اقدام شورای نگهبان در ردصلاحیت تمامی کاندیداهای مورد حمایت اصلاحطلبان در تاریخ سیاست این مملکت ماندگار خواهد بود، اما به نظر برخی اصلاحطلبان کماکان به فکر ادامه دادن رقابت انتخاباتی هستند.
دیدارنیوز ـ سرویس سیاسی: سال گذشته بود که مرحوم اکبر ترکان در گفتوگویی حال و روز امروز جریان اصلاحات را پیشبینی کرد. وقتی مصاحبه کننده از او راجع به انتخابات ۱۴۰۰ پرسید، گفت: «شورای نگهبان در این دور حتی یک کاندیدا هم برای اصلاحطلبان نمیگذارد.» او در پاسخ به سؤال بعدی در رابطه با کاندیداتوری علی لاریجانی، تأیید صلاحیت او و حمایت اصلاحطلبان از او تنها گفت: «نمیدانم».
پیشبینی مرحوم ترکان از انتخابات ۱۴۰۰ دقیق بود، اما شورای نگهبان از آن هم فراتر رفت!
یکی دو ماه پیش از نوروز ۱۴۰۰، شخصیتها و نمایندههای احزاب اصلاحطلب در جمعی به اسم «نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان»، مشهور به «ناسا» دور هم جمع شدند. هدف «ناسا» رسیدن به کاندیدای اجماعی جریان اصلاحات برای شرکت در انتخابات بود. در عمل، اما ناتوانی اصلاحطلبان برای دستیابی به اجماع و یا استفاده از تاکتیک غلط باعث شد وظیفه اجماع سازی بین اصلاحطلبان به شورای نگهبان سپرده شود!
از شانزده سال پیش که اصلاحطلبان با سه کاندیدای اصلی و یک کاندیدای فرعی وارد عرصه انتخابات شدند تا به امروز، ناتوانی در دستیابی به یک کاندیدای واحد یکی از اصلیترین معضلات انتخاباتی اصلاحطلبان بوده است. آنها در سال ۸۸ نیز با دو کاندیدا پا به عرصه گذاشتند. هنوز بسیاری معتقدند اگر سال ۹۲، هاشمی رفسنجانی تک کاندیدای اصلاحطلبان بود شورای نگهبان نمیتوانست به این راحتی او را رد صلاحیت کند. این بار اما شرایط از هر دوره عجیبتر بود! سیزده نام در «ناسا» به عنوان کاندیدای مورد پذیرش جبهه اصلاحات مطرح شد و از تمام این سیزده نفر خواسته شد در انتخابات ثبتنام کنند تا بعد از اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها، سعی شود بین باقی ماندهها اجماع سازی شود! از میان این سیزده نفر، ۹ نفر اقدام به ثبتنام کردند. در میان این ۹ نفر، به نظر میرسید تأیید صلاحیت اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان تا به حدی قطعی است. از سوی دیگر علی لاریجانی نیز به عنوان یکی از ژنرالهای جریان راست میانه وارد گود انتخابات شد. رد صلاحیت لاریجانی غیر ممکن به نظر میرسید و از همین رو اصلاحطلبان بنا داشتند در صورت رد صلاحیت شدن کاندیداهای اصلیشان و نیز در صورتی که مشخص شود لاریجانی رأی آورتر از کاندیداهای اصلاحطلب است از او حمایت کنند.
پیشبینی اکبر ترکان درست از آب در آمد، شورای نگهبان جهانگیری، پزشکیان، لاریجانی و بقیه کاندیداهای مطرح شده از طرف «ناسا» را رد صلاحیت کرد. با این حال دو کاندیدا، یکی از طیف دولت و دیگری از طیف اصلاحات را تأیید صلاحیت کرد، کاندیداهایی که به هیچ وجه در میان جریان اصلاحات محبوب نیستند و اساساً مشخص نبود برای چه به عرصه انتخابات پا گذاشتهاند؛ محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی.
همتی و مهرعلیزاده حالا تنها گزینههای اصلاحطلبان و میانهروها برای مشارکت در عرصه انتخابات هستند.
محسن مهرعلیزاده در دوره خاتمی استاندار و معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بوده است و در دولت روحانی نیز استاندار و رئیس فدراسیون ورزشهای زورخانهای! او برای حضور در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۴ توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شد و اگرچه سخنگوی این شورا گفته بود کسانی که پیشتر رد صلاحیت شدهاند دیگر در انتخابات شرکت نکنند، اما او اقدام به ثبتنام در انتخابات ۱۴۰۰ کرد و تأیید صلاحیت شد!
