خیابان ناصرخسرو یکی از معابر قدیمی تهران است. عمر این خیابان به ۱۳۰ سال پیش بر میگردد، اما سابقه بعضی از عواملی که شکل و موقعیت آن را سبب شد، به حدود ۲۰۰ سال پیش و به دوره قاجار میرسد.
دیدارنیوز ـ : گرچه این خیابان را همه امروز به محلی برای تأمین داروهای کمیاب میشناسند، اما در گذشته این خیابان به مهد علم و دانش مشهور بوده و در عین حال، سرگذشت تهران و مدرنیزاسیون را در دل خود جای داده است.
خیابان ناصرخسرو ابتدا درست در مسیر حد شرقی دیواری که گرداگرد ارگ تهران وجود داشته است، شکل میگیرد؛ مطابق و موازی با خندق و دیوار شرقی قلعه ارگ. نخستین اقدامی که شاهعباس اول در آن زمان برای آبادانی ارگ انجام میدهد، احداث چهار باغ و چنارستانهایی در اطراف آن بوده است. بعد از شاهعباس اول، شاهسلیمان صفوی هم با ساخت یکی، دو بنا یادگارهایی از خود به جا گذاشت.
وقتی تاریخ این خیابان را با «نصرالله حدادی» تهرانشناس، ورق میزنیم، میگوید: «با به قدرت رسیدن قاجار و پایتخت شدن تهران، محله شرقی ارگ، به نام محله عودلاجان، که پیش از آن سراسر باغ و بوستان بود، بهتدریج شروع به شکل گرفتن میکند. یکی از نقاط قوت این محله دسترسی به آب و فراوانی درخت بود و به همین خاطر نجبا و اشراف کمکم به این سمت و سو مهاجرت کردند.
کوچه عربها یکی از کوچههای معروف این خیابان است که در گوشه جنوبشرقی خیابان، تقاطع خیابانهای ناصرخسرو و چراغبرق امروزی واقع شده است؛ این کوچه که محل اسکان عربهای خزانه بود چند سال پیش در اثر انفجار ویران شد.» یکی دیگر از کوچههای معروف این خیابان خدابندهلو است. قدیمیهای محله میگویند این نام و نشان از رئیس یک ایل که در دوره قاجار در این محل ساکن بودهاند به یادگار مانده است.
به گفته حدادی، در دوره فتحعلیشاه ساختمانهای گوناگونی در بافت شهری اطراف ناصرخسرو پدید آمد که به اهمیت آن افزود: «ساختمان مسجد شاه در سال ۱۲۳۰ ه. ق ساخته شد و مدرسه مروی در ۱۲۳۱، بعدها که باغ مروی هم ساخته شد، بازار مروی کمکم در همسایگی آن شکل گرفت.» کوچه مروی یکی از کوچههای قدیمی خیابان ناصرخسرو است؛ گذر باریک و بلندی که تا خیابان پامنار ادامه مییابد. حدادی میگوید: «این بازارچه در زمان فتحعلیشاه، به خواسته محمدحسینخان مروی، بعد از مدرسه و مسجد مروی ساخته شد.»
از آنجا که خیابان ناصریه یکی از خیابانهای مهم دوره قاجار بوده، خانههای خیلی از درباریان در آن قرار داشته که از آن جمله میتوان به خانه امامجمعه اشاره کرد که در کوچهای به همین نام واقع بوده است. این خانه در ابتدا متعلق به آقاخان نوری، صدراعظم ناصرالدینشاه، بوده که بعد به امامجمعه تهران میرسد. خانه مذکور یکی از آثار دوره قاجاریه است. ساخت مراکز عمومی مانند مدرسه صدر و دارالشفا در زمان فتحعلیشاه باعث شد تا رفتوآمد مردم در این خیابان بیشتر و بیشتر شود، اما اوج تردد مردم در این خیابان به دوره ساخت و فعالیت مدرسه دارالفنون بر میگردد.
حدادی سابقه خیابان ناصرخسرو را به ۲ دوره تقسیم میکند؛ ناصر خسروی امروزی و دیروزی: «۱۲۱۸ را باید سال تولد خیابان ناصرخسرو امروزی به شمار آورد. اقدامات گوناگونی برای نظافت شهر و شبیه کردن پایتخت به شهرهای فرنگستان از اوایل دوره ناصری آغاز شد.» ناصرخسرو اتصالدهنده مرکز شهر قدیم و شهر جدید بود و این نقش را تا امروز هم حفظ کرده است. همین ویژگی خیابان ناصرخسرو باعث شد تا ظرف مدت کمتر از ۱۰ سال، از زمانی که خندق شرقی ارگ پر شد، بسیاری از عناصر شهری مهمی که امروز در این خیابان سراغ دارید، ساخته شود. از جمله این بناها میتوان به شمسالعماره که در زمان ساخت یکی از هویتهای اصلی ناصرخسرو بود، اشاره کرد؛ بلندترین بنای تهران که با ساعت فرنگیاش یکی از نمادهای عصر جدید به شمار میرفت.
