در فاصله کمی از موفقیت تیم ملی در منامه، انتشار برخی اخبار در مورد پایان کار اسکوچیچ و آوردن یک مربی نامدار، قطعا مثل یک خنجر از پشت برای فوتبال ایران خواهد بود.
دیدارنیوز ـ سرویس ورزشی: زبان آمار و اعداد، یک زبان جهانی است. حرف حساب است. به این اعداد توجه کنید: «۴ بازی، ۴ برد، ۱۲ امتیاز، ۱۷ گل زده، ۱ گل خورده، اولین پیروزی بر بحرین در منامه، اولین شکست عراق بعد از ۱۰ سال، قرار گرفتن ایران در سید اول مرحله دوم انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ و...» تصور کنید که کافی بود فقط تعداد برد تیم ملی فوتبال در منامه روی عدد ۲ یا ۳، میماند و ایران به مرحله بعدی انتخابی جام جهانی صعود نمیکرد! چه تبعاتی یقه فوتبال و زیست اجتماعی ایران را میگرفت؟
پیروزی ایران بر عراق در فاصله ۳ روز مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، قطعا در ایجاد آرامش بیشتر جامعه نقش داشت و به طور قطع موفقیت بازیکنان ایران در منامه، خشم و عصبانیت ناشی از انباشت گرفتاریها و مطالبات عمومی را کاهش داد. احساس خوشحالی ناشی از ممکن کردن یک ماموریت غیرممکن در تیم ملی را حتی همین حالا هم میتوان در بین مردم مشاهده کرد. حتی کسی دنبال سر به سر گذاشتن با رئیس فدراسیون فوتبال به خاطر به کار بردن کلماتی مثل «معجزه» هم نیست. بعد از صعود جانانه تیم ملی به مرحله بعد، حالا موقعیت دستاندرکاران فدراسیون نیز مستحکم شده و میتوانند رشته امور را در دست داشته باشند که اگر این نبود به احتمال فراوان همه عناصر اصلی فدراسیون و حتی وزارت ورزش نیز این روزها دنبال سوراخی برای فرار از فشار مردمی و رسانهای میگشتند.
اما در کمال تعجب و تاثر، دو سه روزی است که اخبار عجیبی پیرامون تیم ملی دست به دست میشود که نشان از خواست فدراسیون برای تغییر در کادر فنی تیم ملی دارد! در برخی رسانهها گفته شده که قرارداد دراگان اسکوچیچ به پایان رسیده و حالا وقت خوبی است که سرمربی موفق تیم ملی را جابجا کنند و اختیار کار را بسپارند به یک اسم بزرگ! البته که چند اسم بزرگ حاضر در همین تیم ملی هم به صورت زیرپوستی و بدون شرم و حیا در تلاش برای انداختن پوست خربزه زیر پای سرمربی هستند، بازیکنانی که بازی به آنها کم رسیده یا عملکرد درخشانی در این ۴ بازی حساس نداشتهاند! غول بازیکنسالاری دوباره از چراغ سر برآورده!
شاید فقط در مملکت ما بشود چنین قصههای تودرتو و نقیض یک دیگر را پیدا کرد، جایی که حافظه آدمها در حد دلقک ماهی است و انگار همه یادشان میرود که فوتبال ایران چند بار در چنین موقعیتهایی گیر کرده است؟! تغییر سرمربی موفق تیم ملی آدم را یاد مثل فوتبالی «دست زدن به ترکیب تیم برنده» میاندازد و البته خطاهایی مشابه در سالهای دور را به خاطرمان میآورد. از قدیمیها که بپرسید حتما از اشتباهی که در فاصله کوتاه باقیمانده تا جام ملتهای آسیا ۱۹۸۴ پیش آمد و زندهیاد محمد یاوری از سرمربیگری تیم ملی کنار ماند و آرزوهای یکی از بهترین نسلهای تاریخ فوتبال کشور دود شد، نقلهای جالب و حسرتباری خواهند داشت.