عبدالناصر همتی نیز سابقه مدیریت در سطوح میانی و ارشد را در سالهای پس از انقلاب در کارنامه داشته است. او برای سالها در صدا و سیما مشغول به فعالیت بود و به سطح معاونت سیاسی این سازمان نیز رسید. سپس اصلیترین حوزه فعالیت او حوزه بیمه بوده است و مدیریتهایی در حوزه بانک و بیمه در دوران دولت اصلاحات و دولت محمود احمدینژاد برعهده داشته است و در دولت حسن روحانی نیز به ریاست بانک مرکزی رسید.
برای توضیح مقبولیت این دو کاندیدا همین بس که سید حسن خمینی که همواره به عنوان چهرهای میانهرو و معتدل در میان جریان اصلاحات شناخته شده است، پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها عنوان کرد که اگر به جای مهرعلیزاده و همتی بود انصراف میداد!
از سوی دیگر، خبرهایی که از هیئت دولت به گوش میرسد حاکی از عصبانیت شدید حسن روحانی از عبدالناصر همتی است به نوعی که گفته میشود طی روزهای آتی باید پرونده بیستمین رئیسکل بانک مرکزی را در این نهاد اقتصادی بسته بدانیم چرا که حسن روحانی قصد عزل او را دارد.
مهرعلیزاده نیز محبوبیتی ورای همتی ندارد. او اگرچه پس از تأیید صلاحیت سعی کرد با انتشار توییتهای کم و بیش رادیکال دل بخشی از اصلاحطلبان را به دست بیاورد، ولی وقتی خبرگزاری فارس اقدام به ساختن جبههای برای اصلاحطلبان کرد و مهرعلیزاده را کاندیدای آن جبهه معرفی کرد، «ناسا» با انتشار بیانیهای اعلام کرد «اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، نه نفر را برای نامزدی در انتخابات پیشنهاد کرده و به دنبال انتخاب یک نامزد واحد از میان آنها بودند، اما با رد صلاحیت همه آنها، اینک این جبهه نامزدی برای معرفی به مردم ندارد.»
سخنگوی جبهه اصلاحات، دبیرکل حزب اعتماد ملی، سخنگوی حزب اتحاد ملت، مرکزیت انجمن اسلامی مهندسان و بسیاری از چهرهها و گروههای اصلاحطلب اعلام کردهاند در انتخابات کاندیدایی ندارند. در اعلامیه سخنگوی حزب اتحاد آمده است، مشارکت فعال در انتخابات برای آنها بی معنی است، یعنی مشارکت منفعل امکان پذیر است، ولی شرکت در ستادهای انتخاباتی و دعوت عمومی برای رأی به مهرعلیزاده و یا همتی صورت نمیگیرد.
با این حال خبرهایی حاکی از فعال شدن بخشی از اصلاحطلبان به نفع این دو کاندیداست. اولین گروهی که به نظر میرسد عدم مشارکت فعال اصلاحطلبان را به شکل رسمی میشکند کارگزاران سازندگی است. عبدالناصر همتی عضو حزب کارگزاران است و اگر چه مدتها است که دیگر فعالیت حزبی نمیکند، ولی به گفته غلامحسین کرباسچی، ایشان عضو کارگزاران است و هیچگاه هم استعفا نکرده است. کرباسچی همتی را نیرویی خوب معرفی کرد و اعلام کرد کارگزاران میتواند پس از بررسیهای نهایی از این کاندیدای انتخاباتی حمایت کند. اخباری نیز درباره فعال شدن بخشی از بدنه حزب کارگزاران به نفع همتی به گوش میرسد. پیش از کرباسچی، جهانبخش خانجانی، دیگر عضو ارشد کارگزاران سازندگی بود که به نوعی حضور در انتخابات را اعلام کرده بود و در توییتی نوشته بود: «اینکه تصور کنید نتیجه ردصلاحیتها حاصل اراده شورای نگهبان هست به نظرم اشتباه بزرگی را مرتکب شدهاید. و اینکه فکر کنید با کنار کشیدن بازی رقیب را به هم میزنید هم، اشتباه بزرگی هست. ملت میتواند کسی را انتخاب کند که آنها فکرش را هم نمیکنند. من هم، بازی»
نکته قابل تأمل این است که در انتخابات مجلس گذشته نیز زمانی که شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان تصمیم به عدم مشارکت فعال در انتخابات گرفت، این حزب کارگزاران بود که با ارائه لیستی انتخاباتی خلاف تصمیم جمعی حرکت کرد.
این بار، اما کسانی که میخواهد خلاف خرد جمعی اصلاحطلبان حرکت کنند، تنها اعضای حزب کارگزاران نیستند. خبرهایی از فعال شدن برخی اصلاحطلبان از گروههای مختلف در ستادهای محسن مهرعلیزاده به گوش میرسد. تأیید این اخبار محفلی را نیز میتوان در نامه اخیر محمود صادقی به رهبری دید، جایی که او عنوان میکند، ستادیهای جهانگیری تهدید شدهاند تا به ستاد مهرعلیزاده بروند.
صحت و سقم ادعای محمود صادقی هنوز مشخص نیست، با این حال به نظر میرسد در رابطه با بخشی از اصلاحطلبان چندان نیازی به تهدید و فشار نیست تا پشت سر مهرعلیزاده بروند. از ستاد مهرعلیزاده خبر میرسد، برخی از نیروهای حزب ندای ایرانیان، مدیریت بخشهایی از این ستاد را در دست گرفتهاند. از حزب اعتماد ملی خبر میرسد با وجود اینکه دبیرکل حزب عدم حمایت از دو کاندیدای حاضر را اعلام کرده است، ولی نیروی خود رأی این روزهای اعتماد ملی، یعنی محمدجواد حقشناس مسئولیتی در ستاد مهرعلیزاده را پذیرفته است. گفته میشود برخی از آذریهای ستاد پزشکیان نیز به سمت مهرعلیزاده رفتهاند و حتی یکی از چهرههای غیر آذری حزب اتحاد ملت که در ستاد پزشکیان سمت بالایی را عهدهدار شده بود نیز در ستاد مهرعلیزاده فعال شده است. با رصد فعالیت مجازی برخی اعضای تعدادی از احزاب کوچکتر جریان اصلاحات مشخص است این آنها نیز قصد حمایت از مهرعلیزاده را دارند. حمایت از محسن مهرعلیزاده به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری در حالی رخ میدهد که چهار سال پیش محسن مهرعلیزاده کاندیدای انتخابات شورای شهر تهران شد، ولی اصلاحطلبان حاضر نشدند نام او را در لیست شوراهای خود قرار دهند.
خبرها در رابطه با سیاستهای انتخاباتی برخی اصلاحطبان از این هم فراتر میرود و حتی در توییتر به شوخی یا جدی خبر از حمایت برخی اصلاحطلبان از محسن رضایی یا ابراهیم رئیسی در برابر سعید جلیلی یا علیرضا زاکانی میدهند!
اصلاحطلبان میدانند در شرایطی که شورای نگهبان هیچ امکان دیگری برای آنها باقی نگذاشته، عدم مشارکت در انتخابات حرکتی رادیکال به حساب نمیآید و نمیتواند پایگاه رأیی برای اصلاحطلبان ایجاد کند. از سویی به نظر میرسد حس تحقیر ناشی از تحمیل مهرعلیزاده و همتی به عنوان کاندیدا برای این جریان به گونهای است که بخشی از اصلاحطلبانی که قصد مشارکت در انتخابات را داشتند هم نتوانند حالا صحبت از حضور پای صندوق رأی بکنند. بسیاری نیز اعتقاد دارند اگرچه برای شرکت در انتخابات از بسیاری از مطلوبات خود عبور کردهاند، ولی حفظ سطحی از پرنسیپ لازم است.
از طرفی، برخی اصلاحطلبان بروکراتیک حفظ ارتباط با ساختار سیاسی را شرط حیات خود میدانند و معتقدند به هر نحوی باید در انتخابات حاضر شد. بخشی از آنها معتقدند حمایت از همتی یا مهرعلیزاده چندان تفاوتی با حمایت از جهانگیری ندارد، این دو هم دو نیروی تکنوکرات هستند مانند جهانگیری و اگر رأی آور نیستند، جهانگیری هم رأی آور نبود!
اصلاحطلبان دموکراسیخواه با حمایت از سید مصطفی تاجزاده، پیش از مشخص شدن رأی شورای نگهبان مسیر خود را مشخص کرده بودند اما به نظر میرسد بروکراتهای اصلاحات شرایطی سختتر و آیندهای مبهمتر از همیشه را پیش چشم خود میبینند.