امینحضور در سال ۱۲۸۹ تکمیل و تنظیف این خیابان را عهدهدار میشود، آن هم با کاشتگونههای درختی و ساخت جویها در اطرافش. این تمامکاری نبود که او انجام داد، بلکه با نصب پایه چراغهای چدنی چهره این خیابان را تغییر داد.
او همچنین دری را برای دارالفنون از سمت خیابان ناصریه باز کرد تا به رونق و آبادانی بیشتر آن کمک کند. همین مسئله باعث شد تا دانشجویان و استادان علمی رفتوآمد زیادی در خیابان ناصرخسرو داشته باشند و این خیابان به یکی از مراکز علوم جدید و کانونهای ارتباط و تبادل فکری مترقی و پیشرو آن روزگار تهران مبدل شود.
واقعه مهم دیگر در ناصریه ساخت سردر باب عالی و میدانگاه شمسالعماره بود که اعتمادالسلطنه از این واقعه در روزنامه شرف شماره ۶۸ سال ۱۳۰۶. ق یاد میکند. در خیابان ناصرخسرو که قدم بزنیم رجبهرج تاریخ برایمان روایت میشود؛ تیمچه امینالسلطان هم جزئی از این روایت تاریخی است. «مهدی یساولی»، پژوهشگر تاریخ، میگوید: «احداث تیمچه امینالسلطان که به تیمچه سقاباشی معروف است، مربوط به حدود سالهای ۱۳۰۰ ه. ق است. در همین تیمچه بود که پس از مشروطیت، نخستین بانک ملی ایران، به دخالت حاجی محمد اسماعیل قزوینی و حاجی محمد اسماعیل مغازه کوتاهی، دایر شد.»
اتفاق بسیار مهم دیگری که در طول سالهای ۱۳۰۴ یا ۱۳۰۵ ه. ق در ناصریه افتاد، ساخت ساختمان تلفنخانه و از آن مهمتر ایجاد واگن اسبی در این خیابان بود. واگن اسبی و ماشین دودی هم نخستین وسایل نقلیه عمومی بودند که از این رهگذر در تهران راه افتادند. خیابان ناصریه در دوره سیساله اول، تقریباً تمام عناصر مهم و کلانشهری را در بر میگیرد. حالا سالیان سال از آن سالها میگذرد، اما ناصرخسرو همچنان یکی از خیابانهای پررونق تهران است.
وجود نخستین داروخانه تهران در این خیابان و مغازههای فروش مواد شیمیایی و آزمایشگاهی در گذشته نه چندان دور و چند مغازهای که هنوز مواد شیمیایی میفروشند، شاید دلایلی برای فروش دارو در این خیابان باشد. یکی دیگر از بناهایی که در ناصرخسرو و متعلقاتش جلب توجه میکند، بنای سرای روشن است که اگرچه نسبت به بخشهای قدیمی ناصرخسرو قدمت کمتری دارد، اما یکی از شاخصههای این خیابان است.
در حال حاضر، داخل کوچه مروی را مغازههای بههمپیوسته شکل داده که تنگاتنگ کنار هم همهچیز میفروشند؛ از لوازم آرایشی و بهداشتی گرفته تا چای و قهوه و شکلات و خوراکیهای تازهای که شاید برای نخستین بار اینجا میتوان امتحانشان کرد. به اینها لباسهای خارجی را هم اضافه کنید که شاید همتای آن را در جای دیگر نتوانید بیابید. در کوچهپسکوچههای خیابان ناصرخسرو که راه میرویم، بوی فلافل همهجا پیچیده است.
خیلی از مغازهداران کوچه مروی از عربهای مهاجر عراقی هستند و همین باعث شده یکی از غذاهای معروف آنها به نام فلافل با طرز تهیه فلافل خاص این مناطق اینجا طرفداران زیادی پیدا کند. یکی از ویژگیهای خیابان ناصرخسرو تنوع و تعدد مغازهها از هر صنف که فکر کنید است؛ از لوازم آرایشی و بهداشتی که بارزترین آنها هستند تا موبایلفروشی. در ابتدای خیابان هم بیرق و پرچم و لوازم عزاداری برای محرم دیده میشود. همسایگی راسته کت و شلوار و آجیلفروشان هم، با وجود اینکه هیچ سنخیتی با هم ندارند، اما برای گردشگران این امکان را فراهم کردهاند که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در این راسته جستوجو کنند.
گزارش از فاطمه عسگری نیا