده است.»
بهلولي در هنرستان هم تدريس ميكند و وقتي حرف از مهارتآموزي در مدارس و سوال رييسجمهور ميشود ميگويد: «وقتي در مورد مهارتآموزي صحبت ميشود بايد به پيشنيازهاي آن هم توجه كنيم. هنرستانها و مراكز كارودانش ما آيا واقعا توانايي جذب 60 درصد دانشآموزان را دارند كه مسوولان آموزش و پرورش ميخواهند به اسم مهارتآموزي بچهها را روانه آنجا كنند؟ يكي از معلمهاي همين هنرستان به من ميگفت ميترسيم اگر يك مته يا قطعهاي بشكند چون نميتوانيم درستش كنيم يا دوباره بخريم. اين كمبود امكانات يك طرف است و در طرف ديگر دانشآموزاني هستند كه به ترفندهاي مختلف به سمت اين رشتهها فرستاده ميشوند و انگيزه لازم را ندارند. از آنجايي كه تاكيد به سوق دادن بچهها به سمت مهارتآموزيهاي فني و حرفهاي در آموزش و پرورش ايجاد شده است بايد بگويم كه اصلا كدام پژوهش نشان داده است كه كار آموزش و پرورش اينگونه مهارتآموزي است؟ شخصا پژوهشهايي را خواندهام كه آموزش و پرورش در جهان اصلا در حوزه مهارتآموزي موفق نبوده است.هدف آموزش و پرورش توليد كارگر نيست، هدف اين دستگاه به صورت كلي پرورش انسان و آموختن حقوق شهروندي و مدني است. در جهان مهارتآموزي را در دورههاي ضمن خدمت تعريف كردهاند نه در سيستم آموزش و پرورش.» او ميگويد كه روند تغييرات در جوامع به گونهاي است كه نميتواند پيشبيني كرد تا 20سال آينده چه مشاغلي در جهان يا در جامعه همچنان مورد نياز هستند كه از اكنون براي آنها آموزش داده شود.»
يك بخشنامه ديگر
رويا طاهريان مدير يك مدرسه ابتدايي در شهر تهران است. سابقه كار دبيرستان و هنرستان را هم داشته است و حالا ميگويد كه در سالهاي گذشته دستاورد و نتيجه مشخصي از مطرح شدن پرسش مهر نديده است: «هر وقت پرسش مهر را در مدرسه مطرح ميكرديم بيشتر يك كار كليشهاي بود و كساني كه بيشتر به دنبال تشويقنامه هستند در آن شركت ميكنند، يعني هدفي غير از آن هدف مفهومي كه پرسش مهر دنبال ميكند را در ذهن دارند. ايده خوبي بود، سوالهاي خوبي بود اما شايد روش ارايهاش جالب نبوده چون من در خانه خودم هم كه براي بچهها مطرح كردم هيچوقت استقبالي از آن نكردند. اگر به دنبال نتيجه خوب هستيم بايد شكل ارايهاش را تغيير دهيم.» طاهريان ميگويد كه پرسش مهر نه در ميان همكارانش و نه در ميان دانشآموزان مورد استقبال قرار نميگيرد: «خيلي از كساني هم كه به نوعي در اين پرسش مهر شركت ميكردند با همان شيوه مرسوم در كشور ما يعني كپي-پِيست يك جور مقاله يا تحقيقي سر هم ميكردند و ارايه ميدادند.» طاهريان كمي در مورد روند اجرايي شدن پرسش مهر در مدارس توضيح ميدهد: «در سيستم آموزشي ما كار اينطور است كه يك بخشنامه از بالا ميآيد، من بخشنامه را به معاون مدرسه ميدهم، معاون ميدهد به دانشآموزان، چهار تا اثر اغلب ضعيف به دستمان ميرسد و بعد آثار را ميفرستيم. همه ميخواهند به مقام بالاتر بگويند كه اين كار انجام شده و مثلا 6 اثر را فرستادهايم به وزارتخانه. حالا اينكه كساني كه در راس مديريت نشستهاند چقدر از ميان چنين آثاري چند نمونه كار قوي پيدا ميكنند و چه بهرهاي از آن ميگيرند را نميدانم. آيا بازخوردي از اين آثار ميگيرند؟ از آنها حمايت ميكنند؟ يا نه پرسش مهر هم تبديل شده است به يكي ديگر از طرحهاي آموزش و پرورش كه براي همه خستهكننده شده و فرماليته با آن برخورد ميشود.» او ميگويد كه سيستم آموزشي ما اصلا دانشآموز محقق پرورش نميدهد كه انتظار داشته باشد با رسيدن به موعد پرسش مهر بتواند از آنها كارهاي كيفي و تحقيقي تحويل بگيرد. اما نگاه او به مهارت آموزي در مدارس مثبت است البته اگر مسوولان مدرسه اهل مهارتآموزي باشند: «در مدرسه من دو بالكن بزرگ هست. به معلمها گفتهام از اين فضا براي كاشت گياه استفاده كنند و جايزه بچهها هم مدادهايي بود كه در انتهايش بذر گياه بود. اين مهارت است اما اين كار طبق سليقه مدير و معلم انجام ميشود. ظرفيتها در مدرسه خيلي زياد است و من ديدم به اين بخش مثبت است. كساني هم از بالا سياستگذاري ميكنند بايد به اين توجه كنند كه وقتي در مورد مهارت حرف ميزنند بايد ايدههاي نو داشته باشند.»
منبع: قانون/زهرا چوپانکاره/۲ مهر ۹۷