یا بعدتر که دست به یکی بازیکنان تیم ملی و برخی عوامل فدراسیون فوتبال دوره مهندس صفایی فراهانی، سبب شد تیم ملی قدرتمند ایران نتواند از دانش فراوان تومیسلاو ایویچ در جام جهان ۱۹۹۸ فرانسه محروم بماند! دو سال پیش هم مدیریت فَشَل باشگاه استقلال که همچنان نیز ادامه دارد باعث شد استراماچونی یک روز سرد زمستانی و بیخبر به رم برگردد و تیم جذاب و اوجگرفتهاش را تنها بگذارد. از آن روزهای تلخ فقط حسرت و خستگی باقی مانده است!
در همین دو سه روز اخیر در خبرها آمده که آدمهایی از فدراسیون فوتبال با کارلوس کیروش، علی دایی، استراماچونی و یحتمل کارلوس بیلاردو تماس گرفته و یا تماس خواهند گرفت در حالی که سرمربی فعلی تیم ملی به خاطر توفیقات بحرین هنوز از روی دوش مردم پایین نیامده و قراردادش هم تا سال ۲۰۲۳ تنظیم شده است! کسی نیست بپرسد که آقایان! شما که هنوز پول ویلموتس را صاف نکرده و کلی بدهی و مخارج دیگر مثل راهاندازی سیستم کمک داور مجازی روی گردنتان سنگینی میکند چرا آلت دست عدهای متوهم شدهاید که دنبال نامهای بزرگ و مشعشع با انتظارات غولآسا هستند. اگر به دنبال بیرون کردن اسکوچیچ هستید باید هزینه اخراج او را هم به ته فهرست بدهیهای قبلی اضافه کنید!
دراگان اسکوچیچ در مدت بیش از یک سال که بخش عمدهای از آن در تعطیلات سپری شد نشان داد که راه و چاه را در فوتبال ایران میشناسد و امتیازات بارزی نیز دارد که شاید کمتر مربیای در دنیا داشته باشد. مربی جوان کروات، نشان داد که چقدر برای به دست آوردن نام و اعتبار برای خود انگیزه دارد و چقدر خوب تیم ملی ایران را منزل به منزل به جلو برد. هیچ کدام از حاشیههای روزانه و درگیریهای لفظی دوران کیروش هم پیش نیامد و در عین حال هیچ گونه ناکامی ناشی از عملکرد نادرست هم برای تیم ملی پیش نیامد. اسکوچیچ به شدت در میان مردم، هواداران فوتبال و حتی کارشناسان و پیشکسوتان، هواخواه پیدا کرده و از دست دادن او قطعا به ضرر ایران است. با موفقیتی که او به دست آورده همین حالا میتواند با قرارداد میلیونی در همین کشورهای اطراف مشغول به کار شود. بعد باید چراغ به دست بگیریم و دنبال یکی شبیه او بگردیم.
به نظر میآید مدیران ورزشی ایران بدون حاشیه و مسئله نمیتوانند امورات یومیهاش را بگذرانند و آرام بنشینند. حالا هم به جای حمایت و پشتیبانی درست از تیم ملی و برگزاری بابرنامه بازیهای باقیمانده لیگ برتر، جام حذفی و جام باشگاههای آسیایی، قصد دارند یکی از خوشترین دوران فوتبال ملی ایران را به کام مردم زهر کنند و به تن آنها لرزه و نگرانی بیندازند. حدود سه ماه دیگر ایران درگیر مرحله بعدی مسابقات انتخابی است و هیچ مربی جدیدی نمیتواند تیم سرحال فعلی را در اوج نگهدارد!
آقایان لطفا اخلاق را رعایت کنید و حداقل زیر پای کسی که ضامن بقای شما شده را نکشید. هشدار که این آسیاب به نوبت